وبلاگ طرح تمدن فردا نوشت:
1 ) آورده اند كه
در دوران حاكميت معاويه لعنت الله عليه و
سپس يزيد ملعون ، مدح خداي عزوجل و تبيين توحيد از طرف علما براي افكار
عمومي نه
تنها ممنوع نبوده ، كه توسط دستگاه حاكمه مورد حمايت ارگانيك قرار مي گرفت.
علماي
آن زمان نيز همچون عالمان تمام دوران بر دو قسم علماي اموي و علماي علوي
بودند. از
يك سو تئوريسين هاي اموي به طور ارگانيك از سوي دستگاه حاكمه ، ماموريت
تبيين
توحيد و مدح باري تعالي را بر عهده داشتند و از ديگر سو فرزانگان راستين
اسلام
تنها به شرطي كه از تبيين شرك استنكاف و خودداري مي نمودند ، از گزند
دژخيمان
حكومت در امان مي ماندند. به راستي راز حمايت امويان از تبيين توحيد و شدت
عمل در
برابر تبيين شرك چه بود؟ از چه رو علماي راستين شيعه اصرار و الحاح بر
تبيين شرك
داشتند؟ پاسخ روشن است . در صورتي كه شرك مورد تبيين قرار مي گرفت افكار
عمومي
جامعه به سرعت حكومت اموي را مصداق آن شناخته و امنيت دستگاه به مخاطره مي
افتاد.
همچنين تبليغ حكومتي توحيد علاوه بر اينكه وجهه ديني حكومت را حفظ مي كرد ،
ظرف
ايدئولوژيك افكار عمومي را نيز اشباع مي نمود. لذاست كه شاهد شدت عمل حكومت
اموي
در برابر تئوريزه شدن شرك هستيم.
2 ) قبل از ورود به
بحث اصلي لازم است توجه شود كه در مثل
مناقشه نيست و نگارنده قصد مقايسه هيچ شخص و هيچ سازماني را با هيچ خليفه و
هيچ
دستگاه جوري ندارد و اساسا هيچگونه ارزشگذاري يا قياس نعل بانعلي مد نظر
نيست بلكه
غرض از طرح اين مثال ، آوردن شاهد مثالي است از يكي از تكنيك هاي انحراف
افكار
عمومي.
3 ) عمق دلخوري امت
حزب الله و مستضعفين انقلاب اسلامي از
صدا و سيماي جمهوري اسلامي نيازي به شرح و تفصيل ندارد. وقوع فتنه و متعاقب
آن
عملكرد نسبتا قابل قبول صدا و سيما مي رفت تا كور سوي اميدي در دل بدنه
انقلابي
جامعه بر افروزد كه متاسفانه مطابق پيش بيني دقيق عقلاي قوم ، سرابي سركاري
از آب
در آمد. بريده شدن صداي «ديروز ، امروز ، فردا» و تحقير مجري شجاع آن كه
حتي اجازه
خداحافظي روي آنتن را هم از او دريغ نمودند تيرخلاصي بود بر نو نهال اميد
اكثريت
هميشه سانسور شده .
4 ) انداختن نيم
نگاهي به آنچه بر يامين پور و «ديروز ،
امروز ، فردا»يش گذشت سهل الوصول ترين طريق براي دريافت نوع نگاه مديران
صدا و
سيما به نيروهاي انقلابي است. در دوران فتنه زده اي كه مديران بزدل دست چپ و
راستشان را هم گم كرده بودند و در شرايطي كه سازماني كت و كلفت وجود رفتن
زير بار
سنگين روشنگري را نداشت يامين پوري ظهور كرد ، به تنهايي كارنامه مردودي
سازمان را
به قبولي خرداد مبدل ساخت و تك و تنها وظيفه چند هزار كارمند را به دوش
كشيد. كاري
كه تنها از فرزندان انقلاب بر مي آمد. سازمان دوران فتنه را با يامين پور
به خوبي و
خوشي سپري كرد تا قطار انقلاب به دوران پسا فتنه رسيد. مديران سازمان كه در
خيالي
خام مي پنداشتند خرشان از پل انتظارات امت هميشه سانسور شده حزب الله گذشته
، صداي يامين پور را بريدند و حتي اجازه خداحافظي
از مردم روي آنتن را هم از او دريغ نمودند و با كمال پررويي با چوب امام
خامنه اي (روحي
فداه) نزديك ترين برنامه به منويات ايشان را كبود كردند ، تا
با صدايي رسا و موضعي شفاف به حزب الله حالي
كنند كه شما ابزاري بيش نيستيد. منتظر باشيد تا نوبت بعد!
از بخت بد سازمان
ماجرا به همين جا ختم نشد و فشارها از سوي
بدنه انقلابي جامعه روز به روز افزايش مي يافت. يامين پور هم كه اثبات كرده
بود
خودش به تنهايي يك صدا وسيما ست ، بد جوري دردسر ساز شده بود. لذا چاره اي
انديشيده شد. به بهانه سفر حج وحيد به مدينه فرستاده شد(بخوانيد تبعيد شد)
تا از يك
سو با ظاهر سازي و نمايش مجدد او در سيما خشم افكار عمومي كاهش يابد و از
ديگر سو و
با دادن برات حج به يامين پور هم اندكي از دلخوري هاي وحيد مرتفع شود و هم
وحيد از
كانون توجهات دور.
5) يامين پور كجا
بايد باشد؟ يامين پورها كجاها بايد باشند؟ يامين
پور و يامين
پورها كجا ها نبايد باشند؟ وحيد آيا بايد از مدينه مستند سلام را روايتگر
باشد يا
در جام جم ساز خداحافظي اشرافيت بروكراتيك را كوك كند؟ تو بگو! سلام كردن
هاي دكتر
يامين پور زيباتر است يا بدرود گفتن هايش با فاشيست هاي سبز؟چرا وحيد را از
جام جم
به مدينه تبعيد كرده اند؟ هر چند وحيد يامين پور به جهت اخلاصي كه دارد در
توليد
برنامه هاي مذهبي هم يك سر و گردن از مجريان رياكار و بيسواد صدا وسيما
بالا تر
است اما كار ويژه اصلي دكتر يامين پور اين است آيا؟
سفر حج رفتن در اوج
جنگ نرم باشد براي كارمندان جمهوري
اسلامي . جنس بچه هاي انقلاب فرق دارد با نمايندگان مجلسي كه گاه سه بار در
سال به
حج مي روند. نيروها انقلاب حضور در كربلاي جنگ نرم و دفاع از انقلاب را
هميشه به
حج ترجيح داده اند. در اوج هشت سال دفاع مقدس و تكه پاره شدن فرزندان روح
الله زير
شني تانك ها كم نبودند مسئولاني كه موسم حج كشور را تعطيل مي كرد براي
انجام فريضه!
روي سخن من با سازمان است. نوش جان دكتر يامين پور زيارت بقيع و قبة
الخضراء . دكتر
يامين پور اينقدر مين خنثي كرده و اينقدر به نيابت از بعضي ها روي مين رفته
كه هيچ
التيامي جز زيارت كعبه براي زخمهايش نمي شناسم.
آقايان مدح باري تعالي با شما توصيف شرك با ما. سفر حج از شما ، سفر به گراي كربلاي جنگ نرم با ما. تنها گذاشتن امام با شما ، عمار بودن با ما. ثواب روايت توحيد در بست براي شما ، معصيت روايت شرك براي ما و روي مين رفتن از يامين پور، پز روشنگري دادن از شما!