کد خبر: ۱۰۰۷۲
زمان انتشار: ۱۸:۱۳     ۱۲ اسفند ۱۳۸۹
امروز که می‌بینم موسوی و کروبی مفت مسلم دستگیر می‌شوند و حکومت حتی رغبت نمی‌کند که تلفن ها را قطع بکند، اینترنت را مثل پارسال قطع کامل بکند، لااقل اس.ام.اس را از کار بیندازد، صادقانه بگویم که تحقیر می‌شوم. یعنی اینقدر دست کم گرفته می‌شوم که حالا دیگر مثل پارسالم هیچ لزوم و نیازی به اینکارها نیست...
بولتن نیوز: شکست مفتضحانه سبزها و حامیان سران فتنه از 25 بهمن تا به امروز به حدی بوده که بسیاری از هواداران خود را از دست داده و اندک نیروی باقی مانده آنها نیز دچار سرخوردگی و افسردگی شده اند.
به گزارش بولتن، روزی نیست که سبزها در سایت های مربوط به خود درباره علت و علل این شکست ها و ریزش نیروهای خود مطلبی ننویسند. در تازه ترین این مطلب ها، امروز یکی از کاربران سایت ضد انقلابی بالاترین در متن خود به دلایل این شکست اشاره و اعتراف کرد. این شخص این گونه نوشت:



«حالا و در ادامه‌ی راه قرار است که به کجا برویم ؟ قرار است که چه بکنیم ؟ دوباره قرار بگذاریم و یک عده بعد از ظهر بروند بیرون و شب برگردند خانه ؟ خب آخرش ؟ بخدا اگر اینهائی که می‌روند هم در خانه بمانند و هیچ جا نرود ماجرا خیلی سنگینتر برگزار می‌شود . می‌دانید ؛ به این مدت این چندمین باری است که به خودم می‌گویم کاش پارسال را از همان شب اول انتخابات و جلوی وزارت کشور تا فردای آغازین جنبش و الی روز عاشورا در تهران نبودم و تمام آنهائی که از نزدیک دیدم را هرگز ندیده بودم . آنوقت شاید مثل خیلیهای دیگر روزی مثل دیروز برایم بزرگ می‌آمد . می‌خواهم بگویم یادش بخیر اینرا هم نمی‌توانم . اما امروز که می‌بینم موسوی و کروبی مفت مسلم دستگیر می‌شوند و حکومت حتی رغبت نمی‌کند که تلفنها را قطع بکند ، اینترنت را مثل پارسال قطع کامل بکند ، لااقل اس.ام.اس را از کار بیندازد ، صادقانه بگویم که تحقیر می‌شوم . یعنی اینقدر دست کم گرفته می‌شوم که حالا دیگر مثل پارسالم هیچ لزوم و نیازی به اینکارها نیست . موسوی و کروبی را که بیشتر از یکسال و نیم هر روز گفتم و گفتی و گفتند که آخرین خط قرمزمان است به این راحتی دستگیر می‌کنند و ما باز هم بیشتر تحقیر می‌شویم .






از آنطرف هم رفقائی که به تمام این مدت هر روز که مردم بیرون نرفتند بوق تغییر فاز جنبش را زدند به محض اینکه قرار شد دوباره آدمها به خیابان بروند شروع کردند به اعلام مسیر و ساعت و روز و فلان . شروع کردند به پلاکارد دست گرفتن و جلوی مردم ایستادن . آخرش جریان چطوری شد پس ؟ اینکه همان فازی است که یکسال گفتی تغییر کرده . من سوال قبلی‌ام را یکبار دیگر تکرار می‌کنم : قرار است به کجا برویم ؟ کسانی که خواسته و یا ناخواسته مسئول هدایت فکری جنبش هستند آیا تکلیف کار با خودشان روشن هست که با مردم هم باشد ؟ یکیشان اطلاعیه می‌دهد می‌گوید ما نسل اندر نسل تابع ولایت فقیه بوده و هستیم و الهی کمرمان بشکند اگر بخواهیم مشکلی برای جمهوری اسلامی به وجود بیاید . یکی دیگرشان می‌گوید لطفاً اول یکنفر ولایت فقیه را برای من ترجمه بکند تا بعدش بدانیم باید چه چیزی را قبول داشته باشیم . هر کدام یکجور . جنبش بدون رهبر هم که خنده‌دارترین جوکی است که می‌شود شنید .


دو کلام آخر : رفقا ! موسوی و کروبی دستگیر شده‌اند می‌فهمید ؟ همین امروز یا جنبش و الباقی ماجرا را فراموش کنید و بچسبید به زندگی‌تان یا تکلیف را لااقل با خودتان مشخص بکنید . ادامه‌ی اینجور بی‌هدف و بی‌ثمر رفتن و هزینه دادن واقعاً معنی ندارد . همانقدری که وقتی به اینجور مناسبتها کسی شعار می‌دهد که آی فردا می‌روم کلاً نظام را سرنگون می‌کنم برمی‌گردم بی‌معنی است . الباقی قصه‌ها هم که خب مردم نمی‌خواهند کشته بشوند و نمی‌خواهند دستگیر بشوند و نمی‌خواهند فلان و نشستی بیرون گود می‌گوئی لنگش کن و امثالهم را هم شما را به خدا اینقدر در این یکسال شنیده‌ایم حالمان دارد بهم می‌خورد . خودتان بهتر از همه می‌دانید که اینطوری نیست . اگر مردم نمی‌خواهند هزینه بدهند پس همین الآن حسابت را با مردم جدا کن چون دقیقاً همین دیروز رفتی که هزینه بدهی . اگر مشکلت منم که بیرون هستم و حرف می‌زنم بدان که فقط یک نمونه ده روز پیش از 25 بهمن را ده ساعت هم نخوابیدم که بخورد توی سرم ، کارم را هم که تو خبر نداری و اینجا تمام زندگی من به آن بند است را نزدیک بود که از دست بدهم . صدایم درنمی‌آید ؛ داخل ایران یکجور هزینه دادم اینجا که آمده‌ام هزار و یکجور دارم هزینه می‌دهم . خودمان را مسخره نکنیم ، غریبه‌ها به اندازه‌ی کافی دارند تحقیرمان می‌کنند . به هم که می‌رسیم برای دریدن همدیگر شیریم ، سراغ آن غریبه که می‌خواهیم برویم صدها هزار آیه و برهان و تئوری می‌آوریم که به این دلیل موشیم . ول کن بابا ...»
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها