خبرگزاری شبستان: ژانویه در جوامع اروپایی همیشه ماه آمال و آرزوها بوده است، امسال اروپای بحران زده با آرزوهایی بزرگ تر و شاید دست نیافتنی تر سال جدید خود را آغاز نموده است، آرزوی برون رفت از بحران و بهبود شرایط اقتصادی ، ایجاد شغل های جدید و پایدار و خروج از رکود و رونق بازار.
در این اوضاع سران و صاحبان صنایع که نگران
براورده نشدن آرزوهای خود هستند هر راهکاری را در دستور کار خود قرار می
دهند، از روش های اقتصادی علمی گرفته تا لابی های فرا منطقه ای و..
یکی
از مهمترین عواملی که اقتصاد بحران زده اروپا را بحرانی تر نمود خروج
سرمایه از بازارهای مالی اتحادیه اروپا و رویکرد صاحبان سرمایه به سرمایه
گذاری در مناظق جدید همچون آسیا است.
سرمایه گذار همیشه به دنبال منطقه
ای امن و با ثبات است. اروپا به دلیل بحران کاملا نا امن و ایالات متحده
امریکا به دلیل کسری بودجه غیر متعارف و از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگ با
اقتصاد اروپا، از لحاظ سرمایه گذاری اقتصادی نا امن می باشد. اما در همین
اوضاع نا بسامان اروپا و امریکا، آسیا در آرامش بسر می برد، هرچند که در
غرب آسیا نا آرامی موج می زند اما در کل می توان آسیا را آرام تر از غرب
دانست و همین موضوع باعث گرایش سرمایه گذاران به آسیا شده است.
این
رویکرد چند ساله سرمایه گذاران که قسمتی اروپایی و قسمت عمده دیگر آن
آسیایی می باشند، سران اروپا را بر آن داشته است تا با هر راهکاری سعی در
برگرداندن و جذب صاحبان سرمایه به اتحادیه اروپا نمایند.
راهکار هایی که
سران اروپا در اختیار دارند، ایجاد آرامش در فضای اقتصادی اروپا ، ایجاد
بستر های جدید و جذاب در جهت سرمایه گذاری ، ایجاد جذابیت در بسترهای
سرمایه گذاری موجود و آسان تر نمودن شرایط سرمایه گذاری است.
اما
با کسری بودجه شدیدی که در اتحادیه اروپا موج می زند و بحران اقتصادی
شدیدی که گریبان همه اقشار اروپا رو در چنگ خود گرفته است، هیچ کدام از طرح
های فوق، به راحتی قابل اجرا نمی باشد. اولین دلیل عدم توانایی اجرای طرح
های جذب سرمایه گذاران نبود توان مالی اولیه است، بطور مثال، برای ایجاد
بستر سرمایه گذاری باید مثلا طرح صنعتی جدیدی در اروپا ایجاد شود. در اکثر
موارد قوانین دولت را ملزم به تامین قسمتی از سرمایه اولیه می کند، که با
کسری بودجه فعلی امکان پذیر نیست، و یا اینکه می بایست امتیازات مالی و
معافیت های مالیاتی جذابی برای سرمایه گذاران طراحی کرد. که این موضوع نیز
باعث اعتراضات گسترده تری در اروپا خواهد شد، زیرا اروپا هم اکنون در حالت
ریاضت اقتصادی به سر می می رود که مهمترین معنای آن افزایش غیر معمول
مالیات ها است.
با توضیحات ارائه شده می توان به این نتیجه رسید که هیچکدام از راهکار های موجود به آسانی قابل اجرا نمی باشد. پس راهکار چیست؟
سیاست
مداران اروپایی باید با همین شرایط موجود اقدام به جذب سرمایه نمایند. اما
تا وقتی که آسیا محل امنی برای سرمایه گذاران باشد، امکان جذب سرمایه برای
اروپا آسان نخواهد بود. لذا راهکار جدیدی را سران اروپا در پیش خواهند
گرفت و آن ایجاد نا امنی در اقتصاد آسیا و یا ایجاد حس نا امنی در اقتصاد
آسیا است، هرچند که قسمتی از نا امنی اقتصادی مطرح شده برای آسیای غربی
واقعیت می باشد، اما تسری این نا امنی و احتمال قریب به یقین گسترش زود
هنگام آن به کل قاره آسیا که در برخی روزنامه های غربی و چند روزنامه شرقی
وابسته به غرب جدیدا و بدون هیچ تحلیل اقتصادی مطرح شده است، از این جنس می
باشد.
حال باید دید که قدرت رسانه ای غرب در قاره کهن چقدر می تواند بر اقتصاد کشور های آسیا تأثیر گذار باشد.