المپيك 2012 لندن را شايد بتوان المپيكي دانست كه براي كشورمان فارغ از مدالهاي خوشرنگي كه داشت، يك دستاورد ديگر نيز در پي داشت، دستاوري كه نگاههاي متفاوتي به آن وجود دارد. در نگاه اول المپيك لندن، المپيك ضدفوتبال بود.
به گزارش رجانیوز، در حالي كه رشتههاي مختلف در المپيك به افتخارآفريني ميپرداختند، اينجا جو نامناسبي عليه فوتبال بهوجود آمده بود، هر چقدر درخشش كاروان ايران بيشتر ميشد اين مقايسه و جوسازي عليه فوتبال نيز بيشتر شكل ميگرفت، خود به خود اين مساله به خاطر تفاوت فاحش هزينهها در فوتبال و ساير رشتهها، مثل آتشي كه روي آن نفت ريخته شود، شعلهور ميشد.
هر چند اين جو تا حدودي در سالهاي گذشته هم وجود داشت اما امسال به اوج خود رسيد و افكار عمومي بيش از پيش درگير اين موضوع شد. اين جوسازي هر چند تا حدود زيادي به حق بود اما فارغ از تحت تاثير قرار دادن افكار عمومي و تا حدودي ايجاد جو ضدفوتبالي، باعث شد تا دوباره اسامي مثل محمد مايلي كهن، امير قلعهنويي و ... مطرح شود و در عوض هجمه سنگيني عليه فوتباليستها مخصوصا بازيكناني كه در طول يك ماه پيش با سر و صداي زيادي به تيمهاي مطرح پيوسته بودند، بهوجود بيايد. هر چند فوتباليستها تلاش كردند اين جو را با ارسال تبريك و تعريف و تمجيد از مدالآوران آرام كنند اما ثمره آنچناني نداشت و هنوز هم همان جو حاكم است.
شايد بتوان گفت كه عدم حضور اميدهاي ايران در المپيك لندن تا حدود زيادي در ايجاد اين جو موثر بود، بعد از اينكه روي اشتباهي كه در زمان سرمربيگري منصوريان در تيم اميدها رخ داد و در نهايت منجر به عدم حضور تيم فوتبال كشورمان در المپيك لندن شد اين مساله نيز توانست آثار منفي خود را نشان دهد، در حالي كه اينجا جو عليه فوتبال بود، ديگر كشورهاي آسيايي همچون ژاپن و كره منتظر درخشش نمايندگان خود بودند تا در فوتبال نيز به مقام المپيكي دست پيدا كنند كه اتفاقا كره توانست با شكست ژاپن مدال برنز المپيك را كسب كند و ژاپن نيز چهارم المپيك شد.
موضوع ديگري كه باعثشد تا اينقدر مقايسه بين فوتبال و رشتههاي ديگر به وجود بيايد، بحث درخشش رشتههاي انفرادي و در عوض ناكامي رشتههاي جمعي بود كه فوتبال هم جزيي از رشتههاي جمعي به حساب ميآيد و در سالهاي گذشته هيچگاه نتوانسته شادي را به هوادارانش هديه دهد.
نگاه بعدي آثار و پيامدهاي اين جو حاكم است، با نگاهي به شرايط فعلي تيم ملي ميتوان دريافت كه اين جوسازيها تاثيرات زيادي روي عملكرد مليپوشان فوتبال در مقطع حساس كنوني خواهد داشت، هر چند آثار و عواقب اين تاثيرات ميتواند با برنامهريزي متفاوت باشد اما بهطور حتم حالا در آستانه شروع مجدد بازيهاي راهيابي به جام جهاني 2014 برزيل، شاگردان كیروش تحت تاثير اين جو خواهند بود و در صورتي كه از اين مساله غفلت شود، آثار سوء آن خيلي زود آشكار ميشود.
حالا ديگر انتظارات به شدت از مليپوشان بالا رفته و حضور در جام جهاني حداقل چيزي است كه افكار عمومي آن را طلب ميكند. حالا اگر با اين شرايط همچنان شاهد نتايج بد تيم ملي باشيم، ميتوان انتظار داشت كه اين جو نامناسب و ضدفوتبالي در روزهاي آينده به اوج خود برسد و در نهايت اگر حضور در جام جهاني تهديد شود، شايد شاهد قهر عمومي با فوتبال باشيم.
نگاه و تفكر ديگري هم در اين باره وجود دارد، اينكه جو فعلي زياد دوام نميآورد و بعد از چند هفته همه چيز به فراموشي سپرده خواهد شد و كمافيالسابق بيمهريها نسبت به ساير رشتهها و هزينههاي ميلياردي در فوتبال ادامه خواهد داشت. در حقيقت اين موضوع به ذهن متبادر ميشود كه مشتاقان فوتبال همچنان راضي به اين تفاوت هستند و تنها چند روزي تحت تاثير احساسات، نسبت به فوتبال روي خوش نشان نميدهند.
در هر صورت ميتوان اينطور برداشت كرد كه اين شرايط ميتواند هم به نفع فوتبال باشد و هم به ضرر فوتبال، كه در حقيقت بستگي به برنامهريزيهاي آينده براي فوتبال خواهد داشت و شايد منجر به اين مساله شود كه در آينده شاهد بهادهي بيشتر به مربيان وطني شود.