به گزارش گروه بین الملل مشرق،
در این مقاله آمده است: بحث بر سر اینکه آیا حمله نظامی می تواند ایران را
از دستیابی به سلاح هسته ای باز دارد یا نه، شدت گرفته و اوباما و رامنی
هر دو بر وجود احتمال حمله نظامی به ایران تأکید کرده اند.
خلأ قانونی حمله آمریکا به ایران
این
مقاله با اذعان به غیرقانونی بودن هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، از
مسکوت ماندن بحث حقوقی و قانونی حمله به ایران، چه در سطح قوانین داخلی
آمریکا و چه قوانین بینالملل، انتقاد کرده است.
آمریکا مدتهاست که
حق حمله یکجانبه و پیشدستانه را برای خود محفوظ نگه داشته است و هرگز
سیاست "عدم استفاده پیشگیرانه" از سلاح هسته ای را نپذیرفته است.
وضع قوانین بینالمللی برای توجیه جنگافروزی
تمام
رؤسای جمهور آمریکا که تا کنون فرمان آغاز جنگ و حمله نظامی را صادر کرده
اند در تلاش بوده اند که این اقدام خود را از نظر حقوق و قوانین بین الملل
مجاز نشان دهند. براساس منشور ملل متحد، کشورهای عضو تنها با مجوز شورای
امنیت اجازه حمله به کشور دیگر را داشته و یا می توانند به عنوان دفاع، به
کشور مهاجم حمله کنند – که براساس نظر بسیاری از حقوق دانان بین الملل –
تهدید به حمله نیز جزء این موارد تلقی می شود. به عنوان مثال جورج بوش با
استناد به قطعنامه های سازمان ملل که از سال 1990 درباره عراق صادر می شد،
در سال 2003 فرمان حمله به این کشور را صادر کرد. اوباما نیز به عنوان دفاع
از منافع آمریکا، فرمان حمله هواپیماهای بدون سرنشین به پاکستان، سومالی و
یمن را صادر کرده است و در مورد لیبی نیز شورای امنیت دستور حمله نظامی را
صادر کرد.
چین و روسیه موانع صدور قطعنامه حمله به ایران
در
ادامه این مقاله چین و روسیه جدی ترین موانع رسیدن به توافق بر سر حمله به
ایران و صدور مجوز شورای امنیت شمرده شده اند و تنها راه باقی مانده برای
حمله به ایران را استناد به تهدید به حمله و تلقی کردن ایران به عنوان کشور
مهاجم ! معرفی کرده است. براساس این گزارش، تهدیدی که ایران هسته ای برای
آمریکا ایجاد خواهد کرد به قدری است که نمی توان تا زمان دستیابی ایران به
سلاح هسته ای و اقدام شورای امنیت صبر کرد.
بر این اساس این مقاله
دو راه کار برای اقدام یکجانبه نظامی علیه ایران پیشنهاد کرده است. یکی
اخذ مجوز حمله به ایران از کنگره آمریکا و یا استفاده رئیس جمهور این کشور
از اختیار قانونی خود به عنوان فرمانده نیروهای مسلح کشور. پیش از این نیز
بوش و کلینتون در لشکرکشی های خود به عراق، افغانستان و کوزوو از این راه
برای توجیه حمله استفاده کرده اند.
رئیسجمهور آمریکا میتواند با
تکیه بر اختیار قانونی خود و با تاکید بر این که ایران مجهز به سلاح هسته
ای تهدیدی برای امنیت ایالات متحده است، دستور حمله را صادر کند. اما اگر
رئیس جمهور پیش از اقدام، تایید کنگره را بگیرد، تصمیم وی از نظر قانونی و
حقوقی مبنایی قوی تر خواهد داشت.
پیامدهای غيرقابل کنترل حمله به ایران
جنگ فرامنطقهای، حملات انتحاری به آمریکا و آسیب اقتصادی از جمله تبعات حمله آمریکا به ایران است.
تأیید
انجام حمله نظامی علیه ایران از سوي کنگره بسیار مهم است. حمله به تأسیسات
هستهای ایران قطعاً چند روز به طول خواهد انجامید و از سوی ایران نیز
اقدام نظامی محسوب خواهد شد. پیامد و نتیجه چنین حملهای مشخص و در کنترل
آمریکا نخواهد بود و آمریکا نمیتواند مسیر جنگ را هدایت کند. کنگره باید
برای در نظر گرفتن تبعات حمله به ایران تشکیل جلسه داده و نظرات مختلف را
بشنود. تبعاتی که افزایش حملات تروریستی به آمریکا و جنگی فرا منطقهای و
آسیب دیدن اقتصاد آمریکا از جمله آنها خواهد بود.
نویسندگان این
مقاله در پایان با جدی تلقیکردن تهدید هستهای شدن ایران، تصمیم اوباما و
رامنی مبنی بر در نظر گرفتن گزینه نظامی برای برخورد با ایران را تصمیمی
صحیح میداند اما خواستار فراهمشدن بستر قانونی شفاف برای حمله شده است.
برای حمله به ایران باید تأیید صریح کنگره را همراه داشت تا اختیار قانونی
رئیس جمهور برای دفاع از آمریکا تقویت شود. و در نهایت باید برای حمله به
ایران از منظر قوانین و حقوق بین الملل نیز راهکاری یافت تا بتوان حمله به
ایران را بر اساس قوانین بین الملل توجیه کرد.
"جفری اسمیت" مشاور
سازمان سیا در زمان کلینتون و "جان بلینگر" مشاور حقوقی وزارت خارجه و
شورای امنیت ملی آمریکا در دوره بوش بودهاند.