کد خبر: ۷۶۴۰۲
زمان انتشار: ۱۶:۳۹     ۰۸ شهريور ۱۳۹۱

پایگاه 598 - نمی­‌دانم درستش چیست، اما مطمئنم که هرچه هست، این نیست. جامعه­‌ای صحیح است که همه‌چیز سر جای خودش باشد و پیچ و مهره­‌هایش درست کار کنند و من چنین وضعی را شاهد نیستم. این را از آن جایی می‌گویم که می­‌بینم تمام مبانی اطرافم بر تمایلات و نیازها و توانمندی­‌های مردانه استوار گشته و زن هیچ جایگاهی در زیرساخت این مدنیت ندارد و گویی وصله‌ای‌ست ناجور. تابه‌حال انواع همایش مردان را شنیده­‌اید؟ فرهنگ­سرای مردان، نقش مردان در پیشرفت اجتماع، اهمیت حضور مرد در عرصه­‌های علمی، حضور مردان مسلمان در عرصه­‌های علمی، حساب ویژه­‌ی پسران و هزار مطلب این‌چنینی دیگر هیچ­‌گاه به‌چشم نمی­‌خورند.

نیاز­ها و تمایلات زنان دیده نمی­‌شود یا اگر بشود، از فرعیات جامعه حساب می­‌شود.

مصداق و گواه سخنم این‌جاست که عموم مردان مشکلی با هویت مردانه‌ی خویش ندارند. می­‌دانند که مرد هستند، باید سر کار بروند، شب برای استراحت به منزل بیایند، همکار دارند و رئیس و همسر و فرزند که دو تای آخری را باید حمایت مالی و معنوی کنند.

به طرف دیگر ماجرا برویم؛ به جایگاه زن. زنان جامعه‌ی ما نمی­‌دانند مرد هستند یا زن! این واقعیت امر است. باید کار کنند یا نه؟ اگر بله، که وقت و حالی برای زن بودن و مادر بودن ندارند؛ چراکه علی (علیه السلام) می­‌فرماید: «زن گل بهاری‌ست، نه قهرمان.» و اگر نه، که در منزل آن‌قدر از جامعه دور می­‌شوند که توانایی تربیت صحیح فرزند را نخواهند داشت. علی (علیه السلام) می‌فرماید: «فرزندانتان را برای زمان خودشان تربیت کنید.» به کدام یک از این دو مهم می توان دست یافت؟ آیا این مهم را می‌توان با در خانه ماندن و نگریستن به دیگران از پشت آکواریوم گزینشی تلویزیون برآورده ساخت؟ یا باید کار کرد و خود را له نمود؟ کاش کسی جوابی برای این اصل عدم قطعیت هایزنبرگ (۱) می­‌یافت!

اکثریت قریب‌به‌‌اتفاق افراد این دوره و زمانه راه دوم را برمی­‌گزینند؛ کار کردن. جامعه از او می­‌خواهد مانند مردان کار کند و مسئولیت­‌پذیر (!) باشد. با دیگر همکاران زمخت و سنگین رفتار نماید و از طرف دیگر هم مدام تفاوت­‌هایش با مردان را به سخره می­‌گیرد؛ خاله زنک بودن، رانندگی قانونمند، بلد نبودن پارک ماشین، سبزی پاک کردن، صحبت­‌های خارج از کار، تمیز بودن و هزار خصیصه‌ی دیگر زنانه، تا در نهایت، او برای مقبولیت در اجتماع خُلق و خویی کاملا مردانه بگیرد؛ رانندگی بی‌قانون، نگران نبودن و اهمیت ندادن به مشکلات دیگران، کثیف و شلخته بودن، انجام ندادن کارهای ظریف و زنانه مثل کارهای هنری چون خیاطی و ملیله‌دوزی و کارهای خانگی چون سبزی پاک کردن و آشپزی باحوصله.

همه‌ی این­‌ها به این دلیل است که ملاک صحیح و بی­‌نقص بودن، مرد است. زن با او سنجیده می­‌شود، نه با خودش! پس او آگاهی و ارضای حس مفید بودنش را به قیمت این­‌ها به‌دست می­‌آورد.

و حالا روی دیگر این سکه‌ی کج و کوله (!) این زن زمختِ بی­‌روحِ مردنما وارد منزل شده است. نگاه­‌ها به او می‌فهماند که تمیزی و غذا و کارهای خانه و مهربانی و نگرانی برای مشکلات دیگر اعضا و… انتظاری‌ست که جامعه و مردش از او دارد. با تمام وجود می­‌دود تا کانون گرم خانواده­‌اش به سردی نگراید؛ چون او مسئول است و باید مسئولیت‌پذیر باشد! پس او بعد از محل کار، رنگی کاملا متفاوت باید به خود بگیرد تا این‌جا نیز «وظیفه»اش را به‌خوبی انجام دهد!!!

این انسان زن است یا مرد؟ او کیست؟ اصلا هویت دارد؟ آیا تمایلات و برآوردن نیازهای او در برنامه‌ی روزانه­‌اش گنجانده شده؟ آیا او دیده می­‌شود یا فقط ابزاری‌ست برای برآوردن نیازهای جامعه در سطوح مختلف؟

همین‌جاست که بنیان خانواده بر اثر لرزش مبنایش که زن است، می­‌لرزد و سست می­‌شود؛ چون او هویتش را نمی­‌داند و گاه بر اثر فشار طاقت­‌فرسای وظایف، جای نقش­‌ها را اشتباه می­‌کند. در خانه مرد است و در جامعه زن. با همکارانش لطیف است و با همسرش زمخت. به بیگانه محبت می­‌کند و به خانواده­‌اش ناملایمی و بی‌توجهی و به تبعِ سست شدن کوچک­‌ترین واحد اجتماع -خانواده- جامعه هم بر خود می­‌لرزد. این‌جاست که همه به این فکر می­‌افتند که چه کنیم و کجای جامعه را چسب زخم بزنیم و چه قشری را آموزش دهیم و…

حال آن‌که خانه از پای­‌بست ویران است!

نمی­‌دانم درستش چیست، اما مطمئنم هرچه هست، این نباید باشد!

——————————————————-

۱. این اصل اظهار می‌دارد که جفت‌های مشخصی از خواص فیزیکی، مانند مکان و تکانه، نمی‌تواند با دقتی دلخواه معلوم گردد. به عبارت دیگر، افزایش دقت در کمیت یکی از آن خواص مترادف با کاهش دقت در کمیت خاصیت دیگر است. به‌طور خلاصه، یعنی هرچه به عدد دقیق‌تری از مکان الکترون برسیم، عددی که از تکانه یا سرعت آن به‌دست می‌آوریم، غیر دقیق‌تر خواهد بود!

منبع: نشریه الکترونیک چارقد

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها