کد خبر: ۶۴۶۳
زمان انتشار: ۰۹:۵۲     ۱۵ آبان ۱۳۸۹
می رویم و آنگاه که جناب مختار به خونخواهی اماممان برخاست برمی گردیم تا شاید مرهمی باشد بر زخم همیشگی دلمان از اشباه الرجال و لارجال!
نویسنده وبلاگ "فانوس" در جدیدترین مطلب وبلاگ خود نوشت:
این روزها دیگر دیدن شاهکار داود میرباقری کار سختی شده است.هرچه سریال جلوتر می رود نشستن و دیدن سکانسهای مختلفش مشکل تر می شود.از ابتدا هم نمی شد به این فیلم با دید یک سریال عادی تاریخی نگاه کرد. آنجا که یک انسان (مختار ثقفی) میان احساس و عقل، نفس و ایمان، ظاهر و باطن، دنیا و آخرت، در "امتحان انتخاب" متحیر و مردد شد و در نهایت حسن ابن علی را تنها گذاشت و خسران و پشیمانی را برای خود به بار آورد. مختاری که عاشق علی (ع) بود پسر علی را تنها گذاشت زیرا عقلش او را به آنجا کشاند که نباید در جنگی بی حاصل شمشیر بزنی و خود را بیهوده به هلاکت اندازی!
و اما این روزها که صدای زنگ قافله امام حسین(ع) در بیابانها پیچیده است دیدن حوادث و وقایع پیش از عاشورا از خلال یک فیلم اینگونه عریان و حقیقی به واقع کاری دشوار است. سیاهی و پلیدی عمال و وابستگان معاویه و یزیدو نقشه های کثیفشان، خباثت و حماقت و بزدلی کوفیان عهدشکن که دل انسان را می لرزاند، مظلومیت و قلت یاران باوفای امام حسین در میان نامردکوفیان همه و همه سبب می شود تا این سریال بیش از آنکه به سریالی تاریخی شبیه باشد به مرثیه و تعزیه ای بدل شود که دیالوگها و گفتگوهای بازیگرانش حجم زیادی از مصیبت را بر دل بیننده هوار کرده و فیلم را از هرگونه روضه و مداحی و آهنگ غم انگیز بی نیاز میکند.
به حتم هرچه به ماه محرم نزدیکتر شویم همراه شدن با این فیلم سخت تر خواهد شد زیرا سالهاست که دلهای ما به روضه و ذکرمصیبت عادت کرده است اما حکایت چشمانمان به گونه ای دگر است.ما عادت به دیدن خیانت کوفیان و بیعت شکنی با حضرت مسلم را نداریم اگرچه سالها اشک ریزان از زبان ایشان به سینه زده باشیم که: حسین نیا به کوفه،کوفه وفا ندارد! چشمان ما تاب نخواهد آورد صحنه ای را که لشکریان پسرمرجانه و حر ریاحی راه را بر اماممان ببندند اگرچه سالها ناله کرده باشیم : عشق من! میمیرم آخر از غم تو ! ما با صحنه های شارپ و عمیق این فیلم نمی توانیم تا تاسوعا و عاشورا همراه شویم و شاهد پستی های عمرسعد و شمر و کوفیان سیاه روی و شهادت فرزندان و یاران امام حسین باشیم اگرچه از کودکی اشکهای بی امان مادرانمان در غم رقیه و علی اصغر را بر گونه هایمان حس کرده باشیم. ما نمیتوانیم شاهد تنهایی و هتک حرمت حسین بن علی و اهل حرمش باشیم اگرچه سالها مداحان خوانده باشند و ما زار زده باشیم که: زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست...
آقای میرباقری! ما را از دیدن ادامه این شاهکار بدیع و ماندگارتان معاف کنید، چشمان ما طاقت «دیدن» شنیده هایمان از عاشورای امام عشق را ندارد...می رویم و آنگاه که جناب مختار به خونخواهی اماممان برخاست برمی گردیم تا شاید مرهمی باشد بر زخم همیشگی دلمان از اشباه الرجال و لارجال!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها