رضا پهلوی از ایران خط می‌گیرد!

"نیما فرمین" دکتر حقوق از دانشگاه مون پلیه ی فرانسه در مطلبی که در سایت فرهنگ ایران منتشر کرده، مدعی شده است که "رضا پهلوی" از سوی حکومت ایران خط دهی می شود.

به گزارش رسانه ایران، با بالا گرفتن شدت انتقادات به تشکیل "شورای ملی" و به بن بست نزدیک شدن آن، برخی چهره های اپوزیسیون ایرانی به حدی از اقدامات رضا پهلوی عصبانی هستند که او را "عامل سرگردانی اپوزیسیون" معرفی کرده و در سخنانی عجیب تر، رضا پهلوی را عامل جمهوری اسلامی در خارج از کشور می دانند. البته برای اثبات مدعای خود نیز دلایلی ارائه می کنند.

"نیما فرمین" در سایت فرهنگ ایران می نویسد که "یک بار دیگر نام رضا پهلوی، به عنوان محور سرگردانی اپوزیسیون و عامل اصلی بروز اختلاف میان مخالفین حکومت اسلامی در رسانه های فارسی زبان مطرح شد. نقش کلیدی وی در اغلب شکست ها و ناکامی های اپوزیسیون در برابر حکومت اسلامی بر آگاهان روشن است، تا جایی که برخی از ایرانیان بر این باورند که پس از ملاقات مدعی سلطنت با سید حسین، نوه ی خمینی، که چند سال پیش در واشینگتن پایتخت امریکا رخ داد، توافقی محرمانه میان خاندان پهلوی و خاندان شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی، به دلالی سید حسین خمینی صورت گرفته است."

نویسنده ی فرهنگ ایران ابراز می دارد که "پس از این توافق بود که رضا پهلوی، سربرگ نامه های رسمی خود را تغییر داد و تنها به امضای نام خود بدون پسوند و پیشوند پرداخت و با آسودگی و امنیت کامل، سر و کله اش در اپوزیسیون ایران پیدا شد."

او البته دلایل دیگری نیز می آورد. وی مدعی است "کاملیا انتخابی فرد" خبرنگار سابق روزنامه ‌های همشهری، آفتابگردان و نشریه ی «زن» به مدیریت فائزه هاشمی که پس از خروج از ایران، در رادیو فردا و پایگاه اطلاع ‌رسانی امریكایی «واشینگتن‌پریزم» مشغول به کار شد از سوی فائزه هاشمی با فرح دیبا در پاریس ملاقات داشته است.

این نویسنده می آورد: "تا چند سال پیش در صحنه ی اپوزیسیون ایران، نشانی از فعالیت رضا پهلوی دیده نمی شد، وی که سرگرم خوشگذرانی، خرید و فروش سهام در بازارهای جهانی بود و با سرمایه گذاری و معاملات و دلالی در چاه های نفت امریکا روزگار می گذراند."

نیما فرمین مدعی است که دست بند سبز رضا پهلوی در جریان حوادث رخ داده پس از انتخابات سال 88 ایران، پشتیبانی از آقایان موسوی و کروبی بوده و به نوعی، حرکت در جهت خط دهی های آقای هاشمی. وی حتی حرکت رضا پهلوی در شکایت از جمهوری اسلامی در دادگاه های بین المللی را در این راستا ارزیابی می کند و اظهار می دارد که "در میان ایرانیان، نخستین حقوقدانی بودم که با استناد به مواد اعلامیه ی رم، بی اعتباری این ادعای پوچ وی را افشا کردم و در پی آن، خوشبختانه حقوقدانان دیگری، اعتبار سخنان وی را زیر پرسش بردند و فریبکاری وی را نشان دادند."

آقای فرمین که رضا پهلوی را عامل سرگردانی اپوزیسیون می خواند، می نویسد: "عامل سرگردانی اپوزیسیون! مانع انسجام اپوزیسیون ایران است و سر بزنگاه به دست ایادی خود، اپوزیسیون را به هم می ریزد و بی اعتبار می کند. چند سال پیش کوشش های چند ایرانی مقیم امریکا و اروپا را که قصد داشتند یک شورای همبستگی در واشنگتن بر پا کنند، به باد داد. ترفند او مانند همیشه ناجوانمردانه بود. او روز پایان این کنفرانس سه روزه، دو اتومبیل به همراه راننده و شخصی به نام بیگی! از ایادی خود به هتل محل اقامت شرکت کنندگان در شورای همبستگی فرستاد و هفت تن از آنان را که سست عنصر و فرصت طلب بودند به صرف صبحانه به خانه ی اشرافی خود دعوت کرد و به زیاده گویی و بزرگنمایی خود پرداخت. وی به این چند تن ماموریت های جداگانه ای برای سازماندهی و تماس با مخالفین واگذار کرد. او با هزینه ای کمتر از سی دلار! و دادن یک صبحانه به هفت نفر فرصت طلب، شورای همبستگی و کوشش های سه ساله ی این گروه را که توانسته بودند سیصد فعال سیاسی را گرد آورند به باد داد. چند روز نگذشت که صبحانه خوردگان دریافتند که فریب خورده اند و همه ی وعده های این عامل سرگردانی! وعده های سر خرمن بوده است."

وی ادامه می دهد: "عامل سرگردانی! با نفوذ ایادی خود، در کنفرانس های بی محتوایی چون استکهلم و واشینگتن، با شعار آلترناتیو سازی و انتخابات آزاد، ساده دلان ومردم ناآگاه را فریب داد تا خود را تنها آلترناتیو نشان دهد."

این نویسنده، رضا پهلوی را "آدمی بی دانش، متوهم، بی عرضه و خودنما، که هنوز خود را پادشاه قانونی ایران می داند" معرفی می کند و "شورای ملی" را طرحی از سوی ایران می داند که پهلوی سردمدار آن شده است.

وی بر این باور است که رضا پهلوی "با صدور یک اعلامیه و به یاری شماری از نام های جعلی، شورایی مجازی شبیه به " آش شوربا" ی اینترنتی تشکیل شد تا برای چند ماه آینده و زمان انتخابات، مردم و اپوزیسیون را سرگرم شعبده بازی های خود نماید." آقای فرمین می گوید که "این شورا با انتشار نوشته ای مبهم و شعارگونه به نام منشور ملی! نشان داد که مدعی پادشاهی" است و "گروهی فرصت طلب و پیشینه داران بد نام، نقشه ی حکومت آینده ی ایران را در سر می پرورانند."

این حقوقدان که شورای ملی را "شورای فریب ملی" می نامد، می نویسد: "اسماعیل نوری علا که تا چند هفته پیش قصد داشت رضا پهلوی را ابزار کار خود کند و آلترناتیو بازی! به راه بیاندازد و خود صدراعظم این ماجرا شود، به بازی گرفته نشد و علیه شورا موضع گرفت."

او معتقد است که "شوربختانه فراموشی تاریخی مردم ایران، به این مادر و پسر! و دیگر بازماندگان و طرفداران استبداد سابق پروانه می دهد" که "هر چند گاهی از کاخ های خود بیرون آمده و با مصاحبه های مردم فریبانه در پی بازیابی تاج و تخت از دست رفته بکوشند."

آقای فرمین ابراز می دارد که اپوزیسیون ایران دیگر خوار و ذلیل شده اند. او می گوید: "خوار و ذلیل شدن اپوزیسیون ایران در انظار جهانیان و مردم ایران، همه و همه، به لطف رسانه های اینترنتی و ماهواره ای فارسی زبان بیگانه و رادیو تلویزیون های لس آنجلسی، گویندگان و صحنه گردان های خیمه شب بازی های سیاسی این رسانه ها و تارنماهای مزدور و وابسته و فحاشان و هتاکان شاه الهی! مورد حمایت خاندان سابق سلطنت، انجام شده است."

وی بیان می دارد که "در چند هفته ی گذشته، پول های بسیاری پخش شد، چماقداران بسیاری برای سرکوب منتقدین شورای فریب ملی! بسیج شدند، آدمک هایی برای تبلیغ این فریب بزرگ! در رسانه های اینترنتی و ماهواره ای خریداری شدند، سبیل های بسیاری چرب شد، ولی هشیاران، آگاهان و روزنامه نگاران متعهد و میهن دوست، مردم را هشیار کردند و نگذاشتند که مشتی فرصت طلب و ایادی بیگانگان با ریختن آب به آسیاب آخوندها به آمال و آرزوهای ضد میهنی خود برسند."