کد خبر: ۵۹۴۵۸
زمان انتشار: ۰۹:۵۵     ۲۰ خرداد ۱۳۹۱
توافق ۱+۵ برای "همکاری متقابل و همزمان" میان ایران و غرب، جای خود را به درخواست برای "گام‌های عملی ایران" داد تا به این طریق طرف غربی بار دیگر قابل اعتماد نبودن تعهداتش را به نمایش گذارد.

فارس،‌ تهدید ایران به "برداشتن گام‌های عملی برای اعتمادسازی" بدیهی‌ترین درخواستی است که می‌توان در آستانه دور جدید مذاکرات ایران با 1+5، از غرب انتظار داشت. از همین رو بود که هیلاری کلینتون در آستانه دور بعدی گفتگوها میان تهران و غرب کوشید، نشست مسکو را آخرین مهلت تهران برای نشان دادن عزم جدی خود در زمینه پایبندی به تعهداتش قلمداد و در سخنانی در اسلو پایتخت نروژ بیان کند:‌" مایلیم گام‌های عملی ایران برای حل مساله هسته‌ای ایران را شاهد باشیم چراکه گفتگوها هیچگاه بر سر نشان دادن نیات و صداقت نبوده بلکه بر سر اقدام عملی و نتایج آن بوده است."

کلیدی‌ترین عبارت در سخنان وزیر خارجه آمریکا، تاکید او بر لزوم "گام‌های عملی ایران" است. کلیدی‌ترین عبارت از این جهت که پیشتر در نشست استانبول توافق شده بود "گام‌ها متقابل و همزمان" باشد. در واقع،‌ همین توافق در کنار موافقت با مبنا قرار گرفتن پیمان ان‌پی‌تی بود که منجر شد نشست استانبول به نشست بغداد منتهی شود. اما مدتی بعد غرب به سیاق همیشگی خود به تمامی تعهداتش پشت پا زد و در دور دوم گفتگوها درخواست تعلیق غنی‌سازی اورانیوم 20 درصد، توقف فعالیت در تاسیسات فردو و تحویل اورانیوم 20 درصد به کشور ثالث را مطرح کرد. جالب اینکه در قبال این امتیازگیری،‌ درباره کاهش تحریم‌ها هیچ تعهدی به ایران نداد و آن را منوط به "گام‌های عملی" ایران کرد و گفت کاستن از تحریم‌ها "بعدا مورد بررسی قرار می‌گیرد!" همین موضوع بود که موجب شد طرف ایرانی به غرب بگوید‌ "آنچه شما خواستار آن هستید، چیزی نیست که در استانبول بر آن توافق کرده بودیم".

 

 

در واقع، پیش از نشست استانبول همه موضع‌گیری‌ها و اظهارنظرها از تمایل غرب برای از سرگیری مذاکرات با ایران و حتی تداوم گفتگوها نشان داشت. همین تمایل بود که موجب شد کاترین اشتون، سخنگوی گروه 1+5 خود به بیان 3 رهاورد نشست استانبول اذعان کند. نخستین آن، توافق بر این نکته بود که پیمان ان‌پی‌تی مبنای گفتگوها باشد، حال آنکه پیش از این اصرار می‌شد مبنا پروتکل الحاقی است. دوم اینکه توافق‌ها گام به گام و طرفینی باشد، در حالی که قبلا پیش شرط تعیین می‌شد و گفتمان یکجانبه بود و در نهایت،‌ راجع به طیف متنوعی از موضوعات فیمابین گفتگو شود، در صورتی که پیش از این تمرکز بر موضوع هسته‌ای ایران بود.

البته از همان ابتدا واضح بود این انعطاف‌پذیری بیشتر ناشی از مشکلاتی است که غرب به ویژه آمریکا با آن دست و پنجه نرم می‌کند. عامل نخستین به بحران اقتصادی غرب مربوط می‌شود که دامن‌گیر آمریکا و اروپا شده است. قطعا اهمیت حل بحران اقتصادی با توجه به نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برای باراک اوباما دوچندان است. علاوه بر این،‌ تحولات اخیر خاورمیانه نیز نیازمندی غرب به ایران را بیش از پیش کرده چراکه ایران شاه کلید تحولات آتی در منطقه به شمار می‌آید.

 

شاید بتوان علت چرخش غرب از استانبول تا بغداد را در اعمال فشار اسرائیل بر 1+5 جستجو کرد. از جمله این اقدامات می‌توان به سفر یعکوف آمیدور، رییس شورای امنیت ملی اسرائیل به سه شهر اروپایی لندن، برلین و بروکسل به منظور رایزنی درباره مساله هسته‌ای ایران اشاره کرد که در نهایت منجر به سفر شخص کاترین اشتون، به عنوان نماینده گروه 1+5 به اراضی اشغالی و جلب نظر مساعد صهیونیست‌ها درباره نشست استانبول شد. درست در همین دیدار بود که بنیامین نتانیاهو،‌ نخست وزیر اسرائیل مدعی شد " برای موفقیت‌آمیز بودن مذاکرات بغداد، ایران باید همه فعالیت‌های غنی‌سازی را تعلیق کند، همه اورانیوم غنی شده خود را به بیرون از کشور انتقال دهد و تأسیسات هسته‌ای فردو را نیز تعطیل کند." جالب اینکه هر 3 این درخواست‌ها در نشست بغداد از زبان طرف‌های غربی مطرح شد و به این ترتیب دورنمای موفقیت مذاکرات را در هاله‌ای از ابهام فرو برد.

با این حال برای درک موضع نهایی 1+5 باید منتظر نشست مسکو ماند تا دید ماحصل رایزنی‌های طرف‌های درگیر در مساله هسته‌ای ایران چه خواهد شد، به ویژه اینکه عدم آمادگی هلگا اشمیت،‌ معاون اشتون برای برگزاری مذاکرات کارشناسی با ایران نشان می‌دهد این گروه هنوز درباره یک رویکرد واحد در قبال ایران به جمع بندی نهایی نرسیده‌ است.

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها