دكتر
مسعود درخشان كه عضو هيات علمي دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي است
و دانشآموخته انگليس است و تخصص اصلياش در اقتصاد انرژي است، از سالها
قبل نقد نظام اقتصادي بينالملل را بهطور مبسوط در دستور كار داشته و
معتقد است كه الگوي اداره كشور نيز نبايد كپي برداري شده از نظام
سرمايهداري باشد. وي در نشست انديشههاي راهبردي با موضوع الگوي اسلامي
ايراني پيشرفت در حضور رهبر معظم انقلاب نيز بحثي ارائه داد.
دکتر
درخشان، تحلیلی کاملا متفاوت و عمیق از بازار ارز و مناقشات مربوط به آن
دارد. استاد دانشگاه علامه طباطبایی که روزگاری در جلسات سیدمنیرالدین
حسینی در قم حاضر میشده است، هنوز هم روحیهای پرشور و انقلابی دارد.
مطالعهی این گفتگوی جذاب و خواندنی وی با نشریه «اصولگرا» را از دست
ندهید:
قبل از اینکه به مقوله اقتصاد
مقاومتی و جایگاه آن بپردازیم، اگر ممکن است در این باره مقدمهای بفرمایید
که اساساً نسبت اقتصاد اسلامی با انقلاب اسلامی یا نظام اسلامی چگونه است؟
آیا نظام اسلامی الزاماتی دارد که آن الزامات خواهناخواه ما را به سوی
اقتصاد اسلامی هم میکشاند؟
نظام اقتصادی جدای از نظام سیاسی و نظام
فرهنگی و ... نمیتواند مفهومی داشته باشد. پیشفرض ما این است که اسلام
را به عنوان یک نظام برای یک زندگی ویژه و یک تمدن ویژه که مبتنی بر توحید و
معارف الهی است تعریف میکنیم. در این صورت اقتصاد وجهی از وجوه یک نظام
مشخص و توحیدی خواهد بود. این وجه تبلور ماهیت نظام و ویژگیهای بنیادین
نظام است در آنچه امروزه به آن زندگی اقتصادی گوییم؛ همچنانکه نظام سیاسی
تبلوری است از ماهیت این نظام و ویژگیهای بنیادین این نظام در آنچه که
امروزه به آن نظام حکومتی گوییم.
اگر به سایر نظامهای اجتماعی هم نگاه
کنیم، میبینیم بر آنها نیز همین قاعده حکمفرما است. در این صورت است که
یک انسجام در این نظام به وجود میآید و این نظام میتواند به اهدافی که
برای آن تعریف شده و عمدتا متخذ از وحی است برسد.
بنابراین اگر بخواهیم با این نگاه به
نظام اقتصاد اسلامی نگاه کنیم باید تمامی ویژگیهای نظام اسلامی در آن
متبلور شود، منتهی باید رنگ و بوی اقتصادی بگیرد؛ چنانچه در مقوله سیاست
باید رنگ و بوی سیاسی بهخود بگیرد.
یکی از آن ویژگیهای اصلی نظام اسلامی
که باید در نظام اقتصاد اسلامی متبلور شود در فرمایش حضرت امام به وضوح
دیده میشود. حضرت امام میفرمودند ما در ابتدای راه مبارزه هستیم. از همین
فرمایش حضرت امام که آغاز کنیم میتوانیم بفهمیم که اسلام جدای از مبارزه
نیست. اسلام یک مبارزه نظاممند در جهت تحقق اهدافی است که وحی تعریف کرده.
اصلا اسلام نمیتواند جدای از مبارزه تعریف شود و این مبارزه یک راه
طولانی است؛ بوده و هست و خواهد بود.
تا چه زمانی این مبارزه استمرار دارد؟
تازمانی که شیطان وجود دارد این مبارزه هست. شیطانی که در رفتار ما و رفتار
نظامها و رفتار حکومتها و ... ظاهر میشود.
بنابراین اسلام چیزی جز یک مسیر مبارزه
دائم نیست. همین مساله به ما نشان میدهد که تا مبارزه هست، یک دشمنی وجود
دارد. اسلام با یک دشمن تخیلی که نمیتواند مبارزه کند. تا دشمن هست،
مبارزه هست و تا مبارزه هست، اسلام هست و تا اسلام هست، اقتصاد اسلامی هست
چنانچه حکومت و فرهنگ اسلامی هم هست.
میخواهید بگویید بین مقوله اقتصاد اسلامی با مفاهیمی چون مبارزه و جهاد پیوند ذاتی وجود دارد؟
بله. مقام معظم رهبری در بحث جهاد
اقتصادی صحبت میکردند و میفرمودند که در بحث جهاد وجود یک دشمنی هست که
جهاد علیه او انجام میشود. ملاحظه می کنیم که این مفاهیم دارد به هم نزدیک
میشود. «مبارزه، دشمن و جهاد.»
و مفهوم اقتصاد مقاومتی....
آن مفهوم را که ما از واژه اقتصاد
اسلامی دریافت کردهایم، میآید و ضرورت اقتصاد مقاومتی را شکل میدهد.
اقتصاد مقاومتی کاشف از این است که این دشمن حقیقی که وجود دارد، دشمنی است
که یک مبارزه گسترده را علیه نظام اسلامی مدتها است که آغاز کرده.
مادامی که نظام اسلامی آن روحیه انقلابی
و مبارزهای خود را نداشته باشد، در نظام بزرگتر حل شده است و بنابراین
در این حالت خطری متوجه دشمن نظام که در واقع همان مخالفین نظام اسلامی
هستند نخواهد کرد.
لحظهای که یک نظام اسلامی جنبه
مبارزهای خودش را که از ویژگیهای بنیادین یک نظام اسلامی است، ظاهر
میکند، دشمن نیز با تمام ویژگیهای خودش ظاهر میشود و حمله میکند و در
این وضعیت اقتصاد مقاومتی تعریف میشود. به همین دلیل بود که مقام معظم
رهبری این اصطلاح را در مقطع خاصی مطرح فرمودند و آن مقطعی بود که استکبار
جهانی به رهبری آمریکا با تکیه بر گروههایی که در روابط بین الملل درست
کرد، حرکت گسترده خودش را برای مبارزه اقتصادی با نظام اسلامی شکل داد.
یعنی دشمن با تمام قدرت وارد میدان شده و اینجا بود که واژه اقتصاد
مقاومتی شکل گرفت.
این اصطلاحاتی که به وجود آمده و عمدتا
از مقام معظم رهبری هم هست مانند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، جهاد
اقتصادی، همت مضاعف، حمایت از کار سرمایه و تولید ایرانی اینها در واقع
همه یک منظومهای را تشکیل داده و لازم و ملزوم هم هستند و اینها همه یک
منظومهای هستند که مرکز و کانون آنها همان اقتصاد اسلامی است. این اقتصاد
اسلامی به صور مختلف خودش را ظاهر میکند.
اقتصاد اسلامی گاهی در یک کلام به صورت
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ظاهر میشود و گاهی بهصورت جهاد اقتصادی ظاهر
میشود و اخیرا به صورت اقتصاد مقاومتی ظاهر شده است. اینها هیچ کدام جدای
از دیگری مفهومی ندارند بلکه منظومهای هستند که همدیگر را کامل میکنند.
حال اگر بخواهیم یک گام پیشتر برویم
باید چند نکته را اضافه کنیم. این اقتصاد مقاومتی در بستر یک نزاع و یک
مبارزهای است که دشمن با تمام ویژگیهای خودش و بصورت کاملا شفاف و بدون
هیچ پوششی وارد عمل شده و به عرف اقتصاد جهانی اعلام جنگ هم داده است. (در
عرف اقتصاد بین الملل تحریم بانک مرکزی معادل اعلام رسمی جنگ اقتصادی است و
تمامی دنیا هم این را پذیرفتهاند) کشوری مثل آمریکا راه افتاده و به شرق و
غرب عالم میرود و اعلام میکند که از این کشور نباید نفت بخرید و باید
روابط بانکیتان را با این کشور قطع کنید؛ این موضوع در عرف اقتصاد جهانی
اعلان جنگ معنای کاملا روشنی است. در اینجا مقام معظم رهبری
(مدظلهالعالی) صحبت از اقتصاد مقاومتی میکنند و مساله جنگ اقتصادی را که
دشمن بهراه انداخته را به مسئولین اقتصادی و فعالان اقتصادی اعلام
میکنند.
در این وضعیت ما باید در بخشهای مختلف و به عنوان نمونه در دانشگاهها چه کنیم؟
وقتی قرار است مقاومتی در برابر هجوم
دشمن صورت بگیرد، ابتدا ما باید ویژگیهای جنگ و هجوم دشمن را شناسایی کنیم
و وضعیت خودمان را نیز به دقت ارزیابی کنیم. مثل هر جنگی برنامهریزی ما
باید راهبردی باشد. هیچ جنگی بدون طراحی و اتخاذ یک برنامه راهبردی به
نتیجه نمیرسد.
بنابراین ما باید دقیقا ساز و کار
حمله اقتصادی دشمن را بفهمیم. ساز و کار حمله اقتصادی دشمن چندان هم پیچیده
نیست و تقریبا همه ما از آن باخبر هستیم. قدری نیز باید به بررسی وضعیت
خودمان بپردازیم و ببینیم که در کجاها ضربهپذیر هستیم.
در قسمت هجوم خارجی همه تقریبا میدانیم
که دشمن چه استراتژیای در پیش گرفته است. وقتی نقشه حمله دشمن را با نقاط
ضعف خودمان تطبیق میدهیم، درمییابیم که دشمن با شناخت کاملی که از ما
داشته است، نقشه حمله را طراحی کرده؛ یعنی جاهایی از ما را هدف قرار داده
که ما در آن نقاط ضعف داریم. بنابراین آنها کاملا با روشی علمی- استراتژیک
جنگ اقتصادی با ما را شروع کردهاند.
مختصات این روش علمی – استراتژیک چیست؟
نقشه آنها تحریم نفتی است چون اقتصاد
ما یک وابستگی شصت ساله به نفت دارد. چرا تا کنون به این نقطه ضعف اساسیمان
بی توجه بودهایم؟ این همه تحقیق در سطح کشور انجام شده. چند موردش در
خصوص این است که ما در شرایط وابستگی شدید به نفت چگونه میتوانیم در برابر
استکبار جهانی بجنگیم و در برابر آن مقاومت داشته باشیم.
این مساله به نگرش ما به کل این صحنه
باز میگردد. زیاد نیاز نیست که به گذشته برگردیم. همین الآن را نگاه کنیم.
الآن اگر روزنامهها را ورق بزنیم و یک نظر سنجی از کشور و جامعه اساتید و
دانشجویان سراسر کشور داشته باشیم، همه با یک چشم این بحران را نگاه
میکنند و با چشم دیگر نیم نگاهی دارند که آیا در این جلسات مذاکرات
هستهای گشایشی پیش میآید، یا اینکه آیا وقتیکه گروههای بینالمللی دور
هم جمع میشوند گشایشی پیش میآید و آیا در انتخابات آینده آمریکا فرجی
حاصل میشود؟!! اکثرا منتظر این جور وقایع هستند! شما همین وضعیت را ببرید
به گذشته.
با وجود تمامی فشارهایی که در طول 35
سال گذشته به ما وارد شده و تمامی تجربیاتی که از زمان جنگ داشتهایم، و
علیرغم تمامی این فشارها چند درصد مدیران ارشد کشور بنا را بر این
گذاشتهاند که این مبارزه ابتدای مسیر است و چند نفر باور دارند که این
فشارها ابتدای مسیر یک مبارزه طولانی است؟!
یعنی شما معتقدیم فهم مبارزه اولین گام است. این مبارزه چند سال طول میکشد؟
تا موقعی که اسلام هست و تا موقعی که
کفر هست این مبارزه هست. ممکن است بپرسید چرا قبل از اینها، این دشمنی
بروز نکرده بود؟ پاسخش این است که چون اسلام وارد صحنه نشده بود و قدرتش را
بروز نداده بود. تا موقعی که مبارزه ادامه داشته باشد، جنگ اقتصادی نیز
وجود خواهد داشت. حال با این مشکلات چگونه باید برخورد کنیم.
ما میگوییم چون این نزاع دائمی است،
این مسائل اقتصادی نیز دائمی است. بنابراین اقتصاد اسلامی باید به صورت
دائمی بر اساس الگوی جهاد اقتصادی، همت مضاعف، اصلاح الگوی مصرف، الگوی
اسلامی ایرانی پیشرفت و اقتصاد مقاومتی شکل پذیرد.
حالا چند درصد بر این باور هستند که
الگویی که ما باید برای اقتصادمان انتخاب کنیم چنین الگویی است؟ حضرت امام
فرمودهاند این جنگ اگر 20 سال هم طول بکشد ما ایستادهایم. در اوایل شروع
جنگ تحمیلی همه میگفتند 20 سال؟ خیر! میگفتند این جنگ باید 5-6 ماهه تمام
بشود ولی امام فرمودند این جنگ اگر 20 سال هم طول بکشد ما ایستادهایم.
البته کشور هم ایستاد و دیدیم که آنها هم نتوانستند کاری را از پیش ببرند.
از چه زمانی مشکلات ما شدید شد؟ آیا این مشکلات منشأ داخلی هم داشت؟
بله. از موقعی که این فرهنگ جهادی که به
صورت مبارزه بر علیه تجاوز به نظام اسلامی ایجاد شد جای خودش را به
نمایشگاه گل و گیاه داد و شروع کردند جدولهای شکسته خیابان را رنگ کردند و
گفتند که مردم دیگر از جنگ خسته شدهاند و مردم باید نفس بکشند. شما آنها
را به یاد ندارید. آمدند و در تمامی خیابانها نمایشگاه گل و گیاه زدند و
هر سال هم این نمایشگاهها استمرار داشتند.
البته نمیخواهیم بگوییم در کشور اسلامی
فقط باید کار باشد و نباید گل و گیاه داشته باشد ولی ترویج فرهنگ
نمایشگاههای گل و گیاه زمانی که هنوز دود آتش جنگ دیده می شود، کار درستی
نبود. متاسفانه به دلیل غفلتِ ما، این سیاستهای تخدیری مورد پذیرش قرار
گرفت و این فرهنگ تا الآن هم استمرار یافته است و مردم سوال میپرسند که
این دلار کی ارزان میشود؟! و کی میشود دوباره اجناس رنگ و وارنگ لوکس را
از خارج با قیمت ارزان وارد کرد. تا کی باید واردات ارزان تمام شود و
تولیدات داخلی گران تمام شود. نمیخواهد در داخل تولید کنید!! خارجیها
میآیند و برایمان تولید میکنند! از جارو خاکاندازِ ایتالیایی تا انگور
را از خارج وارد میکنیم.
شما دارید به شاخصههای نظام
رفتاری و فرهنگی جامعه ما در حوزه اقتصاد و تاثیری که این نظام بر مسائل
اقتصادی ما داشته است، اشاره میکنید. معتقدید جریانی که بعد از رحلت حضرت
امام خمینی (قدس سره) و در پایان جنگ آغاز شد هنوز هم فرهنگ ما را تحت
تاثیر قرار داده است؟ در این فضا اقتصاد رقابتی چه معنایی پیدا میکند؟
الآن وقتی که صحبت از دلار 3000 تومان
میشود، کمتر به این بحث اشاره می شود که اگر در شرایط کنونی دلار 1000
تومان و بنزین 100 تومان باشد یک عدم تعادل در اقتصاد ایجاد میکند.
چون بین قیمتها تناسب نیست...
وقتی قیمت اتوموبیل 20 میلیون باشد و
قیمت بنزین 100 تومان است نشاندهنده یک عدم تعادل در قیمتهای نسبی است که
اولین درس در اقتصاد به ما می گوید که قیمتهای نسبی باید در تعادل باشند.
بحمد الله با هدفمندی یارانهها قدری این مساله تصحیح شد. البته ما کاری
به مشکلات این طرح از قبیل توزیع نقدینگی و... نداریم و به آنها اشکال
وارد میکنیم ولی اصل آن را قبول داریم.
چرا الآن که میگویند دلار میخواهد
بشود 3000 تومان، ما نگران میشویم و میگوییم که کی دوباره نرخ دلار کم
میشود. بعضی میگویند دلار را برگردانید به همان نرخ 7 تومان یا 100 تومان
یا 500 تومان! چرا نمیگوییم که نرخ دلار دارد به سمت تعادل پیش میرود؟!
اصلا لازمه رشد ملی ما و صادرات ما همین است که دلار به قیمت واقعی خود
برگردد و صادر کننده ما اگر میوه یا فرش یا سایر تولیدات صنعتی را صادر
میکند، ارزش حقیقی تولیدات خود رادریافت کند.
ما الآن داریم به سمت یک تعادل میرویم.
بلی این مساله دردناک است و فشارهای زیادی را تحمیل میکند، ولی چرا ما به
دنبال حل آن فشارها نیستیم و آثار اجتماعی و اقتصادی آن را برطرف
نمیکنیم. چرا میخواهیم اقتصاد را در یک حالت عدم تعادل نگاه داریم.
یعنی شما معتقدید نرخ قبلی ارز یعنی مثلا حدود 1000 تومان نرخ متعادل نبود؟
وقتیکه میگوییم اقتصاد ما باید جدای
از نفت کار کند یعنی اینکه قیمت ارز باید به تعادل برسد به نحوی باشد که
قیمت ارز بدون تزریق دلارهای نفتی در بازار ارز تعیین شود. دلارهای نفتی
باید فقط صرف کارهای خیلی زیربنایی بشود و باید از داستان نرخ ارز و این
قصهها جدا باشد و ارز آن به هیچ وجه وارد بازارهای ارز داخلی نشود. البته
اقتصاد هم باید در دست بخش خصوصی باشد و مردم هم زندگیشان را بکنند و بر
اساس قیمتهای بازاری برنامهریزی کرده و کار کنند.
وابستگی اقتصاد ما در چند دهه به نفت
جوری شده که حتی بخش خصوصی هم میگوید که دولت ارز من را تامین کند تا من
عمل کنم؛ دولت حمایت کند تا من عمل کنم؛ دولت لوازم اولیه و مواد اولیه را
بدهد تا من تولید کنم، اینکه اقتصاد اسلامی نمیشود که!
و طبعا این بحث را با آن بحث رفتاری و فرهنگی در پیوند میبینید؟
همین طور است. ملاحظه میکنیم که برنامه
چندین ساله فرهنگ مصرفگرایی و رفاه طلبی که در مدیران، اقتصاددانان و
آحاد فعالان اقتصادی رایج شده نتیجه این جریان است و این مساله با این
وضعیتی که هست با جریان اقتصاد مقاومتی اصلا سازگاری ندارد.
در این شرایط چه کاری باید انجام داد؟
در این فضا و در چنین شرایطی مقام معظم
رهبری اقتصاد مقاومتی را مطرح میفرمایند. درست جایی که ما میبینیم داریم
مورد هجوم قرار میگیریم، هم باید مقاومت کنیم و هم دفع هجوم مجدد کنیم.
چگونه؟
کاری کنیم که آنها فکرشان از آن قسمت
بیاید بیرون و حتی فکر مبارزه مجدد در آن حوزه را نیز با ما نکنند. آنها
در خیلی جاها نمیتوانند با ما مبارزه کنند و اصلا امکان مبارزه را ندارند
ولی در یک جاهایی آنها با ما مبارزه میکنند. من نمیخواهم نقاط ضعف
اقتصادمان را احصاء کنم و بگویم که چه بخشهایی از اقتصاد کشور در معرض
تهاجم دشمن است و چه بخشهایی در معرض این تهاجم نیست ولی باید به آن
پرداخته شود.
در گام اول وظیفه ما این است که بتوانیم
این مفاهیم بنیادین را وارد نظام تصمیمگیری و اندیشههای مدیریتی مدیران
کشور کنیم و این مسائل را در ادبیات روزنامهنگاران و اصحاب جراید وارد
کنیم. تمامی کسانی که قلم به دست میگیرند و برای اسلام میخواهند
مینویسند باید متوجه این موضوع باشند که ما در ابتدای راه یک مسیر طولانی
قرار گرفتهایم.
اگر همین فردا تحریمها لغو شد چه طور؟
آن وقت من میگویم که ما همه باید عزا
بگیریم. از نظر من در تاریخ صد ساله کشور از آغاز تاریخ کشف نفت در کشور تا
اکنون هیچ لطف الهی از ناحیه نفت بر مردم ایران نیامده جز این تحریم اخیر.
یعنی آمریکا با این کار خودش بزرگترین خدمت را به مردم ایران کرده است.
چرا خدمت؟
تا دو سه سال پیش که دولت دست و پا
میزد که خودش را هم سطح دلالان چهارراه استانبول بکند و این همه طلا و
دلار را به بازارهای کشور تزریق میکرد و حتی در یک روز یک میلیارد دلار را
به بازار تزریق کرد تا نرخ دلار حفظ شود؛ (پولهای نفتی که اصلا برای این
کار نیست) بزرگترین ضربات را مقامات پولی کشور به اقتصاد ما وارد کردند.
اگر آمریکا نبود آنها باز هم این روند را ادامه میدادند. این کاری که
آمریکا کرد بزرگترین خیر را برای کشور ما بهدنبال داشت. و اینکه دولت
امروز میگوید دیگر نمیتوانم بهصورت مصنوعی نرخ ارز را تعیین کنم، درست
ما همین را میخواستیم که دولت بگوید! بگوید دیگر نمیتوانیم دلار را کنترل
کنیم!
دو سه سال پیش چه کسی میتوانست تصور
کند که دلار با قیمت 3000 تومان یا بیشتر در بازار معامله شود و بخش خصوصی
برای واردات برخی از اقلام باید به ارز 3000 تومانی فکر کند؟ بخش تولیدی به
این فکر کند که میتوانم تولیداتم را با ارز 3000 تومانی صادر کنم و
برنامهریزی جدیدی در کشور شکل بگیرد؟ کی این مساله ممکن بود؟
برخی میگفتند اگر دلار برسد به قیمت
3000 تومان، باید فاتحه این کشور را خواند. زمستان پارسال میگفتند که در
عید نرخ دلار به 2000 تومان خواهد رسید. همه میگفتند که فاتحه نظام را
باید خواند. این مسخرهبازی بود که خبرگزاریهای خارجی بهراه انداخته
بودند که اگر دلار برسد به قیمت 2000 تومان، نظام واژگون میشود ولی الآن
دلار به بیش از 3000 تومان رسید و بحمد الله نظام اسلامی پابرجا و محکم
است.
این یک فرصت تاریخی است. واقعا همه ما
باید یک نامه تشکر به آقای اوباما بنویسیم و بگوییم که ما از شما بهخاطر
حماقتتان ممنونیم که این اقتصاد کشور ما را یک تکانی دادید. من به عنوان یک
معلم کوچک اقتصاد یک احتمال میدهم که اگر دلار به 4000 یا 5000 تومان
برسد و جریان اقتصاد کشور به همین وضع و با همه این مشکلات ادامه پیدا کند،
بزرگترین زنگ خطر برای آمریکا خواهد بود و آمریکا به سرعت همه تحریمها را
برخواهد داشت زیرا اصلا آمریکا نمیخواهد که اقتصاد ما در برابر جریان
تحریم نفت یک اقتصاد مقاوم شود.
یعنی راهی که پیش گرفتهاند، بنبست است؟
دقیقا! جریان تحریم نفت وتحریم نظام
بانکی آخرین حربه علیه نظام ما است. اگر این به نتیجه نرسد، آمریکا تمامی
تحریمها را بر خواهد داشت و راه را در چیز دیگری خواهد دید. راه را در آن
خواهد دید که کشور ایران یک اقتصاد گل و بلبلی داشته باشد و آن وقت است که
میتوان این نظام را به زانو درآورد.
الآن هم در این مساله در خود آمریکا
خیلی اختلاف نظر وجود دارد. من بعضی اوقات گزارشات مراکز استراتژیک آمریکا
را مطالعه میکنم و میبینم خیلیها نگرانند ولی در مجامع رسمی اظهار
نمیکنند. آنها میگویند این کارهایی را که آمریکا دارد انجام میدهد،
اقتصاد ایران را مقاوم میسازد. آمریکا خودش دارد با دست خودش اقتصاد ایران
را مقاوم میسازد.
آنها اگر ببینند در این وضعیت روند
اقتصاد ایران ادامه پیدا کند، تحریمها را بر میدارند و زمینه را فراهم
میکنند که دلار بیاید روی 1400 تومان تا در آن فضا بتوانند از طریق حفظ
وابستگی اقتصاد کشور را فلج کنند.
از نظر من نظام اقتصادی کشور باید در
راستای همین مسیر به جلو برود و هر وقت انعطافی در این مورد از غرب دید،
باید با غرب تندی کند و نگذارد که این وضعیت از بین برود.
اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که حاصل یک
مبارزه است. مقاومت اقتصادی ما وقتی به اوج خودش میرسد که اقتصاد ما در
یک بستر مبارزه بجنگد. شما نگاه کنید وقتی میخواهند ورزشکاران را ورزیده
کنند به آنها مرتب میگویند حمله کن. آنها میگویند که دشمنی نیست ولی به
آنها گفته میشود بجنگ و با آنها ادای دشمن را در میآورند و ورزشکاران
مینشینند و دائما با یکدیگر تمرین میکنند تا وقتی که وارد المپیک میشوند
و در مقابل حریف خارجی قرار میگیرند، بتوانند او را شکست دهند.
ما اقتصاددانان باید فضای اقتصاد کشور
را در یک فضای مبارزهای و جنگی حفظ کنیم. بهترین و زیباترین فضا برای
اقتصاد کشور فضای اقتصاد مقاومتی است.
ما ستاد مبارزه با تحریم ایجاد کردهایم
ولی ستاد مبارزه با تحریم به این معنا نیست که تحریم را از بین ببریم،
بلکه ستاد مبارزه با تحریم یعنی اینکه از فضای تحریم استفاده کنیم برای
مقاومسازی اقتصاد. باید اقتصاد ما حالت تهاجمی هم بگیرد. مقاومت گام اول
است و تهاجم گام دوم است.
اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد گوشهگیر و به
انزوا رفته نیست؛ بلکه اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که میتواند حمله کند.
اوج مقاومت در حمله است تا اینکه دشمن حمله مجدد نکند.
امیرالمومنین (علیهالسلام) میفرمایند
که اگر دشمن را در خاک خودش شکست ندید، پیروز نشدهاید. شکست دادن دشمن در
مرزهای داخلی که پیروزی نیست. امیرالمومنین میفرمایند که دشمن را باید در
خاک خودش مغلوب کرد تا دیگر نتواند حمله کند.
این فرمایشی است که امام ما به ما گفته
است. اقتصاد مقاومتی اقتصاد تهاجمی حمله علیه دشمن هم هست که زمینه را برای
تهاجم بعدی دشمن از بین ببرد. این درسهایی است که ما از اقتصاد اسلامی
برای اقتصاد مقاومتی میگیریم.