مشرق ، مسعود هژبرالساداتی ،
در سال 1343 متولد شد و به سال 1365 ، بال در بال ملائک گشود، یعنی فقط 22
سال سن داشت. دستنوشته هایی از این عزیز به یادگار مانده است که در زیر یک
نمونه از آن ها را مشاهده می کنید.
شاید
در نگاه نخست ما دنیامرامان ، این دستنوشته هیچ نکته ی تازه ای نداشته
باشد اما چشم دل که باز کنی ، آن را سندی خواهی یافت از آن چه که یک جوان
22 ساله را به قربانگاهی کشاند که امروز بسیاری از من و شما ، کم ترین درکی
از آن نداریم.
و اینک صاحب این یادداشت در امن و عیش ابدی خانه گرفته است و به ما منزل گرفته گان در دامنه ی آتشفشان می نگرد که چه خواهیم کرد.
و
تو ای آن که دندان حسرت بر لب می فشاری! شک نداشته باش ، مسعود
هژبرالساداتی ، برای نشستن بر ایوان عرش ، تنها به همان چیزی عمل کرد که
روی این کاغذ نوشته است. نسخه ی درمان دردها به همین سادگی است اما قبرستان نشینان عادات سخیف ، شتر را بر بام می جویند.
روحمان با یادش شاد
صحبت با برادران
بسمه تعالی
برادران
عزیز به طور خلاصه به همه شما علاقه دارم. بحمدا.. همه شما استادهای من
هستید و چیزی برای گفتن نیست. فقط هرکاری که می کنید از روی اسلام باشد. و
اسلام را معیار حرکت های خودتان قرار دهید. و از ولایت فقیه پشتیبانی کنید.
برادران عزیز صبر و تقوا را پیشه خود کنید و هر کاری که می کنید خدا را از
یاد نبرید و خداوند به همه شما توفیق بدهد.
از همه شما حلال بودی می طلبم.
التماس دعا
والسلام
دوست همه شما
مسعود
دستنوشته ی شهید مسعود هژبر الساداتی