کد خبر: ۱۰۰۴۶۸
زمان انتشار: ۱۱:۳۰     ۲۷ آذر ۱۳۹۱
یادداشت میهمان؛
مجتبي حدادی
مسئله وحدت ميان حوزه و دانشگاه مفهوم دقيقي است که اگر تبين دقيقي از آن صورت نگيرد شايد بتواند موجب گمراهي و سوء برداشت نيز شود. به راستي چرا و به کدامين دليل حوزه و دانشگاه بايد با هم وحدت داشته باشند و اين وحدت اساسا از چه وحدتي است؟! آگر قرار است حوزه ودانشگاه وحدت داشته باشند پس چرا اين دو نهاد تبديل به يک نهاد نمي شوند؟!

در پاسخ به اين سئوالات بايد تاکيد کنيم که منظور از وحدت ميان حوزه و دانشگاه ها يکي کردن اين دو نهاد علمي نيست. امروز بسياري از نيازهاي علمي و فني ما در دانشگاه ها پاسخ داده
مي شود و از ديگر سو نيز حوزه ها به مسائل فلسفي و کلامي و... مي پردازند و هدف نيز يکي کردن اين نهاد نيست بلکه هدف آن است که حوزه و دانشگاه دو بعد فکري و علمي اسلامي را در پيش بگيرند و به جلو حرکت کنند.

منظور از وحدت حوزه و دانشگاه آن است که اين دونهاد در يک جبهه و در يک سنگر در مقابل دشمنان بجنگند. و تفرق ميان حوزه و دانشگاه نيزي اين معنا را دارد که اين دو نهاد بر خلاف هم حرکت کرده و اقدامات يکديگر را خنثي نمايند.

بسياري از صاحب نظران بر اين باورند که در وضعيت فعلي ما نيازمند تدوين و توسعه عقلانيت ديني هستيم و براي بسط تئوريک عقلانيت ديني وحدت و همکاري حوزه و دانشگاه ضروري است . امروز آنچه که در دانشگاه ها تدريس مي شود غالبا علوم پوزيتيويستي است . در واقع علوم آکادميک در پي نگاه ابزاري به دانش است و اين دانش ها به سمت دستيابي به رفاه هر چه بيشتر سوق دارند. در حالي که در علوم اسلامي که در حوزه تدريس مي شود اصل بر حقيقت شناسي، پيگيري و تدوين رابطه انسان با خدا و محيط و ساير علومي است که به کنه زندگي بشر مي پردازد. اما براي رسيدن به عقلانيت ديني ما نيازمند وحدت اين دو بنياد علمي در کشور هستيم.

عقلانيت ديني خود متشکل است از دو اصل "عقلانيت" و "دين" . البته پرواضح است که عقلانيت ديني ماوراي عقل و دين است و ترکيب اين دو ماهيتي متفاوت از عقل و دين منفک از هم است. به عبارت بهتر براي نيل به عقلانيت ديني ما نيازمند عقل ابزاري هستيم که در خدمت مباني اصيل ديني در آمده است. امروز در غرب نيز پيشرفت هاي تکنولوژيک گسترده اي در حال وقوع است اما ديده مي شود که اين پيشرفت ها در صدد نفسانيت محوري انسان ها مصروف مي گردد. از اين روست که ضروري مي نمايد تا " عقل مدرن " در راستاي انسان شناسي متکي به وحي به کار گرفته شود که اين مهم جز با وحدت آرماني حوزه و دانشگاه پديد نخواهد آمد.

به عبارت سليس تر وحدت ميان حوزه و دانشگاه بايد وحدت آرماني ـ اخلاقي، سياسي ـ اجتماعي باشد. پرواضح است که اين وحدت به معناي تداخل و يا تصادم حوزه و دانشگاه نيست بلکه هدف اصلي يگانگي روح حاکم بر اين دوبنياد دانش محور است. اگر روحيه اي واحد و يکسان بر اين دو مرکز حاکم باشد ثمره کار چيزي جز تفکيک و عقل و وحي نيست که در نهايت به بسط عقلانيت ديني نيز منجر خواهد شد.

به تعبير رهبر معظم انقلاب: وقتي ما «وحدت حوزه و دانشگاه» را عنوان مي‏كنيم، بديهي است مقصود اين نيست كه اين دو را در عالم واقعيّت به يك چيز تبديل كنيم. زيرا اگرچه در گذشته، در حوزه‏هاي علميه، همان دروسي خوانده مي‏شد كه امروز در دانشگاهها خوانده مي‏شود، اما اگر فرض كنيم آن دروس حوزه‏هاي علميه، همان پيشرفتي را كه تا امروز كرده است، مي‏كرد، باز امروز بايد به مقتضاي تخصّص و تشعُّب، هر گروه كار و درس خودش را دنبال كند. پس، مقصود اين نيست. مبادا بعضي همين موضوعِ به اين روشني و وضوح را نديده بگيرند و درباره غلط بودن شعار وحدت حوزه و دانشگاه قلمفرسايي كنند.اين را همه مي‏فهمند: نه امام و نه ديگر بزرگواران نخواستند بگويند كه دانشگاهها جمع شوند و قم بروند، يا شعبه‏اي از حوزه قم شوند. يا اينكه حوزه قم جمع شود و بيايد در دانشگاهها حل گردد، يا شعبه‏اي از آنها شود. هيچ‏كس اين را نخواست و مطرح نكرد. مسئله اين است كه ما دو نهادِ اصيلِ دانشجويي داريم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها