حسن روحانی طی سخنانی جالب توجه سیاست خارجی کشور در سالیان اخیر را بی هدف و انفعالی دانسته و گفته است: نمیتوان اسم این سیاست را سیاست تهاجمی گذاشت.
به گزارش رجانیوز حسن روحانی که در نشست "تحولات سیاست خارجی در پرتو سند چشمانداز" سخن می گفت با رد تعاملی بودن سیاست خارجی جمهوری اسلامی گفت: «نمیدانم اگر در سند چشمانداز سفارش میشد که با دنیا تقابل داشته باشیم غیر از آن چه که امروز انجام میشود دیگر چکار میتوانستیم بکنیم! اقداماتی که در این چند سال گذشته انجام شده مشخص نیست تعامل بوده یا تقابل. اگر میخواهیم در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای جهانی نقش داشته باشیم باید در واقعیت تعامل را انتخاب کنیم.»
روحانی همچنین در تکمیل سخنان خود گفت: «این انفعالیترین سیاست خارجی است که ما شاهدیم. سیاست خارجی تهاجمی یعنی اگر دشمن برنامهریزی کرد تا علیهمان قطعنامه صادر کند باید با یک برنامه و دیپلماسی و اقدامات مناسب جلوی او را بگیریم و نگذاریم موفق شود و در گام بعد آن قطعنامههای قبلی را دفع کنیم. درشتگویی که سیاست خارجی نیست... این که دنیا علیه ما توطئه و گام به گام عملیات انجام دهد و در مقابل ما شعار دهیم سیاست خارجی نیست، اسم آن را من میگذارم سیاست خارجی بیهدف، شعاری و انفعالی.»
اين سخنان روحاني در شرايطي با آب و تاب در رسانههاي حامي رويكرد سازش منتشر شده است كه با نگاهی به عرصه واقعی معادلات بین المللی و مقایسه آن با سخنان حسن روحانی متوجه تناقض آشکار واقعیت ها و سخنان او خواهیم شد. چنانکه در آخرين واكنش نظام سلطه به ديپلماسي فعال و تهاجمي ايران، امريكا در روزهاي اخير، در قبال حضور فعال و موثر ايران در آمریکای لاتین که تا پیش از این به عنوان حیات خلوت آمریکا معروف بود، اقدام به تصويب طرحي يك ميليون دلاري براي جلوگيري از نفوذ ايران در اين باره نموده است.
اين در حالي است که رهبر معظم انقلاب نيز در دیدار شهریور ماه سال جاري با هیات دولت به ارتقاء جايگاه بين المللي ايران در سالهاي اخير اشاره كرده و در قبال تاثيرگذاري ايران در تحولات جهاني فرمودند: "در زمينهى ارتقاء جايگاه كشور در عرصهى سياست خارجى و مسائل بينالمللى هم همين جور است. امروز در عرصهى سياست خارجى، ثقل و وزنهى كشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثيرگذاريم؛ اينها مهم است. در حوادثى هم كه پيش آمده، ما تأثيرگذار بودهايم - كه آن، داستان جداگانهاى دارد - به نظر ما آن هم خيلى مهم است." (بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت، 2/6/1391)
روحاني در حالي كه در ابتداي سخنانش رويكرد سياست خارجي سال هاي اخير را بي هدف و انفعالی نامیده بود در تناقضی آشکار، اينبار اين سياست خارجي را تقابلي ناميد و گفت: «ممکن است در یک مقطعی استثنایی ما به جای رویکرد تعامل، تقابل را انتخاب کنیم اما این که بخواهیم اصل را بر تقابل بگذاریم و وقتی یک جا گیر کردیم بگوییم حال تعامل میکنیم، نمیشود.» اين در حالي است كه وي توضيح نداد كه چگونه ممكن است سياستي از يك سو انفعالي و بيهدف باشد و از سوي ديگر تقابلي!؟
اما اين تمام سخنان روحاني نبود،چنانكه وي تلاش كرد در ابتداي سخنان خود نيز به توجيه رويكرد خود در سالهاي مديريت بر پرونده هسته اي بپردازد، رويكردي كه انتقادات گسترده اي را از جانب دلسوزان انقلاب اسلامي نسبت به عملكرد وي به دنبال داشت. روحانی با اشاره به مدیریت خود در زمان مطرح شدن برنامه هسته ای ایران و مذاکره با اروپا، عملكرد پر اشتباه خود را اينگونه توجيه كرد: « سه کشور در آن مقطع به ما قول دادند که در هر شرایطی اجازه ندهند که پرونده هستهیی ایران به شورای امنیت ارجاع شود و این کشورها در مذاکرات تهران به صراحت گفتند که اگر آمریکا پرونده را به شورای امنیت هم ببرد از حق وتو استفاده میکنند. فرض بگیریم که آن ها از این حق هم در زمان خود استفاده نمیکردند مهم این بود که کار برای آمریکا سخت شد و او نتوانست پرونده را به شورای امنیت بکشاند و بالعکس در اجلاس نوامبر ورق برگشت. ما با همکاریهایی که با آژانس و مدیرکل داشتیم توانستیم نتایج خوبی به دست آوریم.»
البته حسن روحانی به این نکته اشاره نکرده که منظور او از "نتایج خوب" چه بوده است؟ آیا او تعلیق فعالیت های هسته ای و پلمپUCF اصفهان و عقب نشینی در برابر دولت های اروپایی را از نتایج خوب مدیریتش می داند؟ آیا همان اتفاقاتی که قرار بود با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت بیافتد یعنی تعطیلی فعالیت های هسته ای ایران، با هزینه کمتر و با توافقات هیات ایرانی که او در راسش قرار داشته اتفاق نیفتاد؟
گفتنی است بر اثر تصميم مسئولين وقت پرونده هسته اي كه بر مبناي اين تحليل حسن روحاني شكل گرفته بود، و منجر به تعليق همه جانبه فعاليت هاي هسته اياز ترس تحريم و يا حمله احتمالي شد، تونی بلر در جلسه ای اعلام کرد که میوه حمله به عراق را در سعدآباد چيديم.
رهبر انقلاب نيز با اشاره به مخالفت خود با رويكرد انفعالي مسئولين وقت پرونده هسته اي در سفر به استان یزد در اینباره چنین فرمودند: «من همان وقت هم در جلسهى مسئولين - كه از تلويزيون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به اين روند مطالبهى پىدرپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد ميدان ميشوم؛ همين كار را هم كردم. بنده گفتم كه بايستى اين روند عقبنشينى متوقف شود و تبديل بشود به روند پيشروى، و اولين قدمش هم بايد در همان دولتى انجام بگيرد كه اين عقبنشينى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همين كار هم شد. در زمان دولت قبل، اولين قدم به سمت پيشرفت برداشته شد؛ تصميم گرفته شد كه كارخانهى يو.سى.اف اصفهان راهاندازى شود، و راهاندازى هم شد، و دنبالش هم بحمداللَّه اين پيشرفتهاى بعدى است تا امروز.»(بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه های استان یزد، 13/10/86)
لازم به ذکر است يك روز پس از سخنان حسن روحانی در مهرماه گذشته مبني بر اين كه «مردم از اینکه فقط حرف می شنوند خسته شده اند مردم از اینکه یک عده می آیند فقط یک طرفه سخن می گویند و به مسائل دیگر که مهم هم هست اشاره نمی کنند، خسته شده اند. مردم از آنهایی که می آیند آمارهای دقیقی ارائه نمی دهند خسته شده اند.» مقام معظم رهبری در سخناني در جمع مردم شيروان فرمودند: «دشمنان سعى ميكنند مردم ايران را خسته و ملول و نوميد نشان دهند. مردم با حركاتِ خودشان دارند نشان ميدهند كه دشمن دروغ ميگويد؛ دشمن مغرضانه قضاوت ميكند. البته متأسفانه بعضى از تريبوندارهاى داخل هم بر طبق ميل دشمن - نميگوئيم عمداً؛ غفلتاً - حرف ميزنند. بعضيها خودشان خسته شده اند، ميگويند مردم خسته اند! مردم خسته نيستند. مردم در ميدان و در صحنه حاضرند؛ آمادهى كارند. بايد ميدان را براى مردم آماده كرد، باز كرد، آن وقت مىبينيد كه مردم هر جائى كه احساس كنند وظيفهاى وجود دارد، با چه انگيزهاى، با چه اهتمامى، با چه عزم راسخى وارد ميشوند؛ همچنان كه امروز هم وارد شده اند."
در شرايطي كه بسياري از تحليلگران غربي در برآوردهاي ساليانه خود از شرايط بين المللي در سال 2012 و سال آينده ميلادي، جايگاه ايران در صحنه بين المللي را يك جايگاه برجسته و غيرقابل چشم پوشي عنوان كرده اند، مشخص نيست تخريب رويكرد موفق اين سال هاي در عرصه سياست خارجي كه به صورت كاملا مشهودي غير قابل قياس با رويكرد انقعالي دوران تنش زدايي بوده است، با كدام هدف يا اهداف داخلي و يا حتي خارجي صورت مي گيرد!؟