سایت گل- شکست سنگین ملوانان مقابل پرسپولیس
نتیجه ای بود که حتی هواداران سرخ پوشان پایتخت نیز آن را متصور نمی شدند
اما برخلاف آنچه در سایت گل منتشر شد شکست ملوان تنها و تنها به اشتباهات
مبتدیانه مدافعان مرتبط بود و لا غیر.
با نگاهی به گل های به ثمر رسیده در این دیدار
خصوصا سه گل ابتدایی تنها نکته ای که به ذهن خطور می کند اشتباهات مکرر و
روز بد مدافعان مرکزی سپید پوشان بندر بود. در دیدارهای تک حذفی که حکم مرگ
و زندگی دارد و آن هم در خانه حریف، چنین اشتباهاتی تاوان سختی را برای یک
تیم به بار خواهد آورد.
محمد احمدزاده پس از دریافت دو گل، در نیمه
دوم تنها دو گزینه پیش روی داشت. دفاع از دروازه ی خودی برای کاستن از
سنگینی شکست و یا هجوم به دروازه حریف برای جبران نتیجه و صعود به مرحله
بعد. اما آنچه که از ممی انتظار داشتیم رخ داد. تیم محبوب انزلیچی ها هرگز
از تلاش دست نکشید و بازی هجومی خود را تا آخرین دقایق پی گرفت و به بدترین
شکل مجازات شد اما آیا به واقع در دنیای حرفه ای فوتبال و در دیدارهایی
این چنینی، تصمیماتی مشابه اتخاذ نمی شود؟
برای پاسخ به این پرسش می توانید به فینال فصل گذشته جام حذفی آلمان رجوع کنید.
اما
آنچه بیش از این پیروزی پر گل کام قرمزها را شیرین کرده است بحث های حاشیه
ای پیرامون مازیار زارع و پرسپولیسی های سابقی است که اکنون در عضویت سپید
پوشان هستند. در مقاله ای که بیشتر می توان رنگ و بوی انتقام جویانه از آن
برداشت کرد زارع را عامل اصلی شکست ملوانان معرفی کرده که این برخلاف
حقایقی بود که در بازی شاهد آن بودیم. عامل اصلی شکست ملوانان تنها و تنها
دفاع متزلزل و پر اشتباه سپید پوشان بوده و بس.
نکته جالب در بیانات
آقای نویسنده، اشاره او به جیب هدایتی و نقش ولخرجی های وی برای بازگشت
مازیار خان به ملوان بود که این خلاف واقعیت است. اگر نگاه مغرضانه نبود
چنین صحبت هایی نیز مطرح نمی شد مازیار و پژمان دو بازیکنی بودند که تقریبا
در اواسط نیم فصل دوم فصل پیش از علاقه ی خود برای بازگشت سخن گفتند و حتی
پژمان در اقدامی ستودنی ملوان را تیم خود در ایران عنوان کرد حال که حضور
هدایتی در ملوان تنها به هفته ها پیش از آغاز فصل باز می گردد.
اگر به
تاریخچه ی باشگاه ملوان نگاهی بیاندازید به راحتی دلیل تعصب مثال زدنی
بازیکنان و هواداران این تیم را در می یابید. مازیار محصول آکادمی فوتبال
ملوان است او همانگونه که اکنون سعید عزت الهی به بزرگسالان راه یافت به
عنوان بازیکن جانشین در چند دیدار جانشین محمود شافعی در خط هافبک شد تا کم
کم اعتماد به نفس لازم برای حضور در ترکیب ثابت را بدست آورد.
او اگر
ملوان را ترک کرد تنها به دلیل سر و سامان دادن به وضعیت مالی خود بود و
تغییر تصمیم او از حضور در سپاهان و عضویت در پرسپولیس نیز به این دلیل است
که کاملا منطقی است همانگونه که بحث هایی پیش از آن مبنی بر پیوستن وی به
استقلال مطرح بود ولی به مانند همه ملوانی ها که سرآمدشان پژمان نوری است
با رسیدن به پول عشق و علاقه ی خود به پیراهن سپید قوهای خزری را گم نکرد
زیرا ملوانی ها به مانند سایر بازیکنان که از کودکی هوادار آبی و قرمز بوده
اند اینگونه نیستند وهرگز از یک ملوانی نشنیده اید که پس از حضور در تیم
های پایتخت پرده از علاقه ی دوران کودکی خود بردارد حال که در سایر تیم ها
(البته سپاهان، تراکتور و نفت آبادان از این قاعده مستثنی هستند)چنین مسئله
ای دیده نمی شود.
خوشحالی مازیار پس از گلزنی به پرسپولیس را آنگونه
که می خواستید برداشت کردید زارع پس از سال ها دوری با پیراهن ملوان به تیم
بزرگی همچون پرسپولیس گلزنی می کرد آیا این برای از خود بیخود شدن یک
بازیکن کافی نیست او به مانند بازیکنان گذشته پرسپولیس( مهدی هاشمی نسب) در
زمین بیحال نشد تنها پیراهنی را که از کودکی عاشقش بود بوسید.
مقایسه ی
غیر حرفه ای شما که باتیستوتا را با زارع و حافظه ی فوتبالی تان قابل
تقدیر است اما تنها و تنها زمانی می توانستید از این قیاس استفاده کنید که
زارع در سال های حضور در پرسپولیس و گلزنی مقابل ملوان به سمت انزلچی ها می
رفت و پیراهن خود را می بوسید کاری که تا کنون هیچ کدام از بازیکنان
آکادمی ملوان انجام نداده اند.
آیا امروز کسی خوشحالی سید جلال حسینی
را با پیراهن قرمزها و در مقابل تیم سابق دید؟ آیا در زمانی که پژمان نوری
در پرسپولیس حاضر و محبوبیت خود نزد هواداران ملوان را از دست داده بود
هرگز دست به خوشحالی زد؟ چرا مازیار حق خوشحالی نداشت او مدیون ملوان است
نه پرسپولیس.
آقای نویسنده اگر شما از کودکی هوادار بزرگان پایتخت
بودید او اینگونه نبود و به پیراهن شماره 9 سیروس عشق می ورزید. او در قالب
پرسپولیس هم یک ملوانی و انزلیچی دیده می شد توهین ها و ناسزاهایی که
مازیار با پیراهن پرسپولیس در ورزشگاه عضدی و آزادی شنید گواه این مدعا
است.
در پایان اینکه مازیار و هم بازی هایش هرگز به دلیل این اتفاق که
در تمامی بازی های تک حذفی می توان شاهد آن بود نه تنها میان ملوانی ها
مقصر نیستند بلکه محبوب تر هم شده اند .
قوهای سپید خزری طوفان های
بسیاری را در تاریخچه ی کهن خود دیده اند و در تمامی این کولاک ها هرگز به
سقوط فکر نکرده اند که اگر اینگونه بود باید بارها و بارها نام این تیم و
رنگ پیراهن خود را به مانند نمونه های ملموس متغیر می یافتند.