کیهان نوشت: محسن کدیور، عبدالعلی بازرگان و حسن
یوسفی اشکوری که سایت جرس را اداره می کنند در نوشته مشترکی به همراه دو تن
دیگر (مهدی ممکن و صدیقه وسمقی)، با بیان اینکه «در اسلام چیزی با ارزش تر
و محترم تر از جان انسان معرفی نشده» مدعی شدند: یکی از عناوینی که حکومت
همواره برای حذف و اعدام مخالفان خود از آن به ناروا بهره برده اند، عنوان
محاربه است. قانون مسما به مجازات اسلامی مخالفان جمهوری اسلامی را با
عنوان محارب مستحق مجازات های سنگین از جمله اعدام دانسته است در حالی که
مخالف سیاسی غیرمسلح را به ویژه اگر مرتکب اخافه و جنایت نشده باشد، هرگز
با چنین عنوانی نمی توان اعدام کرد.
در ادامه این نوشته از جمهوری اسلامی خواسته شده
تا در امر دماء و جان شهروندان اکیدا احتیاط کنند و حکم صادره اعدام برای
شهروندان مخالف سیاسی به اتهام محاربه لغو شود.
نکته جالب در این نوشته
ادعای فاقد سند و مصداق است.به عبارت دیگر تیم کدیور که سابقه متواتری در
نشر اکاذیب و جنجال علیه جمهوری اسلامی و نهایتا فاکتور کردن این اقدامات
برای محافل غربی دارد، تعمدا برای ادعای گزاف خود حتی یک سند و مدرک ارائه
نکرده که جمهوری اسلامی برای کدام مخالف سیاسی خود اتهام محاربه و حکم
اعدام صادره کرده است؟ علت این امر نیز روشن است چرا که نه تنها برای هیچ
مخالف سیاسی در ایران به صرف مخالفت حکم اعدام صادر نشده بلکه عناصر یاغی و
آشوب برپاکنی هم هستند که بسترساز جنایات انجام گرفته در بحبوحه فتنه 88
نقش آفرینی کردند اما با اغماض و رأفت مواجه شدند.
از سوی دیگر می توان پرسید برای چه کسانی و کدام
مخالف سیاسی حکم اعدام صادر می شود. طبق قانون غیر از مرتکبین قتل عمد و
قاچاقچیان عمده موادمخدر، اعضای گروهک های تروریستی مستوجب مجازات اعدام
هستند. البته اتهام محاربه صرفا متوجه اعضای گروهک های تروریستی و کسانی
است که دست به جنایت و ترور به قصد ارعاب و براندازی شوند بنابراین جا دارد
بپرسیم طی ماه های اخیر غیر از اشرار آدم کش و قاچاقچیانی که محکوم به
اعدام شده اند، چه کسان دیگری حکم اعدام گرفته اند؟
مرور اخبار نشان می دهد که عناصر محکوم به اعدام
به اتهام محاربه، دو گروه-اعضای گروهک های تروریستی نظیر منافقین و پژاک و
شماری از تروریست های همکار موساد که در ترور سبعانه دانشمندان هسته ای نقش
داشته اند- بوده اند و بنابراین سوال از آقای کدیور این است که وی و هم
قطارانش چه سر و سرّی با سازمان های تروریستی منافقین و پژاک و سرویس
جاسوسی رژیم صهیونیستی دارند که از جنایتکاران مزدور آنان حمایت می کنند؟
آیا تقسیم کاری میان اینها و تروریست های موساد برقرار است؟ و با این وصف
آقای کدیور چرا وقتی متهم به همکاری با برخی محافل صهیونیستی می شود، قیافه
آدم های غیرتی را می گیرد و انکار می کند؟!
یادآور می شود در جریان فتنه 8 ماهه سال 88 ده ها
شهروند در حوادث مختلف جان باختند که خون همه آنها نیز به گردن تحریک
کنندگان آشوب و فتنه- از جمله حلقه لندن- سنگینی می کند در حالی که آنها
هنوز مجازات نشده اند. قرآن کریم درباره فتنه گران به تصریح می فرماید
«الفتنه اکبر من القتل» و «الفتنه اشد من القتل» ؛ فتنه از قتل بزرگ تر و
شدیدتر است.
شایان ذکر است محسن کدیور چند سال پیش با اغوای
آقای منتظری توانسته بود از وی فتوایی علیه فناوری هسته ای و مسئولیت
کشورهای دیگر در صورت عدم تمکین یک کشور در این باره بگیرد که مورد استقبال
گسترده محافل صهیونیستی قرار گرفت.