تریبون مستضعفین؛برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در تهران و ریاست آن از ابعاد مختلفی حایز اهمیت است. این اجلاس از نظر فرهنگی، اقتصادی و تمدنی بسیاری می تواند قابل استفاده باشد. لذا نباید به این رویداد به عنوان یک موقعیت مقطعی نگاه شود بلکه باید به عنوان جریانی جهت پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی از آن استفاده نمود. بنابراین با توجه به این امر فرصتهای این اجلاس به مسایل سیاسی محدود نمیشود و با طیفی گسترده از فرصت ها چالشها روبروست . سخن از تبین تمامی فواید و ثمرات چنین مسایلی نیست اما این یادداشت به تبین برخی از فرصت ها و تهدیدات این رویداد در اقتصاد مقاومتی خواهد پرداخت.
یکی از مسایل اساسی که هم اکنون در سخنان رهبری بسیار مورد توجه قرار گرفته این است، تاکید ایشان بر تغییر ساختار اقتصاد و مدیریت جهان است. به اعتقاد ایشان جهان در حال تغییر است و مدیریت آن در حال تبدیل از نظام تک قطبی به چند قطبی است. ایران باید با استفاده از پتانسیلها و فرصتهایی که دارد از آنها برای تبدیل خود به یکی از سران و رهبران جهان تلاش کند و آرمانهای خود را در جهان مستقر کند.
بیشک یکی از فرصتهای موجود در این گونه اجلاسها، فرصتهای اقتصادی آن است. آمریکا و بسیاری از کشورهای توسعه یافتهی دیگر به دلیل در اختیار داشتن نبض اقتصاد جهانی میتوانند در جهان دخالت کنند و بسیاری از کشورها را به تبعیت خود بکشانند. زندگی غربی و تکنولوژی و فرهنگ وابسته در اعماق زندگی انسانها در سرتاسر جهان نفوذ پیدا کرده است و از طرف دیگر مبانی فکری و اعتقادی غرب بر ساختار سیاسی و اقتصادی کشورها مستولی شده است. در چنین شرایطی سخن گفتن از سلطه بر جهان و رهبری جهانی امری ناممکن خواهد بود مگرآنکه لوازم و شرایط خاص آن ایجاد شود. بی شک تولید علوم اسلامی انسانی، گسترش معارف و فرهنگ دینی، ایجاد تکنولوژیهای بومی و قطع وابستگی به جهان غرب از این ملزومات اساسی به شمار میآید.
اما نکتهای که باید از طریق اجلاس نم برای تحقق این اهداف مد نظر قرارگرفته شود این است که این اجلاس فرصتهای اقتصادی فراوانی را جهت قطع وابستگی از فرهنگ غربی و همچنین رشد و توسعه فرهنگ اسلامی ایجاد میکند. البته تحقق چنین اهدافی مستلزم تغییر کارکرد و نگاه ما به این اجلاس است. به عنوان مثال، به نظر میرسد برگزاری اجلاس سران اقتصادی، فرهنگی و مذهبی برای گسترش و توسعه مبادلات فرهنگی و انسجام اسلامی انسانی از کاستیهای چنین حرکتی میباشد. به عبارت دیگر، همانطور که سران سیاسی کشورهای مختلف جهت تبادلات سیاسی در تهران گردهم آمدند، این اجلاس پتانسیل آن را داشت تا سران فرهنگی در شهری مثل شیراز یا اصفهان، سران اقتصادی در شهری مثل اراک و سران مذهبی در شهری مثل قم یا مشهد گرد هم آیند و در جهت گسترش تعاملات اقتصادی و فرهنگی تبادل نظر کنند و مسیل های گسترش این امور را بررسی کنند.
لذا برای نمونه به برخی از پتانسیل های اقتصادی کشورهای شرکت کننده در این اجلاس اشاره خواهد شد. البته باید توجه نمود همواره وجود کشورهایی که به استعمار جهانی تعهد دارند و یا اختلافات سیاسی قدیمی درمیانشان است یک تهدید به شمار می روند اما بازهم پتانسیلهای بسیاری جهت رشد و شکوفایی اقتصادهای کشورهای عضو وجود دارد.
۱- توسعه علومی همانند اقتصاد اسلامی:
گردهم آیی آراء و نظرات مختلف موجب رشد و گسترش علوم و دانش در میان
دانشمندان میشود. در میان کشورهای جهان پتانسیلهای بسیاری در فهم و تبین
علم وجود دارد. این افراد به دلیل آنکه از جوامع علمی معتبر دور هستند
نمیتوانند ایدههای خود را ارائه دهند و فقر علمی و فرهنگی موجود موجب از
بین رفتن چنین استعدادهایی میشود.
چنین فرصتی سبب می شود که علاوه برگردهم آیی سران سیاسی، از دانشمندان و
صاحبنظران کشورهای دیگر در جهت گسترش علومی همانند اقتصاد اسلامی و همچنین
ارائه آن به سایر کشورها استفاده کرد. برگزاری همایشهای علمی که به دنبال
بسط علمی و فرهنگی اجلاس است موجب عمق بخشی به اهداف و هدایت اقدامات بعدی
کشورهای عضو می شود . این نشستهای علمی میتواند زمینههای دخالتهای فکری
و فرهنگی دشمنان رشد کشورهای مستضعف را ازبین ببرد.
۲- تشکیل شرکتهای بین المللی:
یکی از پتانسیلهای اقتصادی این کشورها توانایی آنها در جهت ایجاد و گسترش
شرکتهای بین المللی و چند ملیتی در صنعتهای مختلف است. از نظر اقتصادی،
علت شکل گیری شرکتهای چند ملیتی کاهش هزینههای تولید است. کشورهای
پیشرفته هزینههای تولید خود را در کشورهایی که به نسبت ارزانتر هستند
کاهش میدهند. آنها از این طریق هم فروش بیشتری کسب کنند و هم برای
کشورهای مشارکت کننده وابستگی اقتصادی ایجاد کنند. زیرا در این حالت ،
مهارت و تکنولوژی که در کشور ارزان رشد کرده است فقط در قالب چنین
شرکتهایی معنا پیدا میکند. روی دیگر سکه بحث مزیتهای نسبی در تولید است.
هر کشوری با توجه به اقتصاد خود در یک صنعت مزیت بیشتری نسبت به سایر
کشورها دارد. مطابق این استدلال کشورهای جهان سوم در ارائه خدمات ارزان
مزیت نسبی دارند و مزیت کشورهای توسعه یافته در تولید تکنولوژی های جدید و
پرسود است.
اما کشورهای عضو اجلاس نم میتوانند با شناسایی و بهره گیری از پتانسیلها و مزیتهای نسبی موجود در میان کشورهای عضو در توسعه این شرکتها گام بردارند. به عنوان مثال در تولید صنعتی مثل خودرو، تولید هر قطعه (باتوجه به مزیت نسبی) در کشوری خاص، تولید خود رو در کشوری دیگر صورت گیرد تا هم تمامی کشورها در تولید سهیم باشند و هم اینکه از پتانسیل کشورها به خوبی استفاده شده باشد.
البته بحث تحقق این شرکتها نیازمند مطالعه جدی و موردی جهت شناسایی شرکت و صنایعی میباشد که پتانسیل فعالیت تحت این ساختار را دارند. این امر نیازمند برنامه ریزی و پیگیریهای دقیق علمی و اجرایی جهت دست یافتن به این اهداف است.
۳- ایجاد بازارهای مصرف
همانطور که در تولید مزیتهای بسیاری قابل احصا کردن است ، این کشورها با
گسترش فعالیتهای تجاری خود میتوانند بازارهای مصرف مناسبی را برای خود و
سایر کشورها ایجاد کنند. پتانسیل وارداتی بسیاری زیادی در میان این کشورها
وجود دارد که اگر به خوبی به آن پرداخته شود راه دخالت بسیاری از کشورها را
میبندد. در حال حاضر بسیاری از صنایع و فعالیتها در کشور وجود دارند که
به خاطر بازار مصرف کم، توانایی رشد ندارند. این اقدام میتواند برای گسترش
این صنایع بسیار مفید باشد. از طرف دیگر، محصولات ایرانی برای کشورهای هدف
بسیار ارزانتر از محصولات خارجی خواهد بود که به این کشورها وارد می شود.
یعنی هم برای صادرکننده وهم وارد کننده منافع بسیاری را خواهد داشت.
۴- برداشتن قیود تجاری
راه دیگر گسترش و یکپارچگی اقتصادی این کشورها، برداشتن قیود تجاری و
مبادلاتی در میان اعضا می باشد. سازمان تجارت جهانی باهدف برداشتن قیود
تجاری و تجارت آزاد به وجود آمده است اما پرواضح است که اهداف چنین سازمان
هایی در جهت تحقق اهداف کشورهای تشکیل دهندهی آن است . در این میان ، شرکت
کشورهای ضعیفی چون اعضا جنبش نم، موجب ضربه زدن به اقتصاد ملی آنها خواهد
شد. اما کشورهای در حال توسعه میتوانند با ایحاد قوانینی داخلی از مزایایی
تجارت آزاد بهره مند گردند و به اقتصاد خود کمک کنند.
۵- استفاده از پتانسیل های جهانگردی
یکی از راههای اثر گذاری فرهنگی و اقتصادی ، از طریق جاذبههای فرهنگی و
توریستی می باشد. از طرف دیگر، صنعت توریست منافع مادی بسیاری را برای کشور
مقصد خواهد داشت. این کشورها با برداشتن قیود و روادید بینالمللی در میان
خود و شناساندن جاذبههای توریستی خود، میتوانند از منافع این صنعت
برخوردار شوند و فرهنگ ملی و بومی خود را نشر دهند.
بسیاری از کشورهای عضو دارای پتانسیلهای
زیبای گردشگری هستند که متاسفانه مورد بهرهبردای قرار نمیگیرد و به آنها
کم توجهی میشود لذا این پتانسیل نمیتواند برای این کشورها مفید واقع
بشود. از طرف دیگر کشورخودمان نیز پتانسیلهای زیادی دارد که میتواند با
معرفی آنها به جهان خصوصا این کشورها، از تواناییهای گردشگری خود در جهت
پیشبرد اهداف اقتصادی و فرهنگی خود بهره ببرد.
البته باید توجه نمود که رشد گردشگری باید موجب ارسال فرهنگ ایرانی و
اسلامی بشود، نه آنکه با تاثیر پذیری از توریست، مردم ما از آنها متاثر
بشوند.
۶- ایحاد نظام ارزی واحد
یکی دیگر از راههای تاثیر پذیری کشورهای کمتر توسعه یافته از کشورهای
قدرمند توسعه یافته؛ نظام ارزی آنهاست. استفاده از ارزهایی چون دلار و
یورو سبب میشود که کشورها از نوسانات کوچک کشورهای بزرگ بسیار صدمه
ببینند. زمانی که به علت نوسانات جهانی قیمت دلار بالا یا پایین میشود،
درآمد این کشورها نیز متاثر میشود. این مساله برای کشور خودمان نیز مطرح
است. بحران مالی در اروپا و آمریکا رخ میدهد اما به علت وابستگی نظام
ارزی، اثرات آن به سایر کشورها نیز سرایت میکند. لذا ایجاد منطقه پول واحد
برای کشورهای اجلاس نم راهی است تا آنها را از این نوسانات دور نگه دارد.
یکی از دلایل ایجاد منطقه یورو نیز همین امر بوده است و این نشان میدهد
که قدرتهای اقتصادی جهانی خود نیز از سیادت یک پول رضایت ندارند.
البته ایجاد بازارهای مالی مشترک، بورس مشترک، بانک های بین المللی که حافظ
منابع کشورهای عضو می باشد و بسیاری از طرحهای دیگر از لوازم کاهش صدمات
نوسانات دلار می باشد.
۷- ایجاد مناطق آزاد تجاری و تولیدی
افزایش تجارت در میان این کشورها، به اقتصاد ملی آنها کمک شایانی میکند.
مناطق آزاد تجاری به عنوان مناطقی که راه تجارت آسان را باز میکنند
میتوانند برای معرفی و گسترش پتانسیلهای اقتصادی بسیار مفید باشند.
از طرف دیگر یکی دیگر از راههای وحدت اقتصادی، استفاده از سرمایه های تولید در کشورهای مختلف است. اگر سرمایه گذار نتواند در کشور خود اقدام به تولید بکند یا آنکه منافع بیشتری را در کشورهای دیگر ببیند، این امر موجب ورود سرمایه به کشور هدف میشود. بسیاری از سرمایهگذاران در کشورهای عضو در چنین وضعیتی قرار دارند و سرمایههای خود را روانه بازارهای غربی میکنند. اما از طریق گسترش مناسبات اقتصادی این کشورها، این سرمایهها حفظ شده و به اقتصاد کشورهای عضو کمک خواهد کرد.
۸- مقابله با تحریم ها
مساله دیگر که البته در باب آن بسیار بحث شده است نقش اجلاس اخیر در کمرنگ
کردن تحریم هاست. موارد ذکر شده از جمله پول واحد یکی از راههای مبارزه با
تحریمها، خصوصا تحریم بانکی و ارزی است که امروزه به کشور زیان بسیاری را
وارد میکند.
وابستگی ارزی سبب میشود که مبادلات پولی و مالی در سطح بین کشورها بسیار دشوار شود و نبض تجارت جهانی بسیاری از کشورها در دست توزیع کنندگان دلار بیافتد. اما ایجاد پول واحد، فروش بخش عمده نفت در منطقه ایجاد شده، سبب می شود که میزان وابستگی کشور به دلار کاهش پیدا کند و تاحدودی تحریم ها بی اثر بشود.
از طرف دیگر ایجاد قدرت اقتصادی و سیاسی سبب میشود که انگیزه تحریم کنندگان ایران کاهش پیدا کند و راههای مسالمت آمیزتر مد نظر قرار گرفته شود. البته نباید از دشمنی دیرنیه آنان غافل شد، چرا که اگر قدرت ایران گسترش پیدا کند دامنه تحریمها نیز گسترده تر خواهد شد. لذا باید با برنامهریزی صحیح سعی در مقابله با آنها داشت.
البته اگر ائتلاف بزرگ جهانی کشورهای غیر متعهد شکل گیرد، در این صورت برگ برنده تحریمها در دست این کشور ها خواهد بود. گسترش اقتصاد و قدرت واحد سیاسی سبب میشود تا این کشورها نیز توانایی تحریم کشورهای غربی را داشته باشند و از یک اقتصاد تدافعی به اقتصادی تهاجمی و پویا تبدیل شوند. در این صورت است که دنیا از نظام تک قطبی یا دوقطبی بیرون خواهد آمد و مجبور به تبعیت از قدرت مستضفان جهان و پیروی از تصمیات آنها خواهد شد.