در تازه ترین گزارش نظارتی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهور از شش سال اجرای برنامه چهارم توسعه در بخش رفاه اجتماعی آمده است: توجه به رفاه اقشار مختلف جامعه از طریق مطالعه توزیع درآمد، ثروت و متغیرهای دیگر از مباحث کانونی اقتصاد در دوران اخیر بوده است چراکه یکی ازاهداف مهم هرنوع سیاستگذاری اقتصادی بهبود رفاه عمومی و مشخصا افزایش رفاه اقشار کمتر بهره مند جوامع است.
رفاه اجتماعی یک جامعه هدف غائی تمامی دولتهاست. در واقع کلیه تلاشها و اقدامات دولت در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رساندن مردم به یک استانداردی از رفاه و مورد قبول از زندگی است. تعیین استاندارد رفاه از سخت ترین وظایف دولت اما از مهمترین آنهاست چراکه با اندکی تغییر در استاندارد تعیین شده تمامی سیاست های دولت در بخش های مختلف، تحت تاثیر و تغییر قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال مباحث جدیدی در حوزه معرفت شناختی چون کرامت انسانی، سعادت بشر و چگونگی اندازه گیری آن ها و یا تغییرات در سیاستگذاری های کلان کشور و مانند آن می تواند سیاست های رفاهی دولت را درکوتاه مدت و بلند مدت متاثر سازد. در این بین سیاست های جاری و اجرایی دولت مانند هدفمند سازی یارانه ها که تاثیر انکار ناپذیری بر سطح زندگی و معیشت افراد بر جای خواهد گذاشت را نباید ازنظر دور داشت.
اما سوال اساسی این است که رفاه چیست و مولفه های تعیین کننده آن کدامند؟ اگر مقرر باشد جامعه ای در چشم انداز مطلوب در یک دوره زمانی معین به این نقطه از رفاه برسد، مختصات این نقطه رفاهی کدام خواهند بود؟ در این زمینه مطالعات گسترده ای در دنیا و ایران شده است. این که استانداردها و مختصات فعلی رفاه و شاخص های اندازه گیری آن تا چه اندازه معرف رفاه واقعی جامعه ایرانی هستند خود بحث مستقلی را می طلبد که بایستی بدان پرداخته شود. با این حال در ادبیات مرسوم رفاه معیارها و شاخص های تعریف شده ای وجود دارد که می توان بدانها استناد نمود.
به طور کلی استانداردهای فعلی اندازه گیری رفاه جامعه ایرانی عمدتا متمرکز در حوزه اقتصادی است. معیارهای چون ضریب جینی، نسبت دهک ها ، شاخص رفاه اجتماعی آمارتیاسن و غیره، در بردارنده جنبه های اقتصادی و رفاه و عدالت توزیعی هستند که این گزارش بدان پرداخته است.
شاخص رفاه اجتماعی
تابع رفاه اجتماعی توسط آمارتیاسن در سال 1974 تعریف گردید که شامل دو جزء اساسی ضریب جینی (G) و درآمد سرانه(M) می باشد. بدین ترتیب شاخص رفاه اجتماعی (W) به صورت زیر تعریف و محاسبه می شود:W=M(1-G)
شاخص مورد نظر در جدول زیر ارائه شده است:
جدول شاخص رفاه اجتماعی طی دوره 1389- 1384
سال | درآمد ناخالص ملی(میلیارد ریال- ثابت 1376) | کل جمعیت(هزار نفر) | درآمد سرانه(هزار ریال) | ضریب جینی | شاخص بهبود توزیع درآمد | شاخص رفاه اجتماعی(هزار ریال) |
1384 | 421792 | 69390 | 6078.6 | 0.4248 | 0.5752 | 3496 |
1385 | 450179 | 70496 | 6385.9 | 0.4356 | 0.5644 | 3604 |
1386 | 483123 | 71591 | 6748.4 | 0.4337 | 0.5663 | 3822 |
1387 | 477461 | 72465 | 6588.8 | 0.4122 |
0.5878 |
3873 |
1388 | 472914 | 73389 | 6443.9 | 0.4111 | 0.5889 | 3795 |
1389 | 509080 | 74363 | 6845.9 | 0.4099 | 0.5901 | 4040 |
ماخذ: مرکز آمار ایران
همان گونه که در جدول بالا مشاهده می شود به دلیل افزایش درآمد سرانه و بهبود کلی تعادل توزیع درآمد درسال های 1387-1384 ، شاخص رفاه اجتماعی روند افزایشی داشته به طوری که شاخص رفاه اجتماعی (100=1386) به تدریج از رقم 91.5 در سال 1384 به رقم 105.7 در سال 1389 افزایش یافته است.
نسبت هزینه دهک های جامعه
از دیگر ابزار بررسی توزیع امکانات رفاهی بین اقشار مختلف جامعه، بررسی سهم آنها از هزینه های درآمدهاست. برای به دست آوردن این شاخص خانوارها بر حسب میزان درآمد و یا هزینه سالانه از کم ترین سطح به بالاترین سطح در ده گروه مرتب می شوند؛ به گونه ای که دهک اول شامل فقیرترین خانوارها بوده و به ترتیب دهکهای بالاتر نشان دهنده افزایش بهره مندی خانوارهاست و ثروتمندترین خانوارها در دهک دهم قرار می گیرند.
از جمله شاخصهای مهم اندازه گیری توزیع درآمد، نسبت سهم درآمدی 10 درصد ثروتمند ترین خانوارها به سهم 10 درصد فقیرترین خانوارها است. هر چه این نسبت بیشتر باشد، شکاف درآمدی بین این دو گروه بیشتر و نابرابری در توزیع درآمد نیز بیشتر می شود. برعکس، هر چه این نسبت کمتر باشد، شکاف درآمدی بین ثروتمندترین و فقیرترین خانوارها کم تر می گردد و نابرابری در توزیع درآمد کمتر می شود. این نسبت بر اساس ارقام مندرج در جدول ذیل طی سالهای برنامه چهارم توسعه برای کل جامعه از رقم 46/16 در سال 1384 به 71/14 در سال 1389 و در جامعه شهری از رقم 94/13 به رقم 45/12 در سال 1389 کاهش یافته و در جامعه روستایی تقریبا ثابت مانده است.
جدول نسبت هزینه دهک بالا به پایین طی دوره 1389- 1384
شرح | 1384 | 1385 | 1386 | 1387 | 1388 | 1389 |
شهری | 13.94 | 15.31 | 15.12 | 12.83 | 13.13 | 12.45 |
روستایی | 12.74 | 13.01 | 13.08 | 12.61 | 13.19 | 12.63 |
کل | 16.46 | 17.40 | 17.59 | 15.79 | 15.97 | 14.71 |
*ماخذ: مرکز آمار ایران
از آنجایی که دهکهای اول و آخر حالت های حدی
محسوب شده، از شاخص دیگری تحت عنوان نسبت سهم بیست درصد بالای درآمدی به
بیست درصد پایین درآمدی استفاده می شود. بر این اساس مشاهده می شود که این
نسبت برای کل جامعه از رقم 39/9 در سال 1384 به 54/8 در سال 1389 و در
مناطق شهری از 21/8 در سال به 1384 به 42/7 در سال 1389 و برای مناطق
روستایی از 60/7 در سال 1384 به 37/7 در سال 1389 کاهش یافته است.
شرح | 1384 | 1385 | 1386 | 1387 | 1388 | 1389 |
شهری | 8.21 | 9.00 | 8.72 | 7.63 | 7.79 | 7.42 |
روستایی | 7.60 | 7.81 | 7.66 | 7.31 | 7.62 | 7.37 |
کل | 9.39 | 10.04 | 9.90 | 8.99 | 9.00 | 8.54 |
*ماخذ: مرکز آمار ایران
ضریب جینی
ضریب جینی از شاخص های مهم اندازه گیری نابرابری توزیع درآمد می باشد. اندازه این شاخص بین صفر و یک تغییر می کند به طوری که عدد صفر، معرف جامعه ای با برابری کامل توزیع درآمد و عدد یک ، نمایانگر نابرابری کامل توزیع درآمد در یک جامعه است. بر اساس جدول ذیل روند کلی آن طی سال های برنامه چهارم توسعه کاهشی بوده و از عدد 4248/0 در سال 1384 به 4111/0 در سال 1388 کاهش یافته است. به علاوه، ضریب جینی در جامعه شهری و روستایی نیز در طی سال های برنامه چهارم روند کاهشی داشته است به طوری که در جامعه شهری از رقم 0.406 در سال 1384 به رقم 0.384 در سال 1389 و در جامعه روستایی از رقم 0.389 در سال 1384 به رقم 0.381 در سال 1389 کاهش یافته است.
براساس جداول کلان برنامه چهارم برای شاخص ضریب جینی در پایان سال 1388 عدد 0.38 هدف گذاری شده بود، این مهم به تقریب در جامعه شهری و روستایی، در سال 1389 محقق شد.
جدول ضریب جینی براساس هزینه ناخالص سرانه طی دوره 1389- 1384
شرح | 1384 | 1385 | 1386 | 1387 | 1388 | 1389 |
شهری | 0.4058 | 0.4156 | 0.4136 | 0.3867 | 0.3893 | 0.3841 |
روستایی | 0.3889 | 0.3997 | 0.3914 | 0.3789 | 0.3824 | 0.3809 |
کل | 0.4248 | 0.4356 | 0.4337 | 0.4122 | 0.4111 | 0.4099 |
*ماخذ: مرکز آمار ایران
گفتنی است، رئیس
مرکز آمار ایران هفته جاری جدیدترین ضریب جینی را در کل کشور به 0.37 ، در
مناطق شهری به 0.356 و در مناطق روستایی به 0.339 رسیده است.
هزینه های خوراکی و غیرخوراکی خانوار شهری و روستایی
در ادامه گزارش معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری تصریح شده است: مقایسه ارقام متوسط هزینه های خالص شهری و روستایی نشان دهنده این موضوع است که سطح زندگی در مناطق روستایی همواره پایین تر از مناطق شهری به طوری که نسبت متوسط هزینه یک خانوار روستایی به متوسط هزینه یک خانوار شهری از رقم 63 درصد در سال 1384 به رقم 60 درصد در سال 1389 کاهش یافته است.
از دیگر شاخص های مهم برای بررسی تغییرات رفاه خانوار، نسبت هزینه های غیرخوراکی به خوراکی است. طبق قاعده کلی هر چه این سهم بیشتر باشد، بیانگر افزایش سطح رفاه خانوار است. این شاخص برای جامعه شهری از 3.16 در سال 1384 به 3.35 در سال 1389 افزایش یافته است. در جامعه روستایی این شاخص در سال های برنامه چهارم توسعه نیز اندکی افزایش یافته است و در سال 1389 در سطح سال 1384 ثابت مانده است. هر چند مقایسه این شاخص در جامعه شهری و روستایی حاکی از پایین بودن سطح رفاه در جامعه روستایی نسبت به جامعه شهرنشین می باشد؛ چراکه این شاخص در جامعه شهری بیش از دو برابر جامعه روستایی می باشد.
متوسط هزینه های خالص سالانه یک خانوار شهری و روستایی طی دوره 1389- 1384(هزار ریال)
شرح | 1384 | 1385 | 1386 | 1387 | 1388 | 1389 | |
خانوار شهری | هزینه کل | 59242 | 67286 | 81289 | 94214 | 99191 | 113678 |
هزینههای غیرخوراکی | 44988 | 52098 | 63087 | 72854 | 76682 | 87520 | |
هزینههای خوراکی و دخانی | 14254 | 15188 | 18202 | 21360 | 22509 | 26157 | |
نسبت هزینههای غیرخوراکی به خوراکی | 3016 | 3.43 | 3.47 | 3.41 | 3.41 | 3.35 | |
خانوار روستایی | هزینه کل | 37503 | 41570 | 48846 | 53995 | 59264 | 68477 |
هزینههای غیر خوراکی | 23190 | 26057 | 30643 | 33141 | 37330 | 42340 | |
هزینهةای خوراکی و دخانی | 14313 | 15513 | 18203 | 20854 | 21934 | 26137 | |
نسبت هزینههای غیرخوراکی به خوراکی | 1.62 | 1.68 | 1.68 | 1.59 | 1.70 | 1.62 | |
نسبت متوسط هزینه خانوار روستایی به متوسط هزینه خانوار شهری(درصد) | 63.3 | 61.8 | 60.1 | 57.3 | 59.7 | 60.2 |
*ماخذ: مرکز آمار ایران
مشکلات و چالش های پیش رو
در کشور ما سهم دهک بالایی(ثروتمندترین) به سهم دهک پایین(فقیرترین) علیرغم بهبود آن در طی سال های برنامه چهارم، به طور متوسط طی سالهای اخیر بیش از 16.3 بوده است که در مقایسه با ارقام بین المللی توزیع نابرابر درآمد را در دهک های حدی نشان می دهد، لازم به ذکر است نسبت دهک بالا به دهک پایین درآمدی از میان کشورهای در حال توسعه در پاکستان 6، اندونزی 7.8، تایلند 11.3، ترکیه 13.9 و از میان کشورهای پیشرفته در فرانسه 9، سوئیس 8.9 و آلمان 6.9 می باشد.
از جمله مهمترین موانع و مشکلاتی که در زمینه رفاه اجتماعی و توزیع عادلانه درآمد می توان به عدم کارایی موثر نظام های حمایتی از اقشار کم درآمد جامعه و فقدان یک نظام مالیاتی کارامد که بتواند هدف توزیع عادلانه درآمدها را محقق نماید، اشاره کرد:
برخی از اقداماتی که در جهت بهبود عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه درآمدها می توان اتخاذ نمود، عبارتند از: