بانوی تازه مسلمان آلمانی پیرامون مشکلات
مردم در ایران اظهار داشت : به نظر من مسئولین جمهوری اسلامی می کوشند به
اسلام و مردم این سرزمین خدمت نمایند اما از آنجائیکه اصولاً غیر حضرات
معصومین (علیهم الاسلام)، دیگران معصوم و بی نقص نیستند، طبیعی است مشکلاتی
هم در برخی موارد بوجود بیاید که باید از سوی مسئولین این مشکلات مرتفع
شود ولی از سویی نیز همه باید بدانیم که وجود مشکلات و سختیها به نوبه خود
به رشد انسانها کمک می نماید و انسان را به کمال می رساند اما این بدان
معنا نیست که مسئولین در رفع مشکلات مردم کوتاهی کنند.به گزارش سرویس دین و اندیشه بی باک،
سرکار خانم ورونیکا؛ بانوی تازه مسلمان شده آلمانی و از اعضای تحریریه
سرویس بین الملل " بی باک" در تالار شیخ بهایی شاهین شهر حضور یافت تا ضمن
بازخوانی بخشی از زندگی خود ، چگونگی گرایش خود را به اسلام برای بانوان
شاهین شهری توضیح دهد .
وی در یکی
از برنامه های خود و در جمع نخبگان این شهر گفت : در حال حاضر و به عنوان
کسی که از دور به دنیای غرب نگاه می کنم ، مردم غرب را تحت فشار زیادی می
بینیم که خودشان مراتب این سختی را درک نمی کنند.
این
بانوی تازه مسلمان شده همچنین پیرامون نوع نگاهش به شهر مقدس قم افزود :
قبل از آمدن و سکونتم در قم شنیده بودم که خاک این شهر کرامت دارد و درک آن
برایم سخت بود ، اما اینک و در پی 4 سال اقامت در این شهر با تمام وجودم
به این گفته ایمان آورده ام .
بانوی
تازه مسلمان آلمانی پیرامون مشکلات مردم در ایران اظهار داشت : به نظر من
مسئولین جمهوری اسلامی می کوشند به اسلام و مردم این سرزمین خدمت نمایند
اما از آنجائیکه اصولاً غیر حضرات معصومین (علیهم الاسلام)، دیگران معصوم و
بی نقص نیستند، طبیعی است مشکلاتی هم در برخی موارد بوجود بیاید که باید
از سوی مسئولین این مشکلات مرتفع شود ولی از سویی نیز همه باید بدانیم که
وجود مشکلات و سختیها به نوبه خود به رشد انسانها کمک می نماید و انسان را
به کمال می رساند اما این بدان معنا نیست که مسئولین در رفع مشکلات مردم
کوتاهی کنند.
گفتنی
است؛ سرکار خانم ورونیکا چندی پیش بعنوان میهمان ویژه پایگاه خبری "بی
باک" به سئوالات کاربران این سایت خبری پاسخهای جالبی دادند که در ادامه
تقدیم می گردد.
نام : ورونیکا
محل تولد : برلین
تاریخ تولد: 1342 هجری شمسی ( 1963میلادی)
وضعیت اعتقادی سابق: کمونیست
دین فعلی: اسلام ( شیعه)
فرق زندگی در ایران و غرب را در چه می دانید؟
ورونیکا: درحال
حاضر به عنوان کسی که از دور به غرب می نگرد، مردم غرب را تحت فشار زیادی
می بینم که خودشان نمی دانند و آنها فکر می کنند این روش زندگی طبیعی می
باشد. محیط برای انسان های خدا پرست که زیاد هم نیستند بسیار سخت است. با
تمام مشکلات زندگی که در حال حاضر در همه جای دنیا وجود دارد, برای مؤ
منین زندگی در ایران اسلامی به مراتب با آرامش بیشتر همراه است.
به نظر شما رسانه های غربی چند درصد از واقعیتهای جمهوری اسلامی ایران را به اطلاع مردمشان می رسانند.
ورونیکا: در
این ایام تنها اطلاعاتی که غرب در مورد جمهوری اسلامی ایران به مردمش می
دهد و البته به قصد سوء استفاده سیاسی، اطلاعات دروغین در مورد شخصیت آقای
آحمدی نژاد، خطر بمب اتم ایران و دروغ پردازی در مورد انتخابات است و هرگز
پیشرفت ها و واقعیت های ایران اسلامی را منعکس نمی کنند.
کدام شهر ایران را بیشتر دوست دارید و به چه دلیل؟
ورونیکا: قبل
از آمدنم به قم، شنیده بودم خاک این شهر خاک کرامت و مقدس است و با شهر
های دیگر فرق دارد. درک این موضوع برایم دشوار بود. بعد از چند سال زندگی
در این شهر مقدس, با همه وجودم به این گفته ایمان دارم.
آسیب ها و مشکلات مردم و نظام ایران را در چه مواردی می دانید؟
ورونیکا: به
نظر من مسؤلین جمهوری اسلامی می کوشند به اسلام و مردم این سرزمین خدمت
کنند امّا از آنجا که انسان ها معصوم نیستند، طبیعی است که مشکلاتی هم در
برخی مسائل به وجود آید. البته به عقیده من مشکلات باعث میشوند تا انسان ها
رشد کنند، تربیت شوند و انشاالله به کمال برسند.
در مورد آسیب ها هم
باید بگویم که همه ی کشور ها دچار آسیب هایی در جوامع خود هستتد. در کشور
ایران درصد زیادی از این آسیب ها و مشکلات از طریق دشمنان اسلام انتقال
داده می شود و برخی مردم کشورهای اسلامی به دلیل عدم بصیرت و یا جدی نگرفتن
خطر ها دچار این آسیب ها می شوند.
آیا شده حسرت گذشته ی خود را بخورید و دوست داشته باشید به گذشته بازگردید ؟
ورونیکا: هرگز
حسرت نخورده ام. برای من لذت بخش ترین احساس این است که به حرم مطهر حضرت
فاطمه معصومه (س) بروم ودر عزاداری برای اهل بیت(علیهم السلام) و دعای کمیل
در جمع مردم مؤمن شرکت نمایم.
تا کنون چقدر توانسته اید ایران و اسلام را به دیگران معرفی کنید؟
ورونیکا: هر
زمانی که در آلمان باشم سعی میکنم سر صحبت در مورد اسلام باز کنم, هنگام
خرید در فروشگاه ها, همکلاسی ها و معلم های قدیمی, در بانک, کلیسا ها و
خلاصه همه جا که باید کاری انجام دهم یا به طور مثال وقتی از آشنایان دیدن
میکنم, چون به محض اینکه می شنوند ما در ایران زندگی می کنیم از من سئو الا
ت زیادی می کنند. برای آنها غیر قابل تصور است که ما در جمهوری اسلامی
زندگی می کنیم و این همان لحظه است که من منتظرش هستم. آنها تازه متوجه
میشوند که رسانه ها ی غرب حقایق را در مورد ایران اسلامی بازتاب نمیدهند و
از خود می پرسند واقعا چه هدفی رسانه ها و سیاست مداران غربی دنبال می
کنند؟! البته باید بگویم بضاعت من در تبلیغ همین است زیرا اگرچه بنده و
همسر و فرزندانم توانایی های بیشتری برای تبلیغ داریم ولی متاسفانه بخاطر
مسائل مالی در اجرای برنامه های تبلیغیمان با مشکل روبرو هستیم و تا امروز
هم هر کاری که انجام داده ام با تلاش خودم و خانواده و برخی دوستانمان بوده
است.
آینده
دینی اروپا را چگونه پیش بینی می کنید؟ مسلمانان در آینده اروپا چه
جایگاهی دارند؟ و آیا اساسا با توجه به رشد اسلام در اروپا ما در آینده
شاهد اروپایی اسلامی خواهیم بود؟ورونیکا: من
با علاقه مسائل اروپا را دنبال می کنم. من می بینم مردم در اروپا از این
نابسامانی های داخلی خسته شده اند و جانشان از بی خردانی که بر آنها حکومت
می کنند،به لب رسیده است. مردم
اروپا متوجه بی عدالتی ها و دروغ های دولت شان شده اند. من به عنوان یک
ناظر می بینم که نیرو هایی هستند که می خواهند راه بهتری را بروند اما جهت
یابی و طرح اولیه ای برای این کار وجود ندارد و اصولا آنها قادر نیستند یک
حکومت عدل الهی تشکیل دهند چون طرح و نقشه جامعی از این مساله ندارند و به
اعتقاد من مذهب ناب شیعه می تواند برای همه جوامع بشری طرح جامع و مناسبی
برای تشکیل یک حکومت عدل الهی ارائه دهد. تفاوت تربیت فرزند در جامعه ایرانی و غرب را در چه می دانید؟ و کدامیک سخت تر است؟ورونیکا: زمانی
که فرزندانم 8 و 10 سال داشتند غصه زیادی می خوردم. به خود می گفتم تو در
مورد تربیت در اسلام چیزی نمی دانی و اصلا تو خودت نیز تربیت صحیح نشده ای
چطور می خواهی فرزندانت را تربیت کنی؟آنجا
دریافتم که به عنوان یک مادر مسئولییت سنگینی دارم و در این مقطع زمانی
بود که این آرزو را داشتم به ایران بیایم. من هرگز برای آمدن به آیران
پشیمان نشده ام و بارها گفته ام که در ایران تمدن، انسانیت و زندگی را پیدا
کردم و درس زندگی و خدا پرستی آمو خته ام و من همیشه مدیون این کشور بوده و
خواهم بود. از این رو می گویم در ایران اسلامی تربیت فرزندان بسیار راحتتر
و مناسبتر است نه در غرب. اگرچه بنده بعنوان یک ایرانی و مسلمان به دین و کشور تعصب معقول دارم امّا قطعا هر کشور و دینی دارای معایب و مزایایی می باشد. حال سئوالم این است اگر شما بخواهید محاسن و معایب ایران و همچنین آلمان را ذکر کنید به کدام نکته بارز اشاره می کنید.ورونیکا:در
اولین برخورد با دو جامعه ایرانی و آلمانی اغلب نمای کشور آلمان را در
قانونمداری ، تلاش و مسؤلیت پذیری مردم و مسئولینش می بینند که انصافا
درست هم می باشد و مردم این کشور بسیار مقید به نظم و قانون و تلاش و
مسئولیت پذیری هستند و طبیعتا اینها محاسن و نکات مثبت جامعه آلمان می
باشد.در
مقابل چیزی که بسیار از جامعه ایرانی در داخل و خارج از کشور برخی
ایرانیان همگام با دشمنان بر روی آن زوم می کنند قانون گریزی و بی نظمی
برخی مردم و همچنین غیبت و تهمت نسبت به یکدیگر می باشد که اینها معایب
برخی از مردم ایران می باشد و البته به عقیده من تا حدی هم صحیح می باشد و
قابل انکار نیست. اما
مساله اصلی اینجاست که ما هیچگاه اجازه نداریم در مورد مردم و فرهنگ یک
کشور به این روش قضاوت کنیم چرا که این روش عادلانه نیست. ما
باید کل عکس را ببینیم نه فقط قسمتی از آن را. برای این منظور نمی توان
تنها به اشتباهات عده ای خاص نگریست و کلیت مباحث فرهنگی و اجتماعی و سیاسی
یک کشور بزرگی چون ایران را نادیده بگیریم و از طرفی از پشت پرده و مسائل
کلان انحرافی در برخی جوامع غربی براحتی چشم پوشی کنیم. بلکه باید قدم به
قدم تمامی قوانین و فرهنگ و آداب دو کشور را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
تا از سطحی نگری بدور باشیم و قضاوتی عوامانه نداشته باشیم.و
در مرحله بعد برای اصلاح جامعه همگان نباید صرفا این علم و معیارها را
حفظ کنند بلکه باید با تلاش و جدیت آنها را درک کنیم و به آنها عمل نماییم.
ما باید بینش مان را بازنگری کنیم تا صفات خداوند مهربان را در وجودمان
مان بیش از پیش احساس کنیم و سینه های مان بیش از پیش ظرفیت شناخت و معرفت
پروردگار و پیامبر و اهل بیتش(علیهم السلام) را داشته باشد و به اعتقاد من
تنها به این صورت است که می توان برخی معایب پرنمود اجتماعی مان را از
ریشه اصلاح کنیم تا نیاز به درمان و بعضا عمل جراحی نداشته باشیم.امّا
باید بگویم اگر در در مردم و کشور ایران ایران هیچ حسنی نباشد جز
ولایتمداری و عشق به اهل بیت( علیهم السلام) همین مساله بر تمام محاسن و
مزایای غرب و دنیای به ظاهر پیشرفته شان می چربد و باعث رشد و پیشرفت
روزافزون جامعه ایرانی خواهد شد. فرق
زن ایرانی اسلامی و بانوان غربی را در چه می دانید؟ ایا صرفا مزیت
ایرانیها را حجاب می دانید یا زنان مسلمان ایرانی از جهات مختلف با هم
جنسان خود در غرب متفاوتند؟
ورونیکا: اولا
در ایران اسلامی خانم های متفاوتی وجود دارند. گروهی از آنها حجاب دارند
چون متوجه شده اند این نعمت پروردگار چه تاثیر ات مثبتی برای روی شخصیت
آنان دارد و به آنها آرامش درونی داده و باعث بالا بردن ارزش انسانی آنها
می شود.گروه
دیگر حجاب دارند چون در خانواده شان با حجاب بزرگ شده اند و برای آنها این
امر طبیعی است و مخالفتی با این موضوع ندارند که کمی مو هایشان زیر حجاب
شان نباشد. زیرا حجاب آنها احساسی است و آنان از نظر فکری رشد نیافته اند.گروه دیگر در حجاب بسیار سهل انگاری می کنند بطوری که دیگر زیاده روی آنان باعث دردسر برای خود شان میشود.متاسفانه
گروه آخر خانم های هستند که تشخیص نداده اند که ناهنجارییهای غربی را با
ارزش های واقعی خود عوض کرده و جایگاه حقیقی خود را از دست داده است. من
تاسف می خورم و نگران آنان هستم. آنها نمی دانند چه ظلمی به خود می کنند.
حجاب کلید خوشبختی بانوان است. اصولا خوب است که خانم های متفکر با خود
خلوت کنند و بیاندیشند تا ارزشهای واقعی شان هدر نرود.ثانیا
حجاب سمبل یک بانوی مسلمان و ماهیت درونی وی می باشد لذا حاکی از بسیاری
مسائل اخلاقی و ارزشی برای یک فرد می باشد و بانوی ایرانی جدای از صفا و
صمیمیت خاص ایرانیان از شخصیت و ارزشهای والایی برخوردار است که امیدوارم
خود او نیز پی آنها برده باشد. نظرتان درباره اصل ولایت فقیه و شخص رهبر انقلاب چیست؟ورونیکا: در
همه جای جهان مردم به نوعی برای خود رهبری دارند حتی کوچکترین گروه ها
دارای رهبر هستند. در معتبر ترین کتاب ها ی علمی نیز ثابت کرده اند که
انسان نیز به رهبر و پرچم دار نیاز دارد. اما به راستی چه رهبری شایسته
ملتهاست؟ به
اعتقاد من به این سوال باید هر کسی برای خود در کمال آرامش و در خلوت خود
به آن بیندیشد و به آن جواب دهد. با آشنا شدن من به اسلام دیدگاهم از طریق
کتاب ها و پای منبرها و روضه ها به موضوع و معنای رهبری تغییر پیدا کرد و
با این اطلاعات کم کم به وظیفه خطیر خودم به عنوان شیعه پی بردم. چندی
پیش حضرت امام خامنه ی به قم تشریف آورده بودند و من در آن زمان متاسفانه
در آلمان به سر می بردم. پنج شنبه شب هنگام برگشت از آلمان در فرودگاه امام
خمینی (ره) و در راه قم تمامی عکس های رهبر فرزانه را دیدم و احساس شادی،
آرامش، غرور و خوشبختی در قلبم به من دست داد و زمانی که در تلویزیون مردم
قم را دیدم که با چه شور و شوقی از رهبرشان استقبال می کنند، اشک شوق از
چشمانم جاری شد و بسیار حسرت خوردم که در روز استقبال قم نبودم. اما
باز خدا به من لطف کرد و زمانی که آمدم هنوز دیدار خارجیان با امام خامنه
ای برگزار نشده بود لذا وقتی که به همراه خانواده ام به دیدار ایشان در حرم
حضرت معصومه (س) رفتیم، سخنان حکیمانه ی امام را گوش کردیم و وی را نیز
دیدیم احساسی است که کلمات عاجز از توضیح آن می باشند. برای ما بصیرت،
مهربانی، بردباری و شخصیت والای معنوی ایشان بسیار قابل تحسین است.بنده بعنوان یک ایرانی مسلمان مقیم کانادا به شما تبریک عرض می کنملطفا بفرمایید قبل از اینکه به ایران برویید چه تصویری از ایران و ایرانی در ذهنتان بود و بعد چه برداشتی پیدا کردید؟ ورونیکا: چه
در حکومت کومونیستی و چه درحکومت غربی کاپیتالیزم در مورد ایران و اسلام
هیچ اطلاعاتی نداشتم. تا اینکه با همسرم آشنا شدم . اولین سؤالی که درباره
ایران از او پرسیدم این بود که آیا در ایران خیابان آسفالت و چراغ راهنمایی
وجود دارد؟ همسرم در پاسخ به این سئوال من فقط خندید و آنروز بود که متوجه
شدم در ایران مردم سوار بر شتر نیستند و در چادر زندگی نمی کنند به هر حال
در غرب برای ما ایران را به نام اسلام معرفی کرده بودند و اسلام را به نام
عرب و مردم عرب را با شتر و بادیه نشینی تصور می کنند.به هر حال وقتیکه برای اولین بار به ایران آمدم، با تعجب دیدم که این کشور سرشار از نعمت های الهی است.می
خواستم بدانم با رانندگی ما ایرانیها عادت کردید یا نه؟ اولین بار که تو
خیابانهای ایران رفتید شوک زده نشدید از این همه ترافیک و حرکات زیگزاگ
وسایل نقلیه؟ ورونیکا: هفته
های اول( که به ایران آمده بودم) وحشت زده بودم. ولی کم کم به این مشکل هم
عادت کردم البته همیشه با آیت الکرسی خانه را ترک می کنم.همیشه
برایم سئوال بوده چطور می شود که ایرانیها هنگام غذا خوردن و یا ورود و
خروج از درب منزل یا اداره و... اینهمه به همدیگر تعارف می کنند امّا در
حین رانندگی هیچ تعارفی سرشان نمی شود و تا حد زیر گرفتن همدیگر پیش می
روند. امیدوارم فرهنگ خوب مهمان نوازی و همنوع دوستی ایرانی به رانندگی نیز
راه پیدا کند. شیرین ترین و تلخ ترین لحظه زندگیتان چه زمانی بود لطفا مختصر توضیح دهید؟ورونیکا: تلخ
ترین لحظه زندگیم که نزدیک 30 سال طول کشید، زندگی در حکومت کومونیستی و
بی دینی بود همواره به خود می گفتم این نمی تواند حکمت زندگی باشد چگونه می
توان بدون هیچ الگو و راهنمایی به زندگی ادامه داد.و
شیرین ترین لحظه زندگیم زمانی است که در حرم حضرت معصومه (س) یا بر سر
سفره های اهل بیت(علیهم السلام) کنار مردم شیعه می نشینم و خدا وند به من
این توفیق را می دهد تا برای مظلو میت اهل بیت(علیهم السلام) و ظلمی که به
آنها روا شده اشک بریزم.به نظر شما اگر ایران نیز همچون سایر کشورها حجاب ازاد باشد آسیب های اجتماعی اش کمتر نمی باشد؟ورونیکا: به
نظر من نبودن حجاب در ایران باعث آسیب های اجتماعی بیشتری خواهد شد. هر
مسلمانی موظف است قوانین الهی را رعایت کند و هر روز بیش از پیش رشد کند.
آسیب های اجتماعی باید ما را بیشتر به فکر بیندازند و برای ما شفاف شود که
اسلام دشمن های زیادی دارد و دشمن از غفلت ها، جدی نگرفتن ها، بی توجهی ها و
بی بصیرتی ها استفاده می کند و حجاب از بهترین محافظان بانوان می باشد که
از کرامت آنها حراست میکند.