برخي كارشناسان علوم
اجتماعي، اينترنت را تيغ دولبهاي خواندهاند كه ضمن فوايد و مزايايي كه دارد، در
صورت استفاده نادرست از آن، حيات اخلاقي و انساني كاربران را تهديد ميكند.
بر همين اساس است كه بسياري معتقدند اين فناوري مدرن ميتواند
به ابزاري براي نابودي انسان تبديل شود، هر چند راهي براي گريز از آن نيست جز آن
كه استفاده از آن مديريت شود.
نقش اينترنت در جهان امروز، ضرورت ايجاد شبكه ملي اطلاعات،
نقش شوراي عالي فضاي مجازي كه اخيرا به دستور رهبر معظم انقلاب تشكيل شد و تاسيس
مجمع فعالان فناوري اطلاعات و رسانههاي ديجيتال انقلاب اسلامي مباحثي است كه در گفتوگو
با حجتالاسلام رضا غلامي رييس مرکز پژوهشهاي فرهنگي و اجتماعي صدرا به آن
پرداختهايم. آنچه در پي ميآيد حاصل اين گفتوگوست.
چه توصيفي از نقش فناوريهاي اطلاعاتي و
ارتباطاتي و البته به طور خاص شبكه جهاني اينترنت در جهان امروز داريد؟
در حال حاضر فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي و مهمترين
مولود آن يعني شبكه جهاني اينترنت، تمامي ابعاد زندگي فردي و جمعي انسان را كم و
بيش تحت تأثير خود قرار داده است. بعضي از صاحبنظران، فقط گسترش سريع شبكه
اينترنت به اقصي نقاط جهان، آن هم با كاراييهاي بسيار متكثر و متنوع را در حد
انقلاب صنعتي قرن هجدهم ميلادي، بزرگ و تحولآفرين توصيف ميكنند. گسترش اين شبكه يك
زندگي دوم را تحت عنوان زندگي مجازي پديد آورده كه گرچه قواعد خاصي دارد، اما به
طور مستقيم يا غيرمستقيم بر زندگي واقعي انسانها در جهان خارج اثر ميگذارد.
بعضي از كارشناسان، اينترنت را زاييده
دستگاههاي دفاعي يا اطلاعاتي آمريكا ميدانند و به همين دليل آن را كاملا غيرقابل
اطمينان معرفي ميكنند. نظر شما چيست؟
در اينكه اين شبكه براي نخستين بار در دوران جنگ سرد براي
كاربردهاي دفاعي و اطلاعاتي ـ امنيتي ايجاد شد و سالها كاربرد عمومي نداشت،
ترديدي نيست. علاوه بر اين، فعلا گلوگاههاي شبكه در آمريكا و بعضي ديگر از
كشورهاي غربي است، لذا ما نميتوانيم استمرار اشراف قدرتهاي بزرگ در ابعاد
گوناگون از جمله ابعاد امنيتي را در اين شبكه منكر شويم، با اين وجود اينترنت طي
دو دهه اخير به قدري رشد داشته است كه تسلط كامل بر آن يا كنترل حداكثري آن عملا
غيرممكن شده است؛ با اين وصف، من با اغراق درباره توانايي دستگاههاي اطلاعاتي و
امنيتي غرب بويژه ايالات متحده در كنترل اين شبكه موافق نيستم. در عين حال، روشن
است كه از بُعد شخصي، اطلاعات اشخاص روي اين شبكه اولا: كاملا از سوي هر كسي قابل
رؤيت و سوءاستفاده است و هيچ قلمرو خصوصي يا محيط امني براي افراد يا شركتها در اين
شبكه وجود ندارد ثانيا اطلاعات افراد هيچگاه از اين شبكه پاك نميشود يعني اگر
فردي اطلاعاتي را در قالب يك سايت يا وبلاگ و غيره، از خودش يا ديگران روي شبكه
قرار داد، اين اطلاعات با حذف سايت يا وبلاگ از بين نمي رود، بلكه هميشه قابل
دسترسي است. از بُعد كلان اجتماعي، گسترش اين شبكه، بسياري از تأسيسات حياتي و
درهم تنيدهشده كشورها را در معرض تهديد دائم قرار داده است. اين تهديدها، هم از
سوي دشمن ميتواند باشد و هم از سوي يك كاربر معمولي مثلا يك هكر نوجوان. به بيان
ديگر، سيستمهاي متصل به شبكه جهاني اينترنت چه كوچك و چه بزرگ، هر ميزان هم كه با
توليد پيشرفتهترين بدافزارها از جهات امنيتي قوي باشند، در معرض نفوذ و حمله
سايبري قرار دارند و اين موضوع امروز جزو نگرانيهاي همه كشورهاي جهان محسوب ميشود.
از لحاظ محتوايي چطور؟
از بُعد محتوايي، اين شبكه حاوي همهگونه دادهاي هست. هم
داده خيلي خطرناك و هم داده خيلي خوب و مفيد. البته از آنجا كه غرب كانون نضج و
رشد اين شبكه بوده و بيشترين توليد محتوا و قويترين سرويسها در غرب توليد و
ارائه شده است، فرهنگ منحط غربي در اين شبكه هم از جهت محتوايي و هم از جهت قالبي
و سرويسي غلبه دارد. لذا استفاده از اين شبكه قطعا بدون اثرپذيري مستقيم يا غيرمستقيم
از فرهنگ و سبك زندگي غربي نيست. حتي در محتويات يا كاربردهاي علمي، اقتصادي و
غيره هم همينگونه است.
با اين ملاحظه بايد اينترنت را بيشتر يك
تهديد بدانيم تا فرصت؟
با گسترش شبكه و آمدن نسلهاي جديد وب، اينترنت ديگر يك
اتوبان يكطرفه نيست، بلكه ميتوان آن را به يك اتوبان عظيم چندين طرفه تشبيه كرد.
بنابراين، امروز اين شبكه به اندازهاي كه تهديدزاست، فرصتزا نيز هست. يكي از
مشكلات غربيها هم همين است كه امروز از اينترنت عليه فرهنگ غربي و ضدمنافع سياسي يا
حتي اقتصادي قدرتهاي بزرگ استفاده شود. براي مثال، ما هماكنون ميتوانيم از شبكه
اينترنت براي افشاگري وسيع عليه مظالم و جنايات قدرتهاي استكباري در جهان يا
روشنگري درباره فرهنگ فاسد غربي و در مقابل، ترويج فرهنگ ناب و مترقي اسلامي استفاده
كنيم و تقريبا محدوديتي براي اين كار وجود ندارد. از جهات اقتصادي و بازرگاني هم
فرصتهاي فراواني براي كشورهاي گوناگون از جمله كشور ما هست. ما ميتوانيم از طريق
اين شبكه ضمن ساماندهي بازارهاي داخلي، حضوري قوي در بازارهاي جهاني داشته باشيم و
زمينه را براي شركت در يك رقابت تنگاتنگ براي عرضه محصولات ايراني در بازارهاي
عظيم جهاني فراهم كنيم. البته همه اينها برميگردد به بُنيه ما از جهات سختافزاري،
نرمافزاري و محتوايي. به بيان ديگر، هر ميزان بُنيه يك كشور از اين جهات قويتر
باشد، فرصتها هم براي او بيشتر است و هر قدر كه بنُيه يك كشور ضعيفتر باشد
تهديدهاي اينترنت براي آن كشور بيشتر است.
نقش فيلترينگ را در اينترنت چگونه توصيف
ميكنيد؟
فيلترينگ يك راه معقول براي صيانت از شهروندان در برابر
مخاطرات شبكه اينترنت است. همانطور كه اشاره
كردم شبكه جهاني اينترنت مثل يك اقيانوس است كه در آن، هم مرواريد يافت ميشود و
هم كوسههاي خطرناك؛ در اين شرايط، هيچ كشوري نميتواند اجازه بدهد سلامت و بهداشت
رواني، فرهنگي، سياسي و اقتصادي مردمش از طريق اتصال نامحدود شهروندان به اينترنت
مورد تهديد قرار بگيرد؛ لذا در اغلب كشورهاي جهان مطابق قانون خودشان از فيلترينگ
استفاده ميشود. ما همطبق قانون خودمان كه يك قانون مترقي اسلامي است، طبعا
فيلترينگ متناسب با خودمان را داريم. البته ممكن است سيستم فيلترينگ در ايران
ايراداتي از جهات فني داشته باشد، اما اصل فيلترينگ امري لازم و مفيد است و هيچ مشكلي
براي كساني كه ميخواهند از اينترنت به طور سالم استفاده كنند به وجود نميآورد.
امروز دائما خبرهايي از ايجاد شبكه ملي
اطلاعات در ايران منتشر ميشود. اين شبكه چيست و چه نسبتي با شبكه جهاني اينترنت
دارد؟
تا حدي كه من اطلاع دارم، شبكه ملي اطلاعات يك ميدان وسيع
داخلي براي انتقال اطلاعات در كشور محسوب ميشود كه مهمترين فايده آن بعد از
تأمين بالاترين سطح از امنيت براي همه، اعم از كاربران معمولي، شركتها و موسسات
خصوصي و دولتي، سرعت، سهولت و ارزانبودن استفاده از همه كاربردهاي امروزي اينترنت
به شمار ميرود. ميدانيد كه بخش مهمي از اطلاعات كشور در داخل كشور گردش دارد و
نياز نيست اين گردش به اندازه كل جهان طولاني و طبعا گران و از همه مهمتر در معرض
انواع ناامنيها و سوءاستفادهها قرار بگيرد لذا وجود اين شبكه ميتواند اطلاعات
مربوط به داخل را در محيط داخل با عاليترين سطح از كيفيت به گردش درآورد. از طرف
ديگر، اين شبكه به شبكه جهاني اينترنت هم كاملا متصل است و ميتواند كاربران
ايراني را با امنيت و سرعتي بسيار بالا به شبكه جهاني اينترنت متصل نمايد تا
بتوانند از فرصتهاي شبكه جهاني حداكثر استفاده را داشته باشند.
اين شبكه از جهت سختافزاري چه اقتضائاتي
دارد و به چه دوره زماني نياز دارد؟
راهاندازي اين شبكه كه بايد گفت طراحي آن جزو ابتكارات
خوب وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات است، كار سادهاي نيست، حداقل اينكه به يك
بستر سختافزاري و فني بسيار قوي در كل كشور نياز دارد كه ايجاد آن بايد لزوما از
سوي شركتهاي دانشبنيانِ ايراني صورت گيرد؛ لذا در خيلي از موضوعات مرتبط بايد با
همكاري دانشگاهها و پژوهشگاهها، زمينه را براي نوآوريهاي علمي و فناوري در كشور
فراهم کرد تا كار با حداكثر خوداتكايي صورت گيرد. از طرف ديگر، هزينه معتنابهي نيز
براي كشور دارد كه بايد تأمين شود. از جهت زمان، آن طور كه وزارت ارتباطات اعلام
کرده است، اگر بودجه مورد نياز بموقع تأمين شود، با لحاظ ظرفيتهاي موجود، ظرف 5
سال انشاءالله مرحله به مرحله قابل راهاندازي است.
در طول يك سال اخير، بحث آي.پي.تي.وي
يا آي.پي.مديا به يكي از بحثهاي روز حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات تبديل شده
است. درباره اين سيستم و قابليتهاي آن توضيح بدهيد.
از يك طرف با تبديل سيستم آنالوگ به ديجيتال در راديو و
تلويزيون، و از طرف ديگر با گسترش چشمگير فناوري اطلاعات و ارتباطات خصوصا شبكه
اينترنت، عملا روز به روز راديو و تلويزيون با اين فناوريها و شبكه اينترنت بيشتر
پيوند ميخورد. يكي از محصولات اين پيوند، شكلگيري سيستم آي.پي.مديا يا آي.پي.تي.وي
است كه معناي آن رسانه يا راديو و تلويزيونِ تحت پروتكل اينترنت است. امروز در
كشور ما بحمدالله قابليت براي ايجاد اين سيستم فراهم شده و هماكنون با مديريت
سازمان صدا و سيما كه به استناد قانون اساسي انحصارا متولي راديو و تلويزيون در
كشور است، با قوت دنبال ميشود. ايجاد اين سيستم كه هم از طريق اينترنت و هم از طريق
فيبر نوري به كاربران قابل اتصال است، فصل بزرگ و تازهاي در كار رسانهاي به وجود
ميآورد كه بويژه قابليتهاي بهرهبرداري از سرمايههاي عظيم رسانهاي يا به
عبارتي آرشيوها در كنار برنامههاي روز را دهها برابر افزايش ميدهد. مهمترين
ويژگي اين سيستم تعامليكردن راديو و تلويزيون يا به طور كل رسانههاي صوتي و
تصويري است. يعني مخاطب راديو و تلويزيون و ساير رسانهها حق انتخاب پيدا ميكنند
و ميتوانند مطابق ميل و نياز خود استفاده از رسانه را مديريت نمايند.
امروز شاهد راهاندازي بعضي سايتهاي
اينترنتي تحت عنوان راديو و تلويزيون خصوصي هستيم. اين كار از جهت قانوني چه حكمي
دارد؟
اين كار براساس نص صريح قانون اساسي و تفسير مجددي كه
شوراي محترم نگهبان از آن ارائه داده است، غيرقانوني است. همانطور كه اشاره كردم،
در جمهوري اسلامي بر اساس يك منطق مشخص، رسانه راديو و تلويزيون انحصارا در اختيار
سازمان صدا و سيماست و حتي صدا و سيما نميتواند اختيار خود در اين زمينه را در
حوزه پخش به ديگران واگذار كند. البته در كشور ما از ابتدا در عرصه توليد انحصاري
وجود نداشته است، لذا عمده برنامههاي راديويي و تلويزيوني توسط شركتهاي خصوصي
البته مطابق ضوابط و استانداردهاي سازمان صدا و سيما توليد و به رسانه ملي فروخته
ميشود اما در حوزه پخش اينگونه نيست. پخش مستقيما با صدا و سيماست.
منظور كل صوت و تصوير در شبكه اينترنت
است يا راهاندازي راديو و تلويزيون اينترنتي؟
قطعا منظور راهاندازي راديو و تلويزيون يا هر چيزي كه
تعريف راديو و تلويزيون از حيث كاركردي به آن اطلاق است و الا صوت و تصوير، امروز
بخش عمدهاي از محتواي اينترنت را به خود اختصاص داده است و هرگونه توليد يا
قراردادن صوت و تصويري روي سايتها، در حكم راهاندازي راديو و تلويزيون يا شبهراديو
و تلويزيون نيست. در عين حال بايد درباره مصاديق، كارشناسان امر اظهار نظر كنند.
در ماههاي گذشته شاهد بزرگترين رويداد
در اين عرصه يعني تشكيل شوراي عالي مجازي بوديم. چه توصيفي از اين شورا داريد؟
براي جبران عقبماندگيهاي كشور و پيشرفت جهشي در اين عرصه
مهم، بايد مديريت عالي و مقتدر وجود داشته باشد كه هم توان هماهنگسازي دستگاههاي
گوناگون در نظام را داشته باشد، هم از استعداد بسيج و به ميدانآوردن همه امكانات كشور
برخوردار باشد و هم قدرت تصميمگيري سريع، قاطع و تضميني در همه ابعاد اين عرصه را
داشته باشد. قبل از تشكيل اين شورا، مجامع تصميمگير متعدد و بعضا موازي در دستگاههاي
گوناگون نظام وجود داشت و شرايط براي مديريت قوي در اين عرصه وجود نداشت اما
بحمدالله با تدبير حكيمانه و پيشتازانه رهبر معظم انقلاب اسلامي، اين شورا در عاليترين
سطح ممكن تشكيل شد. به طور طبيعي با تشكيل اين شورا بايد منتظر وضعيت متفاوتي در
مديريت اين عرصه و طراحي و انجام كارهاي بزرگ در كشور باشيم.
به طور خاص در عرصه فرهنگ، ارزيابي شما
از وضعيت كشور در عرصه توليد و عرضه چيست؟
اگر كشور ما در عرصه فناوري اطلاعات و ارتباطات با يك عقبماندگي
عمومي روبروست، در عرصه فرهنگ اين عقبماندگي مضاعف است. البته كارهاي شكلي، تشريفاتي
و ويتريني زياد شده است. اما اين كارها كمتر درخور شأن انقلاب اسلامي به عنوان يك
انقلاب ماهيتا فرهنگي است. با اين وجود، اگر بخواهم در حوزه فرهنگ بين كارهاي
دولتي و مردمي مقايسهاي داشته باشم، قطعا كارهاي مردمي در اين عرصه ممتازتر و
اثرگذارتر بوده است. البته در دستگاههاي دولتي رسم شده تا نمايشگاه برگزار كنند و
پُز كارهاي مردمي را بدهند، يعني كارهاي ديگران را كه با كمترين حمايت دولت انجام
شده، به نام خودشان ثبت كنند كه به نظرم اين كار درستي نيست.
اخيرا شاهد تأسيس مجمع فعالان فناوري
اطلاعات و رسانههاي ديجيتال انقلاب اسلامي بوديم و شما هم در مراسم آغاز به كار
اين مجمع به عنوان عضو هيأت موسس سخنراني كرديد. فلسفه راهاندازي اين مجمع چيست؟
همانطور كه قبلا عرض كردم، امروز يك جبهه عظيم فرهنگي
عليه نظام جمهوري اسلامي از سوي قدرتهاي بزرگ يا به بيان واضحتر نظام استكبار
جهاني تشكيل شده است كه يكي از ابزارهاي مهم آنها براي ضربهزدن به نظام فناوري
اطلاعات و ارتباطات و در رأس آن شبكه اينترنت است. در اين جهت، بايد تشكلهاي
مردمي بيش از گذشته احساس مسووليت كنند و براي مبارزه با دشمن به ميدان بيايند و
از هرگونه تلاشي در اين زمينه دريغ نكنند. در واقع مجمع فعالان به دنبال شكلدهي و
تقويتبخش مردمي جبهه انقلاب است؛ البته اين سخن به معناي آن نيست كه مجمع فقط به
دنبال كار تدافعي است؛ خير، مجمع هم دفاع ميكند و هم حمله، منظور از حمله يعني
ابتكار عمل و نوآوريهاي بزرگ در جهت توليد و عرضه وسيع و جذاب محتواي اسلامي و
انقلابي براي ايران و كل جهان. با اين وصف، مجمع اولا: درصدد شناسايي فعالان
انقلابي در اين عرصه، عنداللزوم ايجاد تشكلهاي مردمي تازه و متشكلكردن آنهاست و
ثانيا: به دنبال هماهنگكردن آنها در جهت پرداختن به اولويتهاست و ثالثا: درصدد
بسترسازي براي ارتباط، همكاري و تعامل ميان آنها براي فراهمشدن زمينه انجام
كارهاي بزرگ و جريانساز است. البته اين مجمع مأموريتهاي ديگري را هم براي خود در
نظر گرفته است از قبيل رصد مستمر وضعيت فناوري اطلاعات و ارتباطات در ايران و جهان
و توجيهكردن بهموقع تشكلها نسبت به شرايط روزِ اين عرصه است.
آيا اين مجمع به دنبال كار صنفي نيز هست؟
درست است كه مجمع فعالان چيزي شبيه يك اتحاديه است، اما
بيش از اينكه دغدغه كار صنفي داشته باشد دغدغه كار فكري و فرهنگي دارد. البته
زمينهسازي براي حمايتهاي صنفي از تشكلهاي مردمي هم در اين مجمع منتفي نيست.
براي مثال هرجا لازم باشد از حقوق اعضاي خود دفاع ميكند.
با توجه به حضور برخي دستگاههاي فرهنگي
حاكميتي در اين مجمع، تصور شد كه اين مجمع يك تشكيلات مردمي به معناي دقيق كلمه
نيست. نظر شما در اين باره چيست؟
حضور دستگاههاي فرهنگي حاكميتي در اين كار يك نقطهقوت و
يك مزيت است. موسسات مردمنهاد در فرهنگ انقلاب اسلامي از كار با دستگاههاي نظام
نهتنها ابايي ندارند بلكه در صورتي كه كار مشترك به منزله همافزايي در مسير
اصول، محكمات و اهداف انقلاب باشد، به اين ارتباط افتخار هم ميكنند. لذا با
هرگونه رويكرد افراطي در مواجهه بخشهاي مردمي با دستگاههاي حاكميتي يا دولتي
موافق نيستيم. در عين حال بايد با قاطعيت عرض كنم، اين مجمع كاملا مردمي و مستقل
تأسيس شده و حتي اگر روزي دستگاههاي نظام در كار خودشان دچار كجروي و انحراف شوند
به وظيفه خود در جهت امر به معروف و نهي از منكر آنها نيز عمل خواهد كرد و با كسي
يا تشكيلاتي بر سر ارزشهاي اسلام و انقلاب رودربايستي نخواهد داشت.
در برگزاري نخستين گردهمايي مجمع تعدادي
از اعضاي حقيقي شوراي عالي فضاي مجازي كه اخيرا با تدبير رهبر معظم انقلاب در عاليترين
سطح تأسيس شده حضور داشتند و سخنراني هم كردند؛ آيا اين مجمع ارتباط خاصي با اين
شورا دارد؟
4 نفر از اعضاي آن شورا در گردهمايي حضور داشتند و 2 نفر از
آنها هم سخنراني كردند. اين نشاندهنده اهميت نقش اين مجمع در آينده از منظر اعضاي
شوراي عالي فضاي مجازي است. با اين وجود، اين مجمع هيچگونه ارتباط رسمي با آن شورا
ندارد؛ البته خود را سرباز شورا ميداند و در لبيك به رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي
حاضر است براي اجراي تصميمات آن شورا با تمام وجود به صحنه بيايد.
با اعلام تأسيس مجمع فعالان با عكسالعملهاي
غيرمتعارفي از سوي برخي مراكز دولتي روبهرو شديم. نظر شما در اين زمينه چيست؟
براي مجمع، اين نوع عكسالعملها ـ كه مايلم از آن به عكسالعملهاي
كودكانه تعبير كنم ـ قابل پيشبيني بود. ما براي ورود به اين عرصه مهم اصطلاحا پي هر
نوع مخالفت و كارشكني را به تن خود ماليدهايم. ورود نيروهاي مردمي انقلاب در صحنه
هميشه عدهاي را به وحشت انداخته و مياندازد، لذا اين نوع رفتارها هيچ تأثيري در
انگيزه موسسان و اعضاي مجمع نخواهد داشت. همانطور كه شما هم ملاحظه نموديد، بهرغم
ادعاي مضحك و كارشكني عناصري معلومالحال در يك مركز دولتي آن هم در هفته منتهي به
برگزاري نخستين گردهمايي فعالان، به لطف الهي گردهمايي بسيار باعظمت و باشكوهي برگزار
شد. در عين حال، اعضاي مجمع علاقه ندارند ذهنشان را به اين مسائل پوچ معطوف كنند
چراكه انشاءالله كارهاي بزرگي در پيش دارند كه بايد همه توان فكري و عملي خود را
در اين كارها متمركر كنند.
بعد از برگزاري نخستين گردهمايي اهم
برنامههاي مجمع چيست؟
از فرداي برگزاري مجمع، جلسات فشرده با حضور فعالان در حال
برگزاري است و دوستان مجمع بر اساس تحليل جامعي كه از شرايط دارند و به اولويتهايي
كه رسيدهاند، در حال طراحي چند كار بزرگ هستند كه به زودي اخبار آن اعلام ميشود.
چه كساني اعم از اشخاص و موسسات ميتوانند
عضو مجمع فعالان شوند؟
در مجمع روي هر فرد يا تشكيلاتي كه دل در گروي اسلام ناب
محمدي (ص) و انقلاب اسلامي دارد و حاضر است در جهت تحقق آرمانهاي آن در ايران و
جهان تلاش كند، باز است. در واقع، بهتر است بگويم اين افراد و تشكلات، خود صاحبان حقيقي
مجمع هستند. امروز نيروهاي حزباللهي به لطف الهي در اين عرصه پيشتازند و مجمع ميتواند
انشاءالله با اتكا به تواناييهاي آنها در جهت تحقق اهدافي كه عرض كردم، براحتي
وارد عمل شود.
منبع: جام جم