تغییرات هاشمی قبل از اجلاس خبرگان!

به گزارش سرویس سیاسی بی باک، حجت الاسلام روانبخش طی یادداشتی نوشت:

پنج ماه پیش طی یادداشتی نوشتیم که استراتژی آقای هاشمی نسبت به اجلاس خبرگان و تاثیر گزاری بر آن ها این است که از یکی دو ماه به اجلاس، به شدت طرفدار ولایت فقیه و رهبری و روحانیت شده و در دیدار های خود دایما بر آن اصرار می ورزد ولی درست فردای پایان اجلاس، اصلاح طلب شده و بر حمایت از آن ها تلاش می کند. دردوسال پیش که انتخابات هیات رییسه انجام گرفت، با انجام یک سفر به عتبات و دیدار با علمای عراق و گزارش آن به خبرگان، خود را حامی جدی روحانیت و علما معرفی کرد و توانست بر ریاست خبرگان ابقا شود و در نشست قبلی نیز با این که پس از فتنه 88 بود سعی کرد در نزدیکی اجلاس مواضع حمایت آمیزی از مقام معظم رهبری از خود نشان دهد، ولی پس از اجلاس خبرگان بلافاصله با خانواده های اصحاب فتنه دیدار کرد و برای رایزنی آزادی آن ها قول مساعد داد" اکنون نیز در آستانه اجلاس خبرگان قرار داریم، اجلاسی که قرار است در آن برای سومین بار هیات رییسه برای اداره دو سال دیگر مجلس خبرگان انتخاب شوند بیانیه 19 دی و سخنان آقای هاشمی در دیدار با جمعی از روحانیون از همان استراتژی حکایت دارد؛ آقای هاشمی در بیانیه 19 دی ضمن معرفی مخالفانش به دشمنان روحانیت و مرجعیت، خود را از حامیان اصلی روحانیت و مرجعیت نشان داده، می نویسد" بی تردید ۳۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد و بقایای فکری دین‌زدایی و روحانیت‌ ستیزی که در بهار هوشیاری مردم ایران، چون مارهای افسرده سر در خاک انتقام فرو برده بودند، در پاییز بداخلاقی‌های سیاسی و اختلافات سلیقه‌ای، پوست‌اندازی کرده و سر برآورده‌اند و خاکریز به خاکریز جلو می‌آیند و شاهدیم که پس از توهین و تهمت به سران روحانی عرصه سیاست در ۳۰ سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده‌اند" وی سپس در قالب دایه دلسوز تر از مادر ظاهر شده در پاراگراف آخر می‏نویسد: «تأسف‌آور است که این بار برای توهین و تهمت، لباس رشیدی مطلق‌ها را درآورده و خرقه دوستی و ارشاد پوشیده‌اند، رندانه با چراغی که دروغ را اخلاق، تهمت را مبارزه و توهین را جهاد می‌دانند، مزوّرانه پشت خاکریزی پناه گرفته‌اند که مطمئناً آخرین و بالاترین هدف آن ها خواهد بود" در این بیانیه وی علاوه بر علما و مراجع خود را طرفدار رهبری نظام نیز معرفی می کند و از این بابت اظهار تاسف می کند که جریان رشیدی مطلق ها که امروز در پشت سر رهبری قرار گرفته اند بعدا خود ایشان را نیز از میان خواهند برداشت ! او در حالی از رشیدی مطلق ها سخن می گوید که رشیدی مطلق ها از همان نیمه اول دهه هفتاد در نهاد ریاست جمهوری اش در مرکزی به نام " بررسی های استراتژیک" اجتماع کرده و با بودجه های کلان ریاست جمهوری ارزشمندترین ارزش های اسلام و انقلاب را نشانه رفتند و محصول مطالعاتشان را در ماهنامه کیان منتشر می ساختند و به تدریج زمینه های ورق خوردن جبهه دوم خرداد را فراهم ساختند و فتنه های تیر 78 و تیر 88 را به وجود آوردند و هم اکنون نیز در کنار سکوت معنا دار ایشان عمود خیمه نظام و انقلاب را هدف گرفته اند و با نامه های سرگشاده سفارشی از سازمان سیا، کیان اسلام وانقلاب و خون های شهیدانمان را در معرض تهاجم قرار داده اند. و البته همه می دانند اصل این ماجرا از نامه نگاری سرگشاده وی در سال 88 و باز کردن فصل اهانت و تهدید  شروع شد. به گواهی تاریخ، نامه داریوش همایون ( رشیدی مطلق) به خروش مردمی بر سر بیدادگران و فتنه گران انجامید و در 22 بهمن به انقلاب اسلامی و نابودی و فرار فتنه گران منجر شد، امروز نیز شاهد بودیم که نامه ها و بیانیه های رشیدی مطلق ها، به خروشی به مراتب بزرگتر از 22 بهمن منجر گردید و روز به یاد ماندنی تری را به نام 9 دی در تاریخ ملت ایران ثبت کرد که در سالگشت آن، آقای هاشمی حاضر به صدور بیانیه نشد!

 اقای هاشمی در راستای همان استراتژی، در دیدار با برخی روحانیون که در همین راستا به دیدار او رفته بودند گفت: " تضعيف اتحاد نيروهاي انقلاب سياست هميشگي مخالفان خارجي و داخلي جمهوري اسلامي بوده و اكنون شواهد آن كاملاً قابل مشاهده است. وی اصل ولايت فقيه در جمهوري اسلامي ايران را عاملي وحدت بخش دانست گفت " حمله به اين جايگاه و همچنين دفاعياتي كه مبناي آن دين اسلام و عقل و منطق نيست، هر دو با يك هدف صورت مي‌پذيرد." وي ‌تصريح كرد: "ديدگاه اينجانب با رهبري در كليات تفاوتي با يكديگر ندارد و طبيعي است كه در اجرا ميان افراد اختلاف ديدگاه وجود دارد و در همين زمينه نيز خود را ملزم به تبعيت از دستورات ايشان مي‌دانم." او در واقع می خواهد به نحوی موضوعی را که مقام معظم رهبری در نماز جمعه 29 خرداد 88 به آن اشاره کردند به نحوی توجیه کند و به علما و خبرگان این گونه وانمود کند که درست است که مقام معظم رهبری فرموده اند من با آقای هاشمی اختلافاتی داریم ولی این اختلافات به مسایل جزیی و فرعی بر می گردد نه اصولی و کلی. البته همه مردم می دانند که هاشمی نه در نظر و نه در عمل، التزام به تبعیت از ولایت فقیه ندارد؛ در نظر همچنان بر شورای رهبری زمینی بودن مشروعیت ولایت فقیه و اقتصاد لیبرالیستی و... تاکید می ورزد و در عمل نیز هنوز از فته گران 88 حمایت می کند و حاضر نیست وازه فتنه در باره آن ها به کار ببرد و همچنین حاضر به محاکمه فرزندانش نیز نمی باشد. مقابله با دولت منتخب ملت در سرلوحه کارهایش قرار دارد و در باره موضوع وقف دانشگاه آزاد هنوز حاضر به اجرای نظر رهبری نظام نشده است.