به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری
دانشجویان ایران (ایسنا)، مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، پرسشی
«درباره قبر و عذاب قبر» و پاسخ به آن را در اختیار ما قرار داده است که
متن آن به شرح زیر است:
منظور از قبر، برزخی است که برای انسان
بعد از مردن آغاز میشود و تا قیامت ادامه دارد. "حماد" یکی از یاران امام
صادق(ع) میگوید "از امام صادق(ع) پرسیدم برزخ انسان چیست؟
ایشان فرمودند:
«اَلْقَبْرُ مُنْذُ حِینِ مَوْتِهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَام»(1)
"برزخ همان قبر از زمان مرگ تا قیامت است."
روح انسان پس از مرگ و بریدن از بدن
مادی، خود را با بدن برزخی و یا «قالب مثالی» مییابد و میبیند. در
واقع، روح آدمی با رفتن از حیات دنیوی به حیات برزخی، بدن مادی خود را رها
کرده و با بدن مثالی خود متحد میگردد؛ بدنی که متناسب با نظام برزخی
بوده، اتحادش با روح، قویتر از اتحاد آن با بدن مادی در زندگی دنیوی است.
از اما باقر (ع) نقل شده است که فرمودهاند:
"إِذَا فَارَقَتْ أَرْوَاحُ
الْمُؤْمِنِینَ أَجْسَادَهُمْ أَسْکَنَهَا اللَّهُ تَعَالَی فِی مِثْلِ
أَجْسَادِهِمُ الَّتِی فَارَقُوهَا فَیُنَعِّمُهُمْ فِی جَنَّة"
"ارواح مومنین وقتی از دنیا میروند در جسدهایی مثل جسدهای دنیوی هستند و متنعم به نعمتهای بهشت(برزخی) میشوند." (2)
و با جدا شدن روح از کالبد بدن مادی
بلافاصله وارد برزخ میگردد و با بدن مثالی ادامه حیات خواهد داد و اینگونه
نیست که اگر کسی قبر خاکی نداشته باشد، مثل این که طعمه حیوانات درنده شده
و یا در دریا غرق شده باشد، قبری نداشته و اگر انسان بدی است که مستحق
عذاب و فشار قبر است عذاب از او منتفی شود.
حقایق برزخ مانند بسیاری از حقایق هستی
خصوصا حقایق ماورایی نامعلوم است منتهی با مراجعه به قرآن و روایات میتوان
برخی از این حقایق را به دست آورد. آیات و روایات بسیاری درباره برزخ و
تبیین آن وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
قرآن کریم درباره برزخ میفرماید:
«و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون؛(3)
"و پشت سر آنان برزخی است تا روز قیامت که برانگیخته میشوند"
و همچنین درباره آل فرعون میفرماید:
«النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا»(4)
"(اینک هر) صبح و شام بر آتش عرضه
میشوند و روزی که رستاخیز برپا شود (فریاد میرسد که:) «فرعونیان را در
سختترین(انواع) عذاب درآورید."
در حدیث نورانی دیگری آمده است:
«هنگامی که یکی از شما از دنیا برود،
جایگاه او (درقیامت) صبح و شام به او عرضه میشود. اگر از اهل بهشت باشد،
جایگاهش در بهشت و اگر از اهل دوزخ باشد، جایگاهش در دوزخ است. به او گفته
میشود:
"این جایگاه تو است. هنگامی که خداوند تو را در قیامت مبعوث میکند."(5)
در حدیث دیگری آمده است:
"وَ الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار"(6)
"قبر باغی از باغهای بهشت یا حفرهای از حفرههای دوزخ است."
یکی از ویژگیهای عالم برزخ، سوال و جواب در قبر است. از امام زین العابدین(ع) نقل شده است:
"پیامبر(ص) در هر جمعه در مسجد به مردم نصیحت میکرد و میفرمود:
«. . . و دو فرشته به نام نکیر و منکر
برای سوال بر تو وارد میشوند بدان اولین چیزی که از تو میپرسند از خدایی
است که میپرستی و از پیامبری است که به سوی تو فرستاده شده و از دینی که
به آن معتقدی. . . »(7)
فشار قبر و برخی عوامل آن
نعمت و عذاب، متوجه به روح ما در قالب
بدن برزخی است، نه به بدن مادی و خاکی ما که در عالم مادی در زیر خاک مدفون
است. بدن مادی، پس از مرگ نه حرکتی دارد و نه احوالی؛ اما روح با قالب
مثالی در همان حال، در عالم برزخ یا در عذاب وحشتناکی به سر میبرد و
فریادش بلند است و یا در نعمت و شادی به سر میبرد. البته برخی انسانها
هم در حالت خواب برزخی خواهند بود.(8)
در روایات، عواملی برای عذاب قبر ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1- گذشتن از کنار مظلوم و یاری نکردن او
2 - سخن چینی
3 - نافرمانی و کنارهگیری از خانواده و دوری از همسر خود و پاسخ مثبت ندادن به خواستههای طبیعی او
4 - بد اخلاقی با خانواده.(9)
در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر
نگاه عمیقی به عذابهای برزخی و فشار قبر داشته باشیم، باطن این عذابها
برای بسیاری از مومنین نعمت است، چرا که باعث تصفیه و پاک شدن آنها و به
تعبیر برخی روایات کفاره گناهان آنان گردیده و موجبات ورود آنها به بهشت را
فراهم میکند.
امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل میکنند:
«ضَغْطَةُ الْقَبْرِ لِلْمُؤْمِنِ کَفَّارَةٌ لِمَا کَانَ مِنْهُ مِنْ تَضْیِیعِ النِّعَمِ.»
"فشار قبر برای مومن کفاره تضییع نعمتهایی است که در دنیا مرتکب شده است.»(10)
پینوشتها:
1. الکافی، ج 3 ، ص 242.
2. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 58، ص 89.
3. سوره «المومنون» (آیه 23)، آیه 100.
4. سوره غافر(آیه 40)، آیه 46.
5. بحارالانوار، ج75، ص 143.
6. امالی شیخ مفید، ص 265 ، مجلس 31.
7. بحار الانوار، ج 75، ص 143.
8 . پیام قرآن، آیتالله مکارم شیرازی، ج 5، ص 443 – 478.
9. رجوع شود به: علل الشرایع، ج1، ص 309.
10.امالی صدوق، ص 540.