ضرورت برنامه کودک در زندگي کنوني
«اگر برنامه کودک و تلویزیون نبود نمیدانستیم که چگونه بچهها را سرگرم کنیم»، «شبکهي پویا برای مادران یک فرشتهي نجات است»، «عمو پورنگ بچهها را پاي تلويزيون میخکوب میکند، کاش 24 ساعت برنامه داشت»
تلویزیون و برنامههای آن یکی از اولین، ارزانترین و البته در دسترسترین وسایل سرگرمکننده براي کودکان و بزرگسالان به حساب میآيد. سرگرمی نيرومندي که بدون نیاز به خلاقیت، صرف انرژی، زمان و هزینه برای عموم خانوادهها مهیا است. مشهور اين است که تلویزیون براي سرگرمی در اوقات فراغت کاربرد دارد؛ در حالی که در اکثر خانهها، تلویزیون عضوي دائمي و فعال از خانواده است که صبح تا شب بهصورت مداوم نقش آفرینی میکند و صدای آن در خانه همیشه طنینانداز است، حتی اگر کسی به آن توجه نداشته باشد.
یکی از برنامههای تلویزیون که هم برای کودکان و هم بزرگسالان همیشه جذاب بوده، برنامهي کودک است. کودکان در برنامه کودک به دنبال رؤیاهای خود هستند و بزرگسالان با دیدن برنامهها خاطرات کودکي را مرور ميکنند. برنامه کودک سرگرمی بسيار مطلوب و سالمی است؛ چرا که کودک در محيط امن خانه، بهدور از هزاران اتفاق و خطر در کوچه، و مصون از همهي بدآموزيهايي که همبازيهایش ميتوانند به او بياموزند، سرگرم ميشود. هم آرام است، هم اشياء و لوازم خانه از تخريب او در امانند، والدین نیز فارغ از سروکله زدن با کودک، دیگر دغدغهي مراقبت از او را نخواهند داشت.
در شرایط زندگی امروزی که کودکان فضای مناسب بازی را از دست دادهاند، و اغلب محصور در یک خانهي کوچک با وسایل جاگير مثل مبل و وسايل تزیئنی بسیار، کمترين فضايي براي جنبيدن ندارند، بهترین فعالیت، نشستن و آرام بودن است! در حالی که انرژی و هیجان زیاد از ویژگیهاي دوران کودکی است. تحرک و بازی در چنين خانهاي جرم به حساب می آید. هر کمک کاری که بتواند کودک را آرام بنشاند و سرگرم کند باارزش و مورد احترام است. در این شرایط رقابت براي سرگرم کردن کودکان و جلبنظر خانوادهها طبيعي است.
مزيت برنامه کودک
در اين ميان خالهها و عموهایی که تنها و یا همراه با عروسکهای که انسان و حیوان بودنشان مشخص نیست، به کمک میآیند تا در موفقیت تلویزیون سهیم باشند. در دکور اغلب اینگونه برنامهها که بهصورت زنده پخش میشود، تعدادی دختر و پسر در کنار هم نشسته و در اجرای برنامه مشارکت دارند. در فضایی شاد و پرهیجان و بهصورت داستانوار آداب اجتماعی و فردی نيز آموزش داده میشود. کودکان به نوعی مسحور شده و هرگونه رفتار و گفتاری را که از جانب مجری باشد، قبول ميکنند.
چه چيزي از اين بهتر براي پدر و مادر گرفتاری که حتی برای کارهاي روزمره خود وقت کافی ندارند و هر لحظه منتظر فرصتي براي استراحت هستند. اين واقعيت قابل انکار نيست که برنامه کودک کيمياست. بهخصوص وقتي ميبينند که در برنامه کودک، حجم انبوه و متراکمي از آموزشها و مهارتهاي اجتماعي و اخلاقي به خوبی انتقال داده میشود.
از طرفی هر روز تعداد کارتونهای جدید با فضاهای هیجانانگیز بیشتر میشود. کارتونهایی که اغلب در محیطی خیالی و دور از واقعیت تصویرسازی شده و قهرمان داستان، مدام در حال جنگیدن و حمله کردن است یا تلاش میکند که طرف مقابل خود را دور بزند. قهرمان داستان در هر بخش تا پای مرگ میرود، اما در آخر داستان دوباره جان میگیرد. در دنیای خیالی زخمهای قهرمانها زود خوب میشود. روشن است که کودک خشونت را تماشا کند بهتر از اين است که در بين همبازيها خشونت بورزد و خود و دوستان را زخمي کند؛ زخمهايي که بهخلاف زخمهاي کارتون، روزها و هفتهها بايد بگذرد تا التيام يابد.
هر فردي بر اساس آنچه گفته شد و با نگاهي به زندگي کنوني و مقايسهي برنامه کودک با بازيهاي کودکانهي ممکن ديگر، تصدیق خواهد کرد که تماشاي برنامه کودک بهترين و کمآسيبترين سرگرمي و تفريحي است که کودک به آن مشغول ميشود و پدر و مادر را از مراقبت کودک آسوده ميسازد. اما اين تحليل تا زماني صحيح بهنظر ميرسد که کودک مشغول بازي است، کودکي که مشغول دويدن و جنگيدن با همبازيهاست، به نسبت کودکي که تلويزیون تماشا ميکند، در معرض آسيب بيشتري قرار دارد. اما وقتي بازي تمام ميشود، چه اتفاقي ميافتد؟
ضرورت برنامه کودک بعد از برنامه کودک
تا وقتي کودک تلويزيون تماشا ميکند همه چيز بر وفق مراد است، هم مراد کودک و هم مراد ديگران، اما برنامه کودک بالأخره تمام ميشود و کودک بر اساس طبيعتش به دنبال تکرار آن رفتارها است. اينبار رفتارهاي کودک بسيار پرخطرتر از بازيهاي معمول کودکانه است، در حالیکه فضای اطرافش با آنچه دیده تفاوت بسیاری دارد. کودک بهدنبال تخليهي هيجانات و تکرار حرکاتي است که در کارتونها ديده است، اما اجراي آنچه که او ديده است، شاید در وسيعترين و مجهزترين ورزشگاهها نیز ممکن نيست، چه رسد بهخانهاي که راه رفتن در آن بايد با احتياط باشد. اما جاي نگراني نيست؛ تلويزيون برنامههاي ديگري دارد که باز هم کودک را آرام نگه دارد.
اما رفتهرفته هيجان کودک لبريزتر ميشود و ميزان هيجان و خشونت برنامهها ديگر جوابگو نخواهد بود، ولي باز جاي نگراني نيست. کارتوني اکشنتر ميتواند هيجان جان کودک را فروبنشاند، زحمتش عوض کردن شبکه، يا نهايتاً خريد يک سيدي است. کودک باز هم آرام ميگيرد، اما اين روند تا کجا قابل استمرار است؟
ضرورت بازي مجازي بعد از برنامه کودک
بالأخره کودک نيازمند فضايي است که آنچه ديده است را خود تجربه کند. در کدام فضا؟ فضاي مجازي همهي آنچه کودک نياز دارد را تأمين ميکند و همهي غيرممکنها را ممکن ميسازد. کودک در آنجا به راحتی ميتواند یک قهرمان باشد و بعد از بازی بسیار و کسب مهارت، تبدیل به یک قهرمان شکستناپذیر شود. رمز جذابیت و فروش بیشتر در بازیهاي رايانهاي، خیالی و جنگی بودن آن است. مانیتور کوچک تنها فضایی است که سازندگان در اختیار دارند و باید بیشترین استفاده را از آن بکنند. درگیری و زد و خورد، امکان استفاده از وسایل مختلف جنگ، جذابیت را بیشتر ميکند. از طرفی همخوانی بیشتر فضای بازی با کارتونها و فیلمهای سینمایی که کودکان آن را تماشا ميکنند، به مشهور شدن بازی کمک ميکند. به همین دلیل سازندگان بازی به دنبال تطابق بیشتر با کارتونها هستند و یا خود برای بازی جدیدشان کارتونی پر هیجان ميسازند.
جاذبه مسحورکنندهي این بازیها، کودک را به وجد ميآورد. او احساس ميکند که در حال فعالیت است اما از نظر حرکتی فقط چند انگشتش فعال هستند. بهنظر ميرسد که کودک با بازیهای رایانهای هیجاناتش تخلیه ميشود، در حالی که آرام نشسته است. اگر والدین بعد از انجام کارهای خود کمی در کنار کودکشان بنشینند خواهند دید آرام و بی صدا بودن آنها در طوفانی بودنشان است. استرس و هیجان کودک در شعاع محدودی از او دیده میشود اگرچه از دور سرگرم و آرام به چشم ميآید.
مديريت کودک
توصیهي اغلب کارشناسان، کنترل تماشای برنامه کودک و بازی رایانهای است. اما اين توصيه در واقعیت تا چه حد قابل اجراست؟ اگر والدین توانایی این کار را هم داشته باشند که البته تجربه نشان داده که اغلب موفق نخواهند بود، باید با کودک فعال و کنجکاو خود چه کنند؟ چند بار بگویند «بنشین»، «آرام باش»، « از مبل نپر» و «بلند حرف نزن» و کودک چند بار مطابق خواسته آنها عمل میکند؟
در چنين شرايطي ممکن است پدر و مادر دلسوزي تلاشکنند تا به هر قيمتي ساعتي از روز، کودک خود را از فضاي مجازي جداکنند، اما بهخوبي حس ميکنند مراقبت از اين کودک بسيار دشوارتر شده است. آنچه در اين ميان اتفاق ميافتد اين است که حالت مطلوب قرار دادن کودک در فضاي مجازي است و انتقال او به فضاي واقعي زندگي، صرفاً بهصورت اجباري و با هزار زحمت و بهصورت موقتي اتفاق ميافتد.
کودکي که با لباسهای کثیف و خاکآلود و توپی گِلی به خانه میآید و از شدت خستگی با همان وضعیت میخوابد. اگرچه جسمي خسته و بیجان از بازی با همسالان با خود آورده، اما روحی آرام و خالی از هیجانات دارد. در مقابل کودکی که از پشت رایانه و تلويزيون به اجبار والدین بلند شده و به رختخواب میرود، شاید ساعتها وقت لازم داشته باشد که به خواب برود، چون هنوز جسم او انرژی زیادي دارد و ذهنش درگیر شخصیتهای بازی و خیالپردازی است. آنقدر باید در خیالش بجنگد و از ساختمانهای بلند بپرد تا شاید خوابش ببرد، ولی اگر قرار باشد در خواب هم بجنگد چه موقع استراحت خواهد کرد؟ و پدر و مادر چگونه ميتوانند استراحت، چند ساعت خيالپردازي قبل از خواب و خوابديدنهاي او را مديريت کنند؟
زندگي مجازي پس از بازي مجازي
مدیریت کودک و بازی رایانهای و یا حتی تماشای تلویزیون راه حلي ساده اما نشدني است. افتتاح شبکهي پويا در عمل فرياد ميکشد که هرچه بيشتر کودک بايد تلويزيون ببيند و البته اگر شبکهي پويا نباشد، ماهواره که هست! حتی اگر والدین بتوانند با استفاده از قوه قهریه خود، بازی و تماشای برنامهها را برای کودک محدود کنند، اما با ذهن و خیالپردازی او چه میتوان کرد؟ کودکان با بازی زندگیشان را میسازند. تنها بودن و عدم برقراری ارتباط با دیگران کودک را منزوی و گوشهنشین ميکند و از طرفی هجمهای که در این فضاها برای او ساخته میشود، زندگی او را دگرگون کرده و عواطف و احساسات کودکی او را خواهد کشت.
ارمغان کارتونهای جدید و بازیهای رایانهای، کودک بزرگسالی است که ذهن و روحش احساس بزرگی کاذب ميکند، اما جسم و روحش براي زندگي در دنياي واقعي کمترين آمادگي و مهارت را ندارد. درست است که وقتي بزرگتر ميشود براي پوشيدن لباس سربازي نيز دچار مشکل است؛ اما تمام عمرش را صرف جنگيدن کرده است، درست است که مهارتهاي سخن گفتن و توانمنديهاي اجتماعي را ندارد، و نميداند چگونه بايد خواستگاري رفت، اما بر مهارت ارتباط و همسريابي در فضاي مجازي کاملاً مسلط است. نميداند چگونه بايد با يک نفر به نام همسر زير يک سقف زندگي کرد و با مشکلات کنار آمد، اما بهراحتي ميتواند چند شبانهروز به مانيتور خيره شود و موانع گوناگون بازي را دور بزند.