حجت الاسلام علیرضا پناهیان با اشاره به
آیهي 9 سورهي تحریم که دستور جهاد و سختگیری با منافقین را میدهد، گفت:
«اگر لازم باشد با منافقی مبارزه کنیم، لازم نیست حتما اسم او را منافق
بگذاریم. اما هیچگاه مبارزه با نفاق و رفتار منافقانه را نباید ترک کرد.
زیرا بر طبق آیه قرآن، با منافقان باید با غلظت رفتار کرد.»
به گزارش رجانیوز، اين استاد حوزه و
دانشگاه در جلسهي هفتگی هیئت محبین اهلبیت(ع) در قم، ادامه داد: «تذکر به
قوهي قضائیه برای رعایت قانون و اخلاق، معنایش این نیست که غلظت مجاهده
با نفاق را باید کم کرد. تهمت نباید زد، ناسزا نباید گفت، اما با رفتار
منافقانه باید شدیداً برخورد کرد.»
پناهیان در ادامه با يادآوري تفاوتهای
جهاد با کفار و منافقین، گفت: «در جهاد با کفار، نگرانی از دست دادن جان،
مهمترین مانع جهاد است. اما در جهاد با منافقین، نگرانی از دست دادن آبرو و
اعتبار اجتماعی مهمترین مانع جهاد است. دیروز هرکس جان جهاد داشت، باید
به جنگ میرفت، امروز هر کس آبرودار است، باید به جهاد با منافقین بپردازد؛
و در این میان هرکس آبروی بیشتری دارد، جهاد برای او واجبتر است.»
فرازهایی از این سخنرانی که در ادامهي سلسله مباحث "انقلابی بودن" بیان شده است، در زير آمده است:
آیهای که از جهاد و سختگیری با منافقین سخن میگوید
• یکی
از ارکان انقلابی بودن، مجاهدت در راه خداست. انقلابی کسی است که اهل جهاد
است و انواع جهاد را میشناسد، و برای انواع مجاهدتها آماده است. یکی از
انواع سخت جهاد هم، جهاد با نفاق است.
• خداوند
در سورهي توبه، آیه 73 و همچنین تحریم، آیه 9 میفرماید: «یا أَیُّهَا
النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ
مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ؛ ای پیامبر! با کافران و منافقان
به جهاد برخیز و نسبت به آنان سختگیری کن [و درشتخو باش] که جایگاهشان
دوزخ است و دوزخ بد بازگشتگاهی است.»
• علامه
طباطبایی در ذیل همین آیه میفرماید: "جهاد" و "مجاهدت" به معنای سعی و
بذل نهایت درجه کوشش در مقاومت است -چه به زبان باشد و چه به دست- تا آنجا
که منتهی به کارزار شود. در تفسیر نمونه نیز در ذیل همین آیه آمده است:
«مراد از جهاد با آنها همان توبیخ و سرزنش و تهدید و انذار و رسوا ساختن
آنها، و یا در بعضی از موارد تالیف قلوب آنها است، چه اینک «جهاد» معنی
وسیع و گستردهای دارد، و هر گونه تلاش و کوشش را شامل میشود، تعبیر به
«وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ» (بر آنها سخت بگیر و خشونت کن) نیز اشاره به خشونت
در سخن و افشاگری و تهدید و مانند آن است.»
• نکتهای
که در این آیه وجود دارد، این است که در آیات دیگر قرآن اکثرا از جهاد با
«کفار» سخن گفته شده است و در مورد «منافقین» از برحذر بودن(هُمُ
الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ) سخن گفته شده است. اما در این آیه، که یکبار
دیگر در سورهي توبه تکرار شده، دستور «جهاد» نسبت به منافقین نیز صادر شده
است. خصوصا اینکه دستور غلظت هم داده شده است (وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ).
کما اینکه خداوند هم با غلظت با آنها برخورد میکند (و مَأْواهُمْ
جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ). البته جای دیگری دستور قتل منافقان هم
داده شده که بحث دیگری است. (سوره احزاب آیهي61)
• منافق
در میان جامعهي اسلامی زندگی میکند و نامسلمانی او معمولا پنهان است؛
مبارزه و مجاهده با او طبیعتا دشوارتر است، آنهم مبارزهای سخت گیرانه. این
مبارزه سختتر از مبارزه با کفار است.
• این
آیه بیشتر در زمان امیرالمؤمنین(ع) اجرا شد و البته مورد اعتراض نفهمها
هم قرار گرفت؛ که چرا مسلمان کشی را باب کردهاست. زیرا حضرت در سه جنگ
جمل، صفین و نهروان، در واقع با سه گروه از منافقین جنگیدند. امام صادق(ع)
در تفسیر آیه 9 سورهي تحریم فرمودند: جَاهَدَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی
اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الْکُفَّارَ وَ جَاهَدَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ
السَّلَامُ الْمُنَافِقِینَ، فَجَاهَدَ عَلِیٌّ (ع) جِهَادَ رَسُولِ
اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه (تفسیر قمی/2/377)
علی(ع) گردن عَمرو را زد، اما احترامش را حفظ کرد
• اگر
لازم باشد با منافقی مبارزه کنیم، لازم نیست حتما اسم او را منافق
بگذاریم. اما هیچگاه مبارزه با نفاق و رفتار منافقانه را نباید ترک کرد.
زیرا بر طبق آیه قرآن، با منافقان باید با غلظت رفتار کرد.
• حتی
اگر لازم باشد قوهي قضائیه با کسی که رفتار غیرقانونی انجام داده است
برخورد قانونی کند، نباید مبارزه و مجاهدت زبانی و فرهنگی با منافقان پایان
پذیرد، و همهي مبارزه به عهدهي قانون گذاشته شود. نباید مجاهدت با منافق
را رها کرد و یا از غلظت آن کاست.
• در
جهاد با منافق، نه تنها قانون، بلکه اخلاق را هم باید رعایت کرد. در آیین
جنگ با کفار نیز همینگونه است. مانند امیرالمؤمنین(ع) که در جنگ خندق،
گردن «عمرو بن عبد ود» را زد، اما به دلیل حفظ احترام و منزلتی که در
قبیلهي خود داشت، زره او را درنیاورد. همچنین علی(ع) در زمان مذاکرهي
نمایندهي خود با معاویه ـ گرچه معاویه دوران مذاکره را طولانی کرد تا فرصت
آمادهسازی لشکر را پیدا کند ـ اما جنگ را شروع نکرد و با وجود ضرری که
سپاه حضرت از این ناحیه متحمل شد، قانون مذاکره را رعایت کرد.
• اگر
منافق دست به اسلحه برد، با اسلحه، و اگر با هر سلاحی که آمدند با همان
سلاح با آنها باید مجاهده کرد؛ آنهم با «غلظت». تذکر قوهي قضائیه برای
رعایت قانون و اخلاق، معنایش این نیست که غلظت مجاهده با نفاق را باید کم
کرد. تهمت نباید زد، ناسزا نباید گفت، اما با رفتار منافقانه باید شدیداً
برخورد کرد. اینکه معنای این غلظت چیست، باید به اقتضائات و شرایط نگاه
کرد. ولی غلظت باید احساس شود.
• پیامبر(ص)
هرگاه در مقابل نفاق کوتاه میآمدند به دلیل بصیرت نداشتن مردم بود. اگر
پیامبر با نفاق برخورد شدیدتری نداشتند، به دلیل کم بودن اصحاب ناب بوده
است. کما اینکه دو جریان توطئهي قتل حضرت توسط منافقین، یکی بعد از جنگ
تبوک و یکی بعد از روز غدیر، در توضیح علت نکشتن توطئه کنندگان، به همین
نکته اشاره کردند. (أَکْرَهُ أَنْ یَتَحَدَّثَ النَّاسُ وَ یَقُولُوا إِنَّ
مُحَمَّداً قَدْ وَضَعَ یَدَهُ فِی أَصْحَابِ: اعلام الوری/123) اما در
زمان ظهور حضرت حجت(عج)، با منافقین مانند کفار برخورد میشود. (ثُمَّ
یَدْخُلُ الْکُوفَةَ فَیَقْتُلُ بِهَا کُلَّ مُنَافِقٍ مُرْتَاب: ارشاد
مفید/2/384؛ لَا یَقْتُلُ أَحَداً مِنْهُمْ إِلَّا کَافِرٌ أَوْ مُنَافِقٌ:
بحارالانوار/52/386)
در جهاد با منافقین، نگرانی از دست دادن اعتبار اجتماعی مهمترین مانع جهاد است
• در
جهاد با کفار، جان میدهی و آبرو پیدا میکنی. در جهاد با منافقین، جان
نمیدهی، اما آبروی خود را در میان بیبصیرتها از دست میدهی.
• در
جهاد با کفار، نگرانی از دست دادن جان، مهمترین مانع جهاد است. اما در
جهاد با منافقین، نگرانی از دست دادن آبرو و اعتبار اجتماعی مهمترین مانع
جهاد است. دیروز هرکس جان جهاد داشت باید به جنگ میرفت، امروز هر کس آبرو
دار است باید به جهاد با منافقین بپردازد؛ و در این میان هرکس آبروی بیشتری
دارد، جهاد برای او واجبتر است.
• جهاد
با مال بر کسانی واجب است که از تمکن مالی برخوردار هستند و مال بیشتری
دارند. جهاد با جان بر کسانی واجب است که از توان جسمی برخوردار هستند و
توانمندتر هستند. جهاد با آبرو ـ که آبرو مهمترین ابزار جهاد با منافقین
است ـ بر کسانی بیشتر واجب است که اعتبار و آبروی بیشتری دارند.
• اهمیت
آبرو در مبارزه با نفاق بهگونهای است که امام حسین(ع) در مبارزه با
یزید، که مبارزه با نفاق روشن بود، در سخنانی که خطاب به 700 نفر از تابعین
و انصار در «منی» ایراد کردند، به اسلحهي آنها نگاه نمیکرد، بلکه به
«آبروی» آنها که از قِبَل اسلام بدست آورده بودند، اشاره میفرمود و به
اینکه حاضر نبودند از آبروی خود برای مبارزه با نفاق هزینه کنند اعتراض
میفرمودند. (ثُمَّ أَنْتُمْ أَیُّهَا الْعِصَابَةُ، عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ
مَشْهُورَةٌ، وَ بِالْخَیْرِ مَذْکُورَةٌ، وَ بِالنَّصِیحَةِ مَعْرُوفَةٌ،
وَ بِاللَّهِ فِی أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ یَهَابُکُمُ الشَّرِیفُ وَ
یُکْرِمُکُمُ الضَّعِیفُ.... أَ لَیْسَ کُلُّ ذَلِکَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ
بِمَا یُرْجَی عِنْدَکُمْ مِنَ الْقِیَامِ بِحَقِّ اللَّهِ؟....)( تحف
العقول/237)
• اما
بعضیها نمیخواهند در راه خدا ضرر کنند. بعضیها میخواهند مورد تأیید و
پسند همه باشند و هیچکس نسبت به آنها بغض نداشته باشد. همانطور که مرد باید
در بدن خود زخم جراحت جهاد داشته باشد. بنابر فرمایش رسول خدا(ص) کسی که
زخم در بدن نداشته باشد، و در اثر جهاد در راه خدا ضرری به او نرسیده باشد،
خجالتزده خواهد بود. مَن لَقِیَ اللّه َ بغیرِ أثَرٍ مِن جِهادٍ لَقِیَ
اللّه َو فیهِ ثُلْمَةٌ.(میزان الحکمة/2828) در جریان مبارزه با نفاق هم
باید به آبرویش نزد برخی لطمه خورده باشد.
• بنابر
صریح آیات قرآن، تمام پیغمبران الهی را مسخره کردند، آنوقت برخی مراقب
هستند کسی مسخرهشان نکند. در حالیکه هرکس بیشتر مراقبت کند که از ناحیهي
جان و مال و آبرو ضرر نکند، و به این دلیل به ترک جهاد بپردازد، بیشتر نزد
خدا منفور خواهد شد.
کسی که مجاهد را اذیت کند، خدا بر او غضب خواهد کرد
• در
دفاع مقدس، بعضیها دنبال مسئولیتهای پرخطرتر بودند. مثلاً بعضیها
تخریبچی بودند و از خدایشان بود که جان خود را برای باز کردن معبر بدهند و
پیشمرگ دیگران شوند. امروز کجا هستند کسانی که آرزو داشته باشند اعتبار
خودشان را در راه جهاد با منافقان از دست بدهند و باکی نداشته باشند؟
• البته
وقتی به ارزش جهاد نگاه کنیم سختیهای جهاد کاهش پیدا میکند. رسول خدا(ص)
در مورد مجاهدین در راه خدا میفرمایند: اعمال همه بندگان در مقایسه با
ارزش جهاد مجاهدانِ در راه خدا، به اندازهي مقدار آبی است که پرستویی با
منقار خود از دریا برداشته است، در مقابل عظمت آب دریا.(ما أعْمالُ
العِبادِ کُلِّهِم عِند المُجاهِدینَ فی سبیلِ اللّه ِ إلاّ کَمِثْلِ
خُطّافٍ أخَذَ بمِنْقارِهِ مِن ماءِ البَحرِ(میزان الحکمة/2844)
• جهادگران
از حمایتهای عجیب پروردگار برخوردار میشوند. رسول اکرم(ص) در روایت
دیگری میفرمایند: اتَّقوا أذَی المُجاهِدینَ فی سبیلِ اللّهِ «از آزردن
مجاهدانِ در راه خدا بپرهیزید»، فإنَّ اللّهَ، یَغْضَبُ لَهُم کَما
یَغْضَبُ للرُّسُلِ« زیرا خداوند به خاطر آنان به خشم می آید همچنان که به
خاطر پیامبران به خشم میآید»، و یَسْتَجیبُ لَهُم کَما یَسْتَجیبُ لَهُم.
«و دعای آنان را اجابت می کند همچنان که دعای پیامبران را اجابت
میکند.»(میزان الحکمة/2856)
• اگر
تاکنون سران فتنه زنده هستند، صدقه سر مهربانی مقام معظم رهبری و حزب
اللهیهاست، زیرا قطعاً ایشان هنوز اینها را نفرین نکردهاند که اگر نفرین
کرده بودند، بر اساس همین روایت، نابود شده بودند. حتی نیازی به زدن و بستن
نداشتند. اما آیا اینها رهبری و مؤمنین را اذیت کردهاند یا نه؟ بنابراین
یقیناً خداوند بر آنها غضب کرده است.
• نمونهي
اعلای مجاهدی که خدا به خاطر غضب او غضب کرد حضرت صدیقهي کبری، زهرای
اطهر(س) بود که رسول خدا(ص) فرمود یَغضِبُ لِغَضَبِها...