کد خبر: ۱۰۰۱۵۳
زمان انتشار: ۱۰:۰۹     ۲۶ آذر ۱۳۹۱
محیط های دانشگاهی،مجموعه های فرهنگی و ادارات،محیط هایی هستند که ارتباطات مصنوعی میان زن و مرد را فراهم آورده اند، اما این محیط ها قابل تفکیک هستند و برنامه ریزی آن مستقیما به دست نظام و حکومت است.

اشاره:

آیا روابط دختر و پسر فاقد حد و مرز است؟ روابط دختر و پسر در محیط های دانشگاهی باید چگونه باشد؟ اگر این رابطه برقرار شد می تواند به رشد و پیش-رفت های علمی و درسی کمک کند؟ آیا برقراری این گونه روابط، عامل محرکی برای ارتباطات دوستانه ی دختر و پسر نمی شود؟ آیا این گونه دوستی ها در صورتی که منجر به ازدواج نشود باعث آسیب ها و صدمه های روحی نخواهد شد و جوان را دچار افسردگی و استرس نخواهد کرد؟

آیا دانش جویان در پرتو ارتباط های ناسالم دختر و پسر در محیط های آموزشی، امکان رشد و پیش رفت خواهند داشت؟ آیا این روابط، نیرو و انرژی زیادی از جوانان تلف نمی کند؛ انرژی و قدرت روحی که می تواند صرف کارهای درسی شود؟ در این نوشتار آثار عدم اختلاط دانش جویان دختر و پسر در روند تحصیلی آن ها در دانشگاه مورد بررسی قرار می گیرد.

مقدمه

امروزه جامعه با توجه به نیازهای جامعه شناختی و روند رو به رشد علم ارتباطات، در برابر انواع و اقسام بی شماری از شیوه های گوناگون ارتباط میان دختران و پسران جوان قرار دارد. این تقابل ایجاب می کند تا نگرشی اصولی و علمی به این مقوله صورت گیرد. نیاز جوانان به ارتباط اجتماعی، غیرقابل انکار است و در این ره گذر، جنسیت افراد، در نوع ارتباط آن ها تاثیر به سزایی دارد.

جوان می کوشد، به نوعی با طرح شخصیت خود در اجتماع، توجه دیگران را به خود جلب کند و البته از مطرح شدن خود در اجتماع نیز لذت می برد. البته هرگاه طرح این شخصیت نزد جنسیتی دیگر صورت گیرد، دست خوش فرآیندهای نوینی همچون درگیری های عاطفی، برخوردهای خانوادگی، تقابل های فرهنگی و سنتی، چالش های اقتصادی و ... می شود.

دهه ی سوم انقلاب، دهه ی حضور زن به صحنه ی اجتماع است ولی هنوز تعریف صحیحی برگرفته از شرع و عرف و فرهنگ از این حضور نداریم. استاد مرتضی مطهری در این  باره می گوید: «...کسی نگفته است که صرف شرکت کردن زن در جایی که مرد هم وجود دارد، حرام است. آیا تحصیل زن، فن و هنر آموختن زن و بالاخره، تکمیل استعدادهایی که خداوند در وجود او نهاده است، حرام است؟ جواب منفی است.»

در سال های اخیر، بیش از نیمی از جمعیت دانشگاهی کشور را، دختران به خود اختصاص داده اند و این خود نشانه ی صدق ادعای پیشین است به این ترتیب مساله ی برخورد و رابطه میان زن و مرد اهمیت ویژه ای می یابد. اگر این ارتباط نهادینه نباشد، یا به سمت فرهنگ غرب پیش می رویم یا به سوی روابط پنهانی. در بررسی مقوله ی ارتباط دختر و پسر در محیط دانشگاه، باید به نوع نگرش آن ها به روابط اجتماعی توجه شود و بر اساس سه پارامتر شرع، قانون و عرف، زمینه های به دست آوردن معیار روابط دختر و پسر را فراهم ساخت.

ارتباط زن و مرد در فرهنگ غرب و شرق

نگاه اسلامی به مرد و زن، نگاهی در درون اصالت فرد و جامعه است. این در حالی است که در فرهنگ غربی که پس از نهضت بیداری پدید آمده، اصالت فرد و لیبرالیسم در کنار اومانیسم و (انسان محوری)، موجب شده تا فردیت، معنا و مفهوم دیگری پیدا کند و شخص و شخصیت زن و یا مرد در جامعه به دور از نقش واقعی آن، مورد ارزیابی قرار گیرد. یکى از خصایص فرهنگ غرب به ‏ادعاى غربی ها، آزادى و آزاداندیشى است.

خصوصا بر اساس دیدگاه هاى‏ اومانیستى، انسان به عنوان موجودى آزاد و مختار تلقى مى‏شود. اکثر نحله‏هاى ‏اومانیستى که تقریبا شامل تمام مکاتب و ایسم‏هاى جدید غربى مى‏گردد، به نوعى‏خود را پرچم دار آزادى معرفى مى‏کنند. اما این آزادى چیست و حد و مرزش کدام‏ است؟ در پاسخ به این سؤال باید توجه ‏داشت که «آزادى و اختیار در زمره‏ ی چیزهایى نیست که در یک تمدن به انسان ‏داده شود و در تمدنى دیگر، کاملا انسان از آن محروم گردد بلکه مى‏توان گفت در هر دوره‏اى از تاریخ و به طور کلى در هر تمدنى، وجود بشر به نوعى در نظر گرفته‏ مى‏شود و امکانات او بستگى به همین ‏نحوه-ی وجود او دارد.

در تمدن غربى هم، بشر وجودى پیدا کرده است که مقتضى ‏علم و فعل و عمل معینى است. این بشر مى‏تواند و باید به نفع خود در عالم ‏تصرف کند و حدود آزادى او نیز همین‏ است. پس این آزادى به معنایى است که ‏رومانتیک ها و لیبرال هاى اخلاقى مى‏گویند و از آن تعبیر به استقلال در آرا، عقاید، افکار، فعل و عمل مى‏کنند.» (داوری، 1356)

عقیده به آزادی و آزادگی انسان و در عین حال بندگی او برای خداوند که خود زیربنای نگرش اجتماعی اسلام است. از مهم ترین مسائل اجتماعی اسلام محسوب می-گردد.اسلام بر اساس تعاون و ارزش ها، راه ایجاد روحیه ی همکاری، اخوت، بخشش و ایثار در جامعه را فراهم کرده است (مسجدجامعی، 1386)

ارتباط به سبکی که در فرهنگ کشورهای غربی تعریف شده است از پایه و اساس با فرهنگ ایرانی - اسلامی در تضاد است و آسیب های اجتماعی فراوانی چون دختران فراری ، اعتیاد و ... را در سال های اخیر به دنبال داشته است. در شرایط کنونی مقایسه بین دو فرهنگ شرق و غرب نیز برای تعیین نوع رفتار با جنس مخالف ضرورت دارد. اکنون فرهنگ غرب با بستر خاص خود ارتباط آزاد بین دختر و پسر را تجویز می کند.

آن فرهنگ با این نگرش به جایی رسیده است که بنیان خانواده را متزلزل ساخته و خانواده اصالت خود را در آن فرهنگ از دست داده است، حال آن که در فرهنگ شرقی اسلامی، خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است. بدین لحاظ برای حفظ و حراست خانواده، این فرهنگ در صدد است روابط دختر و پسر را قبل از ازدواج در حد معقول و مشروعی حفظ کند و دختر و پسر را تا زمان ازدواج به نوعی در زیر چتر حمایتی خود حفظ و حراست نماید. در این فرهنگ دختر و پسر برای یک دیگر در نظرگرفته می شوند و از طریق ازدواج مشروع یک زندگی سالم و پربار را آغاز می کنند. (احمدی، 1374)

ارتباطات مصنوعی و دانشگاه

محیط های دانشگاهی ، مجموعه های فرهنگی و ادارات، محیط هایی هستند که ارتباطات مصنوعی میان زن و مرد را فراهم آورده اند اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که این محیط ها قابل تفکیک هستند و برنامه ریزی آن مستقیما به دست نظام و حکومت است. این بر عهده ی نظام اسلامی است که محل کار را با برنامه ریزی حساب شده به نحوی طراحی کند که کمترین رویارویی ممکن و تماس بین زن و مرد پدید آید.

اختلاط حاصل در محیط دانشگاه و سایر مراکز، نتیجه ی برنامه و اختیار ماست نه امری قهری، بنابراین در این محیط ها باید جداسازی را در حد معقولی اعمال کرد. نکته ی حائز اهمیت این است که برخورد مرد و زن در کوچه، خیابان، پارک و سینما در حد یکی دو بار و گذراست و قابل قیاس با همنشینی دو دانش جو در طی چهار یا پنج سال یا دو کارمند و کارگر در طول سالیان زیاد و نزدیکی بیش از حد آنان نیست و این چیزی است که نظام اسلامی از روی عمد و اختیار نباید به آن اقدام کند یا رضایت دهد.

اختلاط در محیط دانشگاه

اهمیت ارتباط دانش جویان با جنس مخالف در دانشگاه ها که مهم ترین نهاد علمی و آموزشی کشورمان محسوب می شود، از آن جهت ضرورت دارد که گاه اخبار نگران کننده موجب تشدید دلواپسی ها می شود و گاه انتظاراتی که در تولید علم و جنبش نرم افزاری داریم، زیر سایه ی دل مشغولی های بی هدف و مخرب، محو می شود. معمولا افراد در سنین خاصی که همان سنین جوانی است وارد دانشگاه می شوند و با توجه به این که شرایط ازدواج در جامعه ی امروز ما وجود ندارد، محیط مختلط و ارتباط بدون ضابطه در دانشگاه، دردسر می آفرینند، انگیزه های جنسی را ملتهب می کند و دیگر نمی توان از جامعه - حتی اگر این جامعه، جامعه ی کوچکی مثل دانشگاه باشد - توقع سلامت داشت.

در جامعه ای که فضا به لحاظ جنسی ملتهب است و امکان ازدواج وجود ندارد، اگر از افراد بخواهیم که پاک باشند، غیر معقول است. هنگامی که فضای ارتباط دانش جویان آزاد و به دور از محدودیت باشد، به جای این که توجه افراد معطوف به مسائل علمی شود، به مسائل دیگر منحرف می شود. فرض کنید فردی گرسنه باشد، بعد ما غذایی خوشمزه نزدیک او بگذاریم و بخواهیم به او نزدیک نشود، مسلما این خواسته نابه-جاست.

این مثال مصداق محیط دانشگاه است زیرا هنگامی که در دانشگاه دختران با پوشش های نادرست با پسران هم کلام می شوند و ما از آن ها توقع داریم که دست از پا خطا نکنند و ارتباطی سالم داشته باشند، چنین خواسته ای پوچ و بی معناست. اگر ارتباط نزدیک دختر و پسر به حداقل برسد، شرایط التهاب پایین می آید و فضا سالم تر می شود. در این صورت، زمینه ی رشد اخلاقی و علمی دختران و پسران و شرایط سالم برای بروز استعدادها در زمینه های علم و دانش فراهم می شود.

عوامل به وجود آورنده ی برخوردهای نامطلوب میان دختران و پسران

علل و عوامل گوناگونی در بروز رفتارهای نادرست در روابط دختران و پسران نقش دارند. عوامل موثر و بسترساز در روابط و برخوردهای نامطلوب میان دختر و پسر در چهار دسته طبقه بندی شده:

1. عوامل درونی و روانی:

وجود تفاوت در حالات روحی و روانی دختران و پسران، سلیقه ها و خواسته های آنان و نیز نوع تربیت، باعث بروز روابط ناسالم میان دو جنس می شود. یکی از مهم ترین عوامل طبیعی و درونی هر دو جنس ، غریزه ی جنسی و توان شهوانی است. غریزه ی جنسی، نیروی محرک و مثبتی است که باعث جذب دو جنس می شود و نتیجه ی آن رابطه ی مثبت و زندگی مشترک و ازدواج است، اما اگر این نیرو در مسیر ناسالم قرار گیرد، بلایی عظیم و خانمان برانداز است. از عوامل روانی نیز می توان انحرافات جنسی و یا بی هویتی دختر و پسر نسبت به قبول و پذیرش جنسیت خویش را نام برد. (اسفندیاری،1385)

2. عوامل فرهنگی:

فرهنگ ما هر قدر از تعالی و برتری برخوردار باشد، روابط و رفتارهای ما با دیگران تکامل-یافته تر و متعالی تر خواهد بود. انسان هایی که دارای فرهنگ مبتذل و سطح پایین هستند، معمولا رفتارهایی ابتدایی تر از خود نشان می دهند. برای مثال کسانی که در مورد جنس مخالف تنها نوعی بهره کشی را در فکر می پرورانند نمی توانند به ارزش های وجودی جنس مخالف بیندیشند. با شناخت از فرهنگ جوامع می توان به تعریف مناسبی از روابط سالم و غیرسالم دختر و پسر دست یافت.

3. عوامل اقتصادی:

فقر و ثروت در کنار عوامل دیگر در ایجاد روابط ناسالم موثر هستند. کم بودهای اقتصادی در کنار کانون های از هم پاشیده ی خانوادگی، دختران و پسران را برای ایجاد روابط به سوی خود می کشاند تا در سایه ی این روابط، کاستی ها و کم بودهای مالی و اقتصادی خود را جبران کنند. عامل مهمی که در همه ی جوامع باعث ترویج فساد و فحشا می شود و به روابط ناسالم و غیر مشروع زنان و مردان می انجامد، فقر است . همچنین گروهی که دارای ثروت و توانایی مالی زیادند، در صورت وجود سایر عوامل، دارای روابط ناسالمی خواهند بود. (اسفندیاری،1385)

4. عوامل اجتماعی و خانوادگی:

افراد در دامن خانواده رشد می کنند. خانواده ها درکنار هم اجتماع را می سازند. اولین جایگاه تربیت و آموزش و پرورش، محیط خانه است و مربیان غالبا پدران و مادران هستند.عدم آگاهی از روش های تعلیم و تربیت، کم بودهای عاطفی و روانی، مشغله ها و درگیری های بین اعضا به خصوص والدین، نوع فرهنگ های خاص مناطق، الگوهای سنتی و مدرن، بی سوادی و ... دست به دست هم داده، زمینه ی بروز روابط ناسالم میان دختران و پسران را ایجاد می کند.(اسفندیاری،1385) بنابراین خانواده ها باید از لحاظ فرهنگی رشد داده شوند و راه کارهای شرعی و اخلاقی برای ارتباط سالم اجتماعی برای آن ها تبیین گردد.

وضعیت مطلوب در روابط دختر و پسر

ارتباط دختر و پسر یکی از مسائل مهم فرهنگی- اجتماعی جامعه ی ماست، در حالی که به طور کامل حل نشده و جایگاه درخور خود را نیافته است. این مشکل در بعضی اماکن و شرایط مثل دانشگاه ها نمود بیشتری پیدا می کند. گاهی اوقات به واسطه ی این که سطح دوستی و ارتباط تعریف نشده است، اندک اندک از ارتباط دوستی فراتر رفته، همسان با ارتباط خانوادگی و کارکردهایی از آن دست می شود و چون شرایط آن با توافق طرفین قرین نشده، به هتک حیثیت اجتماعی و چه بسا خسارت های جبران-ناپذیر- به ویژه از طرف دختر- همراه می شود.

برخی دانشگاه ها با تفکیک دانش جویان دختر و پسر، گاه با احضار دانش جویان به کمیته های انضباطی و تعلیق ترم و محرومیت از تحصیل با این مسئله برخورد می کنند در حالی که اگر چارچوب معین و وضعیت مطلوب ارتباط دختر و پسر مشخص شود و زوایای مجهول پیرامون این موضوع برای دانش جویان روشن شود، نیازی به برخوردهای شدید و نادرست نیست.

بهره گیری از آموزه های اسلامی و منابع عظیم دینی مثل قرآن، می تواند تا حد زیادی راه گشای این مشکل باشد. در قرآن کریم در سوره های قصص، احزاب، یوسف، مریم، و ... از روابط دو جنس سخن به میان آمده است و این نشان دهنده ی توجه دین مبین اسلام به مسئله ی مهم ارتباط میان زن و مرد است. در ذیل، برخی راه کارهای ارتباط مطلوب با توجه به شخصیت جوان و روحیه ی حساس، دقیق و عقلانی وی ارائه شده است.

1. شناخت واقعیت های جنس مخالف

در این زمینه هر یک از دختران و پسران باید بدانند که جنس مخالف همچون خود آنان دارای ویژگی های مثبت و منفی گوناگونی هستند. آنان در عین حال که برخوردار از توانایی های خاصی هستند دارای ضعف ها و ناتوانی هایی نیز هستند.

2. اجتناب از خیال پردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف

هر گونه خیال بافی افراطی در مورد جنس مخالف به واقع بینی ما صدمه می زند. تصور یک موجود ماورایی مانند فرشته در مورد جنس مخالف نشانگر ضعف بینش واقع بینانه ی ماست. انسان سالم به آسانی می تواند بین تخیلات خویش و واقعیت ها تفکیک قائل شود.

3. از بین بردن ترس ها، دلهره ها، هیجان ها، احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف

باید از هرگونه پیش داوری که هیجان منفی نسبت به جنس مخالف ایجاد می کند خودداری کنیم.

4. کنترل خون سردی وصلابت شخصیت هنگام برخورد با جنس مخالف

برخورد مناسب و مطلوب باجنس مخالف این است که فرد با خون سردی تمام و نیز حفظ ارزش شخصیت خویش بدون خردکردن خود و دیگران با جنس مخالف برخورد کند.

5. برخورد مبتنی بر احترام با مراعات شرعی در مورد محرم و نامحرم

شرط اصلی در برقراری هرگونه رابطه‌ای، مکالمه و گفت وگو است به گونه‌ای که اگر گفت وگو تجویز نشود، تقریباً ارتباط به صورت بی‌معنا و لغو درمی‌آید. از دیدگاه فقهی و متون دینی، صرف گفت وگو میان زن و مرد نامحرم ممنوعیتی ندارد؛ اعم از این‌که گفت وگو درباره‌ی مسائل علمی، سیاسی یا درباره‌ی مسائل معمولی، عادی و روزمره باشد. صحبت کردن اگر به قصد لذت بردن نباشد و تحریک و تهییج شهوت و یا مفسده اى را در پى نداشته باشد مانعی ندارد؛ اما با این وجود در روایات اخلاقى و تربیتى اهل بیت(ع) سفارش شده که از روابط مرد و زن نامحرم به حد ضرورت کاسته شود. بر پایه ی این روایات سازنده، بسیارى از گفت و شنودهاى موجود در جامعه که گاه از حد متعارف نیز فراتر مى رود ، بى جا مى نماید.

6. فقدان روابط پنهانی با جنس مخالف و مشورت با والدین در این گونه موارد

در جامعه وجود روابط پنهانی بین دو فرد محرم و نامحرم در اذهان و قضاوت ها مسئله ساز و اثر گذار است، علاوه بر این، برقراری روابط پنهانی از قبیل دیدارهای دور از انتظار، رد و بدل کردن نامه و امثال آن می تواند خود مقدمه ی لغزش هایی باشد که آثار آن در سراسر زندگی با انسان همراه خواهد بود. ازدواج هایی که بر اساس برقراری روابط پنهانی صورت گرفته، در اکثر موارد منجر به شکست واقعی در زندگی شده و اعتماد طرفین را تا حد زیادی خدشه دار می سازد.

7. اجتناب از برقراری روابط صمیمانه با جنس مخالف قبل از عقد شرعی

8. نداشتن رفتار سبک، خودنمایی و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف

در روابط سالم بین دو جنس این نکته مستتر است که نباید انسان ارزش خود را تا آن جا پایین بیاورد که رفتار خاصی به منظور جلب توجه دیگران از خود بروز دهد. بروز رفتار مبتنی بر خودنمایی برای جلب توجه دیگران، نشانه ی عدم رشد کافی شخصیت در انسان است. انسانی که به لحاظ شخصیتی به سطوح بالاتر دست رسی پیدا می کند بر اساس اصول و ضوابط انسانی عمل می نماید نه برای جلب توجه دیگران.

انسانی که بخواهد توجه دیگران را به خود جلب کند انسان آشفته ای خواهد بود که هر آن و هر لحظه باید به مقتضای محیطی که در آن قرار گرفته رفتار خود را دگرگون سازد. چنین فردی از خود و شخصیتی که دارد بیزار خواهد شد. این قاعده درباره ی نحوه ی رفتار ما در مقابل جنس مخالف نیز به نحو بارزتری صدق می کند.

افرادی که به صور گوناگون رفتار ها و گفتارهایی از خود بروز می دهند (مثلا لباس هایی می پوشند) که مورد توجه جنس مخالف قرار گیرند، شخصیت متزلزل و ناتوان و حقیر خود را به نمایش می گذارند.. این قاعده نباید احترام به جنس مخالف را خدشه دار کند. احترام و توجه مثبت به افرادی که در اطراف ما هستند با رفتار مبتنی بر خودنمایی تفاوت می کند. هدف رفتار خودنمایی متوجه فرد خودنماست درحالی که هدف انسانی که به دیگران احترام می گذارد، رعایت اصول و ارزش های انسانی است که فرد به آن معتقد و پای بند است. (احمدی، 1372،ص105-111)

9. رعایت عفت، حیا و پاک دامنی در برقراری ارتباط با جنس مخالف

یکی از خصلت‌های نیکو در نگاه اسلام و علمای اخلاق، خصلت حیا است. حیا در لغت به معنای شرم، آزرم و پرهیز از چیزی به خاطر بیم از آن است. این خصلت معمولاً همراه با خصلت عفاف و به معنایی نزدیک به معنای آن به کار می‌رود. حیا، ملکه و خصـلت روحی ویـژه‌ای اسـت کـه شخص را وامی دارد کـه حریـم نـگه دارد و از پرده‌دری و خارج شدن از حدود اخلاقی در برخورد با دیگران - هم از جهت گفتاری و هم از جهت رفتاری - بپرهیزد.

به تعبیر دیگر، حیا صفتی است که شخص را از ارتکاب اقوال و افعالی که به نظر عرف و عقلا ناپسند و ناخوشایند است، باز می‌دارد. قرآن، در دو آیه ی 31 و 32 سوره ی نور توجه مردان و زنان را به این نکات جلب مى کند و مى فرماید: «زن و مرد مؤمن باید از نگاه به نامحرم بپرهیزند، یعنى از مشاهده ی تمام آن چه نگاه به آن ها حرام است، چشم برگیرند و باید حیا، عفت و پاک دامنى خود را در همه ی زمینه ها حفظ کنند.»

منابع :

1. احمدی، علی اصغر، (1372)، «تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران»، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران.

2. احمدی، علی اصغر، (1374)، «چگونگی و حدود ارتباط سالم بین دختر و پسر قبل از ازدواج»، پیوند، شماره ی 192، ص31-26

3. اسفندیاری، سرور، (1385)، « آموزش عالی: تفکیک یا اختلاط، گزینه ی برتر؟»، پیام زن، 175(شماره مهر). قابل دست رس از طریق :

http://saeed623.parsiblog.com/Archive16303.htm

(قابل دست رس از طریق وب سایت دبیرخانه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی)

4. داورى، رضا، (1356)، عصر اتوپى، انتشارات حکمت، ص86-87

5. مسجدجامعی، علیرضا، (1386)، اسلام آئین برگزیده: نگاهی اسلامی به دین-شناسی تطبیقی. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص406.

6. مطهری، مرتضی، (1377)، مسئله‌ی حجاب، قم، انتشارات صدرا.

7. مطهری، مرتضی، (1374)، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، قم: انتشارات صدرا.

اسکندری فائزه

منبع: ماهنامه پیام زن،شماره 230

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
رضا کریمی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۳۸ - ۲۶ آذر ۱۳۹۱
۰
۰
همانوری که در مقاله اشاره شد ارتباط بین جنس مخالف امری خدادادی و طبیعی هست.دانشگاه یک وسیله هست.تلفن ایمیل و اتاق چت و....راهایی هستند که دختران و پسران با هم ارتباط دارن.حتی همون عبور معمولی ازخیابان مفسده زیاد دارن.من باره و بارها دیدم و شنیدم که توی همین خیابونها شماره ها ردوبدل میشد برای برقرار کردن ارتباط.مشکل شماها اینجاست که فکر میکنین دانشگاه عامل فساده.نه شما باید ازهمون بچگی به بچه ها شیوه درست ارتباط با جنس رو یاد بدین.شما که ارتباط میان دانشجویان دختر و پسر رو عامل مفسده میدونین بگین چطوری دوستی بین دخترو پسر های دبیرستانی رو تحلیل میکنین؟در حالی که اونا مختلط نیستن.اگر جدا سازی دانشجویان در دانشگاه راه حل درستی بود توی دبیرستان ها که جدا هستن باید جواب میداد این در حالیه که در برخی ازآمارها اومده درصد زیادی ازدختران دبیرستانی دوست پسر دارن.خب اینا که جدا هستن پس چرا اینطوری شده؟
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها