در فيلم این فیلم،بارها ديالوگ هاي غير اخلاقي مطرح ميشود يا در برخي از سكانسها نوع ديالوگ ها بنحوي مطرح ميشود كه ذهن مخاطبين را به مسائل جنسی مي كشاند.
به گزارش جهان،شايد مخاطبيني كه فيلم "بعداز ظهر سگي" سيدني لومت ساخته شده درسال ۱۹۷۵ را ديده باشند و با توجه به اين كه فيلم داستان سرقت بانك در بروكلين در سال ۱۹۷۲ را روايت مي كند، با ديدن پوسترهاي فيلم بعد از ظهر سگي سگي ساخته "مصطفي كيايي" كه تا حدودي سرقت و گروگانگيري را در ذهن مخاطب القاء ميكند اين ايده به ذهنش برسد كه اين فيلم برگرفته از داستان فيلم سيدني لومت كه نامزده چند جايزه اسکار است مي باشد، پس حتما اين فيلم تا حدودي حال هواي فيلم بي نظير "بعد از ظهر سگي" سيدني لوت را داشته و بايد داستان و كارگرداني متفاوتي با تمام كمدینهاي سينماي ايران داشته باشد.
اما با ديدن فيلم، مخاطب را به اين نتيجه مي رساند که اين فيلم هم در دسته
فيلمهاي سخيف فيلم فارسي قرار دارد كه خالق آن،نه تنها نتوانسته الگو
برداري فني از كارگرداني "سيدني لومت" اثري قابل توجه از خود بجا گذارد
بلكه با انتخاب اين نام و موضوع گروگانگيري، حتي نتوانسته كپي برداري
درستي از آن فيلم داشته باشد صرف اينكه از نام و موضوع آن فيلم سوء
استفاده نموده و با جسارت كامل نمايي از آن فيلم را در يكي از سكانسهاي
فيلم خود به نمايش مي گذارد.
يقينا اين روزها بارها شنيده ايد كه فيلمهاي سخيف، بي محتوا ، بي ارزش يا فيلم فارسي در سينمای ايران مد شده است و به عنوان ويروسي درذهن نويسندگان و كارگردانان جا گرفته است؛در این میان فيلم بعد از ظهر سگي هم از اين نوع فيلمها بشمار مي آيد.
كارگردان هاي سينماي ايران ادعا مي كنند كه براي رسيدن به سينماي مطلوب، مسئولين بايد دستشان را باز بگذارند تا بتوانند با پرداختن به موضوعات مختلف و نداشتن محدوديتها و در نظر نگرفتن خط قرمزها و گذشتن از تعصبات بيجا، فيلم بسازند تا مخاطبين از سينما لذت ببرند و فيلمها بفروش برسد و در نتيجه سينما رونق بگيرد!!
این طرز فکر در فیلم بعداظهر سگی نیز دیده می شود یعنی: مي توان خط قرمزها را در نظر نگرفت، بايد با ارزشها و يا تفكرات گروهي خاص بازي كرد و آن را به تمسخر گرفت، سنتها امروز ديگر جایي در جامعه ندارند و بايد به سخره كشيده شود و براي خنديدن مخاطبين در فيلمهاي كمدي بكار روند!
متاسفانه سالهاست قشر مذهبي در بسياري از فيلمها بخصوص در فيلمهاي كمدي و
طنز مورد تمسخر شديد قرار مي گيرد و هميشه در اين فيلمها، اين نوع قشر
خشونت طلب و عقب مانده از جامعه كنوني جلوه داده مي شوند كه اين روند از
زمان دولت اصلاحات آغاز گرديد و تا امروز اين گونه فيلمها از كارگردانان
متمايل به همان خط فكري ادامه دارد.
فيلمهایي كه مباني سكولاريستي، پلوراليستي و حتي اومانيستي در آنها حاكم مي باشند، فيلمهايي كه محتوای آن این است که ارزشهاي ديني ديگر در جامعه نبايد جايگاهي داشته باشد و اين فرهنگ غرب و تجمل گرايي هست كه جاي فرهنگ ديني را بايد بگيرد!
در فيلم بعداظهر سگی،بارها ديالوگ هاي غير اخلاقي مطرح ميشود يا در برخي
از سكانسها نوع ديالوگ ها بنحوي مطرح ميشود كه ذهن مخاطبين را به مسائل
جنسی مي كشاند.
بسیاری از ديالوگهاي این فیلم، پيامهاي شبه انگيز غير اخلاقي را القاء مي كند و تماشاگران داخل سينما به آن واكنش اعتراضي نشان ميدهند.
جا دارد از تهيه كننده اين فيلم تشكر نمايیم بابت تلاشي كه براي آفيش كردن همه تجهيزات نيروي انتظامي انجام دادهاست! عجيب است كه چرا بايد تمامي امكانات بيت المال اعم از خودرو پليس، اسلحه، لباس، كلانتري ها، بي سيم، هليكوپتر در اختيار فيلم ساز قرار داده شود و آن وقت فيلمی كه توليد ميشود يك فيلم بي محتوا سخيف و بي ارزش باشد و يا اينكه در فيلم بعد از ظهر سگي سگي، كارآگاه و پليس را كاركتري بي عرضه، احمق و دست و پا چلفتي نشان دهد تا آنجا كه پليس هم به آن مي بالد.
ظاهرا با تمام اين اوصاف چرخ هاي سينما بايد بچرخد و آن دسته از اهالي اين
حرفه كه فرصت و اجازه كار كردن دارند، بايد با هر قيمتي كار كنند حتي پا
گذاشتن بر روي ارزشها، احساسات و اعتقادات قشرهاي مختلف. فيلم ها بايد
توليد شوند و بدون ترديد راهي براي جذب مخاطب يا صريح تر بگويم راهي براي
فروش بيابند!