کد خبر: ۹۱۷۶۹
زمان انتشار: ۱۳:۲۳     ۱۸ آبان ۱۳۹۱
در حال حاضر از نظر نوع بازی، بهترین تیم گروه ایران ازبکستان است و این تیم حتی از کره نیز بهتر است و شما هم اگر بازی‌های این تیم را ببینید، مطمئنا با ما هم عقیده می‌شوید.

سایت گل-به گزارش سایت گل به نقل از ایمنا، جلالی که به نظر می‌رسد از سبک بازی تیم ملی در دیدار با کره جنوبی آنچنان راضی نیست، در گفتگو با خبرگزاری ایمنا پیرامون شرایط تیم ملی، وضعیت ازبکستان و مسائل دیگری صحبت می‌کند.  گفتگوی ایمنا با مجید جلالی را در ادامه می خوانید:


اجازه دهید از بازی ایران مقابل کره جنوبی شروع کنیم. باید قبول کنیم که ایران در این مسابقه خوب بازی نکرد اما به هر حال نتیجه گرفت.


بله. ببینید، به نظر من همیشه باید مقطع زمانی را در نظر گرفت و بعد از آن در مورد شرایط صحبت کرد. ما در حال حاضر در یک مقطع زمانی خاص قرار داریم که صرفاً باید روی مواردی متمرکز شویم که ما را راضی می‌کند. نتیجه دیدار ایران مقابل کره جنوبی خوب بوده و این برای ما راضی کننده است و در مورد مسائل دیگر باید بعدا صحبت کرد.


اکنون باید بدانیم که تیم ما یک بازی حساس پیش‌روی خود دارد و مطمئن باشید که تیم ازبکستان به مراتب بهتر از کره است و ما بازی سخت‌تری نسبت به بازی کره داریم. همه باید روی این بازی متمرکز شویم و یک فضای حمایتی و فکری خوب برای این بازی به وجود بیاوریم که موفق شویم زیرا حتی مساوی آن بازی نیز برای ما فایده‌ای ندارد.


در مورد این جو فکری صحبت کردید. ما می‌بینیم که پیش از بازی با بحرین یا کره جوی به وجود می‌آوریم که پیروز می‌شویم، جوی که حتی اگر برزیل هم در این جو به ایران بیاید، با مشکل مواجه می‌شود، اما به یک باره در بازی با لبنان به گونه‌ای رفتار می‌کنیم که انگار نه انگار ۳ امتیاز این مسابقه هم به درد ما می‌خورد. به واقع به نظر می‌رسد خلاء حمایتی و رسانه‌ای از بازی ایران با ازبکستان هم وجود دارد.


این مسئله به دیدگاه جامعه باز می‌گردد. ببینید، دیدگاهی که روی فوتبال و در جامعه ما حاکم است، دیدگاه باثباتی نیست. به عنوان مثال می‌گوییم ما نمی‌گوییم که دوست داریم تیممان به وضعیتی برسد که در آینده یک تیم باثبات باشد و در آسیا بدرخشد. ما به لحظه‌ها دلخوشیم و بردهای لحظه‌ای ما را ارضا می‌کند و به همین دلیل است که یک بازی بی‌خیال می‌شویم و شکست می‌خوریم و بعد از آن برای یک بازی همه توجهات به مسابقه معطوف می‌شود تا به پیروزی برسیم. بعد از آن دوباره مثل حالا بی‌خیال می‌شویم.


باید بگویم در حال حاضر از نظر نوع بازی، بهترین تیم گروه ایران ازبکستان است و این تیم حتی از کره نیز بهتر است و شما هم اگر بازی‌های این تیم را ببینید، مطمئنا با ما هم عقیده می‌شوید.


اما اگر نگاه کنید، آلمان مقدماتی جام جهانی را آنقدر جدی گرفته که همه بازی‌هایش را پشت سر هم می‌برد ولی ما یکی نه یکی بازی‌ها را جدی می‌گیریم.


ببینید ما از نظر دیدگاه نباید ایران را با آلمان مقایسه کرد. آنها دوره‌های سخت خود را گذرانده‌اند و در حال حاضر دارای یک برنامه استراتژیک هستند و دیدگاه سازنده کسب کردند و ما اگر بخواهیم به آنها برسیم، باید خیلی کار کنیم.


قبول دارید که بازیکنان ما نیز از این تفکر که بخواهند یک دوره طولانی در اوج باشند، فاصله گرفته‌اند و به نظر می‌رسد فوتبالیست‌های ما با یک سوپرپاس یا یک قیچی برگردان در یک بازی حساس یا یک واکنش خوب در داربی پایتخت ارضا می‌شوند. به نظرتان چرا آنها مثل بازیکنان خارجی یک دوره طولانی در اوج نیستند؟


ببینید این مشکل فرهنگی ماست چون ما این ظرفیت‌ها را نداریم و مشکلی است که ما با آن مواجهیم و باشگاه‌های ما نیز از آن رنج می‌برند. 


شما با ۱۶ تیمی شدن لیگ موافق هستید؟


من اصلاً موافق این اتفاق نیستم. ببینید، فوتبال در کشور ما فوتبال ورزش اول است و تقریبا همه استان‌های کشور ما با فوتبال درگیر هستند بنابراین ما نیاز داریم که تعداد تیم‌های خود را افزایش دهیم و حتی ۲۰ تیمه شویم. اگر نمی‌توانیم مسابقات را برگزار کنیم، این مشکل از ماست و پاک کردن صورت مسئله به ما کمکی نمی‌کند؟


پس چرا به عنوان مثال کشوری مثل آلمان هم به سختی زیر بار این می‌رود که بوندس لیگا را با ۲۰ تیم برگزار کند؟ فقط چند کشور هستند که لیگ ۲۰ تیمی دارند. به نظرتان با توجه به فضای حرفه‌ای ایران، اختلاف ساعت پروازها یا اینکه بازیکنان خیلی دیروقت می‌خوابند و مسائل دیگر، ۲۰ تیمی شدن به صلاح فوتبال است؟


اگر ما خودمان مشکل داریم و به عنوان مثال بازیکن ما تا ساعت ۳ بیدار می‌ماند، این مشکلی است که باید آن را حل کنیم و نمی‌توانیم بگوییم با ۱۰ تیمی شدن لیگ این مشکل حل می‌شود. قبول دارم که ما مشکلات بسیاری داریم و بسیاری از شهرهای ما زیرساخت‌هایی نظیر استادیوم، هتل، راه‌آهن، فرودگاه و چیزهای دیگری را ندارند اما ما باید اینها را درست کنیم و کم کردن تیم‌ها به این مسئله کمکی نمی‌کند. در کشور ما برای اینکه به یک چیزی برسیم، باید مجبور به انجام آن شویم و اگر تیم‌ها را بیشتر کنیم، امکاناتمان نیز بیشتر می‌شود. به عنوان مثال شهر درود نیز حالا که تیم دارد، دنبال ساخت استادیوم است و اگر تیم نداشت، تا ۴۰ سال دیگر نیز این استادیوم را نمی‌ساخت.


مربیان ایرانی چه؟ آنها نیز حرفه‌ای هستند؟ نمره‌ای که شما به مربیان ایرانی از نظر فنی می‌دهید چند است؟


ظرفیت‌های مربیان ما واقعاً بالاست و آنها فوق‌العاده باهوش هستند. اگر از نظر ظرفیت‌های علمی بگویید، در آن زمینه آنها نیازمند کمک هستند اما در آن بخش نیز یک مربی دلش می‌خواهد مجهز به علم شود اما ارکانی که در کشور آن را می‌کنند، فعال نیستند. به عنوان مثال برای دوره حرفه‌ای مربیان فوتبال باید دو مربی از ایران معرفی می‌شدند که همه دوست داشتند در آن شرکت کنند و شرکت در این دوره آرزوی همه آنها بود اما متاسفانه جا برای آنها فراهم نبود.


همه شما را به عنوان یک مربی علم‌گرا می‌شناسند اما یک سئوال انتقادی از مجید جلالی. شما در تیم‌هایی که سرمربیگری می کنید، آغاز خوبی دارید و به عنوان مثال در پاس و فولاد ابتدا خیلی خوب شروع کردید اما در مقطعی به نظر می‌رسید که همه ابزارهای مجید جلالی برای کنترل این تیم‌ها تمام شده و افت می‌کنید.


خب شما وقتی وارد یک تیم می‌شوید، برخی اقدامات اثرگذاری را انجام می‌دهید اما بعد از آن به جایی می‌رسید که باید اقداماتی بنیادی همچون تغییر نسل را انجام دهید. وقتی شما تغییر نسل انجام می‌دهید باید در پروسه دو یا سه ساله آن شرکت کنید اما معمولا تیم‌ها آن پروسه را تحمل نمی‌کنند. 


شما دنبال پوست اندازی هستید کاری که معمولاً مربیان بزرگ هم سخت زیر بارش می روند چون تبعاتش را می دانند. چرا مثل منچستر یا سایر باشگاههای بزرگ پست به پست دنبال تغییر بازیکنان در پاس و فولاد نبودید؟


خب ببینید، کسی می‌تواند این کار را انجام دهد که ۲۶ سال در یک تیم حضور داشته است اما وقتی شما برنامه‌ای ۵ ساله دارید، بعد از ۲ سال کار، باید تغییر نسل خود را شروع کنید. من در فولاد تغییر نسل را خیلی سریع انجام دادم و کلا این تیم را به یک تیم زیر ۲۲ سال تبدیل کردم و آن تیم حتی برای یک روز نیز نگرانی سقوط نداشت. به نظر من این در فوتبال و لیگ برتر یک شاهکار است که میانگین سنی یک تیم را تا نزدیک ۲۱ بیاوریم و آن تیم حتی یک روز هم دغدغه سقوط نداشته باشد.


یعنی مسئولان فولاد اشتباه کردند که دیگر با شما همکاری نکردند؟


به هر حال این انتخاب آنها بود و من نیز از آنها ایرادی نمی‌گیرم اما به نظرم این کار آنچنان هم صحیح نبود.


نکند به همین دلیل با ذوبی‌ها به توافق نرسیدید؟


نه. بحث ذوب‌آهن چیز دیگری بود اما من این خواسته‌ها را نیز داشتم.


مشکل خاصی بود؟


نه. ببینید من با ذوب‌آهن دو نوبت صحبت کردم. یکی اول فصل یکی هم هفته دهم. با وجود اینکه من در نوبت اول صحبت‌های دیگری کرده بودم، در نوبت دوم به هیات مدیره گفتم که اکنون برای تغییر مربی اصلاً زمان خوبی نیست و بهتر است در حال حاضر مربی خودتان را حفظ کنید زیرا این مربی ۵ شکست آورد و پشتش ایستادید اما حالا که تیمش رشد کرده، دنبال تغییر سرمربی هستید.


ذوبی‌ها که به این حرفتان گوش نکردند.


خب آنها تصمیم خود را گرفته بودند بنابراین به من گفتند که پیشنهادت را بده و من پیشنهاداتم را ارائه کردم. آنها از من خواستند که تیم را تا رده ششم بالا بیاورم اما من گفتم نمی‌توانم تضمین دهم چون اگر یک درصد از بابت سقوط این تیم ترس داشته باشم، هدایت آن را قبول نمی‌کنم.


آن زمان به مسئولان ذوب‌آهن گفتم که اگر با این باشگاه مذاکره کردم، سرمربی تیم بزرگسالان نیستم و می‌خواهم سرمربی کل تیم‌های باشگاه ذوب‌آهن باشم. یعنی همه تیم‌های نوجوانان و جوانان و سایر تیم‌های باشگاه ذوب‌آهن باید زیر نظر من قرار می‌گرفت.


دقیقا مثل سبک الکس فرگوسن.


بله. من این سبک کار کردن را در شرایط حاضر و با توجه به مشکلات زمانی مناسب می‌دانم زیرا اصلا دوست ندارم در یک تیمی یک سال یا ۶ ماه کار کنم و بعد از آن به جای دیگری بروم چون می‌خواهم چند سال در یک جا کار کنم.


گفتید مسئولان ذوب‌آهن از شما انتظار داشتند که تیم را تا رده ششم بالا بیاورید. یعنی فرهاد کاظمی چنین قولی به ذوبی‌ها داده بود؟


اصلا از مذاکرات کاظمی با مسئولان ذوب‌آهن خبر ندارم و نمی‌دانم بین آنها چه گذشته است.


اما شرطشان برای دادن این پست، رسیدن به جایگاه ششم بود، درست است؟


نمی‌دانم اما در مورد من آنها به من گفتند که آیا تیممان می‌تواند ششم شود، گفتم نه.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها