فقط
سالي دو بار ميتوانيد در سينما فلسطين و ذيل عنوان يك جشنوارهي سينمايي
چنين فضايي را درك كنيد؛ فضايي كه به معناي واقعي كلمه، متعلق به «حزب
اللهي»هاست. جشنوارهاي كه حاضران در افتتاحيهي آن، از هر فرصتي براي
صلوات فرستادن استفاده ميكنند؛ حتي اگر مجري برنامه از جمعيت بخواهد كه
فلاني را تشويق كنيد! و شايد همين نادر بودن چنين فضاهايي است كه باعث
ميشود سينما فلسطين در غروب يك روز زمستاني، چنان مملو از جمعيت شود كه
عدهاي ايستاده مراسم افتتاحيه را تماشا كنند؛ آن هم مراسمي كه همگان و
حتي خود برگزار كنندگان جشنواره هم بر پر عيب و نقص بودن آن معترفند؛
مراسمي كه بيش از هر چيز گواه مردمي بودن جشنواره است.
اما به نظر شما، يك
افتتاحيهي انقلابي با سخنراني حجت الاسلام «پناهيان» و «نادر طالبزاده»
و حضور مغتنم مادران و پدران شهدا، هر چه ضعيف و بيبرنامه هم باشد،
نميارزد به يك افتتاحيهي شيك و شكيل مثل همهي جشنوارههاي سينمايي ديگر
با حضور مقامات كشوري با آن نطقهاي خسته كننده و البته با حضور
هنرپيشههاي آنچناني سينما؟
افتتاحيهي سومين دورهي جشنوارهي
عمار به رسم همهي جشنوارهها با كمي تأخير آغاز شد كه البته بيش از آنكه
مقصر اين تأخير، مسئولان برگزاري جشنواره باشند، حاضران در سالن بودند كه
از ذوق ديدن يكجاي بسياري از چهرههاي جبههي فرهنگي انقلاب اسلامي از
اهالي رسانه گرفته تا چهرههاي مطرح فرهنگي و هنري، راضي به ترك لابي
سينما نميشدند!
به رسم دورههاي قبلي جشنواره، اين بار
هم «وحيد جليلي» همان ابتدا روي سن رفت و خودش قرآن آغازين مراسم را
خواند. به هر حال، جشنوارهي «عمار» تنها جشنوارهاي است كه چهرهاي چون
«وحيد جليلي» قاري قرآن مراسم افتتاحيهي آن است.
مجري مراسم هم كسي نبود جز «محمد صادق
باطني» كارگردان مستند جنجالي «دوپينگيها» از برگزيدگان جشنوارهي دوم
عمار. با چنين اوصافي حالا ديگر ميتوان ادعا كرد كه جشنوارهي عمار،
كاملاً خود كفا شده است!
بعد از پخش تيزر جشنواره با صداي «حاج
صادق آهنگران» و پخش گوشههاي از فيلمها و انيميشنهاي جشنواره، نوبت به
«نادر طالبزاده» رسيد تا به عنوان دبير جشنواره روي سن برود. «طالبزاده»
در آغاز صحبتهاي خود جشنوارهي عمار را با سه صفت «محبوب»، «تخصصي» و
«حزب اللهي» معرفي نمود و در ادامه انتقادات تندي را نثار مديريت فرهنگي
پس از انقلاب كرد:
«جشنوارهي عمار نسبت به سال قبل رشد
چشمگيري داشته است. جشنوارهي عمار فرصت بسيار خوبي فراهم آمده تا بر روي
آثار انقلابي تمركز كه و براي ايدئولوژي و آيندهي انقلاب اسلامي
سياستگذاري شود. جشنواره عمار دارای عقبهي آموزشی خوبی هم بوده است و طي
دو سال اخير، نيروهاي خوبي در عرصههای کارگردانی و بهویژه مستندسازی،
آموزش ديدهاند كه من خود از نزديك شاهد آن بودهام. بسياري از همين
نيروها، طي همين دو سال اخير با آثارشان در جشنوارهها و در دانشگاهها
درخشيدهاند.
«طالبزاده» با همين مقدمه، وارد بحث
تربيت نيروي انقلابي در حوزهي سينما شد و گفت: «ما چقدر فكر كردهايم
براي پرورش و تربيت نيروهاي حزب اللهي براي توليد آثار داستاني؟ يكي از
معضلات ما هر سال در ماه مبارك رمضان اين است كه وقتي به ويترين سريالهاي
صداوسيما در اين ماه نگاه ميكنيم، متوجه ميشويم فقط ده درصد آثار
روحيهي انقلاب اسلامي دارند و برگرفته از ايدئولوژي آن هستند. آن هم در
حالي كه رقيب هر سال قوي تر از سال قبل، عمل ميكند و همه چيز ما را به
چالش ميكشد.»
خالق برنامهي پربينندهي «راز» ادامه
داد: «حقيقت آن است كه ما خيلي به فكر تربيت نيرو نبودهايم. بسیاری از
کارشناسان معتقدند که تربیت نیرو در حوزهي سینما در دانشگاهها شکل
میگیرد، اما من با این نگاه مخالف هستم. چون تجربه نشان داده دانشگاه
غالباً نیروی انقلابی از نوع درامنویس و داستانپرداز که دغدغه انقلاب
اسلامی داشته باشد، تربیت نکرده است. از طريق كنكور و دانشگاههاي فعلي،
نميتوان نيروي با روحيهي انقلابي داشت. با كنكور هنرمند پيدا نميشود و
باید از طریق دیگر در پی استعدادیابی در عرصهي داستاني بود. به هر حال
اين خلاً همچنان وجود دارد»
وی با اشاره به گلهمندی مسئولان، علما
و قشر متعهد و فرهيخته نسبت به فیلمهای سینمایی و سریالهاي كنوني افزود:
«علت آن است که برای تربیت استعدادها در عرصهي فیلم داستانی هيچ کار
نکردیم. ما ميتوانستيم هزار نفر را دعوت كنيم و با گزينش از بين آنها صد
نفر انتخاب كرده و با حضور بهترين مدرسين فيلمسازي براي آنها كلاس اموزشي
بگذاريم، اما هيچ وقت ما چنين كاري نكرديم. هر چه بوده، خروجي دانشگاههاي
ما بوده كه 50 درصد دانشجویان فارغالتحصیل دانشگاهها سکولار هستند و
شايد 20 درصد آنها كه متعهد هستند، اكنون در صداوسیما و سینماها مشغول
كارند. خيلي از آثار برجستهي عمار، محصول كساني است كه در اين يكي دو
ساله دوره ديدهاند. خب ما وقتي نيرو تربيت نكردهايم، نبايد زياد هم توقع
داشته باشيم. شوراي عالي انقلاب فرهنگي سي سال است كه جلسه مي گذارد، اما
تا به حال يك بار به موضوع تربيت نيروهاي حزباللهي با افق انقلاب اسلامي
در عرصهي هنرهاي دراماتيك نپرداخته است.»
دبير جشنوارهي عمار با عالي توصيف
كردن مستند «آخرين روزهاي زمستان»، تصريح كرد: «کسی نمیداند این مستند
جذاب از کجا درآمده است؟ اما به واقع اين مستند، دارای عقبهي تربيتي و
آموزشی توسط آقایان «والینژاد» و «سیدمحمد آوینی» بوده است. واقعيت اين
است كه در حوزهي داستاني و سريالسازي ما به اين موضوع توجه نكردهايم و
به همين دليل است كه ما يك سريال جذاب ايدئولوژيك حزب اللهي نداريم. از
همين رو، براي نسل جديد بايد برنامهريزي و استعداديابي كرد. به خصوص در
اين شرايطي كه انقلاب اسلامي با هجمهي فراواني از سوي شبكههاي خارجي
روبروست.»
«طالبزاده» به موقعيت خطير كشورمان در
جهان هم اشاره كرد و متذكر شد: «جشنوارهي عمار رویدادی متعلق به
حزباللهیها با افق انقلاب اسلامی است که امیدواریم بینالمللی شود.
ایران و انقلاب اسلامی امروز یک الگوی جهانی است. تا جايي كه «اوباما»
وقتي ميخواهد براي كابينهاش وزير انتخاب كند، به نگرش اين وزير نسبت به
ايران توجه ميكند. الان ايران محور است. نبايد بگوييم انقلاب اسلامي
متعلق به ماست. انقلاب اسلامي به یک مسئلهي بینالمللی تبدیل شده است.این
بینالمللی شدن باید در عرصهي هنر نیز دیده شود. انقلاب اسلامي يك نگاه
آخرالزماني به دنيا دارد و بايد هنرش هم از همين جنس باشد. حرف آخر اينكه
مسئولان به اين فرصت توجه كنند. ما متأسفانه براي تربيت نيرو هيچ كاري
نكردهايم و اين درد، واقعاً در گلوي من مانده است.»
بعد از پايان صحبتهاي «طالبزاده» و
پخش يك كليپ، حجت الاسلام «پناهيان» پشت تريبون رفت و به ايراد نكاتي در
باب جشنوارهي عمار پرداخت. ايشان به اهميت مردمي بودن جشنوارهي عمار
اشاره كرده و گفت: «ما اگر بخواهيم از انقلابي كه حضرت امام (ره) برپا كرد
الگو بگيريم، ميبينيم كه حضرت امام از همان ابتدا به سرعت سعي كرد تا
انقلاب را در بخشهاي متعدد مردمي كند. مثلاً ايشان براي اينكه روشنگري
معنوي - معرفتي بين مردم رخ دهد، زیاد معطل حوزههاي علميه نشدند؛ هر کدام
از علما که با انقلاب همراهی کردند، كه فبها! اما کسانی که همراه نشدند،
دانشجويان و عناصر مردمی جایگزین آنها میشدند. يعني انقلابي كه يك انقلاب
مكتبي بود، بعضي از روحانيون هم از آن جا ماندند. گاهي يك عوام بيش از يك
خواص كار را پيش ميبرد. بعد از آن، در دفاع مقدس، هم امام همين مشي مردمي
كردن در پيش گرفتند و معطل ارتش و سپاه نماندند. بدين ترتيب عناصري مثل
بسيج اسلحه به دست گرفتند و راهي جبهها شدند.»
نایب رییس شورای مرکزی قرارگاه عمار
در ادامه متذکر شد: «همين الان هم شما ميبينيد وقتي در سوريه مشكلي پيش
ميايد، دولت سوريه به جيش الشعب پناه ميبرد. براساس این الگو، برای
ارتقای وضعيت سینما و رسانه نيز باید به مردم مراجعه کرد و همانگونه که در
زمان جنگ هر بسيجي با كوچكترين آموزشي يك اسلحه در دست ميگرفت و از كيان
ملتش دفاع ميكرد، امروز هم ميشود با كمترين امكانات در اين مرحله كاملاً
حرفهاي عمل كرد. استعدادها بايد شناسايي شوند، عناصر انقلابي احساس
مسئوليت كنند و به ميدان بيايند.»
«پناهیان» ادامه داد: «در دوران جنگ
مردم در بسیج آموزش کار با سلاح را یاد میگرفتند و حال اینکه اگر تدبیر
بود، پس از جنگ هم باید مردم در بسیج دورههای مستندسازی میدیدند. اما
متأسفانه اين تدبير وجود نداشته تا اين افتخار امروز به نام جشنوارهي
عمار رقم بخورد. امروز هم جشنوارهي عمار به صورت مردمي به وجود آمده است
و هيچ يك از دولتها، سپاه و صداوسيما در تشكيل آن هيچ نقشي نداشته است.
هر چه خير و بركت در اين انقلاب هست، از حضور نوراني خود مردم است.»
مسئول دفتر سابق نهاد نمايندگي مقام
معظم رهبري در دانشگاه هنر، در ادامه به بيان درس دوم از نهضت امام
خمینی(ره) پرداخت: «امام بزرگوار ما انقلاب را معطل برطرف كردن همهي
موانع هم نكرد. مثلاً صبر نكردند تا همهي مارکسیستها و لیبرالها متقاعد
شوند. حضرت امام (ره) آنقدر این رودخانهي خروشان انقلاب را با سرعت حرکت
دادند که مارکسیستها و لیبرالها با برگههای ايراد و شبهه در دست، از
انقلاب جا ماندند و در خاکستر فراموشی دفن شدند.»
پناهيان تصريح كرد: «امیدوارم
سینماگران امروز – كه بسيار افراد شرافتمندي هستند- از جشنوارهي عمار و
سيل خروشان چنين حركتي جا نمانند. همچنان كه اميدوارم بسياري از طلبهها و
روحانيون حوزه از سيل خروشان انقلاب جا نمانند. هر جا كسي ادا و اطوار
صنفي در بياورد و خودش را از انقلاب برتر ببيند، چه در حوزه و چه در
دانشگاه مطمئن باشد زير خروارها خروار خاكستر فراموشخانهي تاريخ مدفون
ميشود. اين انقلاب سرعتش خيل بيشتر از اين حرفهاست. اميدوارم جشنوارهي
عمار راه خودش را پيدا كند.»
این کارشناس مذهبی در بخش ديگر صحبتش
به بيان تفاوتهاي جشنوارهي عمار با ديگر جشنوارهها پرداخت و گفت: «بکی
از تفاوتهای اساسی این جشنواره با سایر جشنوارههای دیگر این است که
فیلمسازان عماری چشم به افتخارات فرهنگی و هنری برای ثبت در کارنامهي
کاری خود ندوختهاند. البته کسب جایزه از افتخارات کارنامهي کاری افراد
است و لزوماً پدیدهي منفي نیست، اما در عمار افراد به دنبال کسب افتخار
نیستند بلکه برای افتخارآفرینی برای انقلاب اسلامی به عمار میآیند.»
«پناهيان» در ادامه با اشاره به اينكه
مي خواهد يك الگوي انقلابي را معرفي كند، بيان كرد: ««انقلاب ما، چيزي است
از جنس روحيهي دكتر حسابي. او در محرومیت دانش آموخت و تا آنجا پیش رفت
که انیشتین اولين بار به او لقب پروفسور داد، اما ايشان غرب را با همهي
مواهب کنار گذاشت و به ایران آمد و اینجا آن هم در زمان رضا خان قلدر زجر
کشید و زجر کشید. البته در رفتار دكتر حسابي شايد خيلي اثري از روحيهي
انقلابيگري نبينيم، اما او گل انقلابي داشت»
«پناهیان» افزود: «باید برای دکتر
حسابی به عنوان یک الگوی انقلابی فیلم ساخت. البته خوشحالم که هنوز
فیلمسازی به سراغ این موضوع نرفته است؛ چراکه نگرانم مبادا این الگو خراب
شود. نه اينكه فيلمسازان ما شايستگي ندارند. بلكه هر فیلمسازی که سراغ او
میرود، باید او را به درستی بشناسد.»
وی در پايان خطاب به فیلمسازان عمار
گفت: «امروز یک عطش جهانی وجود دارد و کارهای دوستان در جشنواره عمار
میتواند بهتر از دانشمندان براي جهانیان کار کند. فیلسوفان بزرگ و
اندیشمندان علوم انسانی يا علمای حوزه از جامعه و حقیقتهای آن درس
میگیرند و فیلمسازان عمار میتوانند آینهي حقایق باشند و از بیان حقایق
مسیر خود را بهبود ببخشند. حديثي از علي (ع) هست با اين مضمون كه همه با
کلام و اندیشه ایمان نمیآورند و برخی با چشم ایمان میآورند. این مژده
برای سینماگران و اهالی رسانه است که حقایق را به تصویر بشکند. نكتهي اخر
اينكه تنها دلخوشی برگزارکنندگان جشنواره عمار این است که روزی مورد تقدیر
مقام معظم رهبری قرار بگیرند. عماريون بايد سيره و خلوص آويني را داشته
باشند كه وقتي به خاطر مجموعهي روايت فتح به محضر مقام معظم رهبري رفتند،
به بقيه سپرد كه به ايشان نگوييد كه من متنهاي اين مستند را مينويسم.»
در ادامهي برنامه، يكي از اكران
كنندهي برگزيدهي جشنوارهي عمار از شهرستان ايذه بالاي سن رفت و به بيان
خاطراتي از اكران فيلمهاي عمار در ايذه پرداخت. خاطراتي از اينكه چطور
جوانان ايذه به انگيزهي شركت در جشنوارهي عمار با نور موتور سيكلت به
جاي نور سر صحنه و استفاده از فرغون به جاي تراولينگ، فيلم ساختهاند!
سپس نوبت به تقديرهاي جشواره رسيد. قبل
از اين تقديرها، كليپي از چند مادر شهيد –از جمله مادران شهيد «رجببيگي»،
«كرم» و «بابايي»- پخش شد كه شايد بهترين بخش جشنواره بود. مادران شهيدي
كه در مورد سينما صحبت ميكردند و به زبان سادهي خود از وضعيت سينما گله
و به سينماگران توصيههايي ميكردند. كمي شعاري است، اما بگذاريد اعتراف
كنم كه هنگام پخش اين مستند در سالن، جو عجيبي به وجود آمده بود.
در پايان هم تقديرها با حضور اين چند
مادر شهيد، «نادرطالبزاده» و «محمد گلريز» (خوانندهي ترانههاي انقلابي)
و «دكتر فياض» صورت گرفت. اولين تقدير مربوط به «بهزاد بهزادپور» -خالق
برنامهي جذاب «شب آفتابي» و كارگردان «خداحافظ رفيق» بود كه روي سن رفت و
در برابر پدر شهيد «كرم»، زانو زد و اداي احترام نمود و بعد از تشكر از
حضار و اعلام اينكه لايق اين تقدير نيست و هنوز هيچ كاري انجام نداده است،
از همه خواست تا دعا كنند تا او به دو آرزويش برسد؛ اول آنكه قبل از مرگ
در بستر، شهيد شود و دوم آنكه بتواند يك «شب آفتابي» عاشورايي را با موضوع
صبح تا غروب روز عاشورا را روي صحنه ببرد.
دومين تقدير، به «رحيم مخدومي»
-نويسندهي انقلابي و خالق آثاري چون «جنگ پابرهنه» و «فرماندهي من»-
اختصاص داشت. البته كليپ ويژه اي كه در اين بخش ساخته شده بود، به دليل
مشكلات فني چندين بار قطع و وصل شد و حتي صلواتهاي چهاردهگانهي حضار هم
كافي نبود تا اين مشكل فني برطرف شود و در نهايت، اين تقدير بدون پخش اين
كليپ صورت گرفت. به هر حال اين هم از محسنات هيئتيترين جشنوارهي
دنياست كه تماشاگرانش آمادهي صلوات فرستادن به سبك هيئات مذهبي هستند!
«مخدومي» بعد از اين تقدير، خود را در ابتداي راه دانست و گفت: «دين
من نسبت به انقلاب باقي است. من صرفاً براي تأييد حركت بسيار ارزشمند
جشنوارهي عمار به نوبهي خود اينجا آمدم.» او هم به ذكر خاطرهاي از
روحيهي انقلابي يك مادر شهيد پرداخت و گفت: «ما در برابر اين افراد،
احساس حقارت و زبوني ميكنيم. ما حسرت مي خوريم كه سينماي ما عاري از
داستان اين افراد است.»
بعد از اين تقديرها و در پايان هم، يك
نماهنگ و يك انيميشن نيمهبلند از آثار جشنواره پخش شد كه كيفيت بالاي اين
آثار و به خصوص قوت فني انيميشن «نبرد خليج فارس»، باعث حيرت بسياري از
حضار شد.