کد خبر: ۱۰۴۳۳۹
زمان انتشار: ۱۸:۱۹     ۱۲ دی ۱۳۹۱
گزارشي از تمام واكنش‌هاي سينماي داستاني و مستند ايران به فتنه ۸۸/

598 به نقل از رجانیوز؛ تير ماه سال 78، وقتي دو سه روزي در حوالي دانشگاه تهران اغتشاش برپا شد و وقايع معروف به كوي دانشگاه اتفاق افتاد، چيزي نگذشت كه سينماي ايران به اين وقايع حداكثر دو يا سه روزه، از نقطه نظر دولت اصلاحات واكنش نشان داد و فيلم‌هايي چون «اعتراض» (مسعود كيميايي- 1379) و «نسل سوخته» (رسول ملاقلي پور – 1379) روانه پرده سينماها شد.

بدين ترتيب، اگر بخواهيد تصوير 18 تير 78 را در سينماي ايران جست‌وجو كنيد، تقريباً به جز اين دو فيلم، اثر ديگري را نخواهيد يافت و از همين رو، تصوير فتنه 78 در سينماي ايران، محدود مي‌شود به يك جوان باتوم خورده كه حالا از شدت ضربه گوشه آسايشگاه افتاده است (در فيلم «اعتراض») و نسل سوخته‌اي كه در اين روزها، كشته و زخمي شدند و حتي جايي براي فرار از چنگال نيروهاي امنيتي نداشتند. (اپيزود سوم «نسل سوخته)»
 
اين مقدمه براي گزارشي كه قرار است به تصوير فتنه 88 در آينه سينماي داستاني و مستند ايران بپردازد، احتمالاً مقدمه نااميد‌كننده‌اي است؛ چراكه وقتي بدانيم حاصل واكنش سينماي ايران به وقايع 18 تير 78، دو فيلم كاملاً انتقادي و عليه نظام بوده، با توجه به حضور فعال سينماگران ايراني در انتخابات 88 به نفع آقايان «ميرحسين موسوي» و «كروبي»، مي‌توان حدس زد كه هشت ماه چالش و درگيري در خيابان‌هاي تهران، احتمالاً دستمايه مناسبي براي سينماگران ايراني فراهم آورده تا آنها تصوير خود را از اين وقايع بسازند. اما خوشبختانه، حقيقت اين بار كمي – و فقط كمي- متفاوت است.
 
به عبارت بهتر اگر اين‌بار، سينماگران ايراني با فيلم‌هايي مثل «خيابان‌هاي آرام» (كمال تبريزي)، «گزارش يك جشن»، (ابراهيم حاتمي‌كيا) «پل چوبي» (مهدي‌كرم‌پور) و «يك خانواده محترم» (مسعود بخشي)، سعي كرده‌اند تا در وقايع‌نگاري از فتنه 88 پيكان انتقاد را متوجه نظام كنند، در ‌مقابل، فيلم‌هايي چون «قلاده‌هاي طلا» (ابوالقاسم طالبي)، «اخراجي‌ها 3» (مسعود ده‌نمكي) و «پايان نامه» (حامد كلاه‌داري) نيز قرار دارند كه توجه مخاطب را به عامل خارجي يا داخلي معاند با نظام سوق مي‌دهند و در واقع از نقطه نظر گفتمان انقلاب اسلامي اين وقايع را روايت مي‌كنند.
 
جالب آنكه اين فيلم‌ها سرنوشت‌هاي متفاوتي هم داشتند. در بين چهار فيلم اول، سه فيلم هنوز رنگ اكران به خود نديده‌اند و تنها «پل چوبي» در نوبت اكران قرار دارد.
 
اما جالب آنكه جز «گزارش يك جشن»، «خيابان‌هاي آرام» و «يك خانواده محترم» هيچ يك به صورت معمول توقيف نشده‌اند؛ چراكه «خيابان‌هاي آرام» با وجود داشتن پروانه نمايش در يك اقدام بي‌سابقه و تحت تأثير بازخوردهاي به شدت منفي فيلم در جشنواره بيست و نهم فجر، توسط خود تهيه‌كننده فيلم توقيف شده است و «يك خانواده محترم» نيز كه از ابتدا، با مجوز تله‌فيلم و براي صدا و سيما ساخته شده بود، به علت تغيير صد درصدي فيلمنامه در حين ساخت، از سوي صدا و سيما آرشيو شد.
 
به عبارت بهتر، «يك خانواده محترم» اصلاً مجوز توليد از ارشاد نداشته كه مجوز اكران بگيرد. فيلمي كه «محمد آفريده» - تهيه‌كننده آن- در موردش چنين گفته است: «واقعيت اين است كه اين فيلم، يك فيلم تجربي از كارگرداني جوان است، كه مخاطبان محدودي در خارج از ايران خواهد داشت و اگر روزي در ايران نيز اكران شود در سالن‌هاي محدودي به نمايش در مي‌آيد و در خارج از ايران نيز در رقابت با فيلم‌هاي متنوع و مخاطب پسند، شانس زيادي براي ديده شدن نخواهد داشت.‌» (خبرگزاري فارس، 10 آبان 91)
 
اما از آن سو، سه فيلم ديگر كه رويكرد متفاوتي داشتند، در اكران سرنوشت متفاوتي هم پيدا كردند. به جز «پايان نامه» كه فيلم ضعيفي بود و فروش متوسطي در خرداد ماه داشت، «اخراجي‌ها 3» و «قلاده‌هاي طلا» در گيشه هم موفقيت زيادي را كسب كردند و به يكي از پرفروش‌ترين فيلم‌هاي سال اكران خود تبديل شدند؛ آن هم در شرايطي كه اين دو فيلم هر دو در يكي از جنجالي‌ترين اكران‌هاي نوروزي تاريخ سينماي ايران به روي پرده رفتند. «اخراجي‌ها 3» در نوروز 90 و در دوقطبي رقابت با «جدايي نادر از سيمين» و «قلاده‌هاي طلا» در نوروز 91 و در رقابت با دو فيلم جنجالي «گشت ارشاد» و «خصوصي».
 
تبعات فروش بالاي اين دو فيلم در اكران و به خصوص در شهرستان‌ها، براي مافياي جريان روشنفكري به حدي بود كه بعد از اكران «اخراجي‌ها3»، آمار فروش سينماهاي شهرستان از آمار فروش فيلم‌ها حذف شد و بدين ترتيب، فروش سه ميلياردي «قلاده‌هاي طلا» در جداول فروش به رقم يك ميليارد و نيم تنزل پيدا كرد و «اخراجي‌ها 3» با فروش سه و نيم ميلياردي در آن سال در جايگاه دوم پس از «ورود آقايان ممنوع» قرار گرفت؛ در حالي كه فروش مجموع تهران و شهرستان‌هاي «اخراجي‌ها 3» بسيار بيشتر از فيلم «رامبد جوان» بود.
 
بعد از عرصه دفاع مقدس، اين دومين باري بود كه جريان ارزشي و انقلابي سينما توانست يك واقعه مهم تاريخ انقلاب اسلامي را آن طور كه هست، ثبت كند؛ هر چند فضاحت جريان اشرافيت و مدعي آزادي‌بيان در ناديده گرفتن رأي مردم در سال 88، به قدري واضح بود كه توجه بيشتري را در عرصه سينما مي‌‌طلبيد.
 
اما از دگرسو، عرصه مستند شاهد شكوفايي بيشتري در پرداختن به موضوع فتنه 88 بود و باعث شد تا عده‌اي از جوانان علاقه‌مند و دغدغه‌مدار، به بهانه ثبت تصوير حقيقي فتنه، دوربين به دست بگيرند و وارد عرصه كار مستند شوند.
 
تا جايي كه يكي از خوش ساخت‌ترين مستندهاي دوران فتنه را جمعي از دانشجويان دانشگاه شريف با عنوان «يزدان تفنگ ندارد» توليد و عرضه كردند. مستندي كه باعث تشكيل گروه مستندسازي «سفير» و مقدمه ارائه كارهاي ارزنده ديگري از همين دانشجويان شد.
 
«محمد رضا دهشيري» و «محمد مهدي خالقي» هم دو مستندساز جوان ديگري بودند كه با حمايت دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي، مستندهاي «ايران سبز»، و «پايان فراموشي» را با محوريت نظرات مردم شهرستان‌ها نسبت به وقايع سال 88 توليد كردند. مستندهايي كه در نخستين جشنواره عمار، بعد از «يزدان تفنگ ندارد» به ترتيب موفق به كسب مقام دوم و سوم شده و مورد تقدير قرار گرفتند.
 
برخي ديگر از مستندهاي حاضر در نخستين جشنواره فيلم عمار كه با موضوع فتنه 88 برگزار مي‌شد، عبارت بودند از:
 
«بيراهه»، «دختر لر»، «خيابان شهادت»، «افسران جوان»، «ايران‌هراسي»، «شمال از شمال شرقي»، «هولوكاست سبز»، «هم غزه هم لبنان» و «ايران تهران نيست».
 
در كنار جوان‌ترها، استخوان‌خرد كرده‌هاي مستندسازي جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي هم بي‌تفاوت نماندند و لحظات مهمي از اين فراز حساس تاريخ انقلاب اسلامي را ثبت كردند. از جمله «نادر طالب‌زاده» با ساخت مستند «تقلب واقعي» در شبكه «پرس تي‌وي»، «سهيل كريمي» با ساخت مستند «خواب آشفته»، «سياوش سرمدي» (كارگردان مستند به يادماندني «ادواردو») با توليد مستند «بهمن 88» و «مرتضي شعباني» (از اعضاي گروه «روايت فتح») در كسوت تهيه‌كنندگي مستند «تقاطع» (به كارگرداني «رضا فرهمند») در مورد قتل ندا آقاسلطان كه از شبكه‌هاي داخلي هم پخش شد.
 
در عرصه فيلم كوتاه نيز، «داوود مراديان» - از مستندسازان جوان و آينده‌دار جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي- پيشقدم شد.
 
فيلم كوتاه «تواتر» به كارگرداني او، به روايت سه نسل از زندگي خانواده‌اي مي‌پردازد كه زمان مبارزات عليه رژيم شاه، جنگ تحميلي و فتنه‌ سال 88 را تجربه مي‌كنند و در هر عرصه با فداكاري و از خودگذشتگي عزيزان خود را تقديم مي‌كنند تا ايران اسلامي سربلند و استوار بماند.
 
صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران هم هر چند در عرصه مستندسازي با موضوع فتنه 88 بسيار كند و پرانتقاد عمل كرد، اما به جز «تقاطع» و «تقلب واقعي»، سه مستند «سه روز پس از واقعه» و «عاشوراي 88» (واحد مركزي خبر) و «نگهبان آرا» (مهدي نقويان) را نيز توليد كرد كه البته آخري هيچ‌گاه رنگ آنتن به خود نديد.
 
«نگهبان آرا» كه قرار بود در نخستين سالگرد فتنه 88 از شبكه اول سيما پخش شود و به سفارش خود صدا و سيما ساخته شد بود، با وجود آنكه تصاوير ناب و ديده‌نشده‌اي از وقايع سال 88 و حضور كانديداهاي معترض در شوراي نگهبان داشت، به دلايل نامعلومي از فهرست پخش خارج شد. اگرچه اين مستند بعدها در دومين دوره جشنواره مردمي فيلم عمار اكران و موفق به دريافت جايزه نخست در بخش مستندهاي «فتنه 88» شد.
 
يكي از آخرين مستندهايي كه با موضوع فتنه 88 ساخته شده و در جوامع دانشگاهي مورد توجه قرار گرفت، مستند «پايان مدارا» به كارگرداني «محمد حسين خوش بيان» و نويسندگي «محمد حسن روزي طلب» بود كه بعد از اكران گسترده در دانشگاه‌ها، در فضاي مجازي منتشر شد. اين مستند جنجالي با مروري بر وقايع قبل و بعد از انتخابات دهم رياست جمهوري، به نقش «هاشمي رفسنجاني» در فتنه 88 مي‌پرداخت.
 
اگرچه تعداد اين مستندها در مورد فتنه 88 در نگاه اول، زياد به نظر مي‌رسد، اما اگر كميت همين عناوين را با تعداد مستندهاي شبكه‌هاي فارسي‌زبان و غير فارسي زبان در مورد حوادث سال 88 مقايسه كنيم، پايين بودن توأمان كيفيت و كميت آنها خيلي زود به چشم خواهد آمد. حقيقتي كه نشان از كم‌كاري نهادهاي فرهنگي كشورمان در توليد اين مستندها و محافظه‌كاري وحشتناك مديران فرهنگي دارد. چنانچه بسياري از همين مستندهاي توليدي به صورت خودجوش و توسط نهادهاي مستقل ساخته شده‌اند.
 
در كنار اين نيمه خالي ليوان، پيدايش رويش‌هاي به شدت مستعد در عرصه مستندسازي و مهم‌تر از آن، استقبال بالاي مردم از اين مستندها، از جمله برگ‌هاي زرين عرصه فيلم و مستند در فتنه 88 هستند. استقبال عجيبي كه بسياري از معادلات جريان روشنفكري و معاند داخلي را بر هم زد.
 
البته نبايد فراموش كرد كه اين جدال در عرصه هنر همچنان ادامه دارد و فيلمسازان هر يك از دو جريان، هنوز به ساخت فيلم‌هايي با محوريت اين وقايع اهتمام دارند؛ هر چند برخي مديران فرهنگي معتقد باشند كه اين وقايع ديگر جذابيت خود را از دست داده‌اند. به راستي، اگر بعد از سال‌ها بخواهيم رد فتنه 88 را در سينماي مستند و داستاني كشورمان جست‌وجو كنيم، حسرت خواهيم خورد يا افتخار خواهيم كرد؟ به نظر مي‌رسد بايد صبر كرد؛ چون جدال هنوز ادامه دارد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها