مرد جواني كه با بي‌هوش كردن دوست طلافروش خود، كليد مغازه‌اش را دزديده و
با همدستي دو مرد پنج كيلو طلا از طلافروشي او سرقت كرده بود، همراه دو
همدستش از سوي پليس آگاهي بندرعباس دستگير شد.
به گزارش جام‌جم، رسيدگي به اين پرونده روز 19فروردين امسال با شكايت يك مرد طلافروش عليه يكي از دوستانش به اتهام سرقت پنج كيلو طلا از مغازه‌اش، در دستور كار پليس آگاهي بندرعباس در استان هرمزگان قرار گرفت.
مرد طلافروش با اشاره به نحوه به سرقت رفتن اموالش گفت: شب گذشته يكي از دوستانم در غياب اعضاي خانواده‌ام به خانه‌مان آمد. در حال گفت‌وگو بوديم كه او از آشپزخانه برايم يك ليوان چاي آورد كه پس از نوشيدن آن، بي‌هوش شدم. وي اضافه كرد: پس از ساعت‌ها وقتي به هوش آمدم، خبري از دوستم نبود.
مرد طلافروش گفت: پس از به هوش آمدن، متوجه شدم كليد طلافروشي سرقت شده است. بلافاصله به محل كارم رفته و مشاهده كردم زنگ خطر و دوربين مداربسته از كار افتاده و طلاهاي موجود در مغازه كه 5 كيلو بود، سرقت شده است. به دوستم مشكوكم. در پي شكايت مرد طلافروش، پرونده‌اي تشكيل و تحقيق در اين رابطه آغاز شد.
اظهار همسر سارق، راهگشاي پليس شد
جستجو براي دستگيري مرد مهمان ادامه داشت تا اين كه اوايل همين هفته گزارشي از سوي ماموران اداره آگاهي استان فارس در دستور كار پليس آگاهي بندرعباس قرار گرفت مبني بر اين كه اعضاي يك باند سرقت را دستگير كرده‌اند كه يكي از آنها زن جواني است و ادعا مي‌كند طلاهاي كشف شده از او، متعلق به شوهرش بوده كه مشخصات شوهر اين زن با متهم تحت تعقيب پليس بندرعباس مطابقت دارد.
با مشخص شدن اين موضوع، پاتوق‌هاي احتمالي شوهر اين زن زير نظر گرفته شد تا اين كه دو روز پيش او در يكي از محله‌هاي شهر بندرعباس شناسايي و دستگير شد.
متهم جوان در بازجويي مقدماتي به تناقض‌گويي پرداخت تا اين كه در مواجهه حضوري با شاكي ـ مرد طلافروش ـ به سرقت طلاهاي مغازه او با همدستي دو نفر از دوستانش اعتراف كرد.
اعتراف مهمان دزد
دزد جوان با اشاره به نحوه سرقت گفت: شب حادثه طبق نقشه در غياب اعضاي خانواده مرد طلافروش، به خانه‌اش رفتم و با ريختن داروي بي‌هوشي در چاي او، صاحبخانه را بي‌هوش كردم.
متهم يادآور شد: بعد از بي‌هوش شدن او، كليد مغازه را پيدا كردم و با همدستي دو نفر از دوستانم، زنگ خطر و دوربين مداربسته مغازه را از كار انداخته و طلاهاي موجود را كه پنج كيلو بود، دزديديم و ميان يكديگر تقسيم كرديم. 300 گرم از طلاهايي را كه سهم من شده بود، به همسرم هديه دادم.
متهم اضافه كرد: قرار بود بقيه طلاها را در شهر‌هاي ديگر بفروشيم كه دستگير شدم. در پي اعتراف مرد سارق، دو همدست ديگر او نيز تحت تعقيب قرار گرفتند و دستگير شدند.
اين دو متهم نيز در مواجهه حضوري با ديگر همدست خود به سرقت طلاي مغازه طلافروش اعتراف كردند.
بنا بر اين گزارش، متهمان با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات تكميلي از اين سه متهم براي مشخص شدن ديگر جرايمشان و كشف طلاهاي دزديده شده از آنها ادامه دارد.
به گزارش جام‌جم، رسيدگي به اين پرونده روز 19فروردين امسال با شكايت يك مرد طلافروش عليه يكي از دوستانش به اتهام سرقت پنج كيلو طلا از مغازه‌اش، در دستور كار پليس آگاهي بندرعباس در استان هرمزگان قرار گرفت.
مرد طلافروش با اشاره به نحوه به سرقت رفتن اموالش گفت: شب گذشته يكي از دوستانم در غياب اعضاي خانواده‌ام به خانه‌مان آمد. در حال گفت‌وگو بوديم كه او از آشپزخانه برايم يك ليوان چاي آورد كه پس از نوشيدن آن، بي‌هوش شدم. وي اضافه كرد: پس از ساعت‌ها وقتي به هوش آمدم، خبري از دوستم نبود.
مرد طلافروش گفت: پس از به هوش آمدن، متوجه شدم كليد طلافروشي سرقت شده است. بلافاصله به محل كارم رفته و مشاهده كردم زنگ خطر و دوربين مداربسته از كار افتاده و طلاهاي موجود در مغازه كه 5 كيلو بود، سرقت شده است. به دوستم مشكوكم. در پي شكايت مرد طلافروش، پرونده‌اي تشكيل و تحقيق در اين رابطه آغاز شد.
اظهار همسر سارق، راهگشاي پليس شد
جستجو براي دستگيري مرد مهمان ادامه داشت تا اين كه اوايل همين هفته گزارشي از سوي ماموران اداره آگاهي استان فارس در دستور كار پليس آگاهي بندرعباس قرار گرفت مبني بر اين كه اعضاي يك باند سرقت را دستگير كرده‌اند كه يكي از آنها زن جواني است و ادعا مي‌كند طلاهاي كشف شده از او، متعلق به شوهرش بوده كه مشخصات شوهر اين زن با متهم تحت تعقيب پليس بندرعباس مطابقت دارد.
با مشخص شدن اين موضوع، پاتوق‌هاي احتمالي شوهر اين زن زير نظر گرفته شد تا اين كه دو روز پيش او در يكي از محله‌هاي شهر بندرعباس شناسايي و دستگير شد.
متهم جوان در بازجويي مقدماتي به تناقض‌گويي پرداخت تا اين كه در مواجهه حضوري با شاكي ـ مرد طلافروش ـ به سرقت طلاهاي مغازه او با همدستي دو نفر از دوستانش اعتراف كرد.
اعتراف مهمان دزد
دزد جوان با اشاره به نحوه سرقت گفت: شب حادثه طبق نقشه در غياب اعضاي خانواده مرد طلافروش، به خانه‌اش رفتم و با ريختن داروي بي‌هوشي در چاي او، صاحبخانه را بي‌هوش كردم.
متهم يادآور شد: بعد از بي‌هوش شدن او، كليد مغازه را پيدا كردم و با همدستي دو نفر از دوستانم، زنگ خطر و دوربين مداربسته مغازه را از كار انداخته و طلاهاي موجود را كه پنج كيلو بود، دزديديم و ميان يكديگر تقسيم كرديم. 300 گرم از طلاهايي را كه سهم من شده بود، به همسرم هديه دادم.
متهم اضافه كرد: قرار بود بقيه طلاها را در شهر‌هاي ديگر بفروشيم كه دستگير شدم. در پي اعتراف مرد سارق، دو همدست ديگر او نيز تحت تعقيب قرار گرفتند و دستگير شدند.
اين دو متهم نيز در مواجهه حضوري با ديگر همدست خود به سرقت طلاي مغازه طلافروش اعتراف كردند.
بنا بر اين گزارش، متهمان با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات تكميلي از اين سه متهم براي مشخص شدن ديگر جرايمشان و كشف طلاهاي دزديده شده از آنها ادامه دارد.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
جدیدترین اخبار پربازدید ها
