کد خبر: ۹۳۱۳۱
زمان انتشار: ۲۲:۴۸     ۲۳ آبان ۱۳۹۱
یادداشت میهمان؛
مصطفی جمالی
حادثه عاشورا پس از حادثه رسالت نبي خاتم (ص) بزرگترين حادثه تاريخ بشري است كه نه تنها عالم دنيا بلكه تمامي عوالم هستي را تحت الشعاع خود قرار داده است و همة بهره‌مند از اين حادثه گرديده اند.

بررسي تمام ابعاد و لايه هاي باطني اين بزرگترين بلاء و ابتلاء تاريخي بشر و تأثير آن بر سلوك و تكامل تمامي عوالم واز جمله عالم دنيا براي انسان غير معصوم(ع) جز از طريق پيوند و توسل به جريان ولايت ائمه نور ـ كه همانا جريان ولايت الهيه است ـ و كلام نوراني آنان امكان‌پذير نمي‏ باشد و لذا تحقق فقاهتي كارآمد در اين حوزه ضرورتي اجتناب ناپذير است.

اما آنچه اين حادثه را از ديگر حوادث متمايز كرده است، ماهيت اين حادثه و نوع سلوكي است كه از طريق پيوند با همه عوالم با آن حاصل مي‏ شود. عاشورا ضيافت بزرگترين بلاء الهي است كه در اثر پيوند با اين مصيبت عظمي است كه تهذيب كل عالم و تاريخ بشري صورت گرفته است.

عاشورا بزرگترين صحنه درگيري جبهه حق و باطل است، تمامي مكارم اخلاقي در مقابل تمامي مكايد شيطاني روبروي هم صف آرايي كرده‌اند، در دوره غربت اسلام و در شرايطي كه جبهه باطل احساس پيروزي مي‏كرد و در كنار سر بريدة سيد الشهداء(ع) ندا برمي‌داشت: «لعبت هاشم بالمُلك فلا خبر جاء و لا وحيّ نزل» انسان غريب و مظلوم كار را تمام كرد و تاريخ بشري را نجات داد.

در جريان كربلا جبهه باطل با نقشه‌اي عظيم آمده بود تا به اسلام تاريخي و خط همه انبياءالهي از آدم تا خاتم (ص) تير خلاص بزند، ولي نبي اكرم(ص) براي چنين روزي سيد الشهداء(ع) را تربيت كرده بودند و با تحقق عظيم‌ترين مصيبت عالم، تمامي تلاش جبهه باطل و مكايد شيطان نه تنها براي آن مقطع از تاريخ بلكه براي تمام تاريخ،نقش برآب شد و به تعبير امام راحل (ره) عاشورا اسلام را بيمه كرد.

اما اينكه چگونه عاشورا توانست در طول تاريخ، حادثه‏ ساز شود و موجب تقويت مدام جبهه حق و تضعيف جبهه باطل شود؟ سر اين مطلب در درايت و بصيرت بالاي نبي اكرم(ص) و سيد الشهدا(ع) است كه با شكل دهي بزرگترين بلاء و ابتلاء، بزرگترين مصيبت و حادثه جانسوز، عاطفه جامعه شيعه را هدف قرار داده و حرارتي در آن جامعه (و حتي تمامي انسانهاي آزاده) ايجاد كردند كه با اين حرارت دائمي عاطفه وتمايلات جامعه شيعه مدام در غليان و جوشش است. «ان للحسين حراره في قلوب لا تبرد ابدا» (مستدرك، ج۱۰، ص ۳۱۸)

در توضيح اين مطلب بايد توجه داشت كه ساختِ هر تمدني وحكومتي و ادامه حيات آن بر پايه سه عنصر اساسي «نظام تمايلات و گرايش ها، نظام بينش‌ها و دانش‌ها و نظام محصولات و صنايع» است كه تغيير تمايلات و گرايش ها سهم تأثير اساسي در شكل‌دهي يك تمدن و حكومت را دارد. شكل‏ گيري تجدد و تمدن مادي امروز مغرب زمين بر پايه تغيير تمايلات انسانهاي آن ديار صورت گرفته است و باتوسعه تمايلات مادي و با هدف حرص به دنيا و توسعه تمتَّعِ متنوّع ومتلَّون از بهره‌هاي دنيوي، حركت آغاز مي‏ شود و تمامي علوم و دانش‌ها و توليد محصولات وتكنولوژي و صنعت در اين راستا توليد مي‏ گردند.

همچنين در باب انقلاب اسلامي ايران مي‏ بينيم كه امام راحل ابتدا با تغيير تمايلات و عاطفه هاي جامعه و انقلاب سياسي، حركت خود را آغاز مي‏ كند و سپس در سايه آن به ساخت ابعاد مختلف انقلاب فرهنگي و انقلاب اقتصادي مي‌پردازند.

با اين توجه تحقق تمدن تاريخي اسلام كه معمار اصلي آن نبي اكرم (ص) است نيازمند حفظ تمايل فطري خداپرستي انسان ها و توسعه و تشديد آن است چرا كه تنها در سايه جوشش اين عاطفه هاي الهي است كه بستر فرهنگ سازي در جامعه ايجاد مي‏ گردد و لذا مي‏ بينيم حادثه عاشورا نه تنها حافظ دين اسلام مي‌گردد (حسين مني و انا من حسين) بلكه پس از اين حادثه است كه زمينه فرهنگ سازي توسط حضرت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ايجاد مي‏گردد و معارف ناب اسلامي و شيعي به جامعه عرضه مي‏ شود.

با توجه به همين مطلب اساسي است كه راز تأكيد بر دو نكته در حادثه عاشورا مشخص مي‏ گردد از يك طرف حسين(ع) خود را «قتيل العبره» مي‌ناميد (كامل الزيارات) و از طرف ديگر. حكمت ثواب عظيم گريه بر مصيبات حضرت سيد الشهدا(ع) مشخص مي‏ شود كه در اين راستا نه گريه بلكه تباكي (حالت گريه) بر مصيبات هم نردبان سلوك مي‏ گردد. «فبكي او تباكي علي الحسين فله الجنه) (كامل الزيارات، ص ۳۴۲ ـ ۱۴۱۷ ق)

اينكه مي‏ بينيم همه انبيا الهي (عليهم السلام) و همه مخلوقات، اعمّ از ملائك و اجنه حتي حيوانات آسمان و زمين و جماد و نبادات بر مصيبات حضرت سيد الشهدا(ع) گريان هستند. ريشه در همين نكته اساسي دارد كه گريه معبر پيوند با جريان ولايت الهيه است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها