دكتر سيد محمد مرندي به تازگي در برنامه
In the Arena شبكه سيانان امريكا بهطور تلفني به سؤالهاي مجري پاسخ
داد و در حالي كه مطابق سياستهاي سران داخلي ضدانقلاب، اين مجري قصد داشت
كه ميان انقلاب مردم كشورهاي منطقه و افريقا با ناآراميهاي تعداد معدودي
از افراد ضد انقلاب مشابهسازي كند، استاد دانشگاه تهران، دليل ايجاد
محدوديت براي موسوي و كروبي را ارتباط آنها با امريكا و گروهك منافقين
بيان كرد، به طوري كه مجري برنامه ناچار شد، موضوع بحث را تغيير دهد.
به گزارش رجانیوز، اين گفتوگوي كوتاه اما خواندني به همراه متن انگليسي آن در ادامه آمده است:
سپیتزر(مجري برنامه):
در ایران همان دولتی که انقلاب مصر را تحسین می کند و سرکوب ها در لیبی را
محکوم می کند، مشغول سرکوب مخالفان دولت در درون کشور خود است. گفته می
شود امشب دو تن از رهبران مخالف، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در حبس خانگی
به سر می برند. امشب یک فرصت استثنایی پیش آمده تا به تهران سری بزنیم و
با کسی که گفته می شود سخنگوی رسمی دولت احمدی نژاد است به گفتگو بنشینیم.
مهمان برنامهی امشب محمد مرندی استاد دانشگاه تهران است. پروفسور خیلی
ممنون که در برنامهی ما حضور پیدا کردید.
مرندی: از دعوت شما ممنونم
سپیتزر: آقای موسوی و
آقای کروبی دو رهبر جنبش مخالف، صرفاً به دلیل اینکه خواستار حق برگزاری
اعتراضات صلح آمیز بودند، در حبس خانگی به سر می برند. خود شما در پاسخ به
ایمیلی که امروز برای شما فرستادیم، گفتید که بهخاطر همکاری آشکار آنها
با دولت آمریکا این محدودیتهای جدید اعمال شده. شما برای این مسئله چه
مدرکی دارید؟ آیا این درست است که شما افراد را صرفاً بهخاطر این که
خواهان آزادی بیان هستند، بازداشت می کنید؟
مرندی: البته من استاد دانشگاه هستم و کسی را بازداشت نکردم ولی...
سپیتزر: منظورم شخص شما نیست.
مرندی: بله، البته.
به نظر نمی رسد دولت آمریکا موافق تغییراتي که در منطقه در حال وقوع است،
باشد؛ چون به طور مسلم اولین خواستهی مردم مصر، اردن و عربستان سعودی،
احقاق حقوق فلسطینیان و اجازه بازگشت آنان به سرزمینشان و پایان یافتن
محاصرهی غزه و غیره خواهد بود و با توجه به سیاستهای جاری امریکا، این
مسائل تنش بسیار زیادی بین این کشورها و امریکا به دنبال خواهد داشت.
بنابراین به نظر می رسد امریکاییها در ماهها و سالهای پیش رو با مشکلات
بزرگی مواجه خواهند بود.
اما در رابطه با آقای موسوی، تا روز
برگزاری انتخابات، آزادی کامل به او داده شد و وی آزادانه اجتماعات بسیاری
برگزار کرد. اما واقعیت این است که پس از انتخابات، او خیابانهای تهران
را به اغتشاش کشاند و حمایتهای گروههای تروریستی مانند سازمان منفور
مجاهدین خلق را پذیرفت و در حال حاضر، این سازمان علناً از وی حمایت می
کند و در این مدت آقای موسوی هیچوقت از این گروه فاصله نگرفت.
مجاهدین خلق برای ایران در حکم القاعده
برای امریکاست. آنها به تنهایی بین 12 تا 13 هزار ایرانی را ترور کرده
اند، در جنگ هشت ساله علیه ایران، به نفع صدام حسین وارد جنگ شدند. آنها
مزدور صدام بودند. ظاهراً دولت امریکا هم قصد دارد فعالیت این گروه
تروریستی را قانونی اعلام کند، کما اینکه در حال حاضر نیز در آمریکا دفتر
دارند. این سازمان برای ایران مثل القاعده است.
دستهی دیگری که از آقای موسوی حمایت
می کنند، سلطنت طلبها هستند و ایشان هیچیک از این گروهها را از خود دور
نکرده. این در حالی است که در ایران نسبت به این گروهها و سازمانها
حساسیت زیادی وجود دارد. در اغتشاشهایی که در تهران رخ داد، تعدادی از
افراد نیروی انتظامی کشته شدند. بنابراین آقای موسوی نقش درستی ایفا نکرده
و به همین جهت، حتی در میان کسانی که به او رای داده بودند نیز مقبولیت
خود را از دست داده. من در انتخابات به آقای احمدی نژاد رأی ندادم ولی به
نظر می رسد عملکرد آقای موسوی هم برای اکثر مردم پذیرفته نیست.
سپیتزر: مسئله اصلی
آزادی است. شما قطعاً دارید این واقعیت را نادیده می گیرید که در فضای
سیاسی داخل ایران سرکوب وجود داشته. کسانی که صدای مخالفت بلند کردند، با
حبس خانگی یا بدتر از آن مواجه شدند و در واقع باید گفت وقتی پای حقوق
مدنی به میان می آید، دولت ایران به دولت قذافی نزدیکتر است تا به
دموکراسی و سیاست مدارانی که ما... فکر می کنم من و شما در این مورد اتفاق
نظر داشته باشیم.
مرندی: نه اینطور
نیست. به نظر من در آمریکا، دموکراسی و سیاست به این اندازه که شما می
گویید توأم با آزادی نیست. چون من افرادی را می شناسم، مسلمانانی، که از
طرف سازمان افبیآی به شدت تحت فشار هستند. باور کنید در آمریکا مسلمان
بودن اصلا ساده نیست.
اما در مورد مقایسهی حکومت ایران با
حکومت قذافی، خیر، قطعاً تفاوت بسیار زیادی وجود دارد. کافی است روزنامه
های ایرانی را ببینید و محتویات وب سایتهای داخل کشور را بخوانید تا
متوجه شوید چه طیف عظیمی امکان فعالیت دارند.
در ایران، سخنان و دیدگاههای رئیس
مجلس با سخنان و دیدگاههای رئیس جمهور تفاوت زیادی دارد. در مجلس،
فراکسیون اصلاحات وجود دارد و بد نیست همین جا اشاره کنم که آنها هم به
تازگی آقای موسوی را محکوم کرده اند. جناح اصولگرایان که اکثریت مجلس را
تشکیل می دهد، خود شامل فراکسیونهای مختلف است که در موارد مختلف با هم
اخلاف نظر دارند و بحث می کنند. بنابراین، در ایران موازنهی قدرت وجود
دارد. به نظر من مشکل در اینجاست که در آمریکا چهره بسیار غیرواقعی و
هجوآمیزی از ایران نشان می دهند. ما ادعا نمی کنیم ایران مدینهی فاضله
است، همانطور که آمریکا هم نیست.
سپیتزر: پروفسور، مدینهی فاضله...
مرندی: ولی معمولاً آنچه به آمریکاییها نشان داده می شود با آنچه واقعا در ایران رخ می دهد، تفاوت بسیار دارد.
سپیتزر: ملاک ما برای
قضاوت در مورد وضعیت دیگران، مدینهی فاضله نیست. برای سنجش وضعیت خودمان
هم نیست. ولی در حقیقت در ایران اثری از آزادی بیان یا اجازهی تجمع و
اعتراض نیست و اینها حداقل آزادیهایی است که امروز مردم از لیبی گرفته تا
مصر برای به دست آوردنش دست به اعتراض و مبارزه زده اند. اهمیت قضیه در
اینجاست ولی اجازه بدین چون شما بحث سیاست خارجی را پیش کشیدید، یک لحظه
بحث را عوض کنیم.
مرندی: پیشنهاد می
کنم شما ترجمه چند تا از سخنرانیهای نمایندگان مجلس را مطالعه کنید یا
بعضی وب سایتهایی که علیه رئیس جمهور و سیاستهای وی مطلب می نویسند و او
را به شدت مورد حمله قرار می دهند. چرا اینها را ترجمه نمی کنید؟ در این
صورت روشن خواهد شد که آزادی بسیار زیادی در کشور وجود دارد.
سپیتزر: این کار را
می کنیم و آنچه من دیدم این بود که اخیراً بهخاطر هدایت مخالفتها علیه
احمدی نژاد، در مجلس علیه موسوی و کروبی شعار داده شد و نمایندگان خواستار
مرگ آنها شده اند. ولی از بحث اصلی دور نشویم. من یک سئوال کاملاً متفاوت
از شما دارم.
مرندی: سر دادن شعار
یک حرکت نمادین است. هیچ ربطی به کشتن کسی ندارد. مسئلهی اصلی در اینجاست
که از نظر اکثریت قاطع مردم، آقای موسوی و آقای کروبی با اغتشاشهايي که
ایجاد کردند و با پذیرفتن حمایت آمریکا، گروههای سلطنت طلب و سازمانهای
تروریستی مثل مجاهدین خلق خیلی زیاده روی کرده اند. از نظر ایرانیان چنین
حرکتهایی قابل قبول نیست.
سپیتزر: پروفسور
مرندی، آیا درست هست که شما را سخنگوی دولت ایران بدانیم؟ شما مرتب تکرار
می کنید که صرفاً استاد دانشگاه هستید ولی هیچ کدام از ديپلماتهاي ایرانی
در نیویورک حاضر نیستند با رسانه ها مصاحبه کنند و به نظر ما می رسد شما
سخنگوی دولت ایران هستید، این را به عنوان انتقاد نمی گوییم. آیا این
برداشت ما درست است؟
مرندی: من نه برای
دولت ایران کار می کنم و نه بودجه ای از دولت آمریکا دریافت می کنم.
صادقانه بگويم، اگر می بینید فقط عدهی معدودی حاضر هستند مصاحبه کنند، به
این علت است رسانه های غربی گاهی برخورد بسیار زشتی دارند. خاطرم هست مدتی
قبل در برنامهی دیگری از شبکهی سیانان حضور پیدا کردم و رفتار مجری
(اسم نمی برم) بسیار زننده بود. بسیاری از همکاران من گفتند چرا خودت را
اذیت می کنی؟ ولی من احساس می کنم افرادی نظیر من وظیفه داریم تصاویر غلط
و رایج از ایران را از بین ببریم و به جامعهی آمریکایی و افرادی که درک
بالاتری دارند، نشان بدهیم که نگرش آنها نسبت به ایران غلط است و باید
سیاستهایی که در قبال ایران به کار گرفته می شود، تغییر کند. چنانچه
امریکا ایران هراسی و اسلام هراسی را کنار بگذارد، متوجه خواهد شد که ملت
و دولت ایران با روی باز از آشتی استقبال می کند، مشروط بر اینکه امریکا
صداقت به خرج بدهد. امریکا نباید به ایران به چشم یک خطرذاتي نگاه کند.
سپیتزر: بسیار خب، پروفسور، خیلی ممنون که در این گفتگو شرکت کردید. امیدوارم من یا این برنامه به نظرتان زننده نیامده باشد.
مرندی: خیر.
سپیتزر: و امیدوارم بتوانیم باز هم از این نوع گفتوگوها داشته باشیم.
مرندی: از دعوت شما ممنونم.
متن انگلیسی مصاحبه
1SPITZER: And coming up, a rare chance
to peek behind the curtain of the Iranian regime and find out what
those guys are really thinking. And apologies for Ahmadinejad tells us
what that country really thinks about the Middle East uprising. Stay
with us.
(COMMERCIAL BREAK)
SPITZER: In Iran, the same government
that has praised the revolution in Egypt and denounced the crackdown in
Libya is busy repressing its own anti-government opposition.
Tonight, two leaders of that opposition,
Mir Hossein Mousavi and Mehdi Karroubi reportedly remain under House
arrest. Tonight, we have a rare opportunity to go inside Tehran and
speak with someone who has been described as an official spokesman for
President Ahmadinejad’s government.
Joining us now from Tehran is Mohammad Marandi, professor at Tehran University. Professor, thank you so much for joining us.
MOHAMMAD MARANDI, PROFESSOR, TEHRAN UNIVERSITY: Thank you for having me.
SPITZER: The two leaders of the
opposition, Mr. Mousavi and Mr. Karroubi have been placed under House
arrest simply for asking for the right to conduct peaceful protests.
You, yourself, in answer to a question that we sent you earlier today
in e-mail said that there were new restrictions because of their open
cooperation with the U.S. government. What is your evidence of that?
You’re placing people under arrest because they want to speak out.
Isn’t that the case? MARANDI: Well, I’m a university of professor and I
didn’t put anyone under arrest, but –
SPITZER: I don’t mean you individually, sir.
MARANDI: I don’t think — I know, I know.
But I don’t believe that the United States government welcomes change
in the region because obviously the first thing that the Egyptians or
the Jordanians or the people of Saudi Arabia today will want is
Palestinians to have rights and the right of return and the siege in
Gaza to end and so on and so forth. And this will bring about enormous
confrontation between these countries and the United States as U.S.
policy currently stands. So I think the Americans are going to have a
great deal of difficulty in the coming months and years ahead. But with
regards to Mr. Mousavi until Election Day, there was openness. He had
his rallies. But the fact remains that after the election, he led riots
on the streets of Tehran. And he also had the — he quietly acknowledged
the backing of terrorist organizations like the dreaded
Mujahideen-e-Khalq, which openly support him now. He’s never distanced
himself from them.
The Mujahideen-e-Khalq in Iran is like
Al Qaeda for the United States. They’ve killed 12,000 or 13,000
Iranians themselves. They fought for Saddam Hussein during the
eight-year war with Iran. They were Saddam’s mercenaries. And
apparently the United States government is going to legalize them
officially despite the fact that they have offices in the United States
today. So they’re like Iran’s Al Qaeda. Then you have the monarchists
who support him. And he hasn’t distanced himself from them. And this,
of course, is something these organizations in Iran create a great deal
of sensitivity. In the riots in Tehran, disciplinary forces were
killed. So Mr. Mousavi hasn’t played his cards correctly. And he’s lost
a lot of credibility among those people who did vote for him. I didn’t
vote for Mr. Ahmadinejad. But I think that most people believe that Mr.
Mousavi’s actions are unacceptable.
SPITZER: The central issue has been one
of freedom. And you are definitely sidestepping the reality that in the
Iranian domestic political context, there has been repression. There
has been House arrest or worse for those who are opposition voices. And
the reality is, the Iranian government is closer to the government of
Gadhafi when it comes to civil rights than it is to the notion of
tolerant democracy that we, I think you and I would hope could agree on.
MARANDI: Well, no, I don’t think that
liberal democracy in the United States is as free as you say. Because I
know of people, Muslims, who are under a great deal of pressure coming
from the FBI. And it’s not very easy to be a Muslim in the United
States, believe me. But — but with regards to Iran and Gadhafi, no,
definitely, there’s a great gap. And if you look at Iranian newspapers,
and if you read Iranian Web sites in the country, you’ll see that
there’s a huge amount of diversity.
There’s a great deal of difference
between, for example, what the head of parliament in Iran says and
believes and what the Iranian president says and believes. And do you
see that the reformist faction in parliament exists? And by the way,
they’ve recently condemned Mr. Mousavi, the reformist. And then among
the principalist that the majority faction in parliament, you see
different factions, you know, arguing against one another. So you do
have checks and balances in this country. I think that the problem
really is, is that in the United States, Iran is caricatured to a great
degree. I’m not saying that Iran is a utopia and either is the United
States.
SPITZER: Professor, utopia –
MARANDI: The fact remains is that Iran is not what Americans — is not what Americans are usually told.
SPITZER: Well, look, utopia is not the
standard we judge others by nor ourselves for that matter. But the
reality is there’s no freedom of speech, no freedom to congregate, to
assemble, to protest in Iran. And those are basic freedoms that the
people from Libya to Egypt are protesting and revolting to acquire. And
that is what is so remarkable about what we’re seeing. But let me
switch gears for a second, since you raised the issue of foreign policy.
MARANDI: Why don’t you — why don’t you
have some of the speeches — why didn’t you have some of the speeches
made by parliamentarians in Iran translated? Some of the Web sites in
Iran that speak about the Iranian president, about his policies and
attack him severely, why don’t you have them translated and you’ll see,
no, there’s a great deal of openness in the country.
SPITZER: We do. And what I remember
recently is that the — both Mousavi and Karroubi, the chant in the
parliament was for them to be killed because they were leading protests
against Ahmadinejad. So, look, again, let’s not get sidetracked by
that. I have a totally separate type of question for you.
MARANDI: Chanting — a few people
chanting slogans, that is symbolic. That has nothing to do with
actually killing anyone. I think that the fact is that Mr. Mousavi and
Mr. Karroubi are seen by the vast majority of people to have gone way
too far to have caused riots, to have affected the accepted backing of
the United States, terrorist organizations, like Mujahideen-e-Khalq
monarchists, and this is just something that in Iran is unacceptable.
SPITZER: Professor Marandi, we’re going to take a quick break. Stay right there. We’ll be right back.
(COMMERCIAL BREAK)
SPITZER: And we’re back with Professor Mohammad Marandi.
Is it fair for us, by the way, to view
you as a spokesman for the Iranian government? I know you say you keep
saying you’re just a professor. But the reality is no Iranian diplomats
here in New York are willing to speak to the media. And we view you —
don’t take this as criticism, but we view you as a voice for the
Iranian government. Is that fair supposition on our part?MARANDI: Well,
if you find any evidence that I, in fact, am working for the Iranian
government or that I’ve ever been funded by the American government,
the reason why I’m one of the few people who’s willing to speak is
because to be honest the western media is very abusive at times. On a
previous occasion on CNN, I was on a different program, and the person
who interviewed me I will not name, but he was very abusive. And many
of my colleagues said why do you even bother? But I think that people
like myself have a duty to break the stereotypes, and to, you know,
inform the American public and people in the United States who are
better educated, as well, that — that their reading of Iran is
incorrect, and they have to change their policies towards Iran. And if
the United States puts aside this Iran phobia and Islamic phobia, I
think that they’ll see that the Iranian people and the Iranian
government is — is more than willing to move forward towards
rapprochement as long as the United States is sincere. And I don’t
think that the United States should view Iran as some sort of inherent
threat.
SPITZER: All right. Well, professor, thank you for joining us. I hope you do not view either me or this network as abusive.
MARANDI: No.
SPITZER: And I hope we can continue to have a conversation as we go forward.
MARANDI: Thank you for having me.
SPITZER: My pleasure. Thank you, sir.