کد خبر: ۱۰۰۵۳
زمان انتشار: ۱۶:۴۹     ۱۲ اسفند ۱۳۸۹
صراط - رسانه هاي ضدانقلاب از «سه شنبه افتضاح» به جاي «سه شنبه اعتراض» ياد مي كنند. اشاره آنها به هياهويي است كه طي يك هفته در محافل اپوزيسيون خارج نشين درباره خودنمايي در روز 10 اسفند به راه افتاده بود و سرانجام هم با عكس و ويدئوهاي آرشيوي برگزار شد!
در فهم ابعاد اين افتضاح كافي است توجه كنيم كه سايت حرفه اي بي بي سي پس از روزها تبليغات و هيجان آفريني، ساعت 20 شب سه شنبه، تيتراول خود را به «درگيري هاي پراكنده در تهران» اختصاص داد اما عكسي كه براي اين به اصطلاح گزارش برگزيد، به نوعي زرشكي ترين شاهكار اين رسانه انگليسي در ماه هاي اخير بود. اين عكس كه ساعتي بعد كلاً از بي بي سي مفقود شد، يك كاميون حمل بار شهرداري را به همراه چند رفتگر و در حال حمل چند سطل آشغال نشان مي داد! بعد از آن هم بي بي سي و رسانه هاي مشابه به نام «يك شاهد عيني»، «به گزارش سايت به نقل از سايت...»، «شنيده ها» و... تلاش كردند خبرسازي كنند اما كمترين سند تصوير و ويدئويي منتشر نكردند. در يكي از معدود ويدئوهاي منتشره از سوي اين شبكه ها كه پنج ثانيه بيشتر نيست، كمتر از 10 نفر در حال شعار دادن هستند! در واقع شيوه جديدي از خبرنويسي در اين رسانه ها اختراع شده كه در آن آرزوهاي ناكام به جاي خبر و گزارش به رشته تحرير درمي آيد. اين روند گزارشگري و خبرنويسي باعث شده تا برخي از كاربران شبكه هاي مجازي نام «راهپيمايي اجنه و اشباح» را براي تبليغاتي نظير تبليغات اول و دهم اسفند بگذارند. برخي ديگر از اين كاربران هم با اشاره به خالي بودن صحنه قرار از اپوزيسيون، مي گويند شايد در مبادله قرار دچار حواس پرتي شده اند و بعد مي نويسند: حكايت همان بابايي است كه مي گفت نمي دانم ساعت 1 با 11 نفر قرار دارم يا ساعت 11 با 1 نفر؟!
افتضاح اخير باعث شد تا بسياري از نويسندگان و سياست بازان حرفه اي فراري كه معمولا در تبليغات حسابي داغ مي كنند، طي يكي دو روز اخير دچار لكنت زبان شوند. با اين حال برخي نويسندگان گمنام تر زبان به اعتراض گشوده اند چنان كه سايت «سكولاريسم نو» مي نويسد: سران سبزها را هم گرفتند و خبري نشد و معلوم شد سبزها در توهم به سر مي برند. آنها عاشق «خاص» و «ويژه» نشان دادن شرايط كشور هستند. اما دل خوش كردن به بيانيه و اطلاعيه، سطحي گرايي آنان را به مبتذل ترين شكل نشان مي دهد.
يك كاربر بالاترين هم كه عصباني به نظر مي رسيد، نوشت؛ «اين طوري هيچ فايده اي نداره، اگه قراره به اين بچه بازي ها ادامه بديم، همون بهتر كه ديگه فكر تظاهرات نباشيم» و كاربر ديگري نوشت«تا مي گوييم شوراي هدايت و رهبري مخالفان، خيلي ها نگارنده را الكي خوش و شايد تهي مغز تصور مي كنند» و سومي اين طور قلم زد كه «ظاهرن با گرفتن كروبي و موسوي قيامتي برپا نشد. نكنه بعداً فرياد بزنيم، موسوي اعدام بشه-كروبي اعدام بشه، ايران قيامت ميشه».
سايت جرس هم كه در لندن مديريت مي شود با اذعان به اينكه «خيلي ها در ميان گروه هاي اپوزيسيون مي گويند سه شنبه كه خبري نبوده من نمي دونم با كدام متر اندازه مي گيرند؟» نوشت: افسردگي، بيماري مشترك چند نسل اپوزيسيون است و شادي براي ما يك اتفاق خارق العاده شده است. ما بايد با اين بيماري كنار بياييم و كاري كه نبايد بكنيم، عصباني شدن و ترسو و بي عرضه خواندن همديگر است. تعريفمان از تظاهرات را هم بايد عوض كنيم.
يكي از عناصر ضدانقلاب خارج نشين هم در شبكه صهيونيستي بالاترين هشدار داده است: اگر چيزي تو را نكشت حتماً قوي ات مي كند. حال حكايت اپوزيسيون است و تقويت رژيم. من نمي دونم اين مردم چشونه كه با ما همراهي نمي كنند.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها