مشرق، سرانجام
پرسپولیس به پیروزی رسید تا همه ارکان مرتبط با این تیم نفس راحتی بکشند.
از مدیرعاملی بگیر که این روزها با انتقادات گسترده ای مواجه بود تا
هواداری که باورش نمی شد چنین تیم پرمهره ای نتواند انتظاراتش را برآورده
کند. این تیم به پیروزی رسید؛ اگرچه بازی چندان خارق العاده ای را هم به
نمایش نگذاشت؛ اما سه امتیاز را کسب کرد تا امیدوارانه تر به فرداها نگاه
کند؛ اما ...
... اما همه چیز به این نقطه مربوط نمی شود. پرسپولیس در
حالی در این دیدار به پیروزی رسید که علی کریمی را نه در ترکیب داشت و نه
در فهرست هجده نفره خود. سرخ ها که هفته گذشته، اخراج این بازیکن میانی را
تجربه کردند، در مستطیل سبز آرام تر بودند و گویی از آرامش بیشتری برخوردار
بورند. آنها بر حریف چیره شدند و اکنون این پرسش وجود دارد که اساس نقش
کریمی در این تیم چیست؟ آیا نبود وی آنقدر مفید است که این تیم می تواند
پیروزی را تجربه کند یا ...؟
* بازیکنی که فقط حاشیه دارد
برای
آن که به پاسخ این پرسش برسیم، می توان نگاهی به تیم هایی داشت که علی
کریمی را در سال های اخیر در ترکیب داشته اند؛ از استیل آذین تا پرسپولیس
کنونی. نیازی به رجوع به آرشیو نیست. او را می توان در کنار انبوهی از بی
نظمی ها و حواشی دید که موجب شده تا این تیم ها با مشکلات متعددی مواجه
شوند. در حقیقت، او را می توان در تمامی این تیم ها، در فهرست دلایل ناکامی
دانست. اتفاقی که منجر شد تا عملا به بازیکنی تبدیل شود که فاقد خروجی فنی
قابل توجهی است. همین نیز موجب شده تا مربیان متعددی با وی به مشکل
برخورده و ترجیح دهند نام وی را از فهرست خود خارج کنند.
در کنار این
بحث که بسیار مهم و اساسی است، باید توجه داشت این بازیکن مدتی می شود
کیفیت و اثرگذاری فنی خود را نیز از دست داده است. این موضوع را هنگامی می
توان بیشتر فهمید که عملکرد وی در یک فصل را مورد تحلیل قرار داد. جرقه ها و
حرکات آنی را نمی توان شاخصی جهت تحلیل فنی دانست. باید دید در یک فصل یا
یک بازه زمانی چگونه عمل می کند؟ پاسخ این پرسش برای علی کریمی چندان قابل
دفاع نیست. او مدتی می شود که از نظر فنی نیز در سطح قابل توجهی قرار
ندارد.
* بازیکنی چسبیده به دوربین!
در
کنار ضعف فنی و حاشیه سازی های علی کریمی که همواره از عوامل برانی شدن
شرایط تیم های سال اخیرش بوده، بایستی توجه داشت که تبلیغی و رسانه ای بودن
رفتارهای این بازیکن نیز به شدت حایز اهمیت است. در این بین، همراهی برخی
رسانه ها و رسانه ای ها که چنین فضایی مطلوب کاری آنها است، موجب شده تا بر
چنین وضعیتی دامن زده شود.
این موضوع را هنگامی می توان بیشتر مد نظر
داشت که عموم حرکات خیریه ای وی با تبلیغ و پروپاگاندای گسترده همراه است.
این موضوع منجر به این می شود که ذهن را به سمت بازدیدهای سرزده برخی
مدیران بیندازد که عالم و آدم از تصنعی بودن آن آگاه هستند. در حقیقت، این
رفتار موجب می شود تا علی کریمی خود را به عنوان قهرمانی نشان دهد که
نبودنش با واکنش منفی مردم مواجه می شود.
این موضوع البته در دیدار
اخیر نمودی نداشت که دلیلش، پیروزی پرسپولیس و نبود تماشاگر بود. اما
بایستی تحلیل منطقی داشته و آن را به هواداران این تیم عرضه داشت تا با عمق
بیشتری به روند این تیم بپردازند. پایان فوتبال این بازیکن از نظر فنی،
حاشیه سازی و رفتارهای عموما مشکل ساز برای تیم، تبلیغی بودن رفتارها و
گفتار این بازیکن و ...، مواردی است که با کنار هم قرار دادن آن می توان به
پاسخ پرسش ابتدای نوشتار رسید.
به نظر می رسد باید این واقعیت را علی
کریمی نیز قبول کند که او مدت هاست کیفیت و ثمربخشی نداشته و خود به عواملی
از عوامل ناکامی این تیم تبدیل شده است. باید باور داشت وقت رفتن این
بازیکن فرا رسیده و بایستی کفش ها را آویزان کند.