کد خبر: ۸۳۹۲۵
زمان انتشار: ۱۰:۲۱     ۱۶ مهر ۱۳۹۱
تا آنجایی که ذهن‌ها یاری می کند و اسناد نیز گواهی می دهد، آن جریانی که در مقابل جمهوریت نظام و رأی مردم ایستاد، اصلاح‌طلبان بودند. يعني جريان مورد علاقه جناب انصاري! این اصلاح‌طلبان بودند که با عملکرد خود نشان دادند که نه تنها احترامی برای رأی مردم قائل نیستند بلکه...
با نزديك شدن به ايام انتخابات به نظر مي رسد نيروهاي طيف اصلاح‌طلبان به شدت فعال شده و مشغول آماده‌سازي افكار عمومي كشور، جهت مشاركت اصلاح‌طلبان در انتخابات آتي رياست جمهوري هستند.

به گزارش بولتن نيوز، بر همين اساس مجيد انصاري يكي از اعضاء اصلي مجمع روحانيون كه سابقه تفاسير به رأي وي از انديشه امام خميني (ره) مسبوق به سابقه است، باز هم با هدف ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات، دست به استفاده ابزاري از انديشه امام زد.


مجيد انصاري كه با سايت «جماران»، متعلق به مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام مصاحبه مي كرد در پاسخ به اين سؤال كه چه جريان‌هايي در حال حاضر دست به تخريب انديشه امام مي زنند، به دو گروه جريان هاي برون مرزي و درون كشور اشاره كرد و گفت:

"در یک جمع‌بندی می‌توان جریان‌های خارجی فعال در تخریب چهره امام را به سه دسته جریان آمریکا و هم پیمانان غربی، جریان وابسته به صهیونیست‌ها و جریان تحت تاثیر تبلیغات منفی غرب در کشورهای اسلامی تقسیم کرد. البته به این تقسیم‌بندی باید جریان اپوزیسیون ضد انقلاب مثل سلطنت‌طلبان، سکولارها و منافقین را هم اضافه کرد که برای براندازی نظام از هیچ ننگی فروگذار نکردند."

وي سپس به جريان هاي داخلي كشور پرداخت و گفت:

"در داخل کشور هم می‌توان به سه جریان فعال در این زمینه اشاره کرد، گروه اول: عوامل پنهان جریانهای خارجی هستند که در داخل نفوذ دارند. در اوایل انقلاب کار این نفوذی‌ها ترور و ایجاد جو ترس و وحشت بود. البته آنها در ارکان تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری نفوذ داشته و دارند. امروز آثار نفوذ آن‌ها را در آثار تخریبی بعضی تصمیمات مهم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی می‌بینیم.

جریان داخلی دیگری که در راستای تخریب امام تلاش می‌کند، یک جریان به ظاهر فکری است که از همان ابتدا با اندیشه امام همراهی نداشت، مثل انجمن حجتیه، ولایتی‌های افراطی. آنهاخیلی پیچیده و مشکوک عمل می‌کنند. مقابله آنها با امام خطرناک‌تر و پیچیده‌تر از مقابله جریانهای ضد‌انقلاب و دشمن خارجی است، چون آنها آشکارا عمل می‌کنند ولی این گروه مشکوکند و چه بسا فعلا چهره واقعی خود را مخفی می‌کنند و حتی ممکن است خیلی از امام تعریف و تمجید هم بکنند و خود را علاقه‌مند به انقلاب و امام‌‌(س) نشان دهند ولی برای اینکه ریشه این اندیشه را قطع کنند با شیوه‌های خاص و درازمدت به میدان می‌آیند. جریانی که در داخل اندیشه مردم‌سالاری و نظریه جمهوریت نظام را در مقابل اسلام قرار می‌دهد و رای مردم را تشریفاتی و زینتی قلمداد می‌کند یا صحبت از اصالت حکومت اسلامی به جای جمهوری اسلامی می‌کند جریانی صد در‌صد ضد‌ امام و اندیشه‌های ایشان است و معتقدم که این جریان اگر شبانه روز درود بر امام و سلام بر امام سر دهد، نباید باور کرد. آنها درست نقطه ای را هدف قرار داده‌اند که نقطه پیروزی و قوت امام بود. این جریان، جریان خطرناکی است که با استناد به متشابهاتی از برخی کلمات و آرای امام  بدون در نظر گرفتن نقش زمان و مکان در این اظهارات، می‌خواهند جمهوری اسلامی را که دستاورد اندیشه امام بوده به عنوان یک حکومت تحمیلی از بالا به پایین و یک حکومت مردم‌ستیز معرفی کنند.

جریان دیگر بعضا عمدا و یا از روی نادانی در این جهت حرکت می‌کنند. یعنی اهداف دیگری دارند که لازمه دستیابی به آن اهداف، تخریب چهره امام است. این جریان، افراطی‌های خشونت‌طلبی هستند که خود را حق مطلق و هر اندیشه غیر از اندیشه خود را باطل می‌دانند. بحث‌های آنها اندیشه‌ای نیست، بلکه قدرت‌طلب هستند و قدرت را در انحصار گروه خود می‌خواهند. آنها برای توجیه کارهای خود، از سخن یا حکمی از امام بدون در نظر گرفتن ظرف زمان و مکان و مقتضیات آن نتیجه‌گیری غلط می‌کنند. امام از این افراد با عنوان مقدس نماهای احمق و متحجرین نادان یاد کرده است. آنها افراد کم‌ عمق و نادانی بودند و تصورشان این بود که اسلام فقط احکام عبادی شخصی است و غیر از آن ربطی به اسلام ندارد. این جریان عمدتا پیش از پیروزی انقلاب فعال بود. امروز آن جریان قدرت‌طلب بیشتر نقش تخریبی را ایفا می‌کند گرچه جریان اول هنوز هم دست اندرکار هست و به ارائه اسلام ناقص می‌پردازد."



تقسیم بندی انصاری از جریان ها در حالی صورت می گیرد که به نظر می رسد وی نه تنها در حوزه "جریان شناسی" تخصصی ندارد بلکه حتی نسبت به اندیشه امام هم، با کمال معذرت، فهم درستی ندارد. فارغ از اینکه ایشان اساسا هیچ تعریفی از اصطلاحات و گروه های نام برده اراده نمی دهد (مثل ولایتی های افراطی یا افراطی‌های خشونت‌طلب که معلوم نیست بر چه مبنایی صورت پذیرفته است) در کنار هم قرار دادن دو گروه انجمن حجتیه و ولایتی‌های افراطی، امری کاملا غیر واقعی است.

انجمن حجتیه تا آنجایی که تاریخ آن شهادت می دهد از اصل با نظام اسلامی در دوره غیبت مخالف بودند و بر همین اساس هم بود که در نهضت امام خمینی نقشی نداشت. آنان همواره در ظاهر خود را به دور از "سیاست" نشان دادند اگر چه در باطن اینگونه نبود و برای مثال در ماجرای فتنه 88، همین گروه بر طبق شواهد و اسناد موجود، به دار و دسته آقای انصاری ملحق شده و با اصلاح طلبان پیوند خوردند.

اما معلوم نیست که منظور ایشان از گروه "ولایتی های افراطی" دقیقا چه کسانی است. وی تنها به یک تعریف سطحی از نوع تفکر این گروه بسنده می کند: "جریانی که در داخل اندیشه مردم‌سالاری و نظریه جمهوریت نظام را در مقابل اسلام قرار می‌دهد و رای مردم را تشریفاتی و زینتی قلمداد می‌کند." جدای از اینکه این نوع تفکر اصلا چه ربطی به تفکر انجمن حجتیه ای که از اصل با تشکیل حکومت مخالف هستند دارد كه انصاري اين دو را در يك گروه قرار داده، این پرسش مطرح است که کدام گروه در داخل کشور است که رأی مردم را زینتی و تشریفاتی قلمداد می کند؟ آیا برای این ادعا، شواهد و ادلّه ای وجود دارد؟

تا آنجایی که ذهن‌ها یاری می کند و اسناد نیز گواهی می دهد، آن جریانی که در مقابل جمهوریت نظام و رأی مردم ایستاد، اصلاح‌طلبان بودند. يعني جريان مورد علاقه جناب انصاري! این اصلاح‌طلبان بودند که با عملکرد خود نشان دادند که نه تنها احترامی برای رأی مردم قائل نیستند بلکه هرجا مردم به کس دیگری غیر از فرد مورد نظر این جریان رأی دادند با انواع و اقسام توهین‌ها، به مقابله با مردم پرداختند. نمونه واضح و آشکار آن را می‌توان در انتخابات ریاست جمهوری دهم ملاحظه کرد. اصلاح‌طلبان تندور و متعصب به محض آنکه دیدند قافیه را باخته و در انتخابات شکست خورده اند، به بهانه "تقلب" در انتخابات دست به آشوب زدند و به مقابله با تمامیت نظام پرداختند. افراطی‌ها و خشونت‌گراهای اصلاح‌طلب تا بدانجا پیش رفتند که حتی با اصلی‌ترین اصول نظام چون قانون اساسی و جایگاه ولایت فقیه نیز به مبارزه پرداختند. آنها مردم و رأی مردم را تا زمانی قابل احترام می‌دانستند که برای خودشان باشد ولی آنگاه که خود شکست خورده بازی بودند، پشیزی برای رأی مردم احترام قائل نشدند.

انصاري حتی برای توجیه افکار اشتباه خود دست به تحریف سخنان امام هم زده است. به خوبی می دانید که امام، اصطلاح "مقدس‌نماهای احمق و متحجرین نادان" را برای گروه‌هایی چون انجمن حجتیه و یا کسانی که به مخالفت با نظام اسلامی برخاسته بودند به کار برده‌اند اما انصاری این اصطلاح را برای گروه توهمی "افراطی‌های خشونت‌طلب" که معلوم نیست چه کسانی هستند به کار برده است!

انصاری البته هدف اصلی خود از بیان چنین نظرات شاذّ و نسبت دادن آنها به اندیشه امام را در انتهای مصاحبه مشخص می کند: زمینه سازی برای بازگشت اصلاح طلبان به صحنه انتخابات! وی در این‌باره می‌گوید:

"به نظر من یگانه راه دفع تهدیدها و خطرات بالفعل و بالقوه علیه جمهوری اسلامی ایران تحکیم همبستگی ملی و تسهیل مشارکت عمومی مردم در تعیین سرنوشت خودشان است. قطعا اقتداری که از صندوقهای رای در پرتو مشارکت همه مردم در یک انتخابات آزاد و سالم بروز می یابد به مراتب کوبنده تر و موثرتر از هر نوع سلاح  است. من فکر می‌کنم بازگشت بدون تنگ نظری و بدون توجیه به اندیشه سیاسی حضرت امام و سیره سیاسی ایشان و مشارکت دادن همه مردم در تعیین سرنوشت خود، حلال مشکل و دفع‌کننده تمام مشکلات خواهد بود.

اگر دست اندرکاران امر انتخابات با هر توجیهی در انتخابات آینده از این مهم شانه خالی کنند و موجبات انتخاباتی وسیع، پرشور و فراگیر را با حضور همه علاقه‌مندان به ایران و جمهوری اسلامی فراهم نکنند، باید پاسخگوی خدا، مردم و تاریخ باشند. این اسلحه‌ بران و کم‌هزینه و بسیار کارساز و موثر را با هیچ توجیهی نباید کنار بگذاریم و دنبال راه‌های احتمالی دیگر بگردیم. موثرترین سلاحی که در 34 سال گذشته جمهوری اسلامی را در برابر دشمنان مقاوم نگه داشته و از تمامیت ارضی ایران دفاع کرده، پشتیبانی همه مردم از نظام بوده و باید عوامل این پشتیبانی عمومی و حضور داوطلبانه مردم در صحنه را فراهم کنیم. در حقیقت، انتخابات آینده میدان آزمونی است برای مدعیان دفاع از امام و اندیشه‌های ایشان که فعلا در این باره ادعاهای فراوانی دارند."

واضح است که منظور انصاری از این سخنان چیزی نیست جز آماده کردن افکار مسئولین و عمومی برای ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات. اگر چه بین اصلاح‌طلبان معتقد و میانه‌رو که تا به حال در درون نظام و اعتقاد به مبانی اساسی آن فعالیت کرده‌اند با اصلاح‌طلبانی که کارنامه غیر قابل دفاعی در انتخابات گذشته داشته‌اند (نظیر خاتمی، عبدالله نوری، محتشمی پور و...) باید تفاوت قائل شد اما اینکه عدم ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات را مساوی با عدم مشارکت مردم در انتخابات و کم شدن میزان مشارکت عمومی تلقی کنیم، توهمی بیش نیست که البته در ماه‌های اخیر دائما از سوی اصلاح‌طلبان در حال ذکر شدن است. این موضوع یقینا غیر واقعی است. دلیل آن هم انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی بود. به ادعای خود اصلاح‌طلبان، در این انتخابات آنان فعالیت چندانی نداشتند اما در همین انتخابات ملاحظه می‌کنیم که میزان مشارکت مردم افزایش هم پیدا کرده است. پس این ادعای آقای انصاری توهمی بیش نیست که تنها یک خاصیت دارد: ایجاد روحیه براي جریان شکست خورده اصلاحات. 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها