ندای انقلاب: دو دهه از اوجگيري « موسيقي زيرزميني »
در كشورهاي مختلف جهان ميگذرد و امروز اين جريان خزنده فرهنگي و اجتماعي
را ميتوان از مصاديق ناهنجاريهاي فرهنگي و اجتماعي در جوامع بشري به
حساب آورد .
كاركرد موسيقي زيرزميني حتي در كشورهاي غربي كه بيبندوباري در آنها
نهادينه شده است ، اثرات ويرانگر و زيانباري را به همراه داشته است . از
اين گاه دولتها ميكوشند موانعي را در مسير فعاليت اين گروههاي مخرب
فرهنگي ، اجتماعي ايجاد كنند .
به طور كلي اين نوع موسيقي با توجه به منشا شكلگيري ، عناصر فعال در آن و
منابع مالي ، شخصيت گردانندگان ، فرهنگ حاكم بر گروهها و كاركرد آنها در
سطح جامعه آسيبهاي متعددي براي جوامع را در پي دارد و بالطبع پيامدهاي
منفي و البته گسترده ديگري را به صورت پيوسته به همراه خواهد داشت .
بديهي است در شرايطي كه اين جريان مخرب فرهنگي براي كشورهاي غربي نيز
مسالهآفرين به شمار ميآيد در كشورهاي اسلامي و به ويژه ايران ميتواند
اثري به مراتب زيانبارتر را به همراه داشته باشد .
در زیر به مراحل شكلگيري و كاركرد موسيقي زيرزميني پرداختهايم .
الف) چيستي موسيقي زيرزميني
بررسيها نشان مي دهد كه تعاريف و برداشتهاي متفاوت و بعضاً متضادي
درباره موسيقي زيرزميني در كشور ما ارائه شده است . از اين رو ابتدا در
اين بخش به معرفي دقيق اين مقوله ضد فرهنگي ميپردازيم .
1) موسيقي غيرمجاز
موسيقي « غيرمجاز » به دليل عدم دريافت مجوز از مراجع ذيصلاح در شرايطي
غيراستاندارد ، غيرقانوني و يا غيراخلاقي تهيه و تدوين شده و به عنوان يك
محصول از موسيقي زيرزميني معرفي ميشود .
حال آنكه تعريفي كه در بخش معرفي موسيقي زيرزميني خواهد آمد نشان ميدهد
كه تفاوت فاحشي بين دو واژه « غيرمجاز » و « زيرزميني » وجود دارد ، به
عبارت ديگر تمامي موسيقيهاي زيرزميني ، غيرمجاز هستند اما تمامي موسيقي
هاي غيرمجاز در حيطه آثار زيرزميني به شمار نميآيند .
از جمله خوانندگان كنوني داخل كشور ميتوان به افرادي اشاره كرد كه مدتي
فعاليت غيرمجاز داشته اند مانند « محسن چاوشي » ، « رضا صادقي » ، «
بنيامين بهادري » و « مجتبي كبيري » و ... كه به دلايل متعدد كه از جمله
عمدهترين آنها عدم دريافت مجوز فعاليت از سوي ارشاد ميباشد به اين نوع
موسيقي گرايش داشتهاند .
با مروري بر آثار اين خوانندگان ميتوان دريافت كه عليرغم وجود برخي
آسيبها به ويژه « طرب انگيزي » و ... موسيقي غيرمجاز مجموعهاي از آثاري
است كه عليرغم تلاش براي ارائه ابداعات و به اصطلاح نوآوريها ، از همان
سبكهاي به اصطلاح عرفي پيروي ميكند .
نكته قابل تامل اين كه برخي به خطا اينگونه آثار را كه در قالب كليپ ،
تراكت صوتي و ... ارائه ميشود يك موسيقي زيرزميني به شمار ميآورند .
از جمله اين موسيقيهاي غير مجاز مي توان به انبوه كليپهايي كه در داخل
كشور و در استوديوهاي غيرقانوني ساخته شده و بعضا در اختيار شبكههاي
ماهوارهاي از جمله « مهاجر تيوي » و يا « ايران موزيك » قرار ميگيرد
اشاره كرد .
با يك برآورد اجمالي از ميزان هزينه و سرمايهگذاري مالي براي توليد اين آثار ميتوان نوشت :
« توليد اين آثار معمولا 10 تا 20 ميليون تومان هزينه دربردارد و با
پرداخت مبلغي نزديك به 1 ميليون تومان 3 تا 5 مرتبه از شبكه مهاجر پخش
ميشود . البته اغلب اين كليپها براي كسب شهرت در اختيار نمايندگيهاي
اين شبكه قرار مي گيرد . »
2) موسيقي زيرزميني
موسيقي زيرزميني عنواني است كه ابتدا در انگليس و سپس در آمريكا به عنوان
« نوعي از موسيقي كه همراه با سبك و روشي از زندگي است » مطرح شد و اكنون
به شكلي خاص و نامتعارف ارائه ميشود .
در واقع موسيقي زيرزميني نحلهاي فرهنگي و اجتماعي است (بخوانيد ضدفرهنگ و
ضداجتماع) كه نوع خاصي از زندگي را به اقشار مختلف به ويژه نوجوانان و
جوانان عرضه ميكند :
در اين موسيقي ويژگيهاي يك زندگي عبارتند از :
1) شيوة زندگي به سبك فراآمريكايي ، يعني افراط در رعايت ارزشهاي آمريكايي و به طور كلي غرب در زندگي .
2) دوريگزيني از مسائل سياسي.
3) پرهيز از موضعگيريها درباره رويدادهاي مختلف .
4) برخورد به اصطلاح طنزآميز با مسائل اجتماعي.
5) بيبند و باري در تمامي عرصههاي زندگي فردي و اجتماعي.
6) بيتوجهي به نقش خانواده و به ويژه والدين.
7) گرايش مفرط به عشق نه به معناي واقعي بلكه به معناي نازل و مبتذل روابط جنسي .
8) گرايش به موادمخدر از جمله سيگار به هر ميزان ممكن.
9) استفاده از كافيشاپ و پارتيهاي شبانه به عنوان تفريح، كانون تجمع و ...
10) بيتوجهي به مسائل اقتصادي خانواده و جامعه.
11) گوشهگيري و انزوا طلبي در روابط فردي و اجتماعي .
البته ميتوان گفت كه موسيقي زيرزميني و زندگي زيرزميني يعني تبعيت از الگوي « رپ » براي زندگي فردي و تعاملات اجتماعي .
فعالان اين بخش از موسيقي آهنگهاي خود را مخفيانه توليد ميكنند و
عامدانه عبارات و عناويني نامانوس را در ريتمها به كار ميگيرند تا هيچ
دولتي و يا مرجعي رسمي « نتواند » به اينگونه آثار مجوز فعاليت و يا فروش
را به صورت قانوني اعطا كند و به تعبير ديگر ارائهكنندگان اين نمونه آثار
عامدانه از رسانهاي شدن پرهيز دارند .
گروهي از صاحبنظران و كارشناسان نيز بر اين باورند كه عبارت موسيقي
زيرزميني به تبعيت از تقسيمبندي اقتصادي فيلسوف مكتب فرانكفورت « تئودور
آدورنو » اينگونه نامگذاري شدهاست .
بررسي دقيقتر پيرامون اين مقوله ضدفرهنگي در عرصه موسيقي نشان ميدهد كه
در واقع موسيقي زيرزميني ابزاري است براي حيات بخشيدن دوباره به يك گروه
مطرود به نام « رپ » اين گروه بار ديگر به مدد جذابيتهاي كاذب موسيقي
زيرزميني مجال تبليغي يافته و ضدارزشهاي آن پس از تبليغ در آمريكا و
اروپا در سرزمينهاي اسلامي نيز منتشر ميشود .
نكته بسيار قابل تامل اين كه دور جديد تبليغي درباره محتواي بسيار مخرب « رپ » در اين بخش موسيقي آغاز شدهاست .
پيش از اين نيز عمده تحرك اين گروه در كشور ايران در بخش سطحي و تقليد و
تبعيت از « مد لباس » و « مو » خلاصه ميشد و اما اكنون با توجه به بررسي
عملكرد گروههاي موسيقي زيرزميني روند ترويج محتواي « رپ » دقيقاً قابل
مشاهده و ارزيابي است .
ب) علل شكلگيري
علل و عوامل مشتركي كه منجر به پيدايش و گسترش موسيقي زيرزميني در اقصي نقاط كشور شده است ، به شرح ذيل دستهبندي ميشود :
1) پيشرفت فني ابزارهاي مورد نياز
ضبط يك فايل صوتي موسيقي در داخل كشور تا دو دهه گذشته بسيار پرهزينه بود
. همچنين تعداد متخصصين ضبط و تنظيم آهنگهاي رپ و نظير آنها به اندازه
تعداد انگشتان يك دست هم نميرسيد ، اما پس از طي مدت زماني كوتاه با
فراگير شدن استفاده از سيستم رايانه و توليد انبوه و فروش نرمافزارها و
سخت افزارهاي ضبط « صوت » رايانهاي ، تهيه چندين ساعت برنامه براي هر فرد
غيرحرفهاي به كاري سهل و بسيار آسان تبديل شدهاست .
به عبارت ديگر نه تنها امكان ضبط صدا و موسيقي از طريق رايانه فراهم شده
بلكه با مبالغ بسيار اندك نرمافزارهاي كاملاً حرفهاي آهنگسازي همانند
ساير كشورها به بازار ايران آمده و تاثير بسزايي در بسط و گسترش موسيقي
زيرزميني به همراه داشتهاست .
2) جاذبههاي مجازي
به طور كلي جاذبههاي اين نوع موسيقي شامل موارد ذيل است :
الف) نوعي بيمسئوليتي را ترويج ميكند
ب) هيجانزا و محرك است
ج) تحريككننده جنسي است
ه) ساده و قابل فهم است
و) از لغات روزمره استفاده ميكند
ز) خواندن اشعار به زبان محاورهاي
د) ويژگيهاي عشقي دوره نوجواني را دارد
3) نوع برخورد دستگاههاي مسئول
يكي ديگر از عوامل شكلگيري اين جريان در داخل و خارج از كشور شيوه برخورد
دستگاهها و مسئولان فرهنگي با گروههاي فعال زيرزميني است .
در برخي موارد تعلل دستگاههاي متولي امر فرهنگ ، عامل شكلگيري گروههاست كه اهم آنها شامل موارد ذيل است :
الف) پرهيز از انجام مطالعه و پژوهش كاربردي با توجه به مقتضيات جامعه
ب) عدم شناخت كافي از ماهيت ، ابعاد و عملكرد گروههاي موسيقي زيرزميني
ج) عدم برخورد مقتضي با عوامل ترويج دهنده و چهرههاي شناخته شده و مطرح آنها
د) عدم سازماندهي ، آموزش و ساماندهي علاقمندان و يا ادارهكنندگان اين گروهها
4) الگوها و سوابق ذهني مخاطبين
الگوهاي اجتماعي نقش به سزايي در بر جاي گذاردن آثار بلندمدت در ذهن آحاد
مخاطبين جامعه داشته و در بخشهاي متعدد عاملي براي پيروي برخي از افراد
هستند .
اما نقش الگوها در فراگيري موسيقي زيرزميني به اينگونه بوده كه فرد در
راه رسيدن به الگوي خود ـ كه ميتواند اعم از يك خواننده و يا نوازنده
باشد ـ تمامي تلاش خود را به كار ميبندد تا سبك و سياق وي را ارائه دهد .
به عنوان مثال ميتوان از گروه « تهديد » نام برد كه به پيروي از سبك «
شادمهر عقيلي » شكل گرفت ، تشكيلدهندگان تهديد پس از مدتي به ارائه آثار
رپ روي آوردند و نمايههايي از آهنگهاي عقيلي گواهي بر تاثيرپذيري آنهاست
.
5) شهرت طلبي
يكي از عوامل بسيار مهم كه به تحريك انگيزه افراد در گرايش به موسيقي
زيرزميني منجر ميشود ، شهرت چهرههاي غربي اين جريان است كه به نقل از
هواداران باعث رشد مالي و اجتماعي آنها نيز شدهاست .
يكي از افرادي كه در شهر مقدس قم به اين موسيقي روي آورده « مهرداد شجره »
است . وي مي كوشد خود را « اِمينم ايران » معرفي كند . اِمينم يكي از
خوانندگان غربي است كه به فساد و استفاده از مواد مخدر اشتهار دارد .
6) سودجويي
سودجويي از موسيقي زيرزميني به شيوههاي گوناگون شكل ميگيرد . در ذيل نمونههايي از آن را ميخوانيد :
الف : فردي به نام « نيما » كه هدايت يكي از گروههاي موسيقي زيرزميني
فارسي زبان در « بروكلين » را بر عهده دارد ، پيراهنهايي را با چاپ سيلك
و تصاويري از بريدههايي از روزنامههاي قديمي ، مهرهاي دوره مشروطه و ...
تهيه ميكند وبا چند چمدان به محل برگزاري كنسرتهايش برده و با قيمت
گزافي ميفروشد .
ب : فروش بليط به قيمت بسيار گزاف از ديگر روشهاي سودجويي است . به عنوان
مثال ميتوان از كنسرت گروه رپ مشهد در سال 1385 و گروه شيطانپرست كرج در
سال 1386 ياد كرد .
ج : آهنگسازان و تنظيمكنندگان فعال اين گروهها بابت هر يك از خدمات ذيل هزينههاي كلاني دريافت ميكنند :
1. تنظيم آهنگ و ضبط آن
2. اجاره استوديو
3. واسطهگري براي رقاصي و خوانندگي دختران و زنان در محصولات صوتي و تصويري اين گروهها
4. واسطه گري براي معرفي آنها به پارتيهاي شبانه
5. دريافت هزينه براي درج تبليغ در ماهواره و يا سايتها
ج) اولين نقطه شروع
نقطه شروع گروههاي موسيقي زيرزميني را ميتوان محافل و تجمعات زير دانست
، يعني جايي كه تعدادي جوان با انگيزه هاي خاص دور هم جمع مي شوند و چون
برنامههاي محتوايي ندارند سريعاً به اينگونه مسائل جذب ميشوند :
1) پارتيها
پارتيهاي شبانه يكي از محملهايي است كه شركت كنندگان با اين نوع از
« هرزهگويي » ملقب به موسيقي ، آشنا شده و انگيزه فعاليت يا همكاري با آنها را مييابند .
در واقع يكي از كانونهاي تبليغاتي نيز براي
اين گروهها ، همين مهمانيهاي شبانه است كه پس از اجراي هر برنامهاي
عدهاي در آن محفل به فكر تشكيل گروهي جديد براي رقابت با گروه قبلي
ميافتند !
2) مدارس موسيقي
در اين نوشتار منظور از مدارس موسيقي مراكزي است كه دستاندركاران آموزش
موسيقي در كشور هستند ، (اعم از دانشكدههاي موسيقي ، هنرستانها ،
آموزشگاههاي آزاد و ...) تحقيقات ميداني نشان ميدهد يكي ديگر از نقاط
حائز اهميت در شروع اين جريان مخرب فرهنگي اين مراكز هستند .
اگرچه ريشهيابي اين جريان در مدارس موسيقي مستلزم انجام يك پژوهش كامل و
همهجانبه است اما آنچه دستاورد اين تحقيق درخصوص مدارس موسيقي و نقش آن
در ترويج موسيقي زيرزميني است عبارتند از :
الف) گرايش به اين نوع موسيقي براي دانشپذيران به مثابه يك تمرين است !
ب) شرايط دسترسي اعم از امكانات مالي و معنوي براي اين افراد بيشتر از سايراقشار جامعه فراهم است.
ج) اخبار مربوط به انواع موسيقي در اين مدارس انتشار مييابد .
د) اغلب افراد همسو بوده و همفكري مستحكمتري در اين رابطه با يكديگر دارند و در نتيجه مستعد تشكيل گروهها هستند .
ه) برخي مشوقين پنهان در جايگاه مهم و عوامل اجرايي در دستگاههاي مختلف فرهنگي قرار دارند .
و) رويكرد كلي جوانان به سبكهاي جديد موسيقي و رويگرداني آنها ا ز موسيقي سنتي قابلتوجه است .
3) پاركها و بوستانها
پاركها در كنار ساير محلهاي تجمع اينگونه گروهها مورد توجه قرار دارد
و در بيشتر شهرهاي كشور يك منطقه از پارك عمومي به عنوان پاتوق ، محل
تبادل اخبار ، محل ملاقات خوانندگان جديد و ... تلقي و شناخته ميشود .
همچنان كه از پاركهاي لاله ، دانشجو و بوستان گفتوگو در تهران به عنوان
پاتوق اين گروهها نام برده ميشود .
د) عوامل بسطدهنده
عمده اين موارد شامل :
« شبكههاي ماهوارهاي » ، « رسانههاي ضد انقلاب » ، « انتقال و امكان مراجعه عمومي در اينترنت » است .
1. ماهوارهها
ماهوارههاي فارسي زبان به صورت اعم و شبكه « ايران موزيك » به صورت اخص
از عوامل موثر ترويج اين نوع موسيقي است . اين شبكه با دريافت مبلغي اندك
به پخش و يا تبليغ اين نوع آثار ميپردازد كه علاوه بر طرح نام افراد به
نوعي براي مشروعيت بخشيدن و حساسيتزدايي از اين قبيل فعاليتها تلاش
ميكند .
2. رسانههاي ضد انقلاب
بسياري از رسانههاي نسبتاً پرمخاطب ضدانقلاب تاكنون تلاش بيوقفهاي را
براي تبليغ و بسط اين نوع موسيقي به كار بستهاند ، « راديو زمانه » و «
راديو بيبيسي » از جمله فعالترين آنها است . اهم اقدامات اين دو رسانه
شامل موارد ذيل است :
الف) انجام مصاحبه با اغلب خوانندگان و تشكيل دهندگان گروه هاي موسيقي زيرزميني و پخش آنها از راديو .
ب) درج مصاحبههاي اين افراد در سايتهاي اينترنتي وابسته و همسو با خود .
(همچنان كه برنامه موسيقي شب هفتم راديو بيبيسي براي مدت 2 سال به اين
موضوع اختصاص يافتهاست و به ترويج اين نوع موسيقي مي پردازد و تقريبا 90
درصد برنامه به اين موضوع اختصاص دارد.)
ج) برگزاري كنسرت و همايش در آمستردام با كمك « بنياد ميراث ايران » و
شركت « بماهنگ » كه در اين برنامه گروههاي زيرزميني فارسيزبان از سراسر
دنيا با هزينه اينگونه مجموعهها دعوت شده و به اجراي برنامه ميپردازند .
در اين باره بخشي از يادداشت « بهزاد » از عوامل بيبيسي كه اجراي اينگونه برنامهها را عهدهدار بودهاست ، بخوانيد :
« تو سالني كه از لحاظ جفرافيايي جوري بود كه حتي تاكسيها هم
اشتباهي ميرفتن و مهمونا تو پيادهروها جيباشونو محكم ميگرفتن ! خلاصه
جا از اينجا خلافتر نميشد . اونجا يه كلوپ مردونه قديمي كارگري سه طبقه
بود كه شيكش كردهبودن . بيشتر اعضاي بنياد آمده بودن و يه كمي هم جووناي
لندني . سالن بيش از 200 نفر گنجايش نداشت با اين حال 350 نفر رزرو كرده
بودن . مند بالا بود و يه كمي سرد ! يعني به بچههاي روي صحنه حال
نميدادن و وقتي كه خود منم رفتم كه گروهها را معرفي كنم بعد از تا دو
شوخي عين سنگ رو يخ با گردن كج اومدم پايين و قرص اعصاب زدم بالا . »
گفتني است اينگونه برنامههاي مبتذل با پوشش خبري بسيار وسيعي از سوي بيبيسي و راديو زمانه انعكاس مييابد .
د) درج تصاوير متعدد از عناصر اجراي موسيقي زيرزميني داخل و خارج كشور
ه) اعلام برنامههاي اين گروهها از طريق راديو
و) انعكاس خبر بازداشت اعضاي گروههاي مذكور به منظور جلب حمايت عمومي ا ز آنان
ز) ارائه تصويري عادي ا ز اعمال خلاف اخلاق ، شرع ، قانون و ... اين گروهها نظير فحاشي ، طرح مسائل جنسي و ...
ح) معرفي سايتهاي رپ و موسيقي كه به صورت « زيرزميني » راهاندازي شده و فعاليت دارند .
3) استقبال عمومي در اينترنت
شبكه جهاني اينترنت نيز از جمله ابزارهايي است كه از سوي عوامل آشكار و
پنهان جريان موسيقي زيرزميني براي بسط و گسترش اين نوع موسيقي به خدمت
گرفته شدهاست . اين ابزار فرصتهايي را براي آنان ايجاد ميكند :
الف) فراهم آوردن امكان دسترسي سريع و رايگان افراد مختلف براي دريافت فايلهاي صوتي و تصويري .
ب) ايجاد سايتها و وبلاگهاي متعدد كه امكان رهگيري آنها به سادگي وجود ندارد و به راحتي دوباره راهاندازي ميشود .
ج) ارسال فايلهاي فشرده اين نوع موسيقي به صندوقهاي شخصي افراد .
د) فراهم آوردن امكان دريافت رايگان برخي از نرمافزارهاي موسيقي .
4) فرهنگ گروهي
عامل مهم ديگر علاقمندي قشر جوان در گرايش به موسيقي زيرزميني به عنوان
فرهنگ گروهي است كه به صورت كاملاً جدي و نهادينه شدهاي دنبال ميشود و
اين نوع موسيقي عاملي براي جذب ، تجميع و تشكيل گروههاي مختلف اخلاقي ،
خشونتگرا و ... شدهاست .
ه) خرده فرهنگهاي تحميلي
در اين بخش از نوشتار به برخي از خردهفرهنگهاي تحميلي كه از سوي اين قبيل گروهها ترويج و اشاعه ميشود ، اشاره شدهاست :
1. فحاشي به مثابه يك ارزش
بررسيهاي اجمالي درباره عملكرد گروههاي زيرزميني نشان ميدهد كه
خوانندگان زيرزميني « فحش » را به عنوان « صداقت » ، « واقعيت » و يك ارزش
انساني تلقي ميكنند وبا اين استدلال كه در زندگي فردي نيز فحاشي ميكنند
. براي اينكه موسيقيشان خلاف حقيقت نباشد در اشعارشان به سر دادن الفاظ
بسيار ركيك ميپردازند .
2. رقابتهاي ناسالم
اين يك شيوه معمول و مرسوم است كه تمامي اين گروهها ، آهنگهايي را در به
اصطلاح رقابت با رقبا تنظيم و منتشر ميكنند كه در آنها به نوبه خود ،
تخريب ، حسادت ، غرور و ساير رذايل اخلاقي را ترويج ميكنند .
3. شركت در پارتي
از ديگر مواردي كه در لابهلاي اشعار اين قبيل آهنگها ترويج ميشود ،
مسائل حول و حوش برگزاري پارتيهاي شبانه است و چنين القاء ميشود كه جوان
يا نوجواني كه در اين محافل حضور ندارند از جمع حقيقي جوانان به دور مانده
و فناتيك محسوب ميشوند و جواناني كه « صبح تا شب » از اين پارتي به آن
پارتي ميروند مترقياند و شركت در اين محافل برايشان افتخار بزرگي است .
4. ارتباط با جنس مخالف
ارتباطات جنسي در برخي اشعار اين گروهها انعكاس وسيعي يافته و به كمك
عناصر ضدانقلاب فعال در رسانههايي مانند راديو زمانه ترويج ميشود .
به طور مثال راديو زمانه در پارك لاله تهران با فردي به نام « صحرا » كه
وي را خواننده آهنگي به نام « درجه .... » معرفي ميكرد ، مصاحبهاي را
منتشر كرد و به گونهاي به تعريف و تمجيد و تبليغ پرداخت كه گويي با يك
قهرمان مواجه شدهاست !
5. گرايش به دخانيات و موادمخدر
از جمله نكات مورد توجه كه توسط فيلمها و كليپهاي اين قبيل آثار ،
فرهنگسازي ميشود ، مساله استفاده از دخانيات و انواع مخدر است كه در
راستاي همان عامل « زندگي بيقيدي » كه در بخش چيستي موسيقي زيرزميني
ارائه شد ، نشأت ميگيرد .
و) محصولات
در يك نگاه كلي ميتوان محصولات ارائه شده از اين نوع موسيقي را در سه بخش
« اعتراض اجتماعي » ، « واكنشهاي سياسي » و « تحريكات جنسي » خلاصه كرد .
1. انتقادي
از ابتداي تشكيل « رپ » يكي از اهداف اوليه آن اعتراض به مناسبات اجتماعي
بوده كه اين فرهنگ به موسيقي زيرزميني نيز سرايت كردهاست .
در اين رابطه ميتوان به شيوه فعاليت گروههاي زيرزميني « هيچ كس » ، «
ابليس » و ... اشاره كرد كه فعاليتهاي آنان عمدتاً بار اعتراضي دارد .
2. سياسي
گرچه اغلب خوانندگان زيرزميني متشكل از افراد معتاد و هرزه اخلاقي هستند
كه اگر حتي بخواهند هم توان فكر كردن ، استدلال و مطالعه سياسي را ندارند
. اما سودجويي و طمع دشمنان اين زمينه را فراهم كرده تا به اين بهانه
اهانتهايي به مسئولين و نظام سياسي صورت بگيرد . شاخصترين خواننده اين
بخش فردي به نام مستعار « ديو » است .
3. تحريك جنسي
بخش عمده اين برنامهها مشتركاً توسط دختران و پسران انجام ميپذيرد و
درست به تقليد از نمونههاي غربي ، خصوصيترين لحظات فرد را با دقت تمام
به تصوير ميكشند .
بارزترين اين مجموعهها متعلق به گروه « زد بازي » و دختري به نام « صحرا » بوده كه وي به ملكه مادون قرمز مشهور است .
مصداقي از يك فعال زيرزميني !
« نيما .م » ؛
وي متولد 11مهرماه 1370 در كرج است . در دبيرستان «پ» اين شهر در رشته
رياضيفيزيك مشغول به تحصيل بوده و به نشاني كرج ، ميدان سپاه ، خيابان
...... سكونت دارد .
وي طي مدت تحصيل در دوره راهنمايي از دانشآموزان بسيار موفق و مسلط به
زبان انگليسي شناخته ميشد و آشنايي متوسطي نيز با رايانه دارد ، البته وي
از اقليت مذهبي زرتشتي است .
نامبرده به محض ورود به دبيرستان دچار افت تحصيلي شديد شدهاست . دوست
بسيار نزديكش « آرش.ک » همكلاسي اوست كه او نيز در مقطع راهنمايي به علت
پوشش نامناسب در مدرسه به مشاوره ناحيه 3 آموزش و پرورش كرج معرفي ميشود
و پروندهاي از سوابق وي در اداره مذكور موجود است .
اين دو نفر تحت تاثير فعالان خوانندگي رپ همچون « امينم » به موسيقي
زيرزميني روي آوردهاند و فردي با نام مستعار « مستر ايكس » ، زمينه
ارتباط آنها را با استوديوي غيرقانوني و زيرزميني « رِِبك » (Rebeck)
فراهم كردهاست .
در اين مركز غيرقانوني اقداماتي همچون ساخت آهنگ و تنظيم آن ، آموزش پيانو ،
كيبورد ، گيتار كلاسيك ، گيتار الكترونيك و گيتار پاپ به همراه تئوري موسيقي تدريس ميشود .
نمونه اشعار وی با نمونهاي از دست خط وي كه دقيقاً تقليدي است از
خوانندگان غربي در ذيل ارائه ميشود . «م» گروه خود را « شصت و هشت »
نامگذاري كردهاست . استدلال وي نيز اين است كه شماره پلاك خودروهاي كرج
عدد 68 است . اين شعر را نيز براي معرفي هرچه بيشتر گروهشان سروده است .
« ... امشب 68 درجهس حرارت / سوروسات داده شصت هشت بينهايت
« بحث در مورد قليون خياره / MC توي داف تك مياره
ماست موسير ، قليون ، باواربا / اگه طلبة فازي تو بيا
يه پك از سيگار ، يه ..... /.........
.............../...................
وي در دفتر خود ذيل تصوير خوانندگان رپ تصاوير و علائم و عبارات مشتركي را كه بين گروههاي رپ معمول است ترسيم كردهاست .
تصوير مقابل كه مشابه آن در اتاق بسياري از نوجوانان و جوانان علاقمند به
موسيقي زيرزميني بر روي ديوارها قرار ميگيرد نيز به خوبي گواهي است از
تاثيرپذيري وي از الگوهاي غربي .