به گزارش پایگاه 598 به نقل از شهدای ایران؛ در سالهای اخیر ساماندهی، بهسازی، مرمت و یا هر چیز دیگری که اسمش را می گذاریم بسیاری از خانواده های معظم شهدا را آزرده خاطر نمود.
قبور شهدایی که جابجا شدند، استخوانهای شهدایی که در امامزاده حسین قزوین در کیسه های زباله گذاشته شد، بردن لودر تخریب و گود برداری در میان قطعات شهدا ، همگی بخشی از خاطراتی است که با شنیدن « ساماندهی گلزارهای شهدا » در ذهن ها زنده می شود.
گلزار شهدای بهشت زهرای تهران اما به دلیل وسعت و دارا بودن شمار بالای شهدا در کانون توجه قرار گرفت، تا جایی که اعتراضات گسترده ای در سطح گلزار شهدا ، در مقابل رسانه ملی و حتی مجلس شورای اسلامی شکل گرفت و در نهایت خانواده شهدا راه به جایی نبردند تا اینکه دیوان عدالت اداری در سال 1390 رای به نفع خانواده شهدا صادر نمود.
حکم دیوان در ابتدا راهگشا بود؛ « هر گونه دست زدن به قبور شهدا بدون رضایت خانواده شهید خلاف موازین شرع و قانون بوده و با متخلفان برخورد قانونی می شود» اما گویا سلسله دور زندن ها همیشه باید اجرا شود.
درست یک ماه بعد از اعلام رسمی حکم دیوان عدالت اداری در یکی از روستاهای شیراز تمام قبور شهدا را به یکباره گودبرداری کردند . نمایش این اقدام قبیح در رسانه ملی که توسط خانواده های شهدای معترض صورت گرفت موجی از حرکتهای حق طلبانه را در کشور ایجاد نمود. اما مسئولان مربوطه اعلام کردند که ما خود رضایت خانواده های شهدا را گرفته ایم فارغ از اینکه مشخص نشد که چگونه ممکن است یک خانواده شهید اجازه بدهد که با لودر قبر شهیدش را گود برداری کنند؟! و یا اصلا به آن پدر و مادر سالخورده شهید چه چیزی گفته شده و در نهایت از آنها رضایت گرفته اند؟!
اما ماجرای ساماندهی گلزار شهدا در تهران همینطور ادامه دارد. بعد از اعلام حکم دیوان عدالت اداری به قبور شهدای گلزار شهدای تهران دست زده نشد اما در اقدامی قابل توجه تمامی مسیر و فواصل قطعات شهدا با مهندسی جدیدی تبدیل به فضایی پارک گونه همراه با آلاچیق گردید تا ذهن ها برای ساماندهی قبور نیز آماده شود .
در این میان ابلاغ نامه رئیس بنیاد شهید کشور بعد از اتمام ساماندهی معابر میان قطعات شهدا مبنی بر اینکه تابلوها و قابهای آلومینومی مزارها به شکل سنتی در کنار مرمت و بهسازی گلزارهای پاک شهدا حفظ شود از چند جهت قابل تقدیر و تامل است .
1- اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران بعد از چند سال اعتراض خانواده شهدا و فعالین حوزه ایثار و شهادت و تاکید ایشان بر حفظ یادگارهای شهدا بر سر قبور، بالاخره در ابلاغنامه ای بر حفظ تابلوها و قاب های آلومینومی مزار شهدا که همگی یادگارهای شهدا و مادران شهدا و همچون گنجینه ای ارزشمند برای نظام می باشد تاکید می کند جای بسی امیدواری دارد. اما باید متذکر شد که مشکل بزرگ ساماندهی قبور شهدا این است که این امر مهم به دست پیمانکارانی داده می شود که جز انجام امر محوله که همان تغییر و تحول و مدرنیزه کردن است به حفظ یادگارهای شهدا توجهی ندارند و باید برای این امر چاره ای اندیشید.
2- این ابلاغنامه بسیار خوب است اما چرا امروز؟ چرا وقتی که بیشتر گلزار های شهدای کشور بجای ساماندهی با لودر یکسان شدند به یاد ابلاغنامه افتادیم ؟
3- هیچ خانواده شهیدی با اصل بهسازی قبور شهدا مخالف نبوده است ولی با شکل و نوع بهسازی مشکل داشته و دارند. اینکه در میان قطعات شهدا آلاچیق گذاشته شود به معنای بهسازی است ؟ اینکه فضای معنوی گلزار شهدا را با گذاشتن کیوسک های امانت دوچرخه که بعضا به دخترکان هم داده می شود تغییر دهیم نشان ساماندهی است؟ اینکه در سنگ قبر های جدید به جای سردار شهید می نویسیم جوان ناکام نشان مرمت است ؟
4- بنیاد شهید بهتر است نظارت کند که ظرافت ساماندهی قبور شهدا رعایت گردد.چرا که ساماندهی که در حال حاضر چشم هر مخاطبی در گلزار شهدای بهشت زهرا می بیند ساماندهی غربی و مدرنیزاسیون است . چیزی که غرب صد سال پیش به دنبالش رفت و به پوجی رسید اما گلزارهای شهدا با تمام سنتهای قدیمی اش آنچنان جذابیت و معنویتی دارند که در هیچ شکل و شمایل مهندسی مدرن یافت نمی شود. لذا باید اندیشید که ساماندهی اولا با محوریت حکومت اسلامی انجام می شود یا غربی ؟ و ثانیا به چه قیمتی صورت می گیرد؟