به گزارش 598 به نقل از رسا، متن کامل این نامه که در کتاب پاسخ به پرسشهای جوانان در سال 81 به چاپ رسیده است بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرى اللهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ».
بعد الحمد و الصلاة؛
فرزند
بسیار عزیزم و نور چشمانم، مرتضى جان! اکنون که به حول و قوّه الهى، عازم
سفر خارج، براى ادامه تحصیلات مى باشى، امیدوارم از انواع توفیقات بهره مند
شوى و وجهه همّتت را هم از جهت صورت و هم از جهت معنا بلند و عالى و
متعالى قرار دهى.
از جهت صورت، نیل به عالى ترین مقامات علمى را هدف
بدانى و از جهت معنا این سفر را یک سفر الهى و براى خدا قرار دهى که هر چه
درس بخوانى و هر چه تلاش کنى و هر چه بیشتر تحقیق نمایى، همه را به حساب
خدا و حسنات نامه اعمال تو محسوب سازند.
سفر به این نیّت که با کسب
معلومات در طریق خودکفایى امت اسلام و جامعه مسلمین و بى نیازى آنها از کفر
و خدمت به مسلمانان گام برمى دارى، بسیار مقدس و عبادت است.
سرّ انحطاط
ظاهرى کنونى مسلمین، عقب ماندن آنها در علوم مادّى و ظاهرى از بیگانگان
است; چنانکه علت تفوّق کفار بر مسلمانان نیز، پیشرفته بودن آنها در این
علوم است.
اگر جوانانى که به خارج مى روند، به این فکر باشند که باید
این قلاع مادى و تکنیک را فتح کنند و هر کدام براى عالم اسلام افتخار، مایه
سربلندى و بى نیازى از دیگران شوند، یقیناً این وابستگى و احتیاج کنونى
برطرف مى شود و مسلمانان به استقلال علمى نایل مى گردند.
چرا نباید تو و
امثال تو در رشته هاى مختلف علمى در دنیا سرشناس و مشاربالبنان باشید; با
اینکه در استعداد و هوش سرشار اگر از دیگران قوى تر نباشید، ضعیفتر نیستید.
غرض اینست که همواره یادت باشد براى چه و به منظور تقدس و کسب چه رتبه
والایى سفر کرده اى! خدا ناظر بر تو است! از او کمک بخواه و به او توکل و
اعتماد کن!
مبادا مظاهر مادى آنجا، فکر تو را مشغول سازد و از راهت
بیرون براند که خداى نخواسته صبح کنى در حالى که از آنچه مى خواستى دستت پر
شود، خالى باشد و با دست خالى برگردى!
آنجا اگر وسایل تحصیل فراهم است،
وسایل بازداشتن انسان از مسیر راه کمال و سعادت نیز بسیار است و مرد مى
خواهد که در دام این ملهیّات نیفتد و نیکبختى خود را به آن نفروشد.
در
تعهد دینى خود و ولایت اهل بیت، علیهم السّلام، ثابت قدم باش و هر کس را در
این راه، آزموده و پخته شناختى، با او باب مصاحبت و دوستى باز کن! در
مجالس اسلامى که در مجمع اسلامى یا جاهاى دیگر تشکیل مى شود، خالصانه و بى
ریا براى کسب فیض و زنده نگهداشتن تعهدات مذهبى شرکت نما و آن مجالس را
بزرگ مى شمار و قدر بدان!
خلاصه، چنان فرض کن که همه در انتظار تو
هستند; کلّ جامعه مسلمانان منتظر نتیجه تلاش تو و امثال تو هستند; دوستان و
آشنایان همه منتظرند; خویشاوندان تو، پدر و مادرت، همه منتظر و چشم
براهند; بیماران همه منتظرند. همه این امور را فراموش ننما و از هر زحمت و
کوشش، در راه موفقیت علمى استقبال کن و اگر ناملایماتى در خلال کار پیش
آمد، اعتنا نکن که (رنج راحت بدان چه شد مطلب بزرگ).
شکیبا و ثابت قدم و استوار دنبال کار خودت باش که باید انشاءالله تعالى، شاهد توفیق را در آغوش بگیرى.
سختیهاى کار و هر فشارى را در این طریق مى بینى، به حساب خدا محسوب دار و از ضعف و سستى و ناامیدى پرهیز کن!
تا
مى توانى نام خدا بر زبان آر و از ذکر خفى و یاد قلبى نیز غافل مباش و
صلوات بر محمّد و آل محمّد، علیهم السلام، بخصوص حضرت بقیة الله، ارواحنا
فداه، را فراموش نکن و تحصیلاتت را براى بهتر و بیشتر خدمت کردن به آن حضرت
و شیعیان آن بزرگوار پرمایه و پرمحتوا ساز.
چون با حال کسالت مجال بیش
از این نیست، امید است «تو خود حدیث مفصّل از این مجمل بخوانى». تو را به
خدا سپردم و از خدا برایت سعادت دارین و توفیق مسألت مى نمایم.
اگر بعض
از کسان و خویشان، زر و زیورى براى سر راهى به شما تقدیم کرده اند، من هم
این چند کلمه را به عنوان سرراهى، به شما مى سپارم، یقیناً قبول مى نمایى.
و لا حول ولا قوة الا بالله و السلام علیک و رحمة الله و برکاته
فدایت لطف الله صافى
*شایان
ذکر است، دکتر مرتضى صافى، فرزند حضرت آیت الله صافى، به عنوان نفر ممتاز
دکتراى قلب در ایران، جهت تکمیل تحصیلات به کشور انگلستان اعزام شده بود .
وى دو سال بعد، پس از کسب فوق تخصّص قلب و عروق، به کشور بازگشت و هم
اکنون، عضو هیأت علمى و استادیار دانشگاه شهید بهشتى تهران بوده و در
بیمارستان شهید مدرّس تهران، مشغول فعالیت است.