مهر: خانواده یزدانها در فرودگاه منتظرند تا دختری که به سرپرستی گرفتهاند از کره به آمریکا برسد. در همان لحظه خانواده دیگری نیز منتظرند تا کودک آنها نیز پس از سفری طولانی به آمریکا برسد.
همین اتفاق همزمان، باعث آشنایی خانواده یزدانها و دانلدسنها میشود؛ یک دوستی طولانی اما سرشار از اختلافات فرهنگی. داستان «حفرهای تا آمریکا» این گونه شروع میشود.
مریم، مادربزرگ و شخصیت اول داستان، زنی است که سالها پیش به اجبار به آمریکا آمده، ازدواج کرده، صاحب یک پسر شده، همسر خود را از دست داده و به تنهایی پسرش سامی را بزرگ کرده است. مریم اعتماد به نفس خوبی دارد، با وجود ایرانی بودنش به خوبی گلیم خود را در آمریکا از آب کشیده، اگرچه هنوز به زندگی آمریکایی عادت نکرده و خود را در آنجا مهمان میداند.
پسر و عروسش بیشتر به فرهنگ آمریکایی علاقه دارند و تلاش خود را میکنند که دختر کرهای خود را مطابق فرهنگ آمریکایی تربیت کنند. اما به هر حال آنها ایرانیاند و غریبه و در مواجهه با دانلدسنهای آمریکایی این تفاوت را به خوبی حس میکنند.
آنها ایرانی هستند، مهمانیهای ایرانی میگیرند، غذاهای ایرانی میپزند، اهل بزرگ کردن هر اتفاق خاصی نیستند برعکس آمریکاییها، روی مسائل زیاد حساس نمیشوند، باز هم برعکس آمریکاییها. و همین تفاوتها گاهی باعث مشکل میشود. اما در انتها مریم در نهایت به آرامش درونی و به اصطلاح روانشناسان به تعادل روانشناختی میرسد و میتواند با حفظ فرهنگ ایرانی و علاقه به آن، در کشوری مانند آمریکا زندگی کند.
آن تایلر این بار فرهنگ ایرانی را دستمایه کار خود قرار داده و چقدر خوب این کار را انجام داده، وقتی کتاب را میخوانیم حس میکنیم که چقدر فضا، رفتارها، طرز تفکرها و برخوردها برایمان آشناست، انگار که یک نویسنده ایرانی که خود این تفاوتها را حس کرده این کتاب را نوشته است.
انگار که نویسنده یک ایرانی است که سعی دارد از فرهنگ خود در میان غریبهها دفاع کند و این احترام به فرهنگ ایرانی برای ما ایرانیها لذت زیادی دارد و به خاطر همین مساله است که ما این کتاب را بیشتر دوست خواهیم داشت. مگر جذابتر از این هم میشود که ما خودمان را در کتابی از یک خواننده غیرایرانی ببینیم و بشناسیم و با خودمان در داستان همراه شویم؟
آشنایی آن تایلر با فرهنگ ایرانی در ابتدا بسیار عجیب است، این که او چطور به این خوبی ایرانیها را میشناسد. اما هر چه باشد او با مردی ایرانی ازدواج کرده، کسی که مطمئنا تمام این اختلافات فرهنگی را درک کرده و با آنها زندگی کرده است.
«حفرهای تا آمریکا» داستان سادهای است. نمیشود کتاب را در دست گرفت و غرق نشد. آن تایلر استاد ساخت شخصیتها و به بازی در آوردن آنهاست. شخصیتها پخته و کامل هستند، کاری نمیکنند که ما انتظار نداشته باشیم. داستان هیچ چیزِ عجیب و غریبی ندارد که خواننده را گیج کند. آن تایلر کار خود را به خوبی بلد است. او داستانگوی ماهری است.
آن تایلر در 25 اکتبر 1941 در مینهآپولیس در ایالت مینهسوتا در آمریکا متولد شد. پدر او شیمیدان بود و مادرش کارگر. کودکیاش را با اقلیت مذهبی کواکر در کوههای کاریلنای شمالی گذراند. تا 11 سالگی پا به مدرسهای نگذاشت و روش غریب و نامرسوم بزرگ شدن او، توانست به این نویسنده برجسته آزادیای را بدهد تا جهان را با مقدار معینی فاصله و شگفتی به تماشا بنشیند.
تایلر در 19 سالگی از دانشگاه دوک فارغالتحصیل شد و تحصیلات تکمیلی خویش را در مطالعات روسی در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک گذراند. تایلر در سال 1963 با رماننویس ایرانی، تقی مدرسی ازدواج کرد که از این ازدواج دو دختر دارند.
مدرسی در سال 1997 درگذشت. تیلر در بالتیمور در ایالت مریلند زندگی میکند و بیشتر داستانهایش در همین منطقه میگذرند. آن تایلر تاکنون چندین رمان و داستان کودک نوشته است و با وجود این که داستانهای کوتاهش در مجلات معتبری چون نیویورکر، ساتردی ایونینگ پست، ردبوک، مک کال و هرپر منتشر شدهاند، اما هیچ وقت دفتری از داستانهای کوتاهش را به بازار عرضه نکرده است.
تایلر به محوریت انسان و احوال او در زندگی فردی یا خانوادگی نظر دارد و مسایل سیاسی در آثار وی جایی نیافتهاند. کارهای آن تایلر چندین بار نامزد دریافت جایزه پولیتزر و پن فاکنر شدهاند. او در سال 1989 برای یازدهمین رمانش جایزه پولیتزر را از آن خود کرد.
کارهای او بارها مورد تمجید منتقدان و نویسندگان بزرگی مثل جان آپدایک و منتقدان روزنامه نیویورک تایمز قرار گرفتهاند.
از آن تایلر دو رمان دیگر به اسمهای «وقتی بزرگ بودیم» و «مرگ مورگان» با ترجمه کیهان بهمنی توسط انتشارات افراز منتشر شده است.
«حفرهای تا آمریکا» نوشته آن تایلر با ترجمه کیهان بهمنی به تازگی توسط انتشارات افراز منتشر شده است.