علیرضا قزوه در جدیدترین سروده اش برای انقلاب مردم مصر که در
وبلاگ خود منتشر کرده، نوشت:
حالا نیل از التحریر سرچشمه می گیرد
و صندوق موسی
شبیه ماه
بر نیل می گذرد
و آن که شمرده می شود و محاسبه می گردد
صندوق عهد خداوند است
آنها اگر بتوانند
شلیک می کنند به نیل
و موسی را به گروگان می برند
حالا جادوگرانی آورده اند
که پنهان اند
در زیردریایی های ناتو
در مومیایی فراعنه
آنها همه جا جا خوش کرده اند
در مجسمه ی ابوالهول
در شورای نظامیان
و در فیلم ها و مستند هالیوود
ساعتی کودتا می کنند و
ساعتی پیام تبریک می فرستند
ساعتی شلیک می کنند و
ساعتی لبخند می زنند
آنها با شعبده هاشان
اهرام مصر را به گوساله
و ابوالهول را به مجسمه آزادی
تبدیل می کنند
امّا در برابر التحریر عاجزند
این شعر را به آرزوی اَمل دنقل
به اشک های صلاح عبدالصبور
به نغمه های عبدالمعطی الحجازی
و به دردهای مهربان تو تقدیم می کنم:
معروف عبدالمجید!
این شعر را به میدان التحریر ببر
به برادرانت بگو مواظب صندوق باشند
مواظب جاسوسان شمعون
که با بالاترین و جرس عربی می آیند
جاسوسانی
که لهجه ی فارسی عبری دارند
و دست سلطان نفت را می بوسند
بگو بیش از همه
مواظب بی بی سی عربی،
دوجنسی های تحلیلگر،
و فاحشه های سیاست باشند
حیف است موسای انقلاب شما
در نیل غرق شود
بگو فقط سی سال دوام بیاورند
در میدان التحریر
بگو ستاره های تهران به یاد شما می سوزند
شمع های غزه به یاد شما آب می شوند
کبوتران بحرین
به یاد شما تیر می خورند
فقط کاری کنید نیل
از میدان التحریر بگذرد
بگو رفح راه نفس کشیدن شماست
و کمپ دیوید
لقمه ای سمّی که باید تُفش کرد
به میدان التحریر برو
بگو که اسم این شب ها یوسف باشد
بگو ما با شماییم
بگو مواظب باشند
صندوق حادثه را
جادوگران
با صندوق های عاریتی عوض نکنند
ما هم برایتان هرازگاه
گندم و بنیامین می فرستیم
با دسته گلی و شعری.