شرق، يكي از اين متهمان مردي به نام امير است كه همسر خود را در پي
اختلافات خانوادگي طولانيمدت از پا درآورد. روز پنجم دي سال 87 مردي
سراسيمه خودش را به ماموران پليس شهرقدس رساند و گفت: پسرش مرتكب قتل شده
است. اين مرد توضيح داد: «پسرم چند دقيقه قبل با من تماس گرفت و گفت زنش را
كشته است و حالا هم ميخواهد فرار كند.»
ماموران بعد از شنيدن
حرفهاي اين مرد همراه او به خانه پسرش رفتند. در خانه قفل بود و هيچكس آن
را باز نميكرد به همين دلیل پليس بعد از دريافت مجوز قضايي در را شكست.
ماموران وقتي وارد آپارتمان شدند خود را دربرابر صحنهاي دلخراش ديدند و
جنازه زني را ديدند كه غرق در خون و سرش بريده شده بود. اين زن 29 ساله به
نام مريم همسر امير بود و كارآگاهان جنايي وقتي اطمينان يافتند گزارش اعلام
شده صحت دارد تلاش براي دستگيري متهم را آغاز كردند.
تجسسهاي
پليسي سه روز بعد به نتيجه رسيد و امير بازداشت شد. او در بازجوييها بدون
هيچ مقاومتي به كشتن همسرش اقرار كرد و گفت: «من و مريم از مدتها قبل به
شدت با هم اختلاف داشتيم اما به خاطر سه فرزندمان با هم زندگي ميكرديم تا
اينكه چندي قبل مريم بعد از مشاجره همراه بچهها خانه را ترك كرد. من
نميخواستم همسرم را از دست بدهم براي همين خيلي تلاش كردم تا او را
برگردانم اما كارهايي كه انجام دادم هيچ فايدهاي نداشت.»
متهم به
قتل ادامه داد: «مريم روز حادثه بهتنهايي به خانه آمد و گفت ميخواهد
وسايلش را جمع كند و براي هميشه برود. او گفت ميخواهد طلاق بگيرد تا
بتواند با مردي ديگر ازدواج كند. اين حرف او مرا به شدت آشفته كرد و در
حاليكه به شدت عصباني بودم به سمت آشپزخانه دويدم و چاقويي را برداشتم و
با آن چند ضربه به مريم زدم. او غرق در خون شد و روي زمين افتاد اما من
هنوز آرام نشده بودم براي همين سرش را بريدم و بعد با پدر و خواهرم تماس
گرفتم و موضوع را به آنها اطلاع دادم و فرار كردم.» پرونده امير بعد از
اتمام تحقيقات مقدماتي در اختيار قضات شعبه 79 دادگاه كيفري استان تهران
قرار گرفت.
متهم در جلسه دادگاه همان اظهارات قبلياش را تكرار و
از ارتكاب قتل ابراز پشيماني كرد. در اين جلسه اوليايدم مقتول كه فرزندان
او بودند با ايستادن در جايگاه اعلام كردند پدرشان را ميبخشند و هيچ
خواستهاي براي مجازات وي ندارند. در نهايت هيات قضات وارد شور شدند و امير
را به خاطر جنبه عمومي جرم به تحمل 10سال زندان محكوم كردند. اين راي بعد
از طي مراحل قانوني اكنون در اختيار واحد اجراي احكام دادسراي جنايي تهران
قرار گرفته است.
دومين متهم، جواني به نام هاشم است كه برادرش را با
ضربه كارد به كام مرگ كشاند. اين جنايت 10 بهمن سال 89 در شهرك اكباتان
تهران رقم خورد و اهالي ساختماني در اين شهرك وقتي از وقوع قتل مطلع شدند
با پليس تماس گرفتند و موضوع را گزارش دادند. ماموران بعد از حضور در محل
جرم متوجه شدند مقتول توسط برادرش به قتل رسيده است به همين دلیل متهم را
دستگير كردند. هاشم هنگاميكه تحت بازجويي قرار گرفت به كارآگاهان گفت:
«روز حادثه برادرم با پدرم درگير شد و من هم به هميندلیل دست به چاقو
بردم.»اين جوان توضيح داد: «پدر من ناراحتي قلبي دارد اما برادرم بدون توجه
به اين مساله با او مشاجره كرد و در حاليكه عصباني بود، گلوي پدرم را
گرفت و داشت فشار ميداد. من هرچه سعي كردم برادرم را آرام كنم فايدهاي
نداشت براي همين چاقويي را برداشتم تا او را بترسانم اما نميدانم چطور شد
كه چاقو در قلب او فرو رفت. وقتي خون را ديدم بلافاصله با اورژانس تماس
گرفتم اما تا امدادگران برسند، برادرم فوت شد.»
هاشم در شعبه 74
دادگاه كيفري استان تهران پاي ميز محاكمه رفت. در دادگاه اوليايدم مقتول
از خونخواهي گذشت كردند. پدر مقتول گفت: «پسرم به من حملهكرده بود كه پسر
ديگرم به هواداري از من وارد معركه شد و قتل اتفاق افتاد من هيچ شكايتي از
هاشم ندارم.»متهم نيز در دفاع از خود با پذيرفتن اتهامش گفت به هيچوجه قصد
نداشت مرتكب قتل شود. در نهايت هيات قضات اين متهم را به تحمل پنج سال
زندان محكوم كردند.