در
این نگاه ابزار و فناوری عامل موفقیت محسوب می شوند و برای ارتباطات بهتر و
حرفه ای تر باید ابزارهای پیشرفته تر را مورد استفاده قرار داد. با این
حال نگاه ابزار محور مورد نقد کارشناسان رسانه قرار گرفته است.
چند سال پیش پرفسور حمید مولانا استاد ارتباطات گفت : "ما اشتباه می کنیم اگر تنها ابزارهای تکنولوژیک را رسانه بدانیم". به نظر می رسد عامل انسانی مهم ترین کانال انتقال پیام است و تجربه ایرانی ارتباطات نشانگر این مساله است. تجربه مساجد، حسینیه ها ،منابر ، نمازهای جمعه و حتی چادر بر این مساله صحه می گذارد.این در حالی است که در جدیدترین این موارد می توان به رسانه ای به نام "آرمیتا" اشاره کرد.
البته جذابیت رسانه ای مانند آرمیتا ریشه در حقانیت و مظلومیت او دارد. فرزند شهیدی که به دو زبان انگليسي و فارسي پيام خود را صادر كرد: ما زنده ايم و پاي خون پدرانمان ايستاده ايم.
البته آرمیتا و علی رضا احمدی روشن از نگاه دیگری نیز قابل بررسی هستند.
دیپلماسی عمومی شاخه ها و ابعاد مختلف و متنوعی دارد از
دیپلماسی شهروندی و دیپلماسی آشپزخانه ای گرفته تا دیپلماسی هنرمندان و ورزشکاران. ابتکار عملی که
توسط ایران و با کمک فرزندان شهدای هسته ای در اجلاس غیر متعهدها صورت پذیرفت" دیپلماسی کودکان" نام دارد. بچه ها در این میدان دیپلماتهای عمومی (public diplomat) هستند و نقش ابلاغ پیام را بر عهدا دارند.
آرمیتا و علی رضا حالا دیپلماتهای عمومی ایران هستند. ظرفیتهای دیپلماسی عمومی در ایران زیاد است به این شرط که همراه با ابتکار و خلاقیت باشد.در کنار علی رضا و آرمیتا می توان از هنرمندان ، ورزشکاران و مشاهیر برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی بهره برد.