سایت iranpn.com نوشت : سناریوی مورد نظر برای لیبی، تکرار همان سناریوی تدوین شده برای صدام جهت اشغال نظامی عراق بوده و هست.
از یک سو امریکا متفاوت با موضعگیری سریع در مقابل مصر و تونس، یک هفته در مقابل کشتار و وحشیگریهای قذافی سکوت میکند، از سوی دیگر قذافی از پشت پرده به استقامت و دفاع تحریک میگردد و در نهایت اذهان عمومی (مثلاً) از آمریکا تقاضای دخالت و پایان دادن به خشونت میکنند و آمریکا به همین بهانه وارد میشود و برای تقسیم هزینه و توجیه افکار عمومی، ناتوی اروپا را همراه میسازد.
به گزارش خبرگزاری «USA Today » در راستای همین فضا سازی: «تظاهر کنندگان لیبی از آمریکا و نیز نهادهای بینالمللی تقاضای کمک کردند».
قذافی نیز که مانند صدام از چند سو فریب خورده است، آمریکا را به کشته شدن مردم لیبی تهدید کرده است. بنا بر همین گزارش: قذافی در آخرین سخنرانی خود (صبح امروز) خطاب به اوباما گفته است: «اگر آمریکا یا ناتو دخالت کنند، جنگ داخلی اوج میگیرد و هزاران لیبیایی کشته میشوند».
این گزارش میافزاید: مقامات آمریکایی گفتهاند همهی گزینهها برای جلوگیری از قدرتنمایی قذافی روی میز قرار دارد.
بدیهی است که امریکا ضمن کنترل قذافی در جهت اهداف خود، (مانند صدام) از دیوانگی او و احیاناً بمباران تمامی پالایشگاههای نفتی کشور نیز نگران است. لذا جهت مقابله با این احتمال، باید لشگرکشی تهاجمی و پدافنی کاملی به لیبی داشته باشد.
بنا بر همین گزارش: سخنگوی کاخ سفید، جی کارنی «Jay Carney » اعلام کرده است که ما، یعنی ایالات متحده و نیز دولتهای هم پیمان، در حال انتقال نیرو به لیبی هستیم. و هم چنین سفیر امریکا در سازمان ملل نیز دیروز اعلام کرد که امریکا همه گزینهها را با متحدان اروپایی خود مورد بررسی قرار داده است.
آرایش نظامی:
در اثنای همین فضاسازیها، دو ناو بزرگ آمریکایی عازم سواحل لیبی شدند.
به گزارش «ARD »، رابرت گیتس «Robert Gates » وزیر دفاع امریکا در این رابطه گفت: ایالات متحده دو ناو جنگی «USS Kearsarge » و «USS Ponce » را جهت استقرار در سواحل لیبی اعزام نموده است. هم چنین به 400 واحد نظامی آمریکا در دریای سرخ، دستور عزیمت به سوی آبهای لیبی داده شده است. و ناو هواپیمابر «USS Kearsarge» نیز حامل 42 هواپیمای جنگنده میباشد.
بنا بر همین گزارش: رابرت گیتس «Robert Gates» به نگرانی از هزینهی حضور و اشغال نظامی که میتواند عواقب گستردهای در سطح منطقه داشته باشد و حتی تداوم نیروهای امریکا در افغانستان را نیز به خطر بیاندازد، اشاره کرد.
نگاهی دیگر:
اگر تا رسیدن نیروی نظامی امریکا به سواحل لیبی اتفاق دیگری نیافتد، کشته شدن هزاران لیبیایی بعید نیست، چرا خواست هر دو طرف است.
قذافی که رسماً خونخواری دیوانه است، سعی میکند مانند «صدام» نیروها یا پدافند خود را در شهرها و مراکز تجمع مستقر کند تا شاید به این بهانه بتواند از حملات هوایی و توپخانهای امریکا بکاهد و هم چنین با قطعی دیدن سقوط و مرگ خود، انتقام از مردم را نیز در نظر دارد. امریکا نیز که خونخوار دیوانهی دیگری – اما شیک و مدرن و مجهز به پرچم منجیگری است – نسل کشی مسلمانان را به صورت مستمر در اهداف و برنامههای خود گنجانده است، منتهی این جنایت را به بهانههای متفاوت و عوامفریبانه، مثل: جلوگیری استفاده صدام از سلاحهای کشتار جمعی – جلوگیری از خشونتهای تروریستی القاعده – جلوگیری از کشتار مردم توسط قذافی و نظامیان طرفدار و ...، انجام میدهد. برای امریکا کشته شدن حتی ده یا بیست مسلمان در یک عملیات تروریستی و بمبگذاری نیز ارزشمند است چه رسد به کشته شدن هزار یا هزاران نفر.
لذا شکی نیست که امریکا ابتدا نیروهای پدافندی خود را در اطراف پالایشگاهها مستقر میکند و سپس با حملات هوایی به چند شهر مانند طرابلس و بنغازی (مثلاً) به قذافی و نیروهایش حمله میکند و پس از چند روزی و تسلط نظامی کامل، به مخفیگاه قذافی یورش میبرد.