کد خبر: ۹۸۱۱۴
زمان انتشار: ۱۳:۵۶     ۱۸ آذر ۱۳۹۱
فوتبال ملی - این گفت و گویی ویژه است با علی کفاشیان. گفت و گویی که بیش از یک هفته قبل در مالزی انجام شده است . ساعاتی بعد از اینکه کفاشیان جایزه بهترین فدراسیون سال آسیا را گرفت.

فرهاد عشوندی : گفت‌وگو با علی کفاشیان آن هم بلافاصله بعد از رسیدن به عنوان بهترین رئیس فدراسیون فوتبال آسیا نمی‌دانستیم به سمتی خواهد رفت که به نوعی مرثیه‌ای می‌شود برای قصه جدایی او از فوتبال. کفاشیان که دلش حسابی از همه‌چیز پر بود خیلی راحت برای‌مان از سناریوی رفتنش سخن گفت. او که بلافاصله بعد از رسیدن به تهران راهی دادسرای اوین شد تا توجیه شود وقت رفتنش رسیده، شاید تنها چند هفته دیگر بر مسند قدرت باشد اما تقریباً همه می‌‌دانند رفتنش به این شکل تنها مشکلات فوتبال‌مان را دوچندان می‌کند.
*جایزه بهترین فدراسیون سال فوتبال آسیا را بردید. فکر می‌کنید با این جایزه شرایط‌تان بهتر می‌شود و انتقادهای مردم کم؟
نه بابا، فقط یک بهانه‌ای است تا شما بتوانید سوژه‌های بهتری داشته باشید برای انتقاد از فدراسیون فوتبال.
*ولی ما هم سعی می‌کنیم نظرات مردم را منعکس کنیم.
مردم احساسی هستند، بنده‌های خدا نتیجه می‌خواهند و حق هم دارند اما اصلاً در جریان اصل اتفاقات نیستند. خیلی از چیزها را نمی‌دانند، شما رسانه‌ها هم که مدام تحریک‌شان می‌کنید. در فامیل خودمان هم کلی آدم احساسی هستند. زنگ می‌زنند و از من انتقاد می‌کنند و می‌گویند برو!
*این عکس‌تان را دیدید در لحظه جایزه بردن؟
آره، چه عکس قشنگی شده. به خودم هم بدهید داشته باشم.
*عکس‌تان را گذاشتیم تا مردم درباره‌اش نظر بدهند.
معلوم است چه نظری می‌دهند! ولی باید برای مردم از حقایق موجود بگویید تا آنها هم بدانند. جدی می‌گویم. خدا شاهد است اصلاً بحث کفاشیان مهم نیست، کفاشیان نه هرکس دیگری. الان تیم جوانان ما تیم خوبی است. نتیجه نگرفته ولی همه می‌دانیم تیم خوبی است، پس بیایید از این تیم خوب دفاع کنیم. نگذارید حق فوتبال پایمال شود و فوتبال کشور ضربه بخورد. رئیس فدراسیون ژاپن هم که تیمش مثل ما از بازی‌های جوانان حذف شد، می‌گفت می‌خواستیم 4 تا بازی در جام‌جهانی داشته باشیم حالا 6 تا بازی دوستانه هم می‌گذاریم رویش با 10 بازی تیم را می‌بریم المپیک و یک نسل جدید برای فوتبال‌مان می‌سازیم. الان شرایط ما را ببینید، تنها گذاشتن‌مان اینجا و کمکی نمی‌کنند. الان بلیت سفرهای‌مان قیمتش بیش از دو برابر شده،‌ هزینه‌های جاری هم که دو برابر شده است. با این شرایط چه‌کاری می‌شود انجام داد؟
*بودجه فدراسیون فوتبال چقدر است؟
سالانه بودجه دولتی که به ما می‌دادند نزدیک به 10 میلیارد تومان بود. ما امسال هزینه‌مان، بودجه‌ای که تصویب کردیم، رقمی نزدیک به 40 میلیارد تومان است. ما توانستیم امسال رقمی نزدیک به 30 میلیارد برای فدراسیون درآمدزایی کنیم. قرار بود که 10 میلیارد تومان وزارت ورزش بدهد که هنوز ریالی نگرفتیم. حالا این رقم برای سال بعد با این شرایط گرانی‌ها باید حداقل 100 میلیارد تومان باشد چون 70 درصد از بودجه فدراسیون فوتبال ارزی است. مثلاً ما رفتیم 2 سال قبل به خواست مردم و اصرار سازمان ورزش کارلوس کروش را آوردیم با قراردادی که سالانه 5/2 میلیون دلار برای خودش و دستیارانش است. آن زمان آقای سعیدلو نوشتند و امضا دادند که این قرارداد را سازمان ورزش می‌پردازد. وقتی این پول را به ما نمی‌دهند باید از کجا تأمینش کنیم؟ پول را که نمی‌دهند، حق پخش هم که به فدراسیون نمی‌رسد. اسپانسری هم که تا پای قرارداد با فدراسیون می‌آید و حاضر است 10 میلیارد تومان بپردازد، ناگهان غیبش می‌زند چون معلوم نیست به او چه گفته می‌شود. با این شرایط چطور باید کار کنیم.
*یعنی چطور جا زد؟
گفتند یک‌جاهایی آمدند رأی‌شان را زدند، حالا من نمی‌گویم کجا ولی شرایط طوری شد که نیامد جلو. وقتی این چیزها را می‌بینم یعنی اینکه من اینجا نباید بمانم. باید ول کنم و بروم ولی نباید این رفتنم طوری باشد که فکر کنند فشار آوردیم، ترسید و دررفت. من باید مجمع را جمع کنم و بخواهم این قصه روی مکانیزم قانونی‌اش انجام بشود. من به مجمع می‌گویم به این دلایل نمی‌خواهند بگذارند ما کار کنیم، شما هم به یک گروهی رأی بدهید که می‌گذارند کار کند. ولی این را گفتم تا بدانید و این‌قدر ننویسید استقلال، استقلال. استقلال با این شرایط یعنی کشک. بگذاریم کسی بیاید که می‌گذارند کار کند اما وقتی که این آدم جدید آمد همه از او حمایت کنند و بگذارند که کار کند. 4 سال قبل که من آمدم اصلاً کسی در AFC من را نمی‌شناخت، تحویلم نمی‌گرفت ولی الان همه چیز خوب شده. طبیعی هم هست چون آشنا شدیم و توانستیم ارتباط بگیریم. الان نفر بعدی که بیاید چند سالی طول می‌کشد تا بتواند ارتباط پیدا کند. الان باشگاه‌های ما شرایط مالی خوبی ندارند، فدراسیون هم بودجه‌ای ندارد. پولی هم از حق پخش در اختیارمان نمی‌گذارند. من اول فصل ایستادم و گفتم حق پخش را می‌خواهیم که حاصلش شده این شکل از انتقادات. چند روز پیش در رادیو شنیدم مجری برنامه داشت‌می‌گفت: «این آقایی که به صندلی دو دستی چسبیده، هیچ‌چیز حالی‌اش نیست و اصلاً نمی‌داند چند نفر در زمین بازی می‌کنند.» این مشی را تقریباً همه برنامه‌های رادیو و تلویزیون از صبح تا شب دارند.
*می‌خواهید بگویید این انتقادها از شما به‌خاطر قصه حق پخش است؟ شما که آخر آن قصه پولی نگرفتید.
من نمی‌توانم حکم قطعی بدهم ولی انتقادها از ما خیلی زیاد است. من اول فصل سفت ایستادم که حق پخش را برای فوتبال بگیرم ولی در جایی که باید حمایت می‌شدم دور خوردم. دیدم جاهایی که باید حمایت‌مان می‌کردند، پشت‌مان را خالی کردند. ما می‌خواستیم به دلیل دیرکرد پرداخت، سال سوم این قرارداد فعلی با صدا و سیما را فسخ کنیم و قرارداد بیشتری ببندیم که متأسفانه دیدم شرایطش وجود ندارد حتی از همین باشگاه‌های خودمان هم پشت‌مان را خالی می‌کنند ولی فوتبال به این حق نیاز دارد تا بتواند پیشرفت کند. باید یک‌بار جلوی این فشار بایستیم. دست به دست هم بدهیم و سفت بایستیم تا بتوانیم حق فوتبال را بگیریم وگرنه اگر بخواهید فوتبال را از دست من بگیرند و بدهند دست یکی دیگر مثل من یا X و Yکه فوتبال را همین طوری اداره کند و برایش جای دیگری تصمیم بگیرند، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. خدا شاهد است من همین حالا حاضرم همان سیستمی که ژاپنی‌ها برای تغییر فدراسیون انجام دادند را انجام بدهم و کنار بروم. 3 سال است که پروسه رفتن اوگورا طول کشیده. حالا نه این‌قدر طولانی اما یک پروسه 6 ماهه شکل بدهیم، یکی بیاید کنار ما به مرور کارها و راه و چاه‌ها را یاد بگیرد و بعد صندلی را تحویل بگیرد. حیف است که ما 11 کرسی‌مان را در کمیته‌های آسیایی از دست بدهیم ولی اگر به مرور این کار اتفاق بیفتد، فوتبال‌مان می‌تواند زودتر به مسیر موفقیت وارد شود. دلیلی ندارد که حتماً یکی را بیاوریم به من فحش بدهد و هی بگوید دار و دسته من پدر... هستند! آنها که از خدای‌شان است ما این برخورد را بکنیم تا همه کرسی‌های آسیایی‌مان را پس بگیرند. شما رسانه‌ها هم که همه از دم، شما روزنامه‌ها گرفته تا عادل فردوسی‌پور چشم‌های‌تان را روی حقایق بستید و...
*شما خیلی راحت از رسانه‌ها گلایه می‌کنید اما واقعاً فکر می‌کنید با این پتانسیل شما در فدراسیون با همکارانی که دارید می‌توانید نتیجه‌ای بهتر از این بگیرید؟ حتی اگر شرایط مالی‌تان هم درست باشد!
من چه‌کار کنم؟ ببینید هی می‌گویید کابینه من در حالی که اصلاً این طور نیست. این دوستان آدم‌های خیلی خوب و زحمتکشی هستند ولی مثلاً همین هیأت‌رئیسه که می‌گویی من در آن کمترین نقش را داشتم. خود هیأت‌ها نشستند با هم رایزنی کردند و رأی گرفتند. این اسمش دموکراسی است. خودشان با هم برنامه‌ریزی کردند؛ به رحیمی رأی دادند، به اصفهانیان، بهاروند و عزیزی‌خادم. من این وسط چه نقشی داشتم؟ یکی از دلایلی که باعث شد من اساسنامه قبلی را اصلاح کنم این بود که فدراسیون از این حالت چند رئیسی دربیاید ولی هنوز هم همه اعضای هیأت‌رئیسه، هر کدام خودشان را یک رئیس فدراسیون می‌دانند. دوست دارند مصاحبه کنند، بروند به وزارت ورزش بگویند کلی تخلف انجام می‌شود و ما جلویش را گرفتیم و... ما در هیأت‌رئیسه هنوز هم داریم دوستانی که عاشق مصاحبه هستند. مدام می‌گویند همه‌جور کمکی می‌توانند بکنند اما تا می‌گوییم کمک کن، می‌گویند نه، نمی‌شود، برویم دفتر وزیر و... بابا ما همه این مسیر‌ها را رفتیم، با این راه‌ها پولی دست‌مان را نمی‌گیرد. در تشکیلات فدراسیون هم شرایط شبیه همین است. مثلاً همین ترابیان که این همه فشار می‌آورید برکنارش کنیم، بدون اینکه پولی بگیرد، کارش را می‌کند، خوب هم کار می‌کند، برنامه دارد، تحصیلات دارد، کارش را بلد است، فقط اخلاق تندی دارد. چقدر هجمه می‌آورید که او را برداریم. او را برداریم که چه کسی بیاید جایش را بگیرد. یا همان معینی بیچاره در کمیته جوانان. من رفتم دنبال یکی از آقایان اسم و رسم‌دار که کارش خیلی خوب است نتایج عالی‌ای هم با جوان‌ها گرفته. به او گفتم شما که می‌توانی بیا این کار را بگیر دستت. از من سالی 300 میلیون می‌خواست. بابا من این همه پول از کجا بیاورم بدهم؟ من دارم به معینی ماهی 700 هزار تومان می‌دهم تا کارش را بکند. از کجا آن همه پول بیاورم بدهم. ما از این پول‌ها در فوتبال‌مان نداریم.
*ولی به هر حال کسی که 400 میلیون می‌خواهد، حتماً بازدهی بالاتری از حقوق‌بگیر 700 هزار تومانی دارد.
بله من هم اگر پول توی جیبم باشد خیلی کارها می‌توانم انجام بدهم که الان توان انجامش را ندارم. وقتی نمی‌توانی پول بدهی، چه‌کار باید کرد؟
*وقتی این پول را نپردازی نتیجه‌اش همین سرنوشت تیم جوانان می‌شود یا فوتسال و...
بله پس نتیجه این می‌شود که من بی‌عرضه‌ام و نمی‌توانم پول دربیاورم، باید بروید یک کسی را بیاورید که می‌تواند پول دربیاورد و این افراد را به کار بگیرد. با این شرایطی که از من حمایت نمی‌شود، نمی‌توانم چیزی که شما می‌گویید را انجام بدهم.
*ولی خود شما می‌گویید 40 میلیارد تومان سالانه هزینه می‌کنید. این 40 میلیارد قطعاً دورریزهای زیادی دارد که با مدیریت می‌توان این افراد را به‌کار گرفت؟
من اصلاً این را قبول ندارم. بابا یک تیم ملی ممکن است شما بگویید 10 تا بازی تدارکاتی‌اش بی‌خود است اما من وقتی کادرفنی چنین خواسته‌ای را برای تدارک تیمش دارد نمی‌توانم خواسته‌اش را انجام ندهم. مثلاً برای تیم جوانان‌مان 26 بازی تدارکاتی گذاشتیم. بازی‌های خیلی خوب! هزینه‌های ما می‌توانم قسم بخورم که 5 درصدش هم اضافه نیست. چون من در هزینه‌ها خیلی این‌جوری هستم (دستش را مشت می‌کند و فشار می‌دهد به شکلی که نشان دهد خیلی سختگیرانه هزینه می‌کند.) این تیم جوانان 20 اردو داشته، نوجوانان، زیر 14 سال و تیم‌های بانوان همه اردوهای‌شان به بهترین شکل برگزار شده اما با حداقل هزینه‌ها. برای کادرفنی تیم‌های مختلف‌مان سعی کردیم از همه هزینه‌های اضافه بزنیم. مثلاً علی دوستی‌مهر از ما 80 میلیون گرفته. ما تنها پول بزرگی که می‌دهیم به کروش است که اصلاً با همان قرارداد آمده است. مثلاً سالی 5 میلیارد غیر از لیگ برتر باید پول داوری بدهیم. در کمیته‌ها هم که حقوق‌های‌مان 600 هزار تومان است.
*ولی با حقوق 600 هزار تومانی و پرسنل 600 هزار تومانی خبری هم از پیشرفت نمی‌شود. چون هیچ آدم خلاقی با این پول با شما همکاری نمی‌کند.
من با کوزو تاشیمای ژاپنی حرف زدم، او می‌گوید 160 میلیون دلار سالانه درآمد دارد. 80 تایش را از حق پخش می‌گیرد، 40تا از اسپانسر‌ها و باقی‌اش هم بودجه‌های دولتی است. اصلاً کسی هم کاری به کار آنها ندارد. اگر کادرفنی باخت، خودش جواب می‌دهد. فدراسیون فقط کار برنامه‌ریزی را پیش می‌برد و می‌تواند اداره‌کننده فوتبال باشد. می‌دانی کروش به من چه می‌گوید؟ او می‌گوید شما به دلیل بی‌پولی، سرنوشت‌تان را گره زده‌اید به یک‌سری کشور شرق آسیا یا درجه چندم همسایه که مجانی دعوت‌تان کنند تا بروید با آنها بازی کنید. با این کار سطح فوتبال آنها بالا می‌رود و شما روز به روز درجا می‌زنید. شما اگر می‌خواهید پیشرفت کنید باید سرنوشت‌تان را با اروپایی‌ها گره بزنید. باید هزینه کنید تا پیشرفت کنید. او راست می‌گوید. ما رفتیم پیش آقای احمدی‌نژاد، ایشان حمایت کرد و قرار شد 5 میلیارد به فدراسیون کمک شود اما این پول را هم به ما ندادند. وقتی شرایط به این شکل است، چه‌کاری از دست من برمی‌آید؟ پس اگر مشکل من هستم الکی حرف از استقلال نزنید. من می‌روم و دولت کسی را که دوست دارد، بیاورد فوتبال را اداره کند تا فوتبال صدمه نخورد. من وقتی می‌بینم فوتبال دارد به خاطر من صدمه می‌خورد باید فوری بروم کنار. حتی یک روز هم نباید بایستم.
*شما که این شرایط را می‌دانید پس چرا کنار نرفتید؟
الان که اگر من بروم و کس دیگری بیاید شرایط از این هم بدتر است. از کسانی که اساسنامه را خواندند بپرس که مقررات را می‌دانند. الان که من بروم باید آقای آیت‌اللهی بیاید و سرپرست تشکیلات بشود تا بعد انتخابات برگزار شود. آن هم در روزهایی که انتخابات ریاست‌جمهوری در پیش است و دولت جدید باید روی کار بیاید. این تصمیم ما تنها وضع را بدتر از قبل می‌کند. بعد حالا هی شما هر روز بنویسید کفاشیان برو، کفاشیان برو. تازه اگر من ب‌روم باید یک کسی بیاید که حمایت همه‌جانبه دولتی را برای مدتی طولانی داشته باشد یا دستش به دهانش برسد و یا پولدار باشد. البته فرد پولدار که در کشور ما جرأت نمی‌کند پا پیش بگذارد. این‌ها هم که می‌آیند این حرف‌ها را می‌زنند، همه شعار است. من 4 سال نفر دوم سازمان ورزش بودم. آنهایی که می‌خواستند رئیس فدراسیون بشوند، می‌آمدند پیش مهرعلیزاده و می‌گفتند ما را بگذار، پول می‌آوریم، فلان می‌کنیم و... من می‌گفتم آقای مهرعلیزاده این‌ها این‌کاره نیستند، خالی می‌بندند اما بعد که حکم را می‌گرفتند، راه می‌افتادند در دفتر ما که آقا به ما کمک کنید. می‌گفتیم آقا شما که قرار بود پول بیاوری پس چه شد، بعد می‌شدند قوز بالا قوز! نمونه‌های این نوع آدم‌ها را که زیاد دیدید در فوتبال‌مان. پول هم داشته باشند که نمی‌آیند تو فوتبال ما خرج کنند.
*حالا شما در تأمین 40 میلیارد تومان ماندید، اگر این هزینه بشود 100 میلیارد تومان چه اتفاقی می‌افتد؟
شما رسانه‌ها به جای اینکه دست به دست هم بدهید و براندازی بکنید، بهتر است به آنهایی که از فوتبال حمایت نمی‌کنند فشار بیاورید و سعی کنید مسیر ورزش را به سمتی ببرید که توجیه شوند که می‌شود در فوتبال هزینه کرد و باید این اتفاق بیفتد. این‌ها را نباید حتی از قول من بنویسید. خودتان باید دنبال راهی باشید که بدانید چطور می‌شود از تیم ملی و از فوتبال حمایت کرد. فرقی ندارد، من حاضرم بروم تا کسی بیاید که دولت حاضر است امکانات در اختیارش بگذارد اما برای نفر بعدی باید شما رسانه‌ها طوری متحد باشید که بتواند کمک‌های لازم مالی را برای فدراسیون جذب کند. شما اگر این حمایت را از فدراسیون نمی‌کنید الکی هی داد نزنید استقلال، استقلال. همین الان اگر 4 تا استادیوم‌مان نور بهتری داشت الان شده بودیم 4 سهمیه کامل.
*ولی همه مشکل هم پول نیست اگر همین باشگاه‌ها یا فوتبال مدیریت بهتری داشته باشد، الان شرایط‌مان باید خیلی بهتر از این باشد.
قبول دارم. الان به یک مربی 300 میلیونی، یک میلیارد تومان می‌دهند، بازیکنی که قیمت واقعی‌اش 100 میلیون است دارد سالی 5/1 میلیارد می‌گیرد. همین الان بازیکنی که بهترین بازیکن سال آسیا شد قراردادش 800 هزار دلار بوده. او برای این پول قطعاً خیلی بیشتر از بازیکنان ما که پول‌هایی تقریباً مشابه را می‌گیرند، وقت می‌گذارد و زحمت می‌کشد. ما برای پیشرفت نیاز به روحیه‌ای مثل آنها داریم. یک باشگاه که اسمش را نمی‌آورم یک تیم بزرگ را گرفته و هزینه‌های میلیاردی کرده، بلایی هم سر تیمش آورده که شده لیگ یکی، بنده خدا مسئول هم بوده و آمده به فوتبال. من اسم نمی‌آورم اما آدم‌هایی از این دست هستند که دارند پول‌ها را حیف و میل می‌کنند، نه ما که در نان شب‌مان برای فدراسیون مانده‌ایم! ما که نقشی در باشگاه‌ها نداریم، هیأت‌ها هم که می‌دانید پول آن‌چنانی ندارند!
*هیأت‌ها هم که نوع انتخاب‌شان شاهکار است!
باز شما هم حرف بچه‌های 90 را می‌زنید. اگر بدانید چه بامبولی این قصه برای ما ایجاد کرده. خدا شاهد است من 300تا مجمع برگزار کردم. من مجمع فارس را رفتم. دو روز قبل به یک مجمع رفتیم و با رئیس اداره کل ورزش استان جلسه داشتیم، ما می‌گفتیم مجمع بیفتد عقب اما ایشان گفت برگزارش کنیم. ما هم قبول کردیم. ایشان رفتند و نمی‌دانیم چه شد که فردایش زنگ زد و گفت آقا برگزارش نکنیم. ولی من گفتم ما تصمیم گرفتیم و من شنبه می‌آیم شیراز. اگر اعضا به حد نصاب نرسند انتخابات را برگزار نمی‌کنیم. من به ایشان گفتم کسی فشار آورده انتخابات برگزار نشود که گفتند نه بابا هیچ فشاری نیست ولی برگزارش نکنید! من گفتم من می‌آیم اما شما سعی کن مجمع به اکثریت نرسد. 54 نفر عضو مجمع داشتیم که 13 نفر نیامده بودند. 35 نفر بودند و ما برای تشکیل مجمع نیاز به 35 نفر داشتیم که آقای مدیرکل و 3 نفر دیگر هم آمدند. با آمدن این دوستان جلسه رسمی شد. من گفتم آقا چون آقای مدیرکل می‌گویند برگزار نکنیم، می‌خواهید برگزار نکنیم که همه اعضا با صدای بلند داد زدند، نه برگزار کنیم. بعد از مجمع عادل چنان بلایی سر ما آورد که بیا و ببین.
*ولی آن چندتا رأی، مخدوش بود!
من و شما که می‌دانیم قصه چه بوده. ببین الان اذهان به سمتی رفته که تقلب شده. بابا بیایند همه بنشینند و ببینند که اصل قصه چه بوده. الان وقتی رسانه‌ها هی ذهن مردم را مخدوش کنند که ما داریم تقلب می‌کنیم، کسانی هم که دنبال رفتن ما هستند کیف می‌کنند و می‌گویند آخ جون بخور کفاشیان، حالا بخور! من ترسی ندارم از اینکه بروم، برای اینکه خدا شاهد است امروز من بهتر از فردایم است.
*ولی در این مجمع چرا باید این‌قدر راحت خبرنگاران بین میزهایش قدم بزنند؟
قبول دارم. شاید ما هم در این قصه مقصریم. خواستیم خیلی شفاف باشیم. ولی سخت‌گیری هم می‌کنیم، می‌شود هجمه‌هایی که علیه فدراسیون یا تیم ملی ایجاد می‌شود.
*شاید این به دلیل واکنش‌های نه‌چندان جدی فدراسیون است. مثلاً همین قصه تبانی کروش با قطر که در رسانه‌های دولتی مطرح شد!
این خیلی اتفاق بدی بود. واقعاً این حرف زشت است. ما رفتیم دنبالش از طریق قانونی و باید مدارک‌شان را ارائه کنند تا بدانیم به چه دلیلی چنین اتهامی مطرح شده است. آن کسی که این حرف‌ها را می‌زند دو سال فقط به‌به و چه‌چه می‌کرد. حالا چون نیستی می‌روی این اتهامات را می‌زنی؟ من فقط باید بگویم متأسفم. همین دوست‌مان که احتمالاً در این شایعه نقش داشته را هم علی‌آبادی، هم سعیدلو و هم دوستان فعلی وزارت ورزش رویش حرف داشتند که چون انتقاد می‌کند نباید در کنار فدراسیون باشد اما من تمام قد ایستادم.
*شما هم که استاد ایستادن پای کسانی هستید که همه می‌گویند باید برود!
(می‌خندد) آره هر کسی را بگویید برود، من پایش می‌ایستم! لجبازی می‌کنم. مثلاً ما می‌خواستیم رئیس کمیته ساحلی را برداریم ولی وقتی همه گیر دادند، من هم گفتم فعلاً تغییری ایجاد نمی‌کنم!
*حالا برنامه‌تان برای آینده این مسیر چیست؟
من که برنامه‌ای ندارم. شما یک برنامه بگویید من براساس همان پیش می‌روم. شما می‌گویید من باید بروم، باشد مشکلی ندارد اما این رفتن نباید طوری باشد که همه بگویند: فشار آوردند و ته قصه بشود فشار و حساسیت کنفدراسیون آسیا و فیفا و همان مشکلات قبلی. ما باید این تغییر را انجام بدهیم اما خیلی آهسته و طوری که برای‌مان دردسرساز نشود. مثلاً الان بت شما، آقای دادکان است. او از جنس فوتبال است ولی می‌خواهیم برگردد، بیاوریمش برای چند ماه توی سیستم، توی مجمع باشد و بعد جای ما را بگیرد. من حتی بار قبل هم به آقای عباسی گفتم بیایید این کار را بکنید. گزینه‌تان بیاید در تشکیلات فدراسیون و در پروسه‌ای کوتاه‌مدت و بی‌حساسیت جای من را بگیرد. به نظرم این بهترین تصمیمی است که می‌شود گرفت. مثلاً زمانی که صفایی‌فراهانی از فوتبال رفت ما دنبال گزینه بودیم. هرچه گشتیم دیدیم هیچ‌کس بهتر از آقای دادکان که چندماهی هم نایب‌رئیس شده بود، نیست. تازه همان موقع یک بنده خدایی از استانداری آمد تا با دادکان رقابت کند، خیلی هم تلاش کرد ولی هیأت‌ها هم به او رأی ندادند. مثل مجمع ما که هیأت‌ها دیدند من آنجا بودم. به هر حال 2 یا 3 سال بوده و همه‌چیز و راه و چاهش را یاد گرفته، به من رأی دادند ولی اگر حالا یک نفری را بیاوریم که آدم ویژه‌ای باشد، این‌کاره باشد و مثل من نباشد، حتماً مجمع به او رأی می‌دهد.
*حالا فکر می‌کنید یک آدم قوی هم بیاوریم، این فدراسیون شما با این پوسته‌اش توان گرداندن فوتبال‌مان را دارد؟
چرا ندارد؟ فدراسیون باید فوتبال را بگرداند. من می‌گویم نیروهایی که با من کار کردند آدم‌هایی هستند که خیلی مادی‌گرا نبودند. کسی که از من 400 میلیون سالانه می‌خواهد، برنامه‌اش هم سالانه بیش از 4 میلیارد تومان است. این بودجه را که نمی‌توانم بیاورم. نه فقط من که قبلی‌ها هم این‌طور نیستند که از هزینه بکنند.
*شما دیدید که شامپانی آمده تا به چند فدراسیون کوچک آسیایی مشاوره بدهد اما شما چرا از افکار خوب استفاده نمی‌کنید؟
ما خودمان اصل فکر هستیم. بهترین ایده‌ها را داریم.
* اگر فکر پشت این قصه باشد، یک جام حذفی برگزار کردن چه‌کار سختی است؟
این پیشنهاد خود سازمان لیگ بود که بازی‌ها برگزار نشود. حالا ما اگر این جام را برگزار کنیم کیفیت لیگ‌مان بالا می‌رود؟
*شما که دارید در تیم ملی می‌بازید، چرا تصمیم‌هایی می‌گیرید که حساسیت‌ها را بالا ببرد. مثلاً اصرارتان برای بردن بازیکنان اصلی به غرب آسیا.
این تصمیم کادرفنی بوده، کارلوس تصمیم گرفته که تیم را با این شرایط و با جوانگرایی به بازی‌ها ببرد.
*کارلوس کروش یا شما؟
کی می‌گه؟
*شما گفتید دیگر در فدراسیون!
من چیزی به او نگفتم ولی قانون این بازی‌ها می‌گوید باید با تیم اصلی که کارلوس، مربی‌اش است به این بازی‌ها برویم و کادرفنی احساسش این است که این بازی‌ها فرصتی است برای میدان دادن به جوان‌ترها. کروش به ما گفت تیم زیر 23 سال را بفرستیم که من گفتم قانون نمی‌گذارد این تیم را بفرستیم و او گفت تیمی جوان‌تر را خودش می‌برد. من 30 سال در مدیریت ورزش بودم، هیچ وقت به هیچ مربی‌ای نگفتم چه بازیکنی را دعوت کند. حتی در دوومیدانی که رشته تخصصی‌ام بود این کار را نکردم تا چه برسد به اینجا که خیلی هم شناختی از مسائل فنی‌اش ندارم. من همیشه سعی کردم تدارک تیم‌ها را انجام بدهم، سهم من هم از همه اتفاقات فقط فحش‌هایش است اما می‌دانید که عادت به دَم زدن ندارم!
*فکر می‌کنید وقتی از مالزی با جایزه بهترین فدراسیون آسیا به تهران برگردید، چه برخوردی با شما می‌شود؟
انتقادها را بیشتر می‌کنند. خیالت راحت ولی من تا روزی که هستم باید به کارم ادامه بدهم و سعی کنم هزینه‌ها را تأمین کنم.
*مثلاً دست سرمربی را بگیرید و به زور ببریدش تا برای 100 هزار دلار، ساعت‌ها منتظر بمانید.
اصلاً این‌طور که می‌گویید نیست. اصلاً ما پول مربیان را خودمان تأمین کردیم. رفتن‌مان به دفتر وزیر هم فقط به این دلیل بود که آقای وزیر می‌خواست به کارلوس پاداش بدهد. فقط از من پرسیدند برایش فرشی چیزی بگیریم که من گفتم نه بابا، کارلوس پول را به هر چیزی ترجیح می‌دهد. برای همین هم کارلوس را بردیم و او این پولش را از آقای وزیر گرفت ولی پول کارلوس را ما خودمان در فدراسیون تأمین کردیم و پرداختیم. تیم کره را که بردیم همه ذوق‌زده شدند. این‌قدر بعد از آن بازی ریختند توی زمین که الان کنفدراسیون و فیفا ما را کلی جریمه کرده که حالا باید فدراسیون آن را بپردازد. ما الان تقریباً همه هزینه‌ها را خودمان تأمین می‌کنیم ولی واقعاً شرایط خیلی سخت شده است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها