درآمدی برنقش رسانه‏ ای دبیر کل حزب الله

از سوی دیگر، آشنایی و ارتباط شخصی و فکری حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله با حضرت آیت الله خامنه‏ای، زمینه‏ای استثنائی را برای انعکاس آراء و اندیشه‏های مهم مقام معظم رهبری در کلام و مرام دبیر کل حزب الله لبنان فراهم آورده است. چنان‏که سال گذشته جناب سیدحسن نصرالله در همایش "التجديد والإجتهاد الفكري عند الإمام الخامنئي" تصریح کردند: «شناخت شخصی و مستقیم و نزدیک بنده از امام خامنه‌ای به سال ۱۹۸۶ باز می‌گردد، سالی که دیدارهای متعدّد و فشرده‌ای برای بنده فراهم شد و باعث شد تا با افکار، آراء، مبانی، طرز تفکّر و تحلیل وقایع، روش ره‌بری و حکومت و تصمیم‌گیری و شاخصه‌های اخلاقی دل‌پذیر ایشان که با تواضع، نرم‌خویی، مهربانی، صبر، سعه‌ی صدر، زهد و ساده‌زیستی هم‌راه بود، بیش‌تر آشنا شوم. بنده اکثر کتاب‌های ایشان را خوانده‌ام و می‌توانم ادّعا کنم قریب به اتّفاق نگاشته‌ها، گفت‌وگوها و بیانات ایشان را از هنگام رحلت امام خمینی قدّس سرّه الشّریف تا کنون دنبال کرده‌ام. » (1)  

 

در شرایط خطیر منطقه‏ای و بین‏المللی کنونی، این شناخت از نزدیک و معرفت مباشر سبب شده است دبیر کل حزب الله نقش حساس و پراهمیتی در انتقال معارف و مواضع انقلاب اسلامی از منبع پیام (رهبر انقلاب اسلامی) به افکار عمومی منطقه‏ای و جهانی برعهده بگیرد؛ به طوری که با مقارنه و تطبیق میان رؤوس محورهای بیانات رهبر انقلاب اسلامی و دبیر کل حزب الله لبنان می‏توان نکات مهم و مفیدی را استنتاج کرد. در واقع چنین به نظر می‏رسد که این رهبر دلاور و مؤمن عربی(2)  با استفاده حداکثری از شخصیت رسانه‏ای جذاب و غیرقابل مناقشه خود، یک‏تنه نقشی به اندازه چندین بنگاه رسانه‏ایِ حرفه‏ای، در معرفی صحیح چهره حقیقی انقلاب و تبلیغ و شرح و تفسیر بیانات مقام معظم رهبری ایفا می‏کند.

با این مقدمه، می‏توان محورهای مهم منطقه‏ای و بین‏المللی مطرح شده در بیانات اخیر ولیّ امر مسلمین که در خطابات رسانه‏ای دبیر کل حزب الله لبنان انعکاس روشن و برجسته‏ای داشته است را به شرح ذیل بررسی کرد:

 

 

پیروزی انقلاب اسلامی ایران را می‏توان آغاز افول دو ابرقدرت شرق و غرب و ترسیم نقشه‏ای جدید در صحنه بین‏الملل دانست. بیداری اسلامی و خیزش‏های مردمی علیه حکومت‏های دست‏نشانده شرق و غرب، دورنمایی که انقلاب اسلامی از هندسه جدید و جهان چندقطبی به جهان ارائه کرده بود را شفاف‏تر و دست‏یافتنی‏تر کرد؛ و امروز به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی وضعيت دنيا، وضعيت تحول است. اوضاع جهان در حال تبديل به يك شكل جديد و هندسهى جديد است و پيداست كه به سوى تحولات تازهاى پيش مي‏رويم. (3) جهانِ خسته از هندسه غلط بین‏المللی، با عبرت‌آموزى از تجربه‌ى تاريخى شكست سياست‏هاى دوران جنگ سرد و نيز يكجانبه‌گرائىِ پس از آن، در حال گذار به نظام بين‌المللى جديدى است که در آن، اتاق فرمان جهان با ديكتاتورى چند كشور غربى اداره نمی‏شود. (4)

ایشان چشم‏انداز تحولات بین‏المللی را این‏گونه ترسیم فرمودند: «خوشبختانه چشم‌انداز تحولات جهانى، نويدبخش يك نظام چند وجهى است كه در آن، قطبهاى سنتى قدرت جاى خود را به مجموعه‌اى از كشورها و فرهنگها و تمدنهاى متنوع و با خاستگاههاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى و سياسى ميدهند. اتفاقات شگرفى كه در سه دهه‌ى اخير شاهد آن بوده‌ايم، آشكارا نشان ميدهد كه برآمدن قدرتهاى جديد با بروز ضعف در قدرتهاى قديمى همراه بوده است. اين جابه‌جائى تدريجى قدرت، به كشورهاى عدم تعهد فرصت ميدهد تا نقش مؤثر و شايسته‌اى را در عرصه‌ى جهانى بر عهده بگيرند و زمينه‌ى يك مديريت عادلانه و واقعاً مشاركتى را در پهنه‌ى گيتى فراهم آورند. »(5)

 

 

اما هندسه جدید بین‏المللی از منظر دبیر کل حزب الله لبنان چگونه تشریح می‏شود؟ در کمتر از یک هفته پس از بیانات مقام معظم رهبری در اجلاس عدم تعهد، سید حسن نصرالله در یکی از پربیننده‏ترین مصاحبه‏هایش با شبکه المیادین به تبیین همان نگاه راهبردی رهبر انقلاب پرداخت و گفت: «به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم: در برهه‌ی تحولات عظیم منطقه‌ای و جهانی به سر می‌بریم و هندسه‌ی منطقه‌ای و بین المللی جدیدی در حال شکل‌گیری است. در نتیجه حوادث امروز منطقه‌مان و مشخصا حوادث چند سال گذشته و سال‌های پیش رو واقعیت، آینده و سرنوشت منطقه را حد اقل برای ده‌ها سال شکل خواهد داد. نشانه‌ها از شورای امنیت آغاز می‌شوند. داریم درباره‌ی هندسه‌ی بین المللی، صف‌آرایی‌ها و جبهه‌بندی‌های جدید و پایان هژمونی تک‌قطب و یگانه‌ سردمدار جهان و رجعتی به نظامی نه دو قطبی که چند وجهی صحبت می‌کنیم. این‌ها الآن دارند شکل می‌گیرند. دیگر بحث آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق و پس از آن سردمداری جهانی آمریکا در میان نیست. امروز به دوگانه‌ی آمریکا - روسیه باز نمی‌گردیم. داریم به حالتی چندوجهی با قطب‌های جهانی بسیار تأثیرگذار می‌رسیم. این در سطح جهانی. در سطح منطقه هم روشن است. نظام‌هایی با ده‌ها سال سن سرنگون شدند و نظام‌ها و جبهه‌ها و همپیمانی‌های جدیدی در حال شکل‌گیری است و این یعنی ما به زودی شاهد شرایط و هندسه‌ی جدید منطقه‌ای خواهیم بود. »(6)

 

در شرایطی که جهان به سوی هندسه جدید خود در حال حرکت است، نقش منطقه حساس خاورمیانه در شکل‏دهی به این هندسه جدید حائز اهمیت است. مقام معظم رهبری ضمن تأکید بر نقش ملت‏های این منطقه و بیداری اسلامی در تعیین سرنوشت آینده می‏فرمایند: «امروز احساس مي‏شود، ديده مي‏شود كه اين پردهى غفلت از روى ذهن‏هاى كشورهاى منطقه و ملت‏هاى مسلمان دارد برچيده ميشود؛ اين را بايد مغتنم شمرد...  اين موقعيت را بايد بشناسيم، آن را قدر بدانيم؛ نگذاريم اين موقعيت مهم و حساس از دست برود. »(7)

 

سید حسن نصرالله نیز با مثبت ارزیابی کردن تحولات منطقه و جریان بیداری اسلامی، بر ضرورت قدرشناسی از این فرصت تاریخی تأکید کرده و می‏گوید: «اعتقاد بنده این است که تا این لحظه آن‌چه به اصطلاح محیط استراتژیک نامیده می‌شود در حال شکل‌پذیری به نفع روند و خط مقاومت و به ضرر اسرائیل است. بنده هنوز امیدوارم که ان شاءالله همگی بتوانیم با آن‌چه می‌گوییم و انجام می‌دهیم از این برهه عبور کنیم. و همگی در ترسیم محیط استراتژیک واقعی جهان عرب و اسلام مشارکت کنیم. محیط استراتژیکی که در خدمت قضیه‌ی بنیادین فلسطین باشد. »(8)

 

آری! به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «روزگار تازهاى آغاز شده است، وضع جديدى در دنياى اسلام به وجود آمده است، و اين وضع بر روى زندگى همهى ملت‏هاى جهان به تدريج اثر خواهد گذاشت؛ «باش تا صبح دولتت بدمد»؛ انشاءاللّه. »(9)

 

 

اگر منطقه خاورمیانه را دروازه گذار جهان به سوی هندسه جدید بین‏المللی بدانیم، بی‏تردید مسأله فلسطین کلید گشایش این دروازه خواهد بود. بر این اساس، توجه به چند نکته ضروری است.

 

اوّل: نقش تشکیل کشور جعلی اسرائیل در مهندسی معیوب خاورمیانه و دامنه‏دار شدن مشکلات جهانی. مقام معظم رهبری در این خصوص می‏فرمایند: «[مسأله دردآور فلسطین] اگرچه مربوط به منطقه‌ى ما است، ولى ابعاد گسترده‌ى آن از اين منطقه فراتر رفته و سياست‏هاى جهانى را در طول چندين دهه تحت تأثير قرار داده است.» «مسئلهى قدس شريف و فلسطين مظلوم در متن اين قضايا قرار دارد و در قلب حوادث خاورميانه است. منطقهى حساس ما، بسيارى از مسائل و مشكلاتش به خاطر وجود اين غدهى سرطانىِ صهيونيستى است، كه دست‏هاى آلوده به خون قدرت‏هاى بزرگ، با همهى توان مي‏خواهند آن را حفظ كنند. »(10) «ماجراى تقسيم غلط و مهندسى معيوب خاورميانه بر اساس توطئه‌ى اسكان صهيونيست‏ها در اينجا به وجود آمد. اگر چنانچه اين توطئه وجود نمي‏داشت، شايد امروز وضعيت اين منطقه وضعيت ديگرى بود. »(11)

 

مبتنی بر همین نگاه است که دبیر کل حزب الله لبنان می‏گوید: «روز قدس فرصتی برای پرداختن به بحثی اساسی و استراتژیک در رابطه با آینده‌ی فلسطین، قدس، منطقه و آینده‌ی ما و همه است. چون آن حادثه‌ی پر اهمیتی که بیش از 60 سال است مسیر منطقه را ترسیم کرده و همچنان دارد ترسیم می‌کند، اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها و جنگ‌هایی است که علیه حکومت‌ها و ملت‌های عرب به راه انداخته شده است. و نسل‌ها، ملت‌ها و امت ما همچنان دارند با پیامدهای این حادثه‌ی تأسف‌بار -یعنی اشغال فلسطین و بیت المقدس- دست و پنجه نرم می‌کنند. »(12)

 

دوم: تلاش دشمن برای پنهان کردن مسأله فلسطین و به فراموشی کشاندن آن در افکار عمومی جهانی. مقام معظم رهبری در این‏باره می‏فرمایند: «ما امروز يك مسئله‌ى اساسى در دنياى اسلام داريم و آن، مسئله‌ى قدس است. سعى آنها اين است كه امروز اين مسئله را به حاشيه برانند. دنياى اسلام نبايد بگذارد. در طول سالهاى متمادى سعى كردند كارى كنند كه ماجراى فلسطين از يادها برود؛ تا حدودى هم موفق شدند...  »(13) اما «امروز مسئله ى فلسطين به بركت بيدارى اسلامى، بار ديگر به مسئله ى اصلى دنياى اسلام تبديل شده است؛ نبايد بگذاريد اين برجستگى و اين امتياز از بين برود و زير توطئه ها و ترفندهاى دشمنان مسلمان‏ها و دشمنان امت اسلامى پنهان بماند. مسئله ى فلسطين يك مسئله ى اصلى است. »(14)

 

دبیر کل حزب الله لبنان در تشریح همین نگاه می‏گوید: «یک تلاش اساسی وجود دارد که یکی از هدف‌های آن یا حد اقل یکی از نتیجه‌های آن فراموش شدن فلسطین و خروج قدس از دایره‌ی دغدغه‌ها، توجه و پی‌گیری و -بلکه بیش از این- تبدیل مقاومان به گروه‌هایی رنجیده از مسئله‌ی فلسطین است. این مسئله دارای پیشینه و سابقه است. در هر صورت بنده نسبت به این مسئله هشدار می‌دهم و به همه می‌گویم هر قدر هم که شکاف، مواضع مختلف و تفاوت وجود داشته باشد، فلسطین و قدس مسئولیت عقیدتی، دینی، شرعی، بشری و اخلاقی ما هستند. »(15)

 

سوم: ضرورت پی‏گیری مسأله فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی بر مبنای اعتقادات دینی و تعالیم اسلامی. مقام معظم رهبری در این زمینه می‏فرمایند: «طرح مسئله‌ى فلسطين براى جمهورى اسلامى يك امر تاكتيكى نيست؛ يك امر بنيانى است، از اعتقاد اسلامى ناشى مي‏شود. وظيفه‌ى ماست كه اين كشور اسلامى را از سلطه و چنگ قدرت غاصب و پشتيبان‏هاى بين‌المللى‌اش در بياوريم، به دست مردم فلسطين بسپاريم؛ اين وظيفه‌ى دينى است، وظيفه‌ى همه‌ى مسلمان‏هاست؛ همه‌ى ملت‏هاى اسلامى، همه‌ى دولت‏هاى اسلامى وظيفه دارند كه اين كار را انجام بدهند؛ اين يك وظيفه‌ى اسلامى است. ما با اين چشم به قضيه‌ى فلسطين نگاه مي‏كنيم، ديگران هم بايد با همين ديد نگاه كنند. اين قضيه را در بازى‌هاى سياسى، در تبادلات سياسى، در بده‌بستان‏هاى سياسى و احياناً خائنانه قرار ندهند؛ قضيه، قضيه‌ى دينى است، قضيه‌ى اعتقادى است و بايستى دنبال شود. »(16)

 

نگاه دبیر کل حزب الله لبنان نیز کاملاً منطبق بر همین مبنای اعتقادی و دینی استوار است و می‏گوید: «ما یعنی حزب الله و هواداران مقاومت لبنان می‌خواهیم به دشمن، دوست و همه‌ی جهان تأکید کنیم مسأله‌ی قدس، فلسطین و نبرد با دشمن اسرائیلی مسأله‌ایست ورای همه‌ی محاسبات، حساسیت‌ها و جدال‌ها. چون این برای ما یک مسأله‌ی دینی، عقیدتی، ایمانی و اخروی و یک تعهد انسانی و اخلاقی است. و ممکن نیست ایمان و تعهد ما به آن حتی یک لحظه متزلزل شود. » (17) سید حسن نصرالله تأکید می‏کند: «همچنان که امام خامنه‌ای گفتند، به دوست و دشمن می‏گوییم مسئله‌ی فلسطین و مسئله‌ی قدس، برای همه‌ی ما یک مسئله‌ی دینی، عقیدتی و ایمانی است. »(18)

 

 

چهارم: برگزاری رفراندوم فراگیر برای تعیین ساختار سیاسی کشور فلسطین به عنوان تنها راه‏حل مسأله. مقام معظم رهبری در این خصوص می‏فرمایند: «همه‌ى راه‏هائى كه غربي‏ها و وابستگان آنها براى «حل مسئله‌ى فلسطين» پيشنهاد كرده و پيموده‌اند، غلط و ناموفق بوده است و در آينده نيز چنين خواهد بود. ما راه‌حلى عادلانه و كاملاً دموكراتيك را پيشنهاد كرده‌ايم: همه‌ى فلسطينى‌ها، چه ساكنان كنونى آن، و چه كسانى كه به كشورهاى ديگر رانده شده و هويت فلسطينى خود را حفظ كرده‌اند، اعم از مسلمان و مسيحى و يهودى، در يك همه‌پرسىِ عمومى، با نظارتى دقيق و اطمينان‌بخش شركت كنند و ساختار نظام سياسى اين كشور را انتخاب نمايند و همه‌ى فلسطينيانى كه سال‏ها رنج آوارگى را تحمل كرده‌اند، به كشور خود باز گردند و در اين همه‌پرسى و سپس تدوين قانون اساسى و انتخابات، شركت نمايند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد. » (19)

 

و دبیر کل حزب الله لبنان نیز بر همین راه‏حل تأکید ورزیده و می‏گوید: «راه حل طبیعی مسأله فلسطین، همان است که حضرت امام خامنه‌ای (دام ظله الشریف) مطرح کردند. برخی می‌گویند شما می‌خواهید یهود را بکشید و آن‌ها را در دریا بریزید. ما می‌گوییم نه! راه حل در برپایی کشوری واحد در سرزمین فلسطین است که در آن مسلمانان و مسیحیان و یهودیان زیر نظر یک حکومت سیاسی با رفراندوم کلی و زیر نظر این ملت با آرامش زندگی کنند. این راه حل منطقی و تنها گزینه است. »(20)

 

پنجم: نقش انقلاب اسلامی و امام خمینی در احیای مسأله فلسطین و امیدبخش بودن چشم‏انداز آینده آن. مقام معظم رهبری در این‏باره می‏فرمایند: «آنچه كه توى دهن آنها زد، انقلاب اسلامى بود، امام بزرگوار بود. از روز اوّلى كه اين انقلاب به پيروزى رسيد، بلكه از قبل از پيروزى، از اوائل نهضت، مسئله‌ى فلسطين يكى از مسائل اصلى اين انقلاب بود؛ و يكى از عوامل توجه دنياى اسلام به اين انقلاب هم همين مسئله بود. »(21)

 

دبیر کل حزب الله لبنان نیز می‏گوید: «هر سال که می‌گذرد بر حکمت بالغ و رسای انتخاب این روز توسط امام به عنوان روز جهانی قدس و بر اصل انتخاب یک روز جهانی برای قدس صحه می‌گذارد. ما هر سال و مخصوصا در ماه رمضان، ماه تأمل، تفکر، تدبر، محاسبه، بازگشت به خویشتن و بازگشت به سوی خدا، نیاز داریم به فلسطین، قدس و این قضیه‌ی اصلی بازگردیم. »(22) سید حسن نصرالله به صراحت اعلام می‏کند: «همچنان‏که سیاست آمریکا در منطقه اسرائیلی است، سیاست ایران فلسطینی است. »(23)

 

و چشم‏انداز آینده فلسطین در کلام مقام معظم رهبری این‏گونه ترسیم می‏شود: « و من به شما عرض كنم... قطعاً شفق اميد خواهد درخشيد و قطعاً فلسطين به دست مردم فلسطين برخواهد گشت و اين زائده‌ى دروغى و جعلى از صحنه‌ى جغرافيا محو خواهد شد؛ در اين ترديدى نيست. » (24) همان‏گونه که دبیر کل حزب الله لبنان نیز تأکید می‏کند: «به اعتقاد ما روزی که سرزمین فلسطین به ملت فلسطین برگردد و در آن حکومت فلسطینی برپا شود دور نخواهد بود. »(25)

 

بحران سوریه را اساساً چگونه باید تفسیر کرد؟ با توجه به سیر شکل‏گیری هندسه جدید بین‏المللی و نقش سوریه در تحکیم جبهه مقاومت در منطقه و پشتیبانی از آرمان فلسطین و مبارزه با رژیم اشغال‏گر قدس و جلوگیری از تحقق طرح‏های شوم سازش و تلاش دشمنان برای سوار شدن بر موج عظیم بیداری اسلامی، می‏توان به تحلیلی واقع‏بینانه از مسأله سوریه دست یافت. بر این اساس، در منظر رهبر انقلاب اسلامی، مقصر اصلی و پشت‏پرده وضعیت کنونی سوريه، امريكا و رژيم صهيونيستی هستند؛ و اساساً هدف دشمن از ایجاد بحران در سوریه، تأمين منافع رژيم صهيونيستی و ضربه زدن به مقاومت در منطقه است. حقیقت بحران سوریه این است که مجموعه‌ای از دولت‌ها به سردمداری امريكا، گروه‌های مخالف دولت سوریه را به جنگی نیابتی از طرف خودشان با دولت سوریه وادار كرده‌اند. عامل ایجاد بحران، ارسال سیل‌گونه سلاح به داخل سوريه و حمايت مالی از گروه‏های بی‏مسؤوليت است؛ پس شرط طبیعی حل بحران، جلوگیری از ارسال سلاح به گروه‌های بی‌مسؤولیت داخل سوریه می‏باشد. اما نتیجه ادامه بحران، وجه المصالحه و قربانی شدن مردم سوریه است. بر این اساس، مقام معظم رهبری با توصیه به دولت سوریه مبنی بر بهانه ندادن به دست مخالفان و بهانه‏جويان، بر ادامه اصلاحات سياسی در داخل سوریه و تشريح و افشاء واقعيت و پشت پرده توطئه برای افكار عمومی ملت‏های عرب تأکید فرمودند. (26)

 

 

این دقیقاً همان تحلیلی است که شرح و بسط آن را می‏توان در کلام دبیر کل حزب الله لبنان به وضوح مشاهده کرد: «یکی از علل موضع‌گیری ما در جریان سوریه این است که ما مشکل آن‌جا را مشکل اصلاحات نمی‌دانیم. شما دقت کنید. زمانی که آمریکا، غرب، اسرائیل و برخی کشورهای عربی که گذشته‌ی آن‌ها در مورد روابط با آمریکا و موضع‌گیری در برابر اسرائیل مشخص است و همچنین گروه القاعده و گروه‌های دیگری که در سوریه فعال هستند، همه‌ی آن‌ها دارای یک هدف هستند و آن سرنگونی این نظام است، پس اعتقاد من این است که مشکل آمریکا، غرب، اسرائیل و عده‌ای از کشورهای عربی با حکومت سوریه مشکل اصلاحات نیست؛ مشکل اصلی، موضع‌گیری این نظام نسبت به جنبش‌های منطقه است. حکومت سوریه به علت پایبندی به حقوق خود مانع از سازش با شرایط آمریکایی شد. اگر حکومت سوریه وارد صلح می‌شد، مسئله از سال‌ها پیش تمام می‌شد. و بسیاری از حقوق ملت‌های عرب و فلسطینی تباه می‌شد. پس مشکل این است که این نظام از مقاومت در لبنان و فلسطین و عراق حمایت می‌کرد. به اعتقاد من مشکل اصلی آن‌ها این است. و برای همین مسئله به آسانی تمام نخواهد شد. و استمرار پیدا خواهد کرد. و متأسفانه به ضرر سوریه، ارتش، ملت، نظام و آینده‌ی سوریه خواهد بود. تنها راه حلی که وجود دارد وارد شدن در گفت و گو است. و اصلاحات مطرح شده یا قابل پذیرش است یا باید مورد کنکاش و تغییر قرار بگیرد. ولی همه‌ی این‌ها از طریق گفت و گو و همکاری سوری‌ها به دست می‌آید. هر راه حل دیگری به سرنگونی سوریه می‌انجامد. »(27)

 

سید حسن نصرالله تأکید می‏کند: «موضع ما در مسأله سوریه همان موضع امام خامنه‏ای است؛ یعنی: ضرورت بقاء نظام به همراه اصلاحات. »(28)

 

 

آنچه تا اینجا از وضعیت صحنه خطیر بین‏الملل عرضه کردیم، جای یک پرسش مهم را باقی می‏گذارد: راهبرد اساسی دشمن برای مقابله با شکل‏گیری هندسه جدید بین‏المللی که به اصلاح نظام حاکم بر تعاملات جهانی و حذف زائده اسرائیل از نقشه منطقه منتهی خواهد شد چیست؟ رهبر انقلاب اسلامی با هوشمندی تمام، پروژه استکباری فتنه مذهبی شیعی – سنّی را به عنوان راهبرد اصلی دشمن برای تسلط بر منابع جهان اسلام و گرفتنِ شتاب حرکت به سوی هندسه جدید گوش‏زد فرموده و می‏فرمایند:

 

«دشمنان اسلام و امپراطوران كفر و نفاق به رهبری امريكا و اسرائيل می‌خواهند معادله‌ی جهاد و مقاومت را تبديل به طرح تكفير و ترور فرزندان اسلام نموده و در يك كلام، جنگ شيعه - سنی را به مثابه‌ دل‌مشغولی ملت‌های مسلمان بر جهان اسلام تحميل كنند و به خيال خود از اين راه بر تمامی مقدرات مادی و معنوی جهان اسلام مسلط شوند. » (29) «امروز شما ببینید یكى از نقاطى كه دشمنان ما بر روى آن به طور كامل تكیه می كنند، برافروختن اختلافات مذهبى است؛ شیعه و سنى. آدمهائى كه نه به شیعه عقیده دارند، نه به سنى عقیده دارند، نه اصل اسلام را قبول دارند، طبق میل سرویسهاى جاسوسى آمریكا و اسرائیل مى‌آیند پشت بلندگوها مى‌ایستند، از توسعه‌ى تشیع اظهار نگرانى میكنند! شما چه میفهمید تشیع چیست؟! چه میفهمید تسنن چیست؟! شما به اصل دین اعتقادى ندارید. امروز سیاست استكبار و سیاست سرویسهاى جاسوسى این است كه ماها را از هم بترسانند؛ شیعه را از سنى، سنى را از شیعه؛ اختلاف ایجاد كنند... كار استكبار اين است؛ هميشه همين كار را كرده است. از قديم گفتند: «تفرقه بينداز و حكومت كن». امروز همين نقشه را دارند دنبال ميكنند. »(30)

 

طبعاً در چنین شرایطی، همكاری و همدلی نخبگان جهان اسلام به‌ويژه انديشمندان حوزه و دانشگاه بر مبنای راهبرد «ديپلماسی وحدت اسلامی» و ترسیم پايه‌گذاری تشكيل امت واحد اسلامی در مقابل اردوگاه استكبار به عنوان چشم‌انداز آينده ضرورت بیشتری پیدا می‏کند.(31)  اینجاست که معظم‏له می‏فرمایند: « راه غلبه‌ى بر دشمنان، اندیشیدن، فكر كردن، متحد شدن، دلها را به هم نزدیك كردن، دستها را در هم گره كردن است. » (32)

 

دبیر کل حزب الله لبنان نیز با درک عمیق راهبرد دشمن و استراتژی جبهه خودی در برابر آن می‏گوید: «باید همگی توجه داشته باشیم دولت آمریکا پس از شکست پروژه‌ی پیشینش پیرامون خاورمیانه جدید، که جنبش‌های مقاومت لبنان، فلسطین و عراق و هشیاری ملت‌های این منطقه و دولت‌های مقاوم و بازدارنده و در رأس آن‌ها ایران و سوریه آن را شکست دادند، برای بازیابی پروژه‌ی خاورمیانه‌اش، البته از راهی دیگر، بر موج بیداری و نهضت ملت‌های عرب سوار شده است. آن راه، فتنه، جنگ داخلی، جنگ طائفه‌ای، مذهبی، قبیله‌ای، قومی، نژادی، ملی و مانند این‌ها است. چون این تنها راهی است که برای بازتولید سلطه بر منطقه برای آمریکا و اسرائیل باقی مانده. و همه باید به این موضوع توجه داشته باشیم. به همین خاطر بر اجتناب از هر گونه سخن تحریک‌آمیز طائفه‌ای یا مذهبی تأکید کردیم و می‌کنیم؛ چون به اسرائیل و آمریکا و دشمن امت کمک می‌کند نه به این امت. همگی باید به مقدسات یکدیگر احترام بگذاریم. این‌جا بر فتوای حضرت امام خامنه‌ای (دام ظله الشریف) درباره احترام به همه‌ی مقدسات و نمادهای هر طائفه و مذهبی تأکید می‌کنم. »(33)

 

سید حسن نصرالله همچون حضرت آیت الله خامنه‏ای معتقد است: «بر اساس قاعده‌ی «تفرقه و غلبه» مصلحت بسیاری از مستکبران، استعمار و اشغال‌گران و همچنین کسانی که می‌خواهند حاکمیت خود را بر مردم تحمیل کند، نیست که این امت از وحدت کلمه و همکاری برخوردار باشد. به همین خاطر تا آن‌جا که توانسته‌اند اجازه‌ی چنین کاری را نداده‌اند. »(34) اما در مقابل تلاش‏های دشمن، راهبرد وحدت اسلامی باید پی‏گیری شود تا «مسلمانان که سیاست، حاکمان و استعمارگران در قرن‌های اخیر برای چندپاره، دور و تحریک کردن آن‌ها نسبت به یکدیگر و پر رنگ نمودن اختلافات‌شان کوشیده‌اند، به یکدیگر نزدیک شوند، به دنبال نقاط مشترک و مصالح بزرگ‌شان به عنوان امت باشند، یکدیگر را دوست بدارند، دشمنی را کنار بگذارند و برای خدمت به آن هدف‌ها و مصالح بزرگ همکاری کنند.‏ »(35)

 

* * *

در جمع‏بندی این درآمد، حق آن است که بگوییم گرچه انقلاب اسلامی همچنان از کمبود رزمندگان رسانه‏ای(36)  برای مقابله با شبكه‌ى رسانه‌اىِ انحصارىِ سازمان‌يافته استکبار(37)  که با تمام قوا در تلاش است صدای انقلاب به گوش جهانیان نرسد رنج می‏برد، اما شخصیت گران‏قدری همچون حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله به عنوان بزرگترین سردار رسانه‏ای انقلاب اسلامی، نقش بی‏بدیلی در انتقال پیام‏های الهی و انسانی رهبر انقلاب اسلامی به عنوان منبع پیام‏های انقلاب و عرضه هنرمندانه آن به افکار عمومی جهان اسلام و عرب و بلکه افکار عمومی بین‏المللی ایفا می‏کند. از خداوند متعال می‏خواهیم وجود مبارک ولیّ امر مسلمین و این سردار دلاور جهان اسلام را در پناه خود مؤیّد و محفوظ بدارد!

 

پی نوشت: