به گزارش فارس، «پیتر بینارت» عضو اندیشکده «آمریکای نوین»، در مقالهای در نشریه «دیلی بیست» درباره حمله نظامی به ایران نوشت: در دو هفته گذشته یک موضوع جالب توجه اتفاق افتاده است؛ آقای اوباما به خاطر ایران به رقیب انتخاباتی خود حمله کرد. این اتفاق زمانی افتاد که نتانیاهو سعی در مجاب کردن هیلاری کلینتون برای مذاکره با اوباما برای فشار آوردن بر ایران و مشخص کردن یک ضربالاجل برای اقدام نظامی علیه ایران داشت اما اوباما رویه سیاسی خود را تغییر نداد و حاضر به دیدار با نتانیاهو در نیویورک نشد. در ادامه هم «باربارا باکسر» سناتور کالیفرنیا و متحد «کمیته روابط عمومی اسرائیل و آمریکا»، نخست وزیر اسرائیل را به خاطر این کار ملامت کرد. همچنین باربارا باکسر در مصاحبهای با برنامه «60 دقیقه» گفت: «اوباما بر خلاف نتانیاهو معتقد است که ما هنوز برای رسیدن به یک راه حل دیپلماتیک سر مسئله هستهای ایران وقت داریم. همچنین اوباما، رامنی را به خاطر عقاید جنگطلبانه بدون توجه به پیامدهای آن، مورد اتهام قرار میدهد. رامنی میخواهد که ما آغازگر جنگ دیگری باشیم.»
* با اشتباهات رامنی، جایگاه سیاسی جمهوری خواهان متزلزل شده است
من شک دارم که اوباما به خاطر سیاستهای خارجی احمقانه رامنی به او حمله کرده باشد. اوباما این کمپین را در زمانی که مربوط به امنیت ملی میشد، با یک تصور عمومی محکم آغاز کرد. از تابستان هم رامنی با اشتباهات، رفتارها و توهینهای خود، جایگاه سیاسی او را قویتر از قبل کرد و باعث نگرانی همه حتی جمهوری خواهان برجسته شد. از دهههای قبل هر زمان که جمهوری خواهان طرح سیاست خارجی بیان میکردند، سود و منفعتی در آن وجود داشت، اصلاً آمریکاییها، جمهوریخواهان را حزب قدرت میدانستند. اما امروز دیگر اینگونه نیست. در واقع هر چه اوباما بیشتر با سیاستهای خارجی که برای اقتصاد آمریکا مضر است، میجنگد، شانس خود را برای انتخاب دوباره در این دور از انتخابات بیشتر میکند.
*مردم آمریکا مخالف حمله به ایران هستند
گذشته از اینها، افکار عمومی آمریکاییها هم به شدت مخالف حمله به ایران است. بر طبق نظر سنجی «موسسه شیکاگو» در مورد سیاستهای خارجی آمریکا، عمده مردم مخالف اقدام نظامی علیه ایران هستند، حتی اگر سازمان ملل هم با آن موافقت کند. به غیر از این، هفتاد درصد مردم با حمله یک جانبه آمریکا موافق نیستند. پنجاه و نه درصد مردم میگویند که آمریکا نباید در جنگ بین ایران و اسرائیل مداخله کند. از سال 2010 به بعد علی رغم شانتاژهای خبری رسانهها، تعداد آمریکاییهایی که خطر هسته ای ایران را جدی میدانند کاهش یافته است.
*اوباما نمیخواهد تجربه افغانستان و عراق تکرار شود
مسئلهای که در ورای این یافتهها وجود دارد، پیامدها و میراثی است که جنگ افغانستان و عراق در برداشته و بر خلاف تلاش کمپین تبلیغاتی رامنی برای وانمود کردن به نبود آنها، تأثیر آنها در جامعه کاملاً مشهود است. همانطور که نظرسنجی مجلس شیکاگو مشخص کرد؛ جنگهای افغانستان و عراق باعث شده مردم حمایت کمتری از ماندن پایگاههای نظامی آمریکا در خارج از مرزهای داخلی خود کنند، مردم خواستار کاهش بودجه دفاعی کشور شدهاند و دیگر دید خوبی نسبت به دیدگاههای نظامی دولتمردان خود ندارند. در حال حاضر که جوانان رای دهنده بیشترین قشر جامعه را تشکیل میدهند و عموماً دموکرات هستند، با این عدم اطمینان دست به گریبانند. اوباما این را میفهمد، به خاطر همین هم در برنامه 60 دقیقه مسئله ایران را به افغانستان و عراق متصل کرد و گفت که پس از یک دهه جنگ، نمیخواهد جنگ را در جای دیگری شروع کند.
اوباما در سال 2008 هیلاری کلینتون را به خاطر اظهاراتی همچون نابود کردن جمهوری اسلامی ایران مورد انتقاد قرار داد. بسیاری از مشاوران ارشد اوباما معتقدند که امتناع وی از حمله به ایران، ادامهدار شدن، ماندن آنها در عراق را در پی خواهد داشت، جنگی که او مخالفش بود اما دموکراتهای واشنگتن هم برای گریز از اَنگ میانه روی به آن رای دادند.
*اوباما در پی کسب نتایج جمهوری به نفع خود است
در سالهای اخیر بسیاری از دموکراتها آن اوبامای پیشرو را فراموش کردهاند. در این سالهای اخیر سیاستهای خارجی اوباما موفقیت آمیز بوده است. البته به جز مواردی که مربوط به هواپیماهای بدون سرنشین در افغانستان، اجرای قانون کاپیتالاسیون برای اسرائیلیها و امتناع از بستن زندان گوانتانامو میشد. او به دنبال راهی امنتر و مقاومتر برای پیاده سازی سیاستهای خارجی خود داشت.
حالا در هفتههای اخیر، اوبامای سال 2008 تغییر کرده است. مردی که نامزدی دموکراتها را برنده شد، به خاطر اینکه دوست داشت در قضیه عراق باهوش و زیرک جلوه کند، در حال بکار گیری همین رویه برای ایران هم هست. همین قضیه مطمئناً در انتخابات به او کمک میکند.
*اوباما به دنبال یک راه حل دیپلماتیک برای مسئله هسته ای ایران است
این که در هفتههای منتهی به انتخابات، اوباما، رامنی را بیشتر از قبل مورد حمله قرار میدهد، روشن و بدیهی است. هر چه اوباما از احتمال وجود مجال برای دیپلماسی دفاع کند، بیشتر رامنی را به علاقه و عجله برای جنگ محکوم میکند. هنوز مشخص نیست که آیا رهبران تهران از بلند پروازیهای هسته ای خود دست میکشند یا نه. ممکن است آنها جنگ سرد را به ایجاد روابط دوستانه به غرب ترجیح دهند. اوباما باید ریسک مقابله با نتانیاهو و جمهوری خواهان واشنگتن که با هرگونه توافق سر مسئله ایران مخالفت خواهند کرد را به جان بخرد. هرچه اوباما در مورد مسئله ایران در کمپین خود بیشتر بحث کند، بیشتر میتواند ادعای دیپلماسی موفق کند. همین اتفاق کار بازهای واشنگتن و اورشلیم در بلوکه کردن او را سختتر میکند.
در سال 2008 یکی از نقاط قوت اوباما، جسارت و بی پروایی او بود. این ماه هم ما دوباره آن با جسارت را دیدیم.