کد خبر: ۱۰۲۳۶
زمان انتشار: ۱۵:۱۰     ۱۶ اسفند ۱۳۸۹
شايد بتوان گفت زهرماري كه براي شيرين كردن شكلات تلخِ افكار اومانيستي و نيل به اهداف جهاني سازي و بردگي روح انسان در دست جهان خواران، در نظر گرفتند واژه‌اي شد كه قرن‌ها سراب آزادي را براي تمدن بشري از وحي بريده،مجسم كرده است:  نهضت آزادی خواهی زنان يا فمینیسم.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ به این جملات دقت کنید: "زن جنس سر به راه، مهربان، انعطاف پذیر، فروتن و نجیبی است. چنین تصویری در ذهن تمام بانوان وجود دارد؛ سر به راه بودن باید راهی به سوی کامیابی باشد اما در واقع چنین نیست."


"امروزه زنان نمی خواهند فقط سر به راه باشند. آگاهی زنان از خویشتن افزایش یافته است.با این حال تناقض ها ی فراوانی در ذهن زن امروزی نهفته است. زن می تواند کار کند، اما باید کار کند، همچون مادرانی سر به راه، فقط به نظافت خانه می پردازد و صبح ها هنگامی که شوهرشان سرکار می رود، برایشان دست تکان می دهند."

"استقلال و داشتن شغل برای آن ها به صورت چیزهایی فرعی و حاشیه در آمده است."

اينها قسمت از مقدمه و فصل اول كتاب "زن هاي خوب به آسمان مي روند، زن هاي بد به همه جا مي رسند" نوشته "اوته ارهارت" است. كتابي كه در ويترين كتاب فروشي‌هاي شهر ما جاي خود را پيدا كرده و به تيترا‍‍ژ بالايي دست يافته است. اما سؤال اينجاست كه اين تفكرات از كجا و كي به بدنه جامعه ما نفوذ كرده‌است كه براي رهيابي و پاسخ به پرسش‌هاي آن بايد كتبي مانند اين در آن سوي مرزها تدوين شود تا دروازه‌اي به سوي بهشت نديده، ساخته افكار بشري براي جنسي كه از او به ريحانه در وحي تعبير مي شود، باشد.

شايد بتوان گفت زهرماري كه براي شيرين كردن شكلات تلخِ افكار اومانيستي و نيل به اهداف جهاني سازي و بردگي روح انسان در دست جهان خواران، در نظر گرفتند واژه‌اي شد كه قرن‌ها سراب آزادي را براي تمدن بشري از وحي بريده،مجسم كرده است:  نهضت آزادی خواهی زنان يا فمینیسم.

این نهضت از یکسو ریشه در مفاهیم جدید عصر روشنگری در حوزه فلسفه و علوم اجتماعی ،از جمله اومانیسم ،سکولاریسم، تساوی ،حقوق بشر و آزادی های اجتماعی ،که با پیروزی انقلاب فرانسه و تدوین حقوق بشر در این کشور رسمیت یافت و از سویی وامدار موج تحول گرایی اجتماعی و سیاسی ،حقوق محوری و فضای باز پس از انقلاب فرانسه و بالاخره از سوی دیگر متأثر از موج صنعتی شدن غرب و شکل گیری طبقه ای به نام سرمایه داران و کارفرمایان است.

اما اين زرورق به دور زهر كشيده شده چگونه در جامعه‌اي راه يافت كه افكار ديني و وحياني آن، زن را همچو ريحانه‌‌اي مي ديد كه بايد از آن پاسباني كرد تا به دام في قلوبهم مرضً نيفتد.

جريان تخريب باورهاي ديني،فرهنگي و سياسي مردم با استفاده از مطبوعات اولين بار در سال 1358و1359هـ ش با پشتيباني دشمنان انقلاب و به وسيله عوامل و مزدوران داخلي آن‌ها صورت گرفت اما از همان ابتدا اين توطئه با هوشياري امام امت (ره) و قاطعيت دستگاه قضا در نطفه خاموش شد و نتوانست راه به جايي ببرد.

پس از پايان جنگ و آغاز دهه دوم انقلاب و دوران سازندگي به ويژه پس از دوم خرداد1376اين جريان خزنده در دولتي نفس گرفت كه سه شعار اصلي آن «آزادي در بيان، منطق در گفت‌و‌گو و قانون در عمل» بود. دولتي كه سر ‌رشته افكارات آن از عقلانيت ديني نشأت گرفته، كه عبدالكريم سروش در حلقه كيان براي آن‌ها نسخه پيچي مي كرد.

مطبوعات ركن اساسي توسعه سياسي و جامعه مدني بوده و از آن‌ها با عنوان ركن چهارم دموكراسي نام برده مي شود. اطلاع رساني، بيان صادقانه خواسته ها و مطالبات مردمي، نقدهاي سازنده و راهكارهاي مفيد از كاركردهاي مثبت يك جامعه مطبوعاتي توسعه يافته است و بي ترديد اگر مطبوعات خود فاقد شاخص هاي توسعه يافتگي باشد، اگرچه در كوتاه مدت مي توانند منشا اثر باشند اما در نهايت خود به ابزار ركود، عقب ماندگي و اغتشاش و اختلاف تبديل مي شوند و نه تنها كمكي به توسعه اجتماعي نمي كنند بلكه مانع پيشرفت آن هم مي شوند.
با تشكيل حزب مشاركت و حلقه فكري كيان، آنها به اين نتيجه رسيده بودند كه هدايت جريان اصلاح طلبي را با ابزار مطبوعاتي خود به عهده بگيرند. اساسي ترين نكته در اهداف و انگيزه آن بود كه عمدتاً توسط چهره هاي مطبوعاتي حلقه كيان و ملي_مذهبي ها و ليبرال ها هدايت مي شد و از ديوار سياسي جامعه بالا رفتند و درصدد قرار گرفتن در رأس هرم هاي قدرت برآمدند و براي پيروزي انقلاب سفيد هرچه بيشتر تلاش مي كردند.

اعضاي حلقه كيان كه تركيبي از ليبرال ها و چپگرايان بودند، غرب پژوهي را استراتژي مطالعاتي خود قرار داده بودند و به اين نتيجه رسيده بودند كه تلفيقي از تجربيات تمدن غالب بشري(غرب) و دروني كردن آن‌ها با ارزش هاي بومي و محلي، بهترين راهكار است و در همين راستا به تلفيق سه شكاف ملي، اسلامي و غربي تاكيد كردند و با شعار توسعه سياسي و پيوستن به نظام جهاني به سوي تمدن و تفكر غرب و ليبرالي حركت كردند.

در اين ميان براي نشان دادن ناكارآمدي نظام اسلامي و حمله به باورهاي ديني مردم، جامعه هدفي انتخاب شد كه شكننده ترين و تاثير پذيرترين قشر به حساب مي آمدند.قشر زنان.

این طبقه كه به دليل ويژگي هاي خاص ساختاري و روحي جزو آسيب پذيرترين اقشار به حساب مي آمد و به دليل نقش كليدي خود در سلامت روحي  و ساخت آينده جامعه طعمه دلچسبي براي نيل به اهداف قرار گرفت.

از اين ميان مي توان به انتشار مجله "زن روز" به سردبيري و  مدیر مسئولي "شهلا شركت" اشاره كرد. وي روزنامه‌نگاری را با مجله اطلاعات بانوان آغاز کرد و سپس به روزنامه کیهان رفت و سردبیری هفته نامه زن روز را به عهده گرفت.

وي كه از اعضاي اصلي و تنها عضو خانم حلقه كيان بود ۱۰ سال سردبیر و مدیر مسئول مجله زن روز را برعهده داشت. با تعطيلي اين مجله وي  بلافاصله در بهمن سال ۱۳۷۰شروع به انتشار ماهنامه زنان کرد. به گفته خود وی، مجله زن روز گروه مخاطب وسیعی داشت ولی ماهنامه زنان برای مخاطبان خاص‌تری بود. اين گونه بود كه وي همراه با هيت تحريره خود شامل "مهره انگيزه كار" به طرح مباحث فمينيستي در ايران پرداخت و آن را دريچه اي براي رهايي از خفقان اسلامي دانست. این مجله بیشترین هجم انتقادات آکادمیک را بر روی اقدامات انتظاماتی که در خصوص اراذل و اوباش و روابط دختر و پسر انجام داده است.

در این مجله با شیفتگی خاصی تمام مجله را به مسئله طرح خانه های عفاف اختصاص داده اند. نه از منظر یک پدیده اجتماعی بلکه از منظر تبیین جنبش فمینیستی. پیام این مجله اين بود كه "در حکومت دینی به این نتیجه رسیده اند که (خود فروشی)،مهم نیست که حرام است یا حلال باید جلوی رشد ایدز را بگیریم" یعنی به مسئله خود فروشی که حرام است یا حلال کار نداشته باشیم به آن رسمیت بدهیم، کارت بهداشت به اینها بدهیم، کنترل بهداشتی کنیم و اینکه هر کسی حق نداشته باشد که برخورد کند.

در كنگره 1999 فمينيسم در آلمان با شعار "انسان زن به دنیا نمی آید، زن می شود"، از ايران خانم "مینا احدی" در اين كنفراس شركت داشت. محور بحث مینا احدی به عنوان یک زن فعال ایرانی در این کنگره در زمینه وضعیت پوشش اجباری –چادر- و نقش و اثرات آن در زندگی شخصی و اجتماعی زنان ایران بود. اين در حالي است كه ديگر شركت كنندگان مانند "کاتلین باری" از مخالفان جنبش پرونو بر عفاف هر چه بيش تر خانم ها تأكيد مي كند.

اما اين نهله اكنون با چهره ديگري خود را جلو مي برد.

اين بار استفاده از 8مارس است.

چيستی 8مارس:
نخستين فعاليت سازمان يافته زنان كارگر جهان در 8مارس 1857 در شهر نيويورك به وقوع پيوست. در اين اعتصاب صدها كارگر زن،كارگاه هاي نساجي در اعتراض به دستمزد اندك،ساعات كاري طولاني و شرايط غير انساني كار و نداشتن حق راي شركت داشتند.با تجديد حيات موج سوم فمنيسم سازمان ملل در سال 1975،8مارس را به عنوان روز جهاني زن نام گذاري كرد.

در ايران ژس از انقلاب اسلامي در تاريخ 17/12/78 به مناسبت روز جهاني زن بزرگداشتي برگزار شد و ژس از آن هر ساله عده اي با شعار هاي فمنيستي با صدور قطنامعه هاي تجمعاتي پرداختند.

مواد قطعنامه انجمن دفاع از زنان در 8مارس1384:

جداسازي زن و مرد را در ايران محكوم مي كنيم
خواهان لغو آپارتيد جنسي هستيم
هر نوع پوشش اجباري را محكوم مي كنيم
آزادي سقط جنيني (حق كنترل زنان بر بدن خويش)

اما با نگاهي عميق تر به روند عملكرد اين نهله در غرب روشن مي گردد كه اين نهضت و پيشروان آن راه را به خطا رفته و بحران هاي جديد تري را متوجه جامعه زنان مي نمايد چرا كه در تمام اين جريانات نه تنها زنان به آزادي توام با آرامش دست نيافته اند بلكه به اعتراف خودشان خود را موجودي بي هويت و بدبخت يافته اند كه روح لطيف زنانه شان نيز خدشه دار شده است و به بهاي آزادي برابر آرامشي را فروخته اند كه هرگز بازپس گيري نيست.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها