شخصیت و خلق و خوی آقای هاشمی به گونهای است كه همواره تمایل داشته تا گروهها و جریانهای مختلف سیاسی موجود در كشور، او را به عنوان تكیهگاه و نقطه عزیمت خود بپذیرند.
به گزارش صراط ، به همین دلیل با مرور عملكرد آقای هاشمی میتوان به این نكته پی برد كه وی همواره با گروههای مختلف سیاسی و حتی گروههای مخالف و معاند با جمهوری اسلامی نیز ارتباط داشته است.
حمایتهای وی از سازمان تحت امر مسعود رجوی در سالهای نزدیك به پیروزی انقلاب كه یكی از موضوعات اختلافی بین او و امام خمینی (ره) بود تا بدانجا پیش رفت كه وقتی دید امام از این گروه حمایت نمی كند، برای مدتی حتی از امام نیز فاصله گرفت.
مورد بعدی، حمایت های وی از گروهك نهضت آزادی و به طور خاص مهدی بازرگان - كه به تعبیر امام نیروهای سازمان منافقین نیز فرزندان معنوی او بوده اند- نیز از موضوعاتی است كه در مشی سیاسی هاشمی به چشم می خورد.
در اینباره حتی خود آقای هاشمی نیز به آن اذعان كرده اند. برای مثال در كتاب «عبور از بحران» كه مربوط به دستنوشتههای آقای هاشمی در سال 60 است می توان گوشه هایی از دفاع وی از نهضت آزادی و مهدی بازرگان را ملاحظه كرد. در جایی از این كتاب او نوشته است:
"جلسه علنی داشتیم، مهندس [مهدی]بازرگان، اولین سخنران قبل از دستور بود. در قسمتی از اظهاراتش ضمن اظهار تأثر از شهید شدن پاسداران و شخصیتها بهدست تروریستها، از اعدامها و سخت گیریهای دادگاههای انقلاب هم انتقاد داشت و آمریکایی بودن تروریستها را مردود دانست. اظهارات ایشان، مورد اعتراض شدید جمعی از نمایندگان قرار گرفت. مجلس را متشنج و ترک کردند و به ایشان اعتراض نمودند. کسی از ایشان دفاع نکرد. دوستانش هم وحشت کرده بودند. مجلس را به عنوان تنفس، تعطیل کردم.
پس از نیم ساعت، دوباره کار را شروع کردیم. دستور جلسه، بحث در لایحه بازرسی کلکشور بود. با قید دو فوریت مطرح بود و شورای نگهبان حضور داشت. به خوبی ادامه یافت. ظهر جمعیتی از بازاریان که جریان مجلس را از رادیو شنیده بودند، به عنوان اعتراض به اظهارات آقای بازرگان، مقابل مجلس آمدند و شعارهای تندی علیه ایشان، لیبرالها، بنیصدر، امریکا و منافقان میدادند و همان جا نماز خواندند. جمعی از نمایندگان با آنها صحبت کردند. من هم به میان آنها رفتم. دادستان انقلاب، تصمیم به بازداشت آقای بازرگان گرفته بود، مانعشدم." (!!!)
و یا در صفحهای دیگر از این كتاب میخوانیم:
"جلسه علنی داشتیم؛ در ادامه بحث از لایحه بازرسی کل کشور. نگران نطقهای تند قبل ازدستور، علیه نهضت آزادی بودم؛ کنترل کردم. آقای یار محمدیمطالب تندی تهیه کرده بود، که به خواهش من، از صحبت منصرف شد. آقای رضوانی که تندتر از دیگران است، در اظهاراتش مراعات کرد. حرفهایش را دیروز با مردم، در مقابل مجلس گفته بود. به خیر گذشت. مهندس بازرگان شرکت نکرده بود. احتمال میرفت که دوستانش هم شرکت نکنند، ولی آمده بودند. آقای سازگارنژاد، از اهانت آقای یارمحمدی شکایت داشت. در حضور من نزاعشان د رگرفت. آقای یارمحمدی، یک سیلی پراند که نخورد، ولی خیلی بد بود. در تالار دو طرف صندلی من ایستاده بودند. با خوشرویی به قضیه خاتمه دادم، ولی باید رسیدگی کنم."
اما در قسمت انتهایی همین یادداشت نیز موضوع جالبی به چشم می خورد. آقای هاشمی از خانه جدید خود كه به دلیل نزدیكی با امام آن را اجاره كرده بود سخن گفته و نوشته است:
"شب به خانه جدید، در جنب منزل امام آمدم. خانهای که به من، به عنوان اجاره واگذار شده. به خاطر ملاحظات امنیتی اینجا را ترجیح دادهاند. حدود ششصد متر زمین و شش اتاق و زیرزمین دارد؛ برای ما کافی است. در کوچه بنبست است. دیوار بلند حسینیه جماران و سر و صداهای همیشگی ملاقات کنندگان امام و برنامههای حسینیه، مزاحم است. اما امنیت و هم جواری امام امتیاز است. خانه ملکی خودم در دزاشیب، متروک میماند که برای بچهها بازسازی شود."