به گزارش خبرنگار قضایی فارس در آخرین بخش از هشتمین جلسه رسیدگی به اختلاس بیمه ایران نوبت به دفاعیات نماینده دادستان تهران از کیفر خواست صادر شده برای متهم (م.ت) رسید.
ذبیحیزاده نماینده دادستان با گلایه از اظهارات وکیل مدافع متهم گفت: آقای وکیل صحبت از اصل عقاب بلا بیان میکند در حالیکه من با تمام تجربهای که در چند سال کاریام به دست آوردم نفهیمدم علت این اصل و مطرح شدن آن چیست.
وی خطاب به وکیل متهم گفت: آقای وکیل ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و کلاهبرداری رشوه را جرم تلقی کردند آنوقت شما به خودتان اجازه میدهید که بگویید که در اینجا اصل عقاب بلا بیان رعایت نشده است.
وی افزود: آقای وکیل میگویند در کیفرخواست 6 دلیل بدون استناد قید شده اما باید از ایشان پرسید اگر شما میگویید اینها دلیل است پس قطعا برایش استنادی هم وجود دارد مگر اینکه شما واژه دلیل را اشتباه انتخاب کرده باشید.
نماینده دادستان تهران خاطرنشان کرد: آنقدر وکیل متهم (م.ت) از کارهای خوب موکلش سخن گفت که ما همگی به این نتیجه رسیدیم که همه مشکلات کشور با سر انگشت تدبیر متهم حل شده و دیگر هیچ مشکلی در کشور وجود ندارد.
ذبیجیزاده با اشاره به این مطلب که آقای وکیل همان ابتدا عنوان کردند که کیفرخواست را بدرستی قرائت نکردند گفت: معلوم است وقتی کسی درست کیفرخواست را مطالعه نکرده باشد نتیجهاش میشود همین که نداند در پرونده چه چیزی قید شده و چه چیزی نیامده است.
نماینده دادستان خطاب به وکیل متهم گفت: اگر شما عرایض بنده را به درستی گوش کرده بودید میدانستید که من هیچکجا صحبت از فعالیت موکل شما در یک شرکت زنجیرهای نکردهام بلکه گفتم براساس گزارشی که حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات تهیه کرده است عنوان شده که آقای (د.س) که با موکل شما نیز ارتباط داشته است در یک شرکت زنجیرهای فعالیت میکرده است.
ذبیجیزاده بار دیگر خطاب به وکیل متهم (م.س) گفت: شما بیشتر وقت خود را به گفتن فضائل و سوابق درخشان موکلتان گذرانید در حالیکه هیچ کس منکر سوابق اجرایی افراد نیست بلکه امروز محاکمه به دلیل سوء رفتار و عدم حسن رفتار موکل شما برگزار شده است.
وی گفت: شما از همه جا و همه کس دفاع کردید بجز اتهاماتی که به موکلتان وارد شده و بهتر بود دفاعیاتان را حول محور اتهامات نسبت داده شده متمرکز میکردید.
در این لحظه نماینده دادستان از قاضی سراج خواست تا متهم (م.س) را به جایگاه فرا بخواند تا پاسخگوی سؤال نماینده دادستان باشد.
(م.س) با نظر قاضی پرونده در جایگاه قرار گرفت و ذبیحیزاده از او پرسید شما چگونه و چه میزان پول از آقای (د.س) گرفتهاید.
متهم گفت: همانطور که قبلا اشاره کرده بودم من 100 میلیون اوراق مشارکت از (د.س) در اتاق گرفتم که آنها را به مدیر دفترم دادم تا بدین ترتیب برای من با اوراق بانک ملی عوض کنند زیرا اوراق مشارکت اولیه متعلق به بانک تجارت بود.
در این لحظه نماینده دادستان اظهارات متهم را کذب قلمداد کرد و گفت: 4 بار و توسط 4 فرد مختلف که دو نفر آنها برادران همسر شما بودهاند مبلغ اوراق مشارکت با چکهای تضمینی تغییر پیدا میکند و در آخرین بار توسط کارمند دفتر شما به اوراق مشارکت تبدیل میشود.
ذبیحیزاده گفت: من متاسفم که باید بگویم که برای شما باید جرم پولشویی نیز در کیفر خواستتان دیده میشد اما احتمالا همکاران ما کوتاهی کردند و من خودم به طور قطع درباره این موضوع نسبت به شما اعلام جرم خواهم کرد.
قاضی در این لحظه از متهم پرسید برادر همسر شما چه ارتباط کاری با آقای (د.س) داشته است.
متهم گفت: برادر زن من از سال 85 تا زمان دستگیری آقای (د.س) در پروژههای عمرانی ایشان فعالیت میکرده است.
بار دیگر قاضی دادگاه خطاب به متهم گفت: یک مبایعهنامه میان فرزند سه ساله شما و آقای (د.س) مبنی بر خرید یک واحد مسکونی وجود دارد لطفا در مورد این نیز توضیح دهید.
متهم گفت: این آپارتمان را از آنجا که میخواستم خانه فعلیام را اندکی بزرگتر کنم از متهم خریدم اما در آن زمان به دلیل اینکه نتوانستم خانه فعلیام را بفروشم معامله فسخ شد.
پس از اظهارات متهم قاضی پرونده از این فرد آخرین دفاعیاتش را اخذ کرد در حالیکه متهم (م.ت) دفاع از خود را به وکیلش سپرد و وکیلش نیز تنها به این جمله بسنده کرد که موکلش هیچ جرمی مرتکب نشده و هیچ کاری خلاف مقررات و قوانین انجام نداده است.