عملکرد مصر، علل وقوع و غفلتهای اسرائیل از جنگ 8روزه

محمد حسین استادآقا کارشناس مسائل سیاسی در خصوص علل حمله اسرائیل به غزه و قضاوت در مورد عملکرد مصر در این جنگ در گفتگو با هم اندیشی به نکات مهمی اشاره کرد
در مورد جنگ غزه بغیر از اخبار و حوادثی که از طریق رسانه ها به سمع و نظر علاقه مندان و پیگیر کنندگان قضیه رسیده است، چند نکته وجود دارد که بیان آن به نظر مفید و لازم است.

موضع مصر نکته مهم در جنگ ۸ روزه
یکی از این موارد موضع مصر در قبال جنگ غزه است. در تحلیلها و گفتگوهایی که از سوی کارشناسان و تحلیلگران وجود دارد، نظرات انتقادی و تندی دیده می شود و اظهار نا امیدی از سوی برخی صاحب نظران نسبت به مرسی و این که وی نیز مهره آمریکاست و نباید به او امیدی داشت و از این قبیل. 

به نظر می رسد در این خصوص بایستی از این منظر وارد بحث مصر شد که مصر چه سابقه ای داشته است و از طرفی در حال حاضر مصرچه عملکردی دارد لذا بایستی این دو را دقیقا با هم مقایسه نمود. 

سطح ارتباط مرسی با ایران
مصری که ۳۰ سال با ایران (بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران) ارتباطی نداشته و در مراسمات بین المللی در سطوح پایین پاسخ دعوتهای ایران را داده است (البته این عرف دیپلماتیک است که تا قبل از این ایران نیز در مراسمات از طرف مصر در سطح پایین شرکت می کرد و یا شرکت نمی کرد) اما در این شرایط مرسی علی رغم فشارهایی که از سوی غرب و صهیونیسم مبنی بر عدم سفر به ایران بر وی بود، در اجلاس عدم تعهد شرکت کرد و به ایران آمد که این خود یک پیام مهم است. یعنی تمایل ایجاد و ارتقاء روابط مصر با ایران. 

ابراز تمایل مرسی بر دیدار بارهبر معظم انقلاب
نکته دوم اینکه مرسی در سفرش به ایران - در صورتی که اگر درخواست می کرد نیز ایران نمی پذیرفت که با رهبر معظم انقلاب دیدار کند، چون مصر روابط رسمی دیپلماتیک با ایران ندارد در حالی که با رهبر هند این دیدار صورت گرفت - به حضرت آقا پیام می دهد که به دلیل کوتاه بودن مدت سفرم به ایران نتوانستم با رهبر معظم انقلاب دیدار کنم وگرنه مایل بودم تا به دیدار ایشان بروم. خود این نکته اگرچه در حد یک حرف باشد، ولی از حیث روابط دیپلماتیک یک پالس و نکته مهم است که تا قبل از این از سوی مصر وجود نداشت.
مصری که در دست مبارکی بود که کارمند رسمی کاخ سفید بوده، توسط رئیس جمهوری اداره می شود که با ایرانی که در خط اول دشمنی با آمریکا و اسرائیل قراردارد این چنین ارتباطی دارد و اینگونه پیامهایی می دهد. 

سطح فعالیت دفتر حافظ منافع مصر در ایران
نکته دیگر ارتقاء دفتر حفاظت منافع مصر در ایران است. این دفتر در حال حاضر تقریبا از حیث کارکنان و پرسنل و سطح رفت و آمدهای دیپلماتیک در حد یک سفارتخانه عمل می کند. یعنی کشور مصر باوجود این که با ایران تبادل سفیر انجام نداده است ولی سطح رفت و آمدها و مبادلاتش در حد یک سفارتخانه است و این نکته بسیار مهمی است. 

باز بودن گذرگاه رفح در جنگ 8 روزه بر خلاف جنگ 22 روزه
نکته دیگر این که در جنگ ۲۲ روزه گذشته که بین اسرائیل و غزه صورت گرفت، مبارک مخلوع گذرگاه رفح را در همان حدی که بود نیز نگه نداشت و آن را بست تا دارو و غذا به غزه نرود و لی در جنگ ۸ روزه می بینیم که مصر نخست وزیر خود را به غزه می فرستد و این پیام بسیار مهمی برای اسرائیلی ها دارد. 

سفر نخست وزیر مصر به غزه در جنگ 8 روزه
مصر و اسرائیل که بین آنها معاهده کمپ دیوید منعقد شده و بر اساس آن مصر نباید پای خود را از گلیم خود درازتر کند و همچنین مصر حق اعزام نیروهای زرهی به صحرای سینا را ندارد و فقط می تواند نیروهای پیاده برای پستهای مرزی خود اعزام کند، با این وجود مصر با این شرایط نخست وزیر خود را به غزه می فرستد وبه آنها کمک می رساند و گذرگاه رفح را حد اقل برای تبادل زخمی ها باز گذاشته است - ولو اینکه رفح باز نیست و اجازه داده نشده که غذا و دارو به حد کافی منتقل شود - این گذرگاه برای کمک رسانی باز است و این پیام بسیار مهمی به اسرائیل است. 

و باید توجه داشت که رابطه بین اسرائیل و مصر بسیار مهمتر از رابطه اسرائیل با کشورهایی مثل لبنان یا هر کشور عربی دیگری است و رابطه پیچیده تر و مهمتری دارد، و می بینیم که مصر با این وجود اینگونه عمل میکند و این نیز بسیار نکته حائض اهمیتی است. 

دیدار نکردن مرسی با اوباما در سازمان ملل در اعتراض به فیلم موهن
از این قبیل می توان به این نکته اشاره نمود که مبارک همیشه با خضوع و فلاکت به کاخ سفید وارد می شد ولی مرسی در قضیه فیلم موهن به پیغمبر اسلام(ص) در سفرش به آمریکا و شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل با اوباما دیدار نکرد و این گونه گردن کلفتیهایی که کشورهای پر سرو صداتر عربی جرأت آن را ندارند. 

بایستی این تغییرات و این اتفاقات را در کنار هم گذاشت و البته این تغییرات لازم است ولی کافی نیست.
این که برخی توقع دارند مرسی در حد امثال شهید رجایی در ایران رفتار کند توقع درست و بجایی نیست. بالاخره او دست پروده و تحصیلکرده آمریکاست و از حیث سیاسی اخوان المسلمی است که در این سالها با غرب رو به مصالحه داشتند و در قضیه سوریه مخالفت صریحی دارد و از حیث مذهبی اهل سنت است. 

در هر حال بایستی به این نکات توجه داشت و سابقه و لاحقه مصر را در قضاوت دخیل دانست .

غافلگیری اسرائیل در جنگ ۸ روزه
خود موضوع جنگ ۸ روزه غزه که چرا به وقوع پیوست دارای نکات مهمی است. سید حسن نصرالله در جنگ ۳۳ روزه گفت اگر می دانستیم که اگر این دوسرباز اسرائیلی را گروگان گرفتیم، اسرائیل به لبنان حمله می کند هرگز این کار را نمی کردیم، امروز برعکس شده و اسرائیل اگر میدانست در حمله به غزه، اینگونه در باتلاق گرفتار می شود هر گز حمله نمی کرد و به نوعی باورش نمی شد که اینگونه گرفتار شود. 

                                                            چرا اسرائیل به غزه حمله کرد؟ 
 
مصرف داخلی اسرائیل
یکی از علل حمله به غزه مصرف داخلی اسرائیل است. چون در حال حاضر دولت ائتلافی اسرائیل بسیار دولت شکننده ای است و پارلمان خود را نیز منحل کرده است و دولت نیز در آستانه انتخابات بوده و قصد داشت در انتخابات پارلمانی ضربه شصتی به غزه نشان بدهد و با استفاده از پیروزی در این جنگ در انتخابات پارلمانی نیز پیروز شود و از شر دولت ائتلافی خلاص شود.
 
ناراحتی از شکست در سوریه
علت دوم این است که اسرائیل در این مدت منتظر بود تا در قضیه سوریه اتفاق خاصی بیافتد که برای آنها مناسب باشد ولی این اتفاق رخ نداد و سوریه به مدت ۲۰ ماه با مقاومت مردمی و درایت بشاراسد و همچنین حمایت ایران از سوریه، سرپا ماند.
اسرائیل نیز از غیض این شکست و ناکامی مانند کلب هار وحشیی شده که اولین نفری را که بتواند بگیرد، به دنبال کسی بود که بتواند عقده گشایی کند. در این خصوص کشوری ضعیفتر و فقیرتر و در دسترستر از غزه نبود و به این کشور حمله کردند و خساراتی را به بار آوردند.

خیال باطل اسرائیل بر بسته بودن خط لوجستیک مقاومت
علت سوم این بود که اسرائیل در جنگ 22 روزه می دانست که خط لوجستیک ایران سوریه و غزه برقرار است. اما در این جنگ با این تحلیل که در اوضاع نابسامان سوریه این خط قطع می شود و غزه ضعیفتر از قبل است لذا میتوان ضربه کاری تری را به غزه ای که تنها واقع شده وارد نمود به غزه حمله کرد. 

حذف فیزیکی رهبران موافق با ایران در مقاومت
علت چهارم این بود که اسرائیل بر این باور بود که با توجه به تلاشهای اسرائیل و هزینه های قطر و عربستان در مسیر ایجاد اختلاف در سران حماس و مقاومت فلسطین، طیف مخالف ایران می تواند قدرت را بدست بگیرد - که حتی خالد مشعل هم اخیرا این مسئله را بروز داده بود و بر سر ارتباط با ایران با اسماعیل هنیه اختلافاتی داشت – لذا می توانند با ترور رهبران جهادی حماس به خصوص کسانی که موافق ایران هستند و حذف فیزیکی آنها ، بتوانند با این حمله از شر گروه موافق ایران خلاص شوند و گروه مخالف که با پول عربستان و قطر اداره می شود را حاکم بر حماس کنند. 

شکست در توقف برنامه هسته ای ایران
علت پنجم این بود که اسرائیل در ارتباط با بحث فعالیت های هسته ای ایران و علی رغم تهدیداتی که - اگر چه توخالی بود ولی قصد این را داشتند که اگر بتوانند و شرایط ایجاد شد زخمی به ایران بزنند که نشد - در این خصوص انجام دادند، به سراغ حماس آمدند و از این طریق عقده گشایی کردند. 

این پنج عامل ، علت اصلی حمله اسرائیل به غزه بود. 


                                                             غافلگیریهای اسرائیل در جنگ 8 روزه

برد موشکهای حماس
اما آنچه را اسرائیلی ها نخوانده بودند این بود که، اولین گزارشاتی که خود اسرائیل اعلام کرد این بود که حماس حد اکثر برد موشکهایش ۴۰ کیلومتر است و حد اکثر ذخیره اش هم برای یک نبرد ۱۰ روزه است. 

جنگ که شروع شد موشکهای حماس با این برد به شهرکها رسید. اما دیدند که این برد به ۶۰ کیلومتر یعنی تلآویو رسید. در ادامه به بیت المقدس که نیاز به برد ۸۰ کیلومتر داشت نیز رسید و اسرائیلیها به شدت غافلگیر شدند. 
این وضعیت توسط موشکهای فجر5 ایران که البته با انتقال نه تنها خود موشکها بلکه انتقال تکنولوژی آن به غزه و لبنان صورت گرفته است بوجود آمد. 

یعنی در صورت قطع خط لوجستیک ایران سوریه و غزه، این موشکها تولید می شد وبه استفاده حماس می رسید.
زیرا در این صورت نیاز به مواد اولیه وجود دارد که این نیز از طرق مختلفی می تواند به دست مقاومت حماس برسد که یکی از این راهها خود اسرائیلی ها هستند که بسیاری از تاجران اسرائیلی این معامله را انجام می دهند و مواد اولیه را به حماس می فروشند. 

کانالهای بین گذرگاه رفح که کانالهای بسیار فعالی است، نیز یکی از این راه هاست و به نحوی است که هر خانواده یک کانال برای رفت و آمد دارد. البته هر چند وقت یکبار این تونلها را اسرائیل بمباران می کند و یا مصر مسدود می کند که مجددا توسط مقاومت راه اندازی میشود. 

دقت موشکهای حماس
مسئله مهم دیگر که اسرائیلی ها ازآن غافلگیر شدند دقت موشکها بود که اسرائیلی ها در جنگ ۲۲ روزه با این دقت مواجه نبودند.
پس غافلگیری در مورد برد موشکهای حماس، در این جنگ به صورت موضعی موشکهای حماس فرود می آمد. یک نمونه آن فرودگاه بن گورین در تلآویو بود که آنقدر این فرودگاه مورد اصابت موشکهای حماس قرار گرفت که اسرائیل مجبور شد هواپیماهای خود را به فرودگاه دیگری منتقل کند. 
ساختمان پارلمان که همان کنست آنها بود دقیقا مورد اصابت موشکهای حماس قرار گرفت. 

استمرا موشکهای حماس
استمرار موشکهای حماس نیز از موارد دیگری بود که اسرائیل را غافلگیر کرد. اسرائیلی ها با خودشان گفتند که حماس نهایتا ۵ الی ۱۰ روز ذخیره تسلیحاتی دارد. یعنی با بمباران هوایی اسرائیل حماس موشکهای خود را استفاده می کند و پس از اتمام موشکها از طریق حمله زمینی وارد غزه می شوند. 

لازم به ذکر است علاوه بر این غافلگیری های پی در پی، یهود یکی از صفتهایی که دارد ترس از مرگ است که خداوند در قرآن بسیار با این صفت با آنها محاجه می کند، و این ترس از مرگ موجب شد که برای نجات خود در لوله های فاضل آب پناه بگیرند و در نهایت تقاضای آتش بس از طرف آنها صورت بگیرد و به شکست نکبت بار دیگری برای آنها بیانجامد.
دیدیم که تمامی هم پیمانان اسرائیل از ترکیه تا قطر و فرانسه و . . . برای کمک به آتش بس فعال شدند تا اسرائیلی¬ها را از این باتلاق نجات دهند.
بحمدالله دیدیم که این جنگ نیز موجب پیروزی اسلام و خفت دشمنان اسلام شد.