به گزارش فارس، «ریچارد دالتون» از اعضای برجسته اندیشکده «چتمهاوس» و سفیر سابق انگلیس در ایران طی مقالهای که در پایگاه اینترنتی این اندیشکده منتشر شد به بررسی تعامل هستهای با ایران پرداخت.
ایران و چین مهمترین اولویت سیاست خارجه آمریکا در 2013
وی در این مقاله نوشت: ایران و جنوب دریای چین مهمترین اولویت دستور العمل سیاست خارجی آمریکا در سال 2013 است.
دالتون ادامه داد: 21 ژانویه اوباما دومین دوره ریاست جمهوری خود را آغاز خواهد کرد این در حالی است که رهبری جدید در چین طی ماههای آینده شکل خواهد گرفت. اما جهان قرار نیست که شاهد تحول جدیدی باشد چون در پایتخت هر دو کشور [آمریکا و چین] همچنان رهبری قدیمی-جدید وجود دارند چون در چین روند جایگزینی به نظر میرسد با هدف کاهش تنشها و شگفتیها انجام شده و در مورد اوباما نیز، ضعفها و قوتها به خوبی شناخته شده است.
ریچارد دالتون، سفیر سابق انگلیس در ایران و عضو برجسته اندیشکده چتم هاوس
سفیر سابق انگلیس در ایران اضافه کرد: اگر چه یک چیز، قطعی است. طی دو سال آینده اوباما باید تصمیم قاطعی در این باره اتخاذ کند که آیا به جنگ با ایران به دلیل برنامه هستهایش برود یا آنکه جهان را به سمت پذیرش تعامل با ایران به پیش ببرد که احتمالا با رضایت اسرائیل همراه نباشد.
آمریکا به دنبال کاهش تعهدات در خاورمیانه است
وی در ادامه این مقاله نوشت: چیزی که قطعی بوده آن است که واشنگتن به دنبال کاهش تعهدات خود در خاورمیانه بوده تا بتواند بر روی منطقه آسیا-اقیانوسیه تمرکز کند، جایی که درگیریهای بالقوه، موفقیت جهانی را تهدید میکند.
آمریکا به دنبال تعامل دو جانبه با ایران است
ریچارد دالتون اضافه کرد: در هفتههای اخیر، خوشبینی درباره موفقیت در مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران روند صعودی ملایمی داشته است. به لطف تحریمهای اعمال شده علیه ایران شش کشور مذاکره کننده با ایران [آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چین، روسیه] اهرم فشار بیشتری نسبت به هر زمان دیگر دارند. شش کشور سیگنالهایی را نشان دادهاند که احتمال برداشته شدن تحریمها در صورت رسیدن به توافق با ایران وجود دارد. از سوی دیگر، آمریکا به دنبال تعامل دو جانبه با ایران بوده و برخی از مقامات ایرانی نیز با این موضوع همراهی نشان دادهاند.
کاهش نگرانیها از برنامه هستهای ایران
وی در ادامه مقاله خود نوشت: به علاوه، تهدید بالقوه برنامه هستهای ایران کاهش یافته است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی تایید کرده است که ایران مقداری از اورانیوم 20 درصد غنی شده خود را به مواد خام برای صفحههای سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی خود تبدیل کرده است. در سایه همین موضوع بود که اسرائیل اعلام کرد ضربالاجل خود برای حمله به ایران را به تعویق انداخته است. آمریکا پیشتر نیز با تلاشهای اسرائیل برای تعیین نقطهای برای آغاز حمله به ایران مقابله کرده است.
ریچارد دالتون اضافه کرد: رئیس جمهور اوباما نقطه آغاز جنگ علیه ایران را دستیابی تهران به سلاح هستهای میداند حال آنکه اسرائیل توانایی ایران در دستیابی به تسلیحات اتمی را نقطه آغاز جنگ میداند.
سفیر سابق انگلیس در ایران در ادامه نوشت: در آخرین مناظره تلویزیونی پیس از انتخاب مجدد باراک اوباما، وی گفت با ایران تعاملی انجام خواهد شد. از سوی دیگر وزارت خارجه ایران نیز اعلام کرد هیچ توجیهی برای نگرانی شش کشور [5+1] درباره فعالیتهای هستهای ایران وجود ندارد اما مکانیزمهایی باید فعال شود تا این نگرانیها برطرف شود.
وی اضافه کرد: بنابراین، آیا معما در حال ساده شدن برای حل از طریق سیاسی است؟ در تئوری، بله. بعد از حدود یک دهه مذاکرات، تسلط ایران بر روند غنیسازی احساس فوریت [حل موضوع برنامه هستهای ایران] را در میان شش کشور تشدید بخشیده است و در نتیجه تبلیغات اسرائیل برای جنگ، تمامی گروهها با این موضوع همراه ساخته است که راهحلی را بر اساس اقدام متقابل دنبال کنند.
امتیازهایی که ایران و غرب باید به یکدیگر بدهند
این عضو برجسته اندیشکده چتم هاوس در ادامه نوشت: سیاستمداران هر دو طرف ممکن است با ایدههایی گرد هم آیند که سالهاست کارشناسان درباره تعامل مرحلهای آن را مطرح کردهاند.
بر اساس این تعامل به ایران این امتیازات داده خواهد شد:
- حق غنیسازی ایران بهرسمیت شناخته میشود.
- همکاری هستهای با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دیگر کشورها
- برداشته شدن تصاعدی تحریمها
- اعطای مصونیت به تهران در صورتی که قبول کند که فعالیت نظامی داشته است.
- راهی برای کاهش تنشهای منطقهای که با پایان این نگرانی باشد که آمریکا به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست.
ایران نیز باید در مقابل اینگونه اقدامات را انجام دهد:
- محدود کردن فعالیتهای غنیسازی چه در میزان و چه در حجم آن و همچنین ایران با بازرسیهای سرزده موافقت کند.
- تهران آژانس بینالمللی انرژی اتمی را قادر سازد که اعلام کند مواد هستهای ایران مشکلی نداشته و ایران از قوانین تبعیت کرده و به دنبال استفاده نظامی از مواد هستهای نیست.
- شفاف بودن با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیت و توسعه نظامی گذشته.
- اعلام موافقت درباره مذاکره با آمریکا و آماده بودن برای مذاکره درباره موضوعاتی از جمله درباره نزاعهای منطقهای.
برای آنکه پیشرفتی حاصل شود، «رفتارهای بد» که در هر دوطرف ریشه دوانده باید برطرف شود.
ایران باید با موضوع تعامل با آمریکا کنار بیاید
ریچارد دالتون رفتارهای بد بین دو طرف را اینگونه تشریح کرد: نخست، بی اعتمادی: این موضوع باعث مواضع صلب مذاکره کنندگان شده است. زمانی که پیشنهادات کوچک رد میشود، این احساس را ایجاد میکند که طرف دیگر [برای مذاکره] جدی نیست. ایران باید با ترس خود درباره تعامل با آمریکا کنار بیاید همانطور که در سال 2001 این موضوع را انجام داد و دو کشور برای سرنگونی طالبان در افغانستان با یکدیگر تعامل کردند.
دوم، پیشنهادهای بیشتر دادن: این موضوع باعث ایجاد گرایش برای پیشنهاد دادن راهحلهای ایدهآلتر میشود.
سیاستهای مبهم غرب باعث تخریب اعتبارشان برای ایران شده است
سفیر سابق انگلیس در ایران در ادامه مقاله خود نوشت: سیاستهای مبهم غرب و اسرائیل باعث تخریب اعتبار آنها در چشمان ایرانیها شده است. به طور مثال، غرب میگوید هیچگونه جنگی با مردم ایران ندارد اما از طریق تحریمهای نفتی و مالی، اقتصاد ایران را وارد رکود کرده و در همان حال نیز از موفقیت خود در جنگ سایبری، خرابکاری و ترور خبر میدهد.
وی اضافه کرد: شکست شش کشوری برای ایجاد مذاکرات هدفمند نیز کمکی نکرده است. به طور محسوسی، چین و روسیه حمایت خود از اصول تعامل فازی که به برنامه هستهای غیر نظامی ایران و تحت نظارت شدید منتهی میشود، اعلام کردهاند. این در حالی است که غرب گاهی به این ایده ابراز تمایل میکند و گاهی نیز به دنبال تعلیق غنیسازی است و اسرائیل نیز فقط به دنبال پایان همیشگی غنیسازی اورانیوم است.
این کارشناس برجسته اندیشکده چتم هاوس تاکید کرد: این موضوع به مانع دیگری منتهی میشود که عبارت است از عدم تمایل به قدرت دادن به نمایندگان است. دیپلماتهای ایران میتوانند توسط مقامات و سیاستمداران داخل کشور با اتهام خیانت به انقلاب مواجه شوند و مکانیزمهای سنگین، ملاحظات انتخاباتی و واکنشهای اسرائیل باعث محدودیت انعطاف نمایندگان غربی میشود.
در یک جهان منطقی، هر طرف میتواند رویکرد خود را تغییر دهد
وی در ادامه نوشت: در نهایت، به دلیل وزن نگرانیهای امنیتی، هیچ طرفی به سمت طرف دیگری نمیرود. هیچ چیز غیر قابل تغییری درباره این رفتارها وجود ندارد. بعد از همه، در یک جهان منطقی، هر طرفی میتواند رویکرد خود را تغییر دهد. در حالی هر کدام از طرفها در تلاش برای پیروزی کامل هستند، میبینند که از اهداف استراتژیک خود در حال فاصله گرفتن هستند. شش کشور میبینند که ایران از سال 2003 و از زمانی که گفتوگوها آغاز شد، به طور پیوستهای فعالیتهای هستهای خود را به پیش برده است و در صورتی که ایران در آینده تصمیم به ساخت سلاح اتمی بکند، به طور بالقوه منطقه، انپیتی و غرب را تهدید خواهد کرد و ایران نیز بیشتر از احترام، امنیت و موفقیتی که به دنبالش است دورتر میشود.
وی در پایان نوشت: هیچگونه کلید منحصر بفردی که بتواند دور جدید مذاکراتی را ایجاد کند که برای همه کارایی داشته باشد، وجود ندارد اما رهبران صبور و شجاع در تلاش هستند که فراتر از محدودیتها گام بردارند و این اقدام میتواند گامی در مسیر صحیح باشد.